یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بازی تردید


بازی تردید
از زمانی که زمزمه‌های انتخابات ریاست جمهوری دهم از سوی اصلاح‌طلبان آغاز شد نام سید محمد خاتمی و بعدها نام میرحسین موسوی نقل محافل سیاسی شد. بحث آمدن یا نیامدن آقایان خاتمی و موسوی محور بسیاری از مباحث انتخاباتی در هر دو جبهه اصولگرا و اصلاح‌طلب بود. اصلاح‌طلبان بخصوص احزاب مشارکت و مجاهدین از همان ابتدا بر حمایت از آقای خاتمی اصرار کردند و هر کس غیر از ایشان را رد کردند و حضور در انتخابات بدون خاتمی را تمرین شکست عنوان کردند و از سایر احزاب اصلاح‌طلب خواستند تصمیم نهایی خود را که همان حمایت قاطع از کاندیداتوری آقای خاتمی است بگیرند و چون و چرا نکنند. چرا که این طیف از جریان اصلاح‌طلب تنها راه بازگشت دوباره به قدرت و خارج کردن احمدی‌نژاد از دایره قدرت را حضور آقای خاتمی در انتخابات می‌دانست و بر این نظر اصرار وافر داشت . اما این تصمیم که قرار بود بر همه جریان اصلاح‌طلب تحمیل گردد، از سوی برخی احزاب این جریان سیاسی مورد قبول واقع نشد و آن اجماع مدنظر حامیان آقای خاتمی محقق نگردید. این موضوع بر تردیدهای آقای خاتمی برای حضور در انتخابات افزود: به طوری که پس از مدتی زمزمه‌های حضور میرحسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ تحمیلی آغاز شد. آنچه که باعث تداوم این زمزمه‌ها برخلاف دوره های گذشته شد عدم مخالفت وی با پیشنهادات اطرافیان و هم‌فکرانش بود. روز به روز بر تردیدهای آقای خاتمی افزوده شد تا اینکه احتمال حضور میرحسین موسوی بیشتر شد و سید محمد خاتمی میان جمعی از مردم ایلام اظهاراتی را بیان داشت که بر شفافیت فضای نسبتا مه‌آلود سیاسی کشور در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری افزود و تکلیف بسیاری را در هر دو جناح سیاسی کشور تا حدی روشن کرد. سید محمد خاتمی در این جمع گفت : «ضمن احترام به همه کسانی که کاندیداتوری خود را اعلام کردند یا اعلام خواهند کرد می‌گویم به یاری خداوند یک نفر از میان من و آقای میرحسین موسوی نامزد خواهد شد» بعداز انتشار اخبار این سخنان بود که برخی محافل خبری از تصمیم قطعی خاتمی برای انصراف از کاندیداتوری و حمایت قاطع از آقای میرحسین موسوی سخن گفتند و عده‌ای آن را یک بازی سیاسی دانستند و گفتند کاندیدای نهایی آقای خاتمی است. به هر حال باحضور هر یک از این دو شخصیت که به گفته آقای خاتمی حتمی است بسیاری از معادلات انتخاباتی در هر دو جناح تا حد زیادی روشن شده است.
● تحولات آتی جریان اصلاح‌طلب
این جریان از همان ابتدا یک کاندیدای قطعی داشت و آن آقای مهدی کروبی بود . وی پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم و عدم حمایت برخی احزاب اصلاح‌طلب از ایشان میانه خوبی با قسمتی از بدنه اصلاحات که متمایل به آقای خاتمی و از حامیان جدی وی به شمار می‌روند نداشته است. این اختلافات در انتخابات مجلس هشتم به اوج خود رسید و دیدیم که حزب اعتماد ملی ائتلاف با آنان را نپذیرفت و اقدام به ارائه لیست واحد کرد . پس از آغاز فعالیت‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان، وی از کاندیداهای بالقوه این جریان بخصوص آقای خاتمی خواست هر چه زودتر نظر خود را بیان کند تا تکلیف همه روشن شود اما این خواسته اجابت نشد و آقای کروبی بر عزم خود برای حضور در انتخابات حتی در شرایطی که میرحسین موسوی یا سید محمد خاتمی رقیب او در انتخابات شوند تاکید کرد. حال که آمدن آقای میرحسین موسوی یا خاتمی حتمی شده است، رقابت دو کاندیدای سرشناس اصلاح‌‌طلب با یکدیگر تماشایی است. اما آیا عقلای اصلاح‌طلب حاضر به پذیرش این دو شخصیت اثرگذار در جبهه اصلاحات که هر کدام طیف وسیعی از این جریان را در اختیار دارند خواهند شد، حضور همزمان این دو کاندیدای اصلاح‌طلب به شکسته شدن آرای آنان و شکاف در جبهه اصلاحات منجر خواهد شد که این خود یک امتیاز بزرگ برای رقیب است. احتمال می‌رود با قطعی شدن حضور آقای میرحسین موسوی یا خاتمی رایزنی‌ها برای انصراف آقای کروبی از کاندیداتوری به طور گسترده‌ای آغاز شود. اما از هم‌اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد رایزنی ها نتیجه‌بخش نخواهد بود و همچون دوره قبل اصلاح‌طلبان دو کاندیدای سرشناس خواهند داشت، چرا که آقای کروبی بارها به طور قاطع اعلام کرده که در انتخابات حضور پیدا خواهد کرد و آمدن و نیامدنش منوط به آمدن و یا نیامدن کسی نیست. اگر آقای کروبی توصیه‌های اصلاح‌طلبان مبنی بر انصراف از کاندیداتوری را بپذیرد و به نفع یکی از آقایان کنار برود و مصلحت اصلاح‌طلبی و کشور را بهانه قرار دهد وجهه او نزد افکار عمومی به شدت خدشه‌دار خواهد شد واز اعتماد ملی به ایشان کاسته خواهد شد. اما آقای کروبی خاطره تلخی از تعدد کاندیدای اصلاح‌طلبان در انتخابات گذشته دارد. او معتقد است اگر همه اصلاح‌طلبان از او حمایت می‌کردند و شخصیت‌هایی چون معین و مهرعلیزاده کاندیدا نمی‌شدند او امروز رئیس جمهور ایران بود. به هر حال شواهد حاکی از تعدد کاندیدا در جبهه اصلاحات است.
● تحولات آتی جریان اصولگرا
نسبت اظهارات انتخاباتی اصولگرایان به اصلاح طلبان بسیار کم است. اصولگرایان تمایل چندانی به ورود به مباحث انتخاباتی از خود نشان ندادند و کمتر اظهارات قابل توجهی در خصوص انتخابات داشته‌اند. شاید یک علت مشخص بودن کاندیدای اصلی اصولگرایان که محمود احمدی‌نژاد است باشد. تقریبا تمام اظهارات انتخاباتی اصولگرایان حول محور احمدی‌نژاد و خاتمی صورت گرفته است. به طور کلی می‌توان با توجه به این دو شخصیت محوری در دو جریان سیاسی کشور اصولگرایان را به سه دسته تقسیم کرد. عده‌ای به شدت مخالف حمایت از آقای احمدی‌نژاد هستند و نگاه منفی به کاندیداتوری وی دارند. عده‌ای نیز حامی صد درصد ایشان هستند و به شدت از کاندیداتوری وی حمایت می‌کنند و احمدی‌نژاد را دارای ویژگی‌های لازم برای رای آوردن می‌دانند و نسبت به سایر کاندیداهای مطرح او را حائز صلاحیت می‌دانند. اما عده دیگری هم هستند که نگاه سفید و سیاه به آقای احمدی‌نژاد ندارند بلکه ضمن توجه به نقاط مثبت دولت وی انتقاداتی نیز در حوزه‌های اجرایی به ایشان دارند که می‌توان به مواردی چون عدم بهره‌گیری از تمام ظرفیت های اصولگرایان، استفاده از برخی نیروهای ناکارآمد در دولت و بی‌توجهی به اسناد بالادستی و امثالهم اشاره کرد. این دسته از اصولگرایان در صورتی که جریان اصلاح‌طلب با کاندیدای واحدی چون خاتمی یا میرحسین موسوی به میدان بیاید خود را موظف به حمایت از احمدی‌نژاد و ورود به عرصه انتخابات با یک کاندیدای واحد خواهد کرد و مجال چندانی برای چانه‌زنی با ایشان برای رفع نقاط اختلاف نخواهد یافت. اما اگر اصلاح‌طلبان با نیروی قوی به میدان نیایند فرصت برای گفتگو و رایزنی با احمدی‌نژاد برای پذیرش برخی کاستی‌ها و تلاش برای رفع آنها به وجود خواهد آمد.
به نظر می‌رسد با اعلام آقای خاتمی مبنی بر حضور وی یا آقای میرحسین موسوی اکثر اصولگرایان از آقای احمدی‌نژاد حمایت خواهند کرد و با یک اجماع حداکثری به رقابت با اصلاح‌طلبان خواهند پرداخت. از این منظر کاندیداتوری آقای خاتمی در عین تهدید بودن یک فرصت برای اصولگرایان است.
● خاتمی یا میرحسین
اگر سخنان چندی پیش آقای خاتمی مبنی بر حضور قطعی ایشان یا آقای میرحسین موسوی را بپذیریم این سوال پیش می‌آید که از میان این دو شخصیت کدام یک کاندیدا خواهند شد. به نظر می‌رسد در وهله اول تفکرات و تاملات آقای خاتمی و اطرافیانشان به این نتیجه منتج شد که بالاخره یکی از این دو باید کاندیدا شوند تا به زعم خود کشور را از وضعیت نامناسبی که در آن به سر می‌برد نجات دهند. اما به نظر می‌رسد تردیدهای آقای خاتمی هنوز به پایان نرسیده و این تردید را می‌توان در عدم اعلام قطعی حضور خود در انتخابات مشاهده کرد. اگر نگاهی به اظهارات آقای خاتمی در یکی دو ماه اخیر بیندازیم به این نتیجه می‌رسیم که ایشان تمایل به کاندیداتوری آقای میرحسین دارند و چندان مایل به کاندیداتوری خود نیستند. آقای خاتمی در دیداری که با جمعی از مردم ایلام داشتند در چند نوبت از دولت آقای میرحسین در دوران دفاع مقدس یاد و تجلیل کردند و به تشریح دستاوردهای این دولت پرداختند. مثلا در قسمتی از سخنان خود گفتند: «یکی از افتخارات دوران مهندس موسوی این سیاست بود که مردم که فشار جنگ و این مشکلات را تحمل می‌کنند حداقل فشار زندگی بر آنها کمتر باشد.» «در آن دوره درآمد ارزی بسیار کمی داشتیم . سیاست بر این بود که مردم لااقل فشارزندگی را کمتر تحمل کنند. البته از کارهای اساسی هم غافل نبودیم. » «در دوره مهندس موسوی بود که بعضی کارهای اساسی شد.» اما در خصوص موفقیت آمیز‌بودن حضور آقای میرحسین موسوی سوالات جدی وجود دارد. اول اینکه آقای موسوی تا چه اندازه توان اجماع در جریان اصلاح‌طلب را دارد؟ با حضور قطعی آقای کروبی تا چه اندازه احتمال اجماع حداکثری روی آقای موسوی وجود دارد؟ نسبت آقای میرحسین موسوی با جریان رادیکال و افراطی اصلاح‌طلبان چیست؟
تا چه اندازه توان همکاری با نیروهای مشارکت را که مدعیان اصلی کسب کرسی‌های قدرت پس از پیروزی در انتخابات هستند دارد؟ احزاب اصلاح طلبی چون مشارکت ، مجاهدین و یا نهضت‌ آزادی پیش از آنکه خواهان حضور میرحسین باشند خواهان حضور خاتمی‌اند و احساس می‌کنند با خاتمی بهتر می‌توانند کار کنند تا میرحسین موسوی لذا تمام تلاش‌خود را صرف متقاعد کردن آقای خاتمی کرده‌اند و از زیان‌های نیامدن ایشان سخن می‌گویند. نیامدن خاتمی به گفته بسیاری از کارشناسان سیاسی به چند دستگی در جریان اصلاحات دامن می‌زند و زمان زیادی را از اصلاح‌طلبان برای رسیدن به یک کاندیدای واحد خواهد گرفت. عطریانفر در این باره می‌گوید: در صورت مطرح شدن چهره دیگری به غیر از خاتمی در انتخابات و اعلام آمادگی میرحسین موسوی برای حضور در انتخابات آتی ، نه تنها حزب کارگزاران سازندگی بلکه کلیه اعضای مشترک جبهه اصلاحات اجماع حول محور کروبی و یا میرحسین موسوی را مورد بحث و بررسی بیشتری قرار خواهند داد. ‌ همه کسانی که از ماه‌ها قبل تمام توان خود را مصروف متقاعد کردن خاتمی برای حضور در انتخابات کرده بودند بعد از اظهارات خاتمی مبنی بر حضور او یا میرحسین موسوی اظهار نگرانی کرده‌اند و در قالب سخنانی این نگرانی خود را اظهار داشته‌اند. نگرانی از این بابت که نکند میرحسین موسوی به جای خاتمی وارد رقابت‌های انتخاباتی بشود و تمام نقشه‌های آنان نقش برآب شود. به همین دلیل سعی دارند این‌گونه القا کنند که میرحسین موسوی خود در تلاش برای متقاعد کردن خاتمی است.
سید حسن رسولی عضو ارشد بنیاد باران و از مدیران ارشد دوران اصلا‌حات در این باره می‌گوید: حتی مهندس موسوی هم تلاش دارد تا بتواند خاتمی را متقاعد کند تا به عنوان کاندیدای اصلا‌ح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دهم اعلام آمادگی کند. برخی دیگر از نیروهای موثر اصلاحات پالس‌های منفی در خصوص احتمال حضور میرحسین موسوی ارسال کرده‌اند. موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات با ادعای اینکه خاتمی بیش از ۵۰ درصد رای دارد گفت: برخی از چهره‌های جوان و نوجوان میرحسین موسوی را نمی‌شناسند و حتی برخی از آنان پس از کنار رفتن میرحسین موسوی به دنیا آمده‌اند لذا در این خصوص باید کارهایی صورت بگیرد و برنامه‌هایی مطرح شود. نگرانی از نیاوردن رای مهندس موسوی را عطریانفر هم تکرار کرد و گفت : «تنها تفاوتی که بین سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی وجود دارد این است که به دلیل کنار رفتن خاتمی از صحنه سیاسی کشور در سال ۸۴ هنوز در ذهن جوانان ایرانی حضور دارد و جوانان خاتمی را بیشتر به یاد می‌آورند. وی معتقد است اما به دلیل اینکه میرحسین موسوی ۲۰ سال از صحنه قدرت دور بوده است و ۲۰ سال هم یک نسل محسوب می‌شود لذا شناخت جوانان ایرانی نسبت به وی اندک بوده و در حال حاضر به صورت عام شناخت از میرحسین موسوی ضعیف است.»
همه کسانی که از این بابت اظهار نگرانی کرده‌اند به خوبی می‌دانند که جامعه ایران جامعه‌ای جوان است و قسمت عمده رای دهندگان را جوانان تشکیل می‌دهند و همین جوانان بودند که در سال ۷۶ خاتمی را بر کرسی ریاست جمهوری نشاندند. زیباکلام هم از بعدی دیگر به این موضوع پرداخت و حضور میرحسین به جای خاتمی را به اصلاح طلبان هشدار داد. وی از بعد حلقه مدیران به این دو شخصیت نگریست و گفت: تفاوت دیگری که موسوی با خاتمی دارد بر‌می‌گردد به ترکیب حلقه‌های کارشناسی و مدیریتی که قرار است با او همکاری کنند . حلقه‌های نزدیک به خاتمی افرادی از حزب مشارکت ، سازمان مجاهدین و برخی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت هستند. اما حلقه‌های نزدیک به موسوی افرادی از نسل اول انقلاب هستند. بنابراین با توجه به واقعیت‌های جامعه‌شناختی ایران جناح راست با حلقه‌های مدیریتی موسوی بهتر کنار می‌آیند تا با حلقه‌های مرتبط با خاتمی.» البته زیباکلام در قسمت آخر این جمله خود به این موضوع توجه نکرد که به اصطلاح ایشان جناح راست جزء بزرگترین و سرسخت ترین منتقدان اقتصادی کابینه آقای میرحسین موسوی در دوران جنگ بودند. پالس‌های منفی نسبت به احتمال حضور مهندس موسوی به نهضت آزادی‌ها هم رسید. محمد توسلی در این خصوص گفته از آنجا که مهندس موسوی حدود دو دهه است که ظاهرا سکوت پیشه کرده براین باور هستم که وی در عرصه عمومی و جامعه سیاسی ایران، شاید از اقبال هم‌وزن با جایگاه خاتمی برخوردار نیست.» اما اعتماد ملی هنوز هم به اجماع اصول‌گرایان برروی کاندیداتوری مهدی کروبی امیدوارند. این حزب اصلاح‌طلب اظهارات صریحی در برابر اظهارات خاتمی داشت. منتجب‌نیا از نزدیکان کروبی در این باره گفته است. ولی با شناختی که از آقای خاتمی و آقای موسوی دارم و با توجه به میزان دلسوزی آنها نسبت به ملت و کشور و بخصوص دغدغه آنها نسبت به اصلاح‌طلبان به تصور من این احتمال بسیار ضعیف است که یکی از این دو بزرگوار وارد صحنه شوند.» این عضو ارشد حزب اعتماد ملی حضور یکی از این دو شخصیت را تیر خلاص به اصلاحات عنوان کرده و گفته :‌امیدوارم که این دو بزرگوار چنین اشتباهی را مرتکب نشوند.»
خاتمی گزینه نهایی
اعلام نظر سید محمد خاتمی مبنی بر اینکه یا او و یا میرحسین موسوی به طور قطع در عرصه انتخابات ریاست جمهوری پیش رو حضور پیدا خواهند کرد برخلاف تصور اولیه با واکنش منفی برخی گروه‌ها و چهر‌ه‌های اصلا‌ح‌طلب نزدیک به محمد خاتمی مواجه شده است. به طوری که بلافاصله پس از موضع‌گیری محمد خاتمی ، برخی چهره‌های اصلا‌ح‌طلب حامی او با عدم استقبال تلویحی از طرح نام میرحسین موسوی او را گزینه مناسبی برای وضعیت فعلی ندانستند.
احتمال حضور مهندس موسوی اصلاح‌طلبان حامی خاتمی را به شدت نگران اوضاع کرده است این دسته از افراد معتقدند در صورتی که آقای خاتمی نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را نپذیرد، احتمال اجماع اصلاح‌طلبان برروی گزینه‌های دیگر به شدت کاهش و در عوض احتمال پیروزی یک نامزد محافظه‌کار به شدت افزایش پیدا می‌کند. آنان بر این عقیده پافشاری می‌کنند که در میان دیگر گزینه‌های مطرح اصلاح‌طلب هیچ چهره‌ای که به اندازه آقای خاتمی توانایی ایجاد اتحاد در میان اصلاح‌طلبان، پیروزی در انتخابات و تشکیل جبهه فراگیر اصلاح‌طلبی را داشته باشد وجود ندارد.
بدین ترتیب و در شرایطی که بسیاری از اصلاح‌طلبان با ابهامات و پرسش‌هایی بی‌پاسخ در خصوص چهره امروزین موسوی دست به گریبان‌اند به نظر می‌رسد که گره کاندیداتوری موسوی در صورت گشایش با مشکلات و موانع اساسی رو برو می‌شود و خود آغاز یک ماجرای پربحث و حاشیه در میان اصلاح‌طلبان است. با توجه به اظهارات و واکنش‌های منفی بدنه احزاب اصلاح‌طلب به اظهارات خاتمی در خصوص احتمال کاندیداتوری مهندس موسوی به نظر می‌رسد کاندیداتوری وی منتفی باشد و کاندیدای نهایی اصلاح‌طلبان سید محمد خاتمی باشد. چرا که حامیان خاتمی در جبهه اصلاحات معتقدند فکر کردن به گزینه‌ای غیر از خاتمی تصمیم‌گیری نهایی را برای آنها سخت و پیچیده خواهد کردو احتمال پیروزی بر رقیب اصلی یعنی احمدی‌نژاد را مشکل خواهد کرد. این دسته از اصلاح‌طلبان می‌دانند که تفکرات آنان با آقای موسوی قابل تطبیق نیست و امکان همکاری آنان با وی وجود ندارد. این ابهام در جبهه اصلاحات نسبت به مهندس موسوی وجود دارد که رفتارهای چپ‌‌گرایانه اقتصادی و گفتمان غرب ستیز موسوی مدت‌ها است با چالشی جدی در جبهه اصلاحات روبه‌رو شده و برای آنان روشن نیست که آیا میرحسین هم تغییر کرده یا همچنان گرفتار گفتمان اول انقلاب است.
برخی از بدنه اصلاح‌طلبان معتقدند سکوت ۲۰ ساله موسوی که به تقویت شائبه ها درباره دیدگاه‌های او و میزان نزدیکی و صلاحیتش در راهبری اصلاحات منتهی شده ، در حقیقت مهمترین مشکل جریان هوادار خواهد بود و روشن نیست اکنون که آنها به سراغ میرحسین موسوی می‌روند ۲۰ سال سکوت مطلق و گفتمان «دهه شصتی» او را چگونه توجیه خواهند کرد. با توجه به شواهد و قراین پیش‌بینی می‌شود از دید اکثریت احزاب و تشکل‌های سیاسی اصلاح طلب ، خا تمی بهترین گزینه اصلاح‌طلبان است که در نهایت در مقابل احمدی‌نژاد به رقابت خواهد پرداخت.
● سردرگمی در جبهه اصلاحات
اما همه مشکلات اصلاح‌طلبانه با آمدن خاتمی حل نمی‌شود چرا که او نیز مخالفان جدی و سرشناسی در جبهه اصلاحات دارد. سعید حجاریان از استراتژیست‌های اصلاح‌طلبان گفته نامزدی خاتمی آخرین میخ بر تابوت اصلاحات است. وی معتقد است خاتمی یعنی تمام ظرفیت اصلاح‌طلبان و بالاتر از خاتمی سراغ ندارم، در مقابل احمدی‌نژاد و دو قطبی شدن فضای انتخابات احتمال شکست هم وجود دارد، حضور خاتمی باعث وحدت اصول‌گرایان می‌شود و احتمال رای نیاوردن خاتمی را نیز باید حساب کنیم. استراتژیست اصلاح‌طلبان می‌گوید: خاتمی دچار توهم است و فکر می‌کند که شرایط مثل دوم خرداد ۷۶ است، اما همه می‌دانیم که شرایط فرق کرده و فضا ابهام دارد، حداقل این است که جایگاه اجتماعی همانند آن دوران را در حال حاضر نداریم. وی به اصلاح‌طلبانی که به هر قیمتی در پی کاندیداتوری آقای خاتمی هستند توصیه می‌‌کند اگر می‌خواهیم مختصر اصلاحات را زنده نگه داریم در فرصت دیگری از خاتمی دعوت کنیم تا آبروی اصلاحات و ظرفیت اجتماعی مان حفظ شود.
عباس خسروانی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید