چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


نیروی بزرگ اندیشی


نیروی بزرگ اندیشی
نیروی شگرف بزرگ اندیشی را بشناسید
سعی کنید تنها وضعیت موجود را نبینید, امکانات فردا را در نظر آورید, زیرا بزرگ اندیشان خود را این گونه عادت داده اند, یادتان نرود بزرگ اندیشی برای شما از هر نظر مقرون به صرفه است, پس سعی کنید بزرگ بیاندیشید تا به دستاوردهای بزرگی برسید و مطمئن شوید هر چقدر که اندیشه های بزرگی داشته باشید, به همان اندازه به نیروها و موفقیت های بزرگی دست خواهید یافت.
برای بزرگ اندیشی نکلات زیر را مورد توجه قرار دهید تا موفق شوید:
الف) خودتان را دست کم نگیرید
از تحقیر نمودن خود دست بردارید.نظر خود را بر امتیازاتی که دارید معطوف کنید.همواره این را به خاطر داشته باشید که شما بهتر از آن هستید که فکر کنید در زندگی توانایی های خود را مد نظر داشته و نقاط ضعفتان را فراموش کنید و بدانید از آنچه که خود را تصور میکنید, میتوانید بهتر باشید و یقینا هستید.
ب) اصطلاحات بزرگ اندیشان را به کار ببیرید
از لغات بزرگ شادی بخش و روشن استفاده کنید .جمله " من میتوانم " را همیشه نزد خود تکرار کنید
ج) بلند نظر باشید
فقط زمان حال را نبینید فردا و آینده را هم در نظر بگیرید و بدانید آینده شما در گرو خوب انجام دادن کار امروز شماست.
د) سعی کنید ارزش خودتان, مردم و... را نزد خود بالا ببرید.
همه مسائل و مخصوصا خود را مهم بپندارید.ارزش هر پدیده آن چیزی نیست که دارا است بلکه آن چیزی است که می تواند بشود.
ه) کارهایتان را با دیدی بزرگ منشانه ببینید . یعنی هرگاه دست به کاری زدید به خود اطمینان دهید که این کار, کار بزرگی است و از عهده آن بر آمده و نتایج خوبی هم به دست خواهید آورد. جایگاه خود را در محیطی که کار میکنید مهم نشان دهید.
و) فراتر از مسائل پیش پا افتاده بیندیشید.خودتان را محدود به اهداف و مسائل کوچک نکنید, افق دیدتان را گسترش دهید و همواره سعی کنید به انتهای افق چشم داشته باشید.یادتان باشد کارهای کوچک انسانها ی بزرگ را کوچک میکند . چگونه از جادوی بزرگ اندیشی, در بحرانی ترین لحظات زندگی استفاده کنیم.
این راهنماییها را همیشه در خاطر داشته باشید تا در زندگی بتوانید بزرگ بیاندیشید و به نتایج و موفقیتهای بزرگ دست یابید:
الف)هنگامی که مردمان فرومایه و پست میخواهند شما را همانند خود کنند بزرگ بیاندیشید . در این رابطه اقدامات زیر را حتما انجام دهید:
۱) برد شما بسته به آن است که با افراد پست و و کوچک درگیر مبارزه نشوید, زیرا شما را هم سطح آنان خواهد کرد و تا سطح آنان فرو خواهد آورد.همواره سعی کنید بزرگی خود را حفظ کنید, با افراد بزرگ معاشرت کنید تا بزرگ باشید و بزرگ باقی بمانید
۲) در انتظار نیش و کنایه و ضرر باشید.همه اینها نشانگر رشد شماست .مطمئن باشید اگر دچار حسادت و نیش کنایه دیگران نشده اید پس مطمئنا تابه حال کار بزرگی انجام نداده اید . به خود یادآوری کنید که مهاجمان از لحاظ روانی بیمارند بزرگ باشید و برای آنها دلسوزی کنید
ب) هنگامی که احساس ضعف نفس و بی کفایتی بر وجودتان سایه افکند, بزرگ بیندیشید . به یاد داشته باشید که اگر فکرمی کنید ضعیف هستید انسان ضعیفی خواهید شد و اگر خودتان را نالایق و بی کفایت بدانید, نالایق و بی کفایت خواهید شد. با چند توصیه زیر, این تمایلات طبیعی خود کوچک بینی را در خود سرکوب کرده و از بین ببیرید :
۱) متشخص به نظر آیید, زیرا ظاهر متشخص باعث می شود در خود احساس تشخص به وجود آورید.
