یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تدفین حضرت ‏زهرا (س)


تدفین حضرت ‏زهرا (س)
«الذین اذا اصابتهم مصیبهٔ قالوا انا لله و انا الیه راجعون‏» (۱) . (البقره:۵۶)
دانشمندان و تذكره نویسان شیعه متفقند كه نعش دختر پیغمبر را شبانه بخاك سپردند. ابن سعد نیز در روایت‏های خود كه از طریق ابن شهاب،عروه،عایشه،زهری و دیگران است گوید فاطمه (ع) را شبانه دفن كردند و علی (ع) او را بخاك سپرد (۲) .
بلاذری نیز در دو روایت‏خود همین را نوشته است (۳) بخاری نیز چنین نویسد:
«شوی او شبانه او را بخاك سپرد و رخصت نداد تا ابو بكر بر جنازه او حاضر شود» (۴) .
كلینی كه از بزرگان علما و محدثان شیعی است و در آغاز قرن چهارم هجری در گذشته و كتاب خود را در نیمه دوم قرن سوم نوشته و نوشته او از دیرینه‏ترین سندهای شیعه بشمار می‏رود،چنین نوشته است:
چون فاطمه (ع) در گذشت.امیر المؤمنین او را پنهان بخاك سپرد و آثار قبر او را از میان برد. سپس رو به مزار پیغمبر كرد و گفت:
-ای پیغمبر خدا از من و از دخترت كه بدین تو آمده و در كنار تو زیر خاك خفته است،بر تو درود باد!
خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران بتو به پیوندد.پس از او شكیبائی من بپایان رسیده و خویشتن داری من از دست رفته.اما آنچنان كه در جدائی تو صبر را پیشه كردم،در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ندارم كه شكیبائی بر مصیبت‏سنت است.ای پیغمبر خدا!تو بر روی سینه من جان دادی!ترا بدست‏خود در دل خاك سپردم!قرآن خبر داده است كه پایان زندگی همه بازگشت‏بسوی خداست.
اكنون امانت‏به صاحبش رسید،زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید.
ای پیغمبر خدا پس از او آسمان و زمین زشت می‏نماید،و هیچگاه اندوه دلم نمی‏گشاید (۵) .
چشمانم بی‏خواب،و دل از سوز غم كباب است،تا خدا مرا در جوار تو ساكن گرداند.
مرگ زهرا ضربتی بود كه دل را خسته و غصه‏ام را پیوسته گردانید.و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید.شكایت‏خود را بخدا می‏برم و دخترت را به تو می‏سپارم!خواهد گفت كه امتت پس از تو با وی چه ستمها كردند.آنچه خواهی از او بجو و هر چه خواهی بدو بگو!تا سر دل بر تو گشاید،و خونی كه خورده است‏بیرون آید و خدا كه بهترین داور است میان او و ستمكاران داوری نماید (۶) .
سلامی كه بتو می‏دهم بدرود است نه از ملالت،و از روی شوق است،نه كسالت.اگر می‏روم نه ملول و خسته جانم و اگر می‏مانم نه بوعده خدا بد گمانم.و چون شكیبایان را وعده داده است در انتظار پاداش او می‏مانم كه هر چه هست از اوست و شكیبائی نیكوست.
اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود برای همیشه در كنار قبرت می‏ماندم و در این مصیبت‏بزرگ، چون فرزند مرده جوی اشك از دیدگانم می‏راندم.
خدا گواهست كه دخترت پنهانی بخاك می‏رود.هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته،و نام تو از زبانها نرفته،حق او را بردند و میراث او را خوردند.درد دل را با تو در میان می‏گذارم و دل را به یاد تو خوش می‏دارم كه درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه (۷) .
در مقابل این شهرت،ابن سعد روایت دیگری دارد كه ابو بكر بر دختر پیغمبر نماز خواند و بر او چهار تكبیر گفت (۸) .پیداست كه این روایت و یك دو حدیث دیگر،در مقابل آن شهرت ارزشی ندارد،و دور نیست كه آنرا برای مصلحت وقت‏ساخته باشند. فقدان دختر پیغمبر علی (ع) را سخت آزرده ساخت.نمونه این آزردگی را از سخنانی كه بر كنار قبر او خطاب به پیغمبر (ص) گفت دیدیم.در سندهای دیرین،دو بیت زیر را نیز بدو نسبت داده‏اند كه نشان دهنده سوز درونی اوست.اما شمار این بیت‏ها در ماخذهای بعدی بیشتر است چنانكه در دیوان منسوب به آنحضرت نوزده بیت است (۹) .
زبیر بن بكار در كتاب خود الاخبار الموفقیات كه آنرا در نیمه دوم قرن سوم نوشته و از مصادر قدیمی بشمار می‏رود چنین نویسد:
مداینی گوید چون امیر المؤمنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه از دفن فاطمه راغت‏یافت‏بر سر قبر او ایستاد و این دو بیت را انشاء كرد:
لكل اجتماع من خلیلین فرقهٔ و كل الذی دون الممات قلیل (۱۰) و ان افتقادی واحدا بعد واحد دلیل علی ان لا یدوم خلیل (۱۱)
این دو بیت در بعض مصادر بدین صورت ضبط شده:
لكل اجتماع من خلیلین فرقهٔ و كل الذی دون الفراق قلیل و ان افتقادی فاطما بعد احمد دلیل علی ان لا یدوم خلیل (۱۲)
مصحح فاضل چاپ اخیر بحار الانوار (طهران) در ذیل صفحه صد و هشتاد و هفت مجلد چهل و سوم عبارتی را دارد كه ترجمه آن اینست:
در بعض نسخه‏ها«و ان افتقادی واحدا بعد واحد»آمده و این درست است چه علی علیه السلام بدین دو بیت تمثل جسته نه آنرا انشاء كرده است.
لیكن عبارت زبیر بن بكار چنین است:«و انشا یقول‏»بعلاوه این دو بیت چنانكه نوشته شد در دیوان منسوب بآن حضرت ضبط شده است.
مجلسی نویسد:روایت‏شده است كه هاتفی شعر او را پاسخ داد.سپس چهار بیت را نوشته است (۱۳) .
پی‏نوشتها:
۱.آنانكه چون مصیبتی بدیشان رسد گویند:همانا ما از آن خدا و بسوی او باز گردنده‏ایم.
۲.طبقات ج ۸ ص ۱۸-۱۹.
۳.انساب الاشراف ص ۴۰۵.
۴.صحیح ج ۵ ص ۱۷۷،و ر.ك بحار ص ۱۸۳.
۵.السلام علیك یا رسول الله عنی.و السلام علیك عن ابنتك و زائرتك و البائنهٔ فی الثری ببقعتك و المختار الله لها سرعهٔ اللحاق بك.قل یا رسول الله عن صفیتك صبری و عفا عن سیدهٔ نساء العالمین تجلدی.الا ان فی التاسی لی بسنتك فی فرقتك موضع تعز فلقد و سدتك فی ملحودهٔ قبرك و فاضت نفسك بین نحری و صدری.بلی و فی كتاب الله (لی) انعم القبول. انا لله و انا الیه راجعون.قد استرجعت الودیعهٔ.و اخذت الرهینهٔ و اختلست الزهراء فما اقبح الخضراء و الغبراء.اما حزنی فسرمد.
۶.و اما لیلی فمسهد.و هم لا یبرح قلبی او یختار الله لی دارك التی انت فیها مقیم.كمد مقیح و هم مهیج‏سرعان ما فرق بیننا و الی الله اشكو و ستنبئك ابنتك بتظافر امتك علی هضمها. فاحفها السؤال.و استخبرها الحال.فكم من غلیل معتلج‏بصدرها لم تجد الی بثه سبیلا.و ستقول و یحكم الله و هو خیر الحاكمین.
۷.سلام مودع لا قال و لا سئم.فان انصرف فلا عن ملالهٔ.و ان اقم فلا عن سوء ظن بما وعد الله الصابرین.واها واها و الصبر ایمن و اجمل و لو لا غلبهٔ المستولین لجعلت المقام و اللبث لزاما معكوفا و لاعولت اعوال الثكلی علی جلیل الرزیهٔ.فبعین الله تدفن ابنتك سرا و تهضم حقها و تمنع ارثها.و لم یتباعد العهد و لم یخلق منك الذكر.و الی الله یا رسول الله المشتكی و فیك یا رسول الله احسن العزاء.صلی الله علیك و علیها السلام و الرضوان (اصول كافی ج ۱ ص ۴۵۸-۴۵۹) .
۸.طبقات ج ۸ ص ۱۹.
۹.و ر.ك.بحار ص ۲۱۶.
۱۰.جمع هر دو دوست را پریشانی است و هر چیز جز مرگ ناچیز است.
۱۱.اینكه من یكی را پس از دیگری از دست می‏دهم نشان آن است كه هیچ دوست جاوید نمی‏ماند.الاخبار الموفقیات ص ۱۹۴ و رجوع شود به عقد الفرید.
۱۲.مناقب ج ۱ ص ۵۰۱.
۱۳.ص ۱۸۴ ج ۴۳.
منبع:زندگانی فاطمه زهرا(س)
جعفر شهیدی
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید