سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

زنان،علم و توسعه یافتگی


زنان،علم و توسعه یافتگی
● وضعیت حضور زنان در پژوهش در ایران
نگاهی به برخی از تحقیقات اخیر حاکی از آن است که درصد افسردگی در زنان شاغل کمتر از زنان خانه دار میباشد حال آن که درصد مذکور با آمار افسردگی در زنان پژوهشگر تاکنون مقایسه نشده است. شاید درصد افسردگی در زنان پژوهشگر به میزان قابل توجهی کمتر از سایر گروههای زنان شاغل باشد چرا که یکی از عوامل پیشگیری از بروز افسردگی که خودباوری است در زنان پژوهشگر بیشتر تقویت شده است. این مورد پیش پا افتاده ترین اهمیت پژوهش زنان میباشد. حال آنکه با شمرده شدن و ظرفیت سازی در بسترهای مختلف به منظور ارتقای پژوهش زنان بخشی از نیروی انسانی وارد جامعه شده که به باروری و تولید علم بیشتر منجر خواهد شد. یکی از علت های پیشرفت جوامع توسعه یافته میزان بالاتر تولید علم توسط زنان جامعه می باشد. حال آنکه متأسفانه در کشورهای در حال توسعه میزان مشارکت زنان در عرصه تولید علم و پژوهش بسیار کمتر از مردان است. اگرچه رسانه های گروهی موانع فرهنگی را علت عمده این امر می دانند ولیکن علی رغم از پیش پا برداشته شدن موانع فرهنگی در دهه های اخیر در مقایسه با آنچه در دهه های گذشته در کشورهای در حال توسعه و من جمله کشور ما وجود داشته است هنوز هم احساس می شود که زنان در موقعیت های کلیدی و عرصه پژوهش و مقاطع بالاتر تحصیلی لازم است که فضای بیشتری را به خود اختصاص دهند.
هر چند که در سالهای اخیر تعداد زنانی که وارد دانشگاههای کشورمان شده و در مقاطع مختلف مشغول به تحصیل هستند بیشتر از مردان می باشد اما به علت پژوهش محور نبودن آموزش در داخل دانشگاههای کشور افراد فارغ التحصیل کمتر به پژوهش رو می آورند. این امر به خصوص شاید در رشته هایی که کاربردهای بالینی در علوم پزشکی دارند بیشتر محسوس باشد به عنوان مثال نتایج حاصل از جشنواره علوم پزشکی رازی در سال اخیر حاکی از آن است که تنها ۲۲% از محققین برگزیده جشنواره را زنان به خود اختصاص داده اند.
برخی از جامعه شناسان معتقدند که بار مسئولیتی زنان در قبال خانواده شاید تا حدی آنها را از فضای ارتقای بیشتر علمی جدا کند حال آنکه موفقیت های چشمگیر برخی از زنان در عرصه پژوهش تناقضاتی را برای این دانشمندان ایجاد می کند. احترام به حقوق زنان در خانواده و فرهنگ سازی در این زمینه میتواند فضای مناسبی را برای ارتقای میزان پژوهش توسط زنان فراهم آورد. اگرچه که تعداد زنان هیأت علمی و پژوهشگر در سالهای اخیر در مقایسه با گذشته رشد چشمگیری در جامعه ما داشته است اما تصور می شود که در برخی موارد در انتخاب پست های مدیریتی اولویت چندانی به زنان اختصاص داده نمی شود. در یکی از روزنامه های خبری نیز ذکر شده است که گاهی نادیده گرفتن نیروی کار زنان به تلف شدن ظرفیت کار جامعه و کاهش تولید علم انجامیده و چنانچه به این مساله اهمیت داده شود شاید پیشرفت علمی جامعه تا حد زیادی افزایش یابد. البته در این حوزه نیز فعالیت های حائز اهمیتی انجام شده است بطوریکه هر ساله چندین جشنواره و نمایشگاه و گردهمایی در زمینه ارائه ابتکارات و پژوهش های زنان به مناسبت های گوناگون در سطح کشور و حتی دانشگاهها برپا میشود و از زنان پژوهشگر تجلیل شده که شاید توسعه چنین برنامه هایی به تشویق بیشتر محققین انجامیده و بر باروری علمی جامعه بیافزاید. به نظر می رسد که دانشگاه ها در تقویت روحیه پژوهش در کشور اهمیت بسیاری داشته باشد. متاسفانه، آن گونه که آمارها از نسبت تولید علم به تعداد هیات علمی خبر میدهند نسبت تولید علم توسط زنان و مردان پژوهشگر نیز یکسان نمی باشد. با آنکه در سالهای اخیر تعداد مقالات علمی منتشر شده توسط زنان در مقایسه با گذشته افزایش چشمگیری داشته است توجه به کیفیت مقاله های چاپ شده نیز نباید از نظر دور بماند. به عنوان مثال بررسی نویسندگان مقالات که در مجلات با عامل تاثیر بالاتر از ۳ در ایران مقاله چاپ کرده اند نشان میدهد که تعداد نویسندگان زن در این گونه مجلات کمتر میباشد.
پژوهشها و مطالعات مختلف در سطح کشور نشان داده است که به طور کلی نبودن انگیزه کافی در بین اعضای هیات علمی و نبودن امکانات از جمله علل مهم ذکر شده در کمی تعداد و کیفیت پژوهشها می باشد. احتمالا تا زمانی که به فعالیتهای پژوهشهای اعضای هیات علمی بهای کافی داده نشود و تا زمانی که فرصت کافی برای اعضات هیات علمی فراهم نشود تا از امکانات و موقعیت های پژوهشی موجود در خارج کشور در قالب فرصتهای مطالعاتی استفاده نکنند، تا زمانیکه فعالیتهای اجرایی و اموزشی بتواند کاستی های فعالیتهای پژوهشی را در امتیازات ارتقائ اعضای هیات علمی پر کند و تا زمانیکه تشویق های مالی و معنوی تولید علم اعضای هیات علمی در حدی نباشد که رضایت خاطر آنها را فراهم آورد فاصله تولید علم کشورمان با تولید علم جهان همچنان حفظ خواهد شد. هیات علمی که خود انگیزه و علاقه ای نسبت به پژوهش ندارد و حقوق مادی او نیز با برگزار شدن کلاسهای آموزشی در سراسر سال براورده میشود چگونه می تواند دانشجویان را به انجام پژوهش تشویق نماید. به نظر میرسد این معضل اساسی پژوهش در کشورمان اثر منفی بیشتری روی زنان پژوهشگر می گذارد.
● وضعیت حضور زنان در پژوهش در کشورهای توسعه یافته
تعداد دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در رشته های علوم پزشکی در دانشگاه های امریکا و اروپا با هم برابر است. با این حال هرچه مقطع تحصیلی بالاتر می رود از میزان دانشجویان دختر به طرز چشمگیری کاسته می شود؛ به گونه ای که تنها ده درصد از استادان ( (full professors این دانشگاه ها را زنان تشکیل می دهند. زنان به طور ثابتی از دانشگاه ها خارج می شوند، در حالی که بسیاری از آنها توانایی های زیادی از خود نشان داده اند. در مورد سایر رشته ها نیز وضعیت تقریباٌ همین گونه است. در آزمایشگاه زیست شناسی مولکولی دانشگاه کمبریج انگلستان نسبت دانشجویان تحصیلات تکمیلی پسر به دختر ۴۳ به ۳۵ است. با این حال نسبت جنسیتی رهبران گروه ۵۶ مرد به ۶ زن است.
به چند دلیل نیاز به حضور زنان بیشتری در محیط های علمی داریم: انجام موفق طرح های پژوهشی ارزشمند نیازمند به کارگیری مجموعه ای از توانایی ها یا حضور زنان و مردانی با توانایی های مختلف است. امروزه اساتید این طرح ها را برنامه ریزی می کنند، گرانت های پژوهشی و مقالات علمی را می نویسند و تلاش می کنند این مقالات را در مجلات برگزیده منتشر کنند. معمولاٌ دانشجویان آنها که اغلب جوان و بی تجربه هستند، کارهای اداری و دفتری را انجام می دهند. اما این دانشجویان نیازمند چیزهایی فراتر از دستورالمل های صرف هستند. آنها به اساتیدی نیاز دارند که به بتوانند به حرف های دانشجویانشان گوش کنند و به گونه ای قابل فهم به آنها آموزش دهند. در واقع بعضی از افراد حق دارند که بتوانند آزادانه روی ایده های خود کار کنند؛ برای مثال انیشتین وقتی چهار مقاله از شش مقاله ارزشمند خود را نوشته بود هنوز مدرک دکترای خود را نداشت! درک کردن افراد دیگر و چگونگی استفاده از توانایی هایی مختلف آنها ویژگی هایی زنانه است. از سوی دیگر واضح است که افرادی که نقش های رهبری گروه های علمی را بر عهده دارند باید شامل افراد گوناگونی باشند که افراد جوان بتوانند از میان آنها الگوهایی را برای آینده شغلی خود برگزینند. نبود زن های برجسته دانشمند باعث ناامیدی دختران دانشجو در مورد آینده خود و کاهش انگیزه های آنها می شود.
افراد زیادی توجه خود را معطوف علل کاهش حضور زنان در علم کرده اند. به طور قطع تبعیض های جنسیتی تنها مسؤل بخش کوچکی از این مسأله است. مسأله دیگر بر می گردد به نقش ها. برای مثال کودک را مادر به دنیا می آورد. با این حال پس از حدود شش ماه شاید دیگر دلیلی وجود نداشته باشد که مادر را مسؤل اصلی نگهداری از کودک بدانیم، چرا نمی توانیم برای پدر چنین نقشی را درنظر بگیریم؟ پس از این شش ماه پدر نیز می تواند مثل مادر زمانی را از محل کار خود مرخصی بگیرد و به مراقبت از فرزند بیمار خود بپردازد. البته هنوز به خاطر اولویت های متفاوتی که مردان و زنان دارند، بیشترزنان نیازهای فرزندانشان را در اولویت بیشتری نسبت به رشد در زمینه شغلی قرار می دهند.
البته گونه ای از تبعیض های جنسیتی وجود دارد که مانع پیشرفت های خلاقانه ای نظیر پیشرفت های علمی را می گیرد. مستندات علمی فراوانی وجود دارد که رفتار پرخاشگرانه و از سر عصبانیت و عدم احساس همراهی و دلسوزی به طور میانگین خصلتی مردانه است و برخورد جدی و ناملایم داشتن باعث می شود که در جامعه قدرت بیشتری به دست آورید! علم نباید مانند یک فعالیت نظامی یا تجاری باشد. اما امروزه در واقع علم اینگونه است؛ در اغلب شرایط تقلایی بی رحمانه برای بقاست. در این تقلا مردان به خوبی موفق میشوند؛ چون به طور میانگین بی رحم ترند و در نتیجه بیشتر زنان و مردان اندکی که ملایم ترند از رقابت با آنها کناره گیری می کنند. به نظر می رسد روش های انتخاب کردن نیز این مسأله را بدتر می کند.
در حال حاضر در رقابت برای موقعیت های شغلی دانشگاهی از کاندیداها انتظار داریم از فرایند مصاحبه فرساینده ای عبور کنند که لازمه آن اعتماد به نفس بالایی است. ما تحت تأثیر بزرگ نمایی و تمجید از خود به خصوص در زمینه هایی که از آن اطلاعات چندانی نداریم قرار می گیریم. اینها بطور میانگین مسایل مورد علاقه مردان هستند. ما باید به دنبال افرادی بگردیم که بتوانند به خوبی مراقب گروه خود و حامی مناسبی برای دانشجوی غمگین خود باشند تا بتوانند به او کمک کنند تا بتواند مجدداٌ به پژوهش مولد روی آورد. اگر این کار را می کردیم آن وقت تعداد زنان و مردانی با برخی ویژگی های زنانه، در دانشگاه ها بیشتر بود. از همه مهم تر اینکه ما باید به دنبال ویژگی هایی نظیر خلاقیت و نوآوری علمی بگردیم و پر واضح است که این خصوصیات مربوط به جنس خاصی نیست. وقتی کاندیداها را با هم مقایسه می کنیم و تعداد مقالات و شاخص تأثیر مجلاتی که آن مقالات در آن چاپ شده است را حساب می کنیم، به کیفیت توجهی نمی کنیم. به جای خواندن مقالات فقط تعداد آنها را می شماریم. اما روند بررسی مقالات برای چاپ تحت تأثیر توانایی قانع کردن نویسنده مقاله قرار دارد و این خصلتی مردانه است. بنابراین اگر به مقالات را می خواندیم و به کیفیت آنها توجه می کردیم آن وقت زنان بیشتر و مردان بیشتری با برخی ویژگی های زنانه برای موقعیت های شغلی دانشگاهی انتخاب می کردیم...
دکتر آزادبخت دکترای خود را با درجه ممتاز در سال ۱۳۸۵ از دانشگاه شهید بهشتی تهران اخذ کرد. او توانست در اواخر دوره دکترا یک دوره شش ماهه را در دپارتمان تغذیه دانشگاه هاروارد امریکا با موفقیت طی کند. کسب رتبه پایان نامه برتر رشته تغذیه در نهمین جشنواره تحقیقاتی علوم پزشکی رازی از دیگر افتخارات اوست. از ایشان تا کنون دو کتاب، حدود سی مقاله در مجلات خارجی و چهل مقاله در مجلات علمی داخلی به چاپ رسیده است. او تا کنون در بیش از پانزده طرح تحقیقاتی به عنوان مجری یا همکار حضور داشته است. دکتر آزادبخت عضو انجمن علوم تغذیه امریکا و انجمن تغذیه بالینی امریکا و عضو هیأت مشاورین چندین مجله داخلی و خارجی است. او از سال ۱۳۸۵ به عنوان استادیار گروه تغذیه دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مشغول به کار است.
منبع:
Lawrence PA. Men, Women, and Ghosts in Science. PLoS Biology ۲۰۰۶; ۴(۱): e۱۹.
منبع : نشریه قاف


همچنین مشاهده کنید