۲) نظر خود را تنها بر روی امتیازاتتان معطوف کنید .یاد بگیرید که به خودتان قدرت روحی بدهید و نقاط مثبت و قوت خود را بشناسید و همواره آنها را تقویت کنید.
۳) توجه داشته باشید که هر یک از افراد تنها یک انسان هستند, نه بیشتر, پس چرا باید از آنان ترسید؟ این را بدانید که دیگران مهم هستند ولی شما از آنها مهمترید.
ج) هنگامی که درگیر بحث یا مشاجره غیر اجتنای می شوید بزرگ بیندیشید و اقدامات زیر را انجام دهید:
۱) از خودتان بپرسید آیا واقعا چنین چیزی ارزش بحث و جدل را دارد؟
۲) به خودتان یادآور کنید که دعوا مانند یک جنگ اتمی است و هیچ برنده ای نخواهد داشت.
۳) آن قدر بزرگ بیندیشید که دریابید با بحث و مشاجره, هیاهو و کینه جویی نخواهید رسید.
د) هنگامی که احساس شکست کردید, بزرگ بیندیشید . بزرگ اندیشان, بدین گونه در برابر موانع واکنش می دهند
۱) مانع را تجربه ای آموزنده تلقی می کنند و از آن درس میگیرند .به هر مانعی که میرسند برخورد میکنند و ان را راهی برای دستیابی به موفقیت و پیروزی به حساب می آورند.
۲) مداومت را با آزمایش تلفیق میکنند و در هر کاری پافشاری و تلاش بسیار کرده و با آزمایش و خطا به نتایج چشمگیری می رسند.
۳) در صورت شکست عقب گرد می کنند و سرزنده تر و تازه نفس تر از راه جدیدی وارد می شوند.
ه) هنگامی که مناسبات عاطفی به سردی گرایید بزرگ بیندیشید.
سپس این اقدامات را انجام دهید:
۱) روی بزرگترین قابلیتهای کسانی که میخواهید دوستتان داشته باشد, تکیه کنید.اطمینان حاصل کنید که آنها قابلیتهای بزرگی دارند.
۲) اغلب اوقات, کار خاصی را برای کسی که دوستش دارید انجام دهید, تا او بداند که شما دوستش دارید.
و) هنگامی که احساس می کنید پیشرفت شما در شغلتان به کندی می گراید, بزرگ بیندیشید و این نکات را رعایت کنید .
۱) به خود بگویید : میتوانم کارم را بهتر از این انجام بدهم و با این اندیشه استارت قدرت خلاق خود را بزنید .
۲) آن قدر بزرگ بیندیشید که دریابید, درصورتی که ارائه خدمات را در اولویت قرار دهید, پول خود به خود از پی آن خواهد آمد.
● چهره های برجسته و موفق چگونه می اندیشند
توجه به زندگی انسانهای پیشرو و موفق تاریخ, نشان می دهد که آنها توانسته اند از امکانات وجودی خویش به خوبی استفاده کرده اند و این را می توان یگانه مشخصه و تفاوت آنها با دیگران به شمار آورد. کسانی که به قدرتها و استعدادهای نهانی خود پی برده و از آن استفاده کرده اند در زندگی بسیار موفق شده اند, ولی در مقابل آنهایی که از نیرو و توان خود بی اطلاعند زندگی معمولی را هم به زحمت دنبال می کنند. کار فوق العاده ای که نام شاهکار بر روی آن نهاده اند, در واقع چیزی جزهمین به کارگیری استعداد و نیروی خداداد ما نیست . شما باید محدودیتهای ساخته ذهن خود را از میان بردارید .احساستان را نسبت به خود تغییر دهید تا رمز تسلط بر اعمال خود را بیابید ودر نتیجه دنیای خود را کشف کنید.شرط اساسی برای کسب موفقیت, توانایی در عمل است که من آن را توان فردی نامیده ام. آنچه باعث تفاوت آدمها با یکدیگر می شود وبرنده را از بازنده جدا می کند توان فردی است.(آنتونی رابینز)
انسانهای موفق قابلیتهای شخصی خود را در نظر می گیرند . تنها با عمل و پشتکار است که می توان رویاهای خود را به حقیقت تبدیل کرد.بسیاری از مردم پیشرفت اشخاص موفق را ناشی از شانس, هوش و استعداد می دانند اما اگر به مطالعه شرح حال همه آنها بپردازیم, به این نتیجه می رسیم که انسانهای موفق فقط قابلیت های شخصی خود را در نظر می گیرند و بس!
افرادی که ازتوانایی ها و قابلیتهای شخصی بالایی برخوردارند, دائما در حال توسعه و گسترش قابلیت های خود در جهت تحصیل مقاصدی که در زندگی به دنبال آن هستند, میباشند.
قابلیتهای فردی چیزی بالاتر از مهارتهای اکتسابی و قدرت رقابت است.این فضیلت ورای بعد سعه صدر و گشاده رویی است, هر چند به رشد معنوی نیازمند است .به عبارت دیگر, نگرشی خلاق به زندگی داشتن و خلاق و فعال زیستن در مقابل انفعالی بودن, معنای توانا بودن و قابلیتهای فردی است.
به گفته تاریخ, تقریبا در هر فرهنگی, هنر, موزیک, معماری, داستان سرایی, تندیس سازی, سفالگری و.... دیده می شود .کشش و خواست آفرینش به وسیله باورها, قومیت, مذهب, تحصیلات و یا عواملی نظیر این محدود نمی شود .انگیزه و تمایل به خلاقیت, در اختیار خود ما است و تنها به هنر محدود نمی شود و در تمامی زوایای زندگی ما قابل مشاهده است از مادی و دنیایی ترین اقدامات گرفته تا تفکرات ژرف و عمیق .(رابرت فرتینر)
زمانی که توانایی های شخصی نهادی شدن و بدل به فرامین و قوانین زندگی گردیدند – یعنی فعالیتی که با زندگی ما عجین شده است – آن گاه دو حرکت اصلی و اساسی ما را در بر میگیرد:
۱) تشخیص و شفاف کردن پیوسته آنچه که برای ما مهم است.ما اغلب زمان زیادی را صرف کلنجار رفتن با مسائل و مشکلات در چارچوب الگویی مشخص می کنیم . در حالی که اصولا به این فکر نمیکنیم که چرا در این چارچوب قرار گرفته ایم. نتیجه چنین رفتاری, تصوری گنگ و مبهم از چیزهایی است که برای ما مهم هستند و باید همواره آنها را مدنظر داشت.
۲) آموزش دائمی در باب چگونگی درک کامل و واضح واقعیتهای موجود . ما همگی می دانیم که مردم خود را به دلیل توجیهاتی که از وضع موجود دارند و آن را مطابق میل خود تلقی میکنند, در چنبره ای از روابط دست و پا گیر و غیر مفید, اسیر می گرداند . شما حتما در جلسات کاری حضور داشته اید که جمع معتقد بوده اند که همه چیز طبق برنامه است در صورتی که واقعیتهای موجود خلاف این را نشان می داده است .همواره باید مدنظر داشته باشید برای حرکت به سمت مطلوبیت دانستن حقایق و وضعیت موجود, امری حیاتی است .تلفیق بین وضعیت مطلوب و چیزی که به دنبال آن هستیم .با تصویر روشنی از واقعیتهای موجود چیزی را به وجود می آورد که آن را کشش خلاق نام می نهیم, کشش و نیرویی که به طور طبیعی در اثر تمایل به یافتن راه حل و شفاف کردن مسائل به وجود می آید و همبستگی و وحدت بین پدیده ها را سبب می شود. ذات و اساس توانای های شخصی ,فراگرفتن چگونگی پدید آوردن و دوام چنین کشش خلاق در زندگی شخصی است .فراگیری, در اینجا به معنی کسب و انباشتن مقادیر زیادی اطلاعات نیست ,بلکه گسترش آن توانایی است که ما را قادر می سازد, نتایجی را که در زندگی حقیقتا به آن نیازمندیم, فراهم آوریم, فرایندی که در تمامی طول زندگی باید ادامه یابد.یک سازمان موفق بدون وجود افرادی با این توان در هرسطح, به وجود نخواهد آمد.افرادی که از توانایی ها و قابلیتهای شخصی قابل توجهی برخوردارند, مشصات ویژه ای از خود نشان میدهند .آنها احساس و یژه و خاص دارند که در زیر سطح اهداف و مقاصد ظاهری, عمل می کنند . برای چنین افرادی مطلوب و هدف چیزی فراتر از یک کشش و میل ساده در جهت دستیابی به ایده ال است.
