چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آلنده رهبر انقلاب شیلی و پابلو نرودا


آلنده رهبر انقلاب شیلی و پابلو نرودا
در كشور ما معمولا شیلی را با نام دو كس می شناسند : سالو ادور آلنده و اگوستینوپینوشه. ازاین رو تصور عموم مردم از شخص اول ، رئیس جمهوری وطن دوست و مردم گراست كه ضد انقلاب داخلی و چند ملیتی ها او را برمی اندازد و شخص دوم ، ژنرالی است با عینك سیاه كه نمادی دیرپا از سرهنگ های كودتاچی آمریكای لاتین در ذهن همه كاشته است .
چیزی را كه آلنده در پی آن بودذ می توان میل به استقلال ملی در اعمال حاكمیت بر منابع كشور از طریق ایجاد تحولی دمكراتیك و در چارچوب یك دمكراسی پارلمانی توصیف كرد.اما واقعیت تاریخی كهناظر بر فرجام كار او وبعضی نمونه های دیگر در جهان سوم است با پایانی ناخوش عجین بوده است ، ناكامی در استفاده از نظام پارلمانی برای ایجاد تغییر كیفی در برآیند نیروهای داخلی و كیفیت رابطه غارتگرانه بین كشور پیرامونی و امپریالیسم جهانی.
بر اساس یك نظریه اثبات شده سیاسی ، دولتهای غربی برای تداوم حیات خود باید در داخل دمكرات و در بیرون امپریالیست باشند و بازتاب امپریالیسم در خارج از مرزها ،‌ نفی دمكراسی برای جهان سومیها است كه در بسیاری از كشورهای جهان سوم ، دولت در نهایت به یك قدرت مطلقهٔ هماهنگ با اهداف امپریالیستی تبدیل می شود ، نظام پارلمانی خصلتی صوری به خود میگیرد ، و دیگر كانالی برای اعمال تغییرات كیفی نیست.
همین حقیقت رقم زننده ( پایان ناخوش‌ ) برای آلنده است.شش ماه پس از كشتار جمعی سانتاماریادی ایكوگو‌ ، سالوادور آلنده در ۲۶ ژوئن ۱۹۰۸ به دنیا می آید. او در شهر والپار ایزو كه شهر باد ،‌ مه ، تله كابین ، تپه ها و درههایی با خاك سرخ ، شهر درختان سرسبز بید و انجیر ، خشخاشهای طلایی است ، رشد خواهد كرد. پدرش سالوادورآلنده كاسترو ، وكیل و محضرداربود .
در سالهای اول زندگی سالوادور وی در حال پیمودن سلسله مراتب اداری بود. مادرش دونالوراگاسنزاوریبه حسابداری می كرد.چهره شاخص او در این خانواده متوسط شیلیایی ، پدربزرگ بانفوذ او ، رامون آلنده پادین بنیان گذار نخستین مدرسه غیر مذهبی كشور به سال ۱۸۷۱ ، نماینده حزب رادیكال در كنگره و استاد اعظم محفل فرماسونهای شیلی بود. مردی با هیبت ریش و سبیل و موی سرخ آتشین راحت و صادق در برخورد و رفتار و معروف به (مرد سرخ) در اطراف شهر بندری والپار ایزو.درست به یاد نمی آورم كه نخستین بار كی و دركجا با سالوادورآلنده برخوردكردم. ، وی یكی از رهبران این جنبش بود و به عنوان رئیس مركز دانشجویی دانشكده پزشكی دانشگاه شیلی فعالیت می كرد.
خویشانش وی را چیكو صدا می زدند علت آن را هرگز نفهمیدم .برخی ترجیح می دادند تا به صورتی نه چندان دوستانه پیخه صدایش بزنند. پیخه در شیلی واژه ای توهین امیز بود و برای مردانی به كار می رفت كه در لباس پوشیدن وسواس به خرج می دادند.حقیقت آن است آلنده همیشه خوب لباس می پوشید و در كار رفتاری خشك اما به هر جا مودبانه داشت.در اوضاع و احوال مشكل وتهدیدكننده آن روزگار ، وی به رقم نزدیك بینی چشمهایش ، می توانست گامهایی مطمئن رو به جلو بردارد.غالب اوقات مهربان و باگذشت بود. در جستجوی محبت زنان بود ، وبرای به دست آوردن دل آنان هر كاری می كرد.