حال با توجه به مطالب عنوان شده به این نتیجه میرسیم که انسانهای موفق , واقعیتهای موجود را به عنوان دوستان و نه دشمنان خود, تلقی می کنند.آنان فرا گرفته اند که چگونه با جریان تغییر همسو شوندو آن را به درستی درک کنند , نه آن که در مقابل آن مقاومت نشان دهند .کنجکاوی عمیق آنها ناشی از میل به دریافت و شناخت هر چه بهتر ودقیقتر حقایق موجود است.آنها احساس تعلق خاطر به دیگران و مسئولیت در قبال زندگی خویش دارند.خود را در درون جریان بزرگ زندگی احساس می کنند , که گرچه به تنهایی کنترلی بر آن ندارند ولی با خلاقیت می توانند بر آن تاثیر گذارده و در نتیجه هویتی مستقل برای خود قائل شوند وهیچ چیز را به طور کلی فدای چیز دیگر نخواهئد کرد.
افرادی که توانایی های فردی ممتاز و سرشاری دارند, همواره در حال فراگیری هستند آنها از هر چیزی که در اطرافشان می بینند تجربه ای کسب می کنند .هرگز از حرکت باز نمی ایستند و هیچ مقصدی آنها را به طور کلی ارضا نمیکند .در این مورد باید به خاطر داشت که به دست آوردن توانایی یک فرایند است فرایندی که ناظر به چیزهایی است که درانسان وجود ندارد در نتیجه متوقف به دانسته ها نیست و در تمامی طول زندگی ادامه دارد.دغدغه و ترس از جهل و ناتوانی همواره با چنین انسانی است و او پیوسته در حال آموختن و رفع نقاط ضعف خود هستند.بنابراین رشدی فراگیر , به همراه اعتماد به نفس همیشه با او خواهد بود . تنها برای کسانی که این راه را نپیموده اند مطلب تناقض امیز به نظر می رسد. افرادی که دارای توانایی ها و قابلیتهای شخصی بالایی هستند , قادر به ایجاد ارزشهای متعالی تعهد به اهدافی فراتر از مسائل شخصی , آزادگی و تلاش بی وقفه برای درک صحیح واقعیتهای موجود هستند.این افراد ظرفیت تحمل شدائد و مشکلات را دارند و میتوانند خواسته های خود را به تاخیر اندازند.این توانایی آنها را قادر می سازد اهدافی را که برای دیگران مهم نیست , انتخاب کنند , حتی اگر انتخابهای آنان بر روی موفقیت عاجل آنها تاثیر گذارد.آنها برای رسیدن به هدف هایشان برنامه ریزی کرده و هر روز یکسری فعالیتهای را به طور مرتب انجام می دهند .بسیار اتفاق می افتد که در جریان اجرای برنامه کارها خوب پیش نمیرود ولی نومیدی و دلسردی بر آنها چیره نمیشود و از حرکت باز نمی ایستند و بر عکس آن قدر راه را با سختی و تلاش ادامه میدهند تا به موفقیت نهایی برسند.
نویسنده : ناهید رضوی
منبع : شرکت آب و طراحی فرزین