از شوخی و لطیفه گویی لذت می برد.همه این خصلتها اورا از آدمی آسیب پذیر به واقعگرایی ساده اما عجیب تدیل می كرد.روابط ما طولانی و پایدار بود. در انتخابات سال ۱۹۶۴و۱۹۵۸ (هم برای او و هم برای پابلو نرودا) و ۱۹۷۰ به نفع او فعالیت می كردم. آخرین دور از گفتگوهای دیدار ما در ماه سپتامبر ، یعنی چند روز قبل از سر نگونی حكومتش توسط كودتای نظامی صورت گرفت. قصد داشتم روز ۱۱ سپتامبر میهمان وی در كاخ ریاست جمهوری موسوم به لاموندا باشم ساعت ۵ صبح آن روز به من تلفن شد و از این طریق از وقوع كودتا علیه وی با خبر شدم.
آلنده مجبور شد اپوزیسیونی مخوف ، هم در داخل كشور و هم در خارج از آن ، مقابله كند. او باید به عنوان رهبر دومین حزب سیاسی بزرگ شیلی ، با الیگارشی به خوبی سازمان یافته و از لحاظ مالی قدرتمند كشورش كه دارای روابط گسترده و مستحكم با آمریكا و اروپا بود رودررو می شد.براندازی سوسیالیسم شیلیایی آلنده به سال ۱۹۷۳ هنوز در ذهن مردمان شیلی و آمریكا زنده و تازه است.سیمای آلنده نگر وی ، شخصیتش ، حركاتش ، پردلی و شهامتش و ضعفهای او برایغیر شیلیایی ها بیشتر از شیلیایی ها شناخته شده است. پابلو نرودا (شاعر معروف و برنده جایزه نوبل شیلی ) یكی از همكاران سیاسی آلنده بود و آندو در سال ۱۹۴۵در كنار یكدیگر به مجلس سنای شیلی راه یافتند.
نرودا ازبخشهای شمالی كشور انتخاب شده بود وآلنده نماینده جنوبی ها بود. سالوادورآلنده نامزد جبهه اتحاد توده ای بر بنیانت برنامه لی ضد امپریالیستی شامل ملی كردن معادن مس ، رئیس جمهور می شود.او برنامه خود را اجرای انقلاب سو سیالیستی از طریق طی مسیری دمكراتیك توصیف می كند. هنگامی كه آلنده به شیوه ای دمكراتیك به عنوان ریاست جمهوری شیلی دست یافت ، روشن شد در حال ارائه یك مسیر دمكراتیك به كشورهای آمریكای لاتین به سمت رهایی از بی عدالتی اقتصادی ، حذف مداخله شركت های چند ملیتی و از بین بردن تروریسم دولتی نیروهای نظامی بوده است.رژیم سوسیالیستی آلنده از همان آغاز كار خود با خرا بكاری روبرو شد ، سران سیاست داخلی علی وی خرابكاری می كردند و موسسات اقتصادی بین المللی به منزوی كردن وی پرداختند.حزب خودش نیز از او فاصله گرفت.
در پایان راآلنده صرفا مبارزی بود تنها كه ناامیدانه برای آرمانی ازدست رفته می جنگید. تلاش كرد با دمكراتهای مسیحی به ائتلافی دست یابد اما ناكام ماند.آلنده به طبقات متوسط و كارگر شیلی كمك كرد تا به ابعادب از قدرت سیاسی و مالی دست یابند. راهی را پیش روی ملل آمریكای لاتین نهاد تابتوانند به شیوه ای برای زندگی متوازن در كنار ایالت متحده دست یابند . سر انجام سالوادور آلنده در۱۱سپتامبر ۱۹۷۳در كودتایی نظامی دولت اورا بر می اندازد ودر كاخ ریاست جمهوری كشته می شود[۱].
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید