شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
مرگ در کنار صندوق رای
سیریماوو باندارانایكه (۲۰۰۰ـ۱۹۱۶) كه در سه دوره سمت نخستوزیری سریلانكا را برعهده داشت، اولین زنی بود كه در دنیا به نخستوزیری رسید. همسرش، سولمون باندارا نایكه پیشتر نخستوزیر بود و بعدها دخترش چاندریكا لوكاراتونگا نیز رییس جمهور سریلانكا شد، بطوری كه سیریماوو سومین دوره تصدیگری خود را در زمان ریاست جمهوری دخترش سپری كرد.
پس از ترور سولمون باندارا نایكه، سیریماوو رهبری حزب آزادیخواه سریلانكا را برعهده گرفت. او در ۲۱ ژوییه ۱۹۶۰ به نخستوزیری رسید و طی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بر مسند قدرت قرارداشت تا اینكه در سال ۱۹۷۷ در انتخابات عمومی شكست خورد و موقتا از قدرت كنار رفت.
سیریماوو سیاستهای همسرش را در ملیكردن بخشهای كلیدی اقتصاد سریلانكا از قبیل بانكداری و بیمه ادامه داد، اما از لحظهیی كه به نخست وزیری رسید، با مسیری پرپیچ و خم روبرو شد. بطوری كه ظرف یك سال از زمان پیروزی در انتخابات، مجبور شد در كشور حالت فوقالعاده اعلام كند. این اقدام تمرد و سرپیچی برخی گروهها را به دنبال داشت. ضمن اینكه تصمیم سیریماوو مبنی بر جایگزین شدن زبان سینهالا در تمام برنامههای دولتی به جای زبان انگلیسی، خشم فرقه اقلیت تامیل را برانگیخت. آنها این اقدام را یك عمل تبعیضآمیز و تلاشی برای كنارگذاشتن تامیلها از مشاغل دولتی قلمداد كردند.
اما مشكلات بعدی وقتی به وجود آمد كه رییس جمهور وقت سریلانكا، تجارت خارجی را در دست گرفت و شركتهای نفتی را تصاحب كرد. این امر امریكا و انگلیس را برآشفت و به تحریم اقتصادی سریلانكا انجامید. در نتیجه سیریماوو تلاش كرد روابط نزدیكتری با چین و شوروی برقرار كند و سیاست عدم تعهد را در پیش بگیرد.
دوره دوم نخستوزیری باندارا نایكه با تغییراتی همراه شد. از جمله اینكه سیلان به سریلانكا تغییر نام داد و حكومت این كشور لقب جمهوری به خود گرفت. اما تنها پس از گذشت ۱۶ ماه، شورش جوانان چپگرا نزدیك بود به سرنگونی دولت او منجر شود. چرا كه ارتش كوچك سریلانكا نتوانست در مقابل این شورش مقاومت كند. در این میان باندارانایكه با كمك كشورهای دوست و غیرمتعهد توانست از این مهلكه جان سالم به در برد. در یك اقدام بیسابقه، هند و پاكستان نیروهای خود را به كلمبو پایتخت سریلانكا فرستادند تا برای پایان دادن به ناآرامیها به كمك دولت سیریماوو بشتابند.
باندارانایكه تا سال ۱۹۷۶ در خارج از سریلانكا از اعتبار و محبوبیت بیشتری برخوردار بود و حتی به عنوان رییس جنبش عدم تعهد برگزیده شد. اما علیرغم جایگاه برجستهیی كه در عرصه بینالمللی داشت، به اتهام فساد بسرعت حمایت مردم سریلانكا را از دست داد. به نظر میرسید دیگر هیچ چیز نمیتواند او را از این وضعیت نجات دهد.
او بسختی از شكست در انتخابات ۱۹۷۷ رنج میبرد و از حقوق مدنی خود محروم شده بود. باندارانایكه سختترین روزهای زندگی خود را در دهه ۱۹۸۰ گذراند. اما سرانجام در سال ۱۹۹۴ حزب ائتلافی آزادیخواه در انتخابات عمومی پیروز شد و باندارانایكه بار دیگر به نخستوزیری رسید و تا زمان مرگ در قدرت باقی ماند، هرچند از قدرت زیادی برخوردار نبود. او در روز انتخابات، پس از اینكه برای آخرین بار رای خود را در صندوق انداخت، دار فانی را وداع گفت.
پس از ترور سولمون باندارا نایكه، سیریماوو رهبری حزب آزادیخواه سریلانكا را برعهده گرفت. او در ۲۱ ژوییه ۱۹۶۰ به نخستوزیری رسید و طی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بر مسند قدرت قرارداشت تا اینكه در سال ۱۹۷۷ در انتخابات عمومی شكست خورد و موقتا از قدرت كنار رفت.
سیریماوو سیاستهای همسرش را در ملیكردن بخشهای كلیدی اقتصاد سریلانكا از قبیل بانكداری و بیمه ادامه داد، اما از لحظهیی كه به نخست وزیری رسید، با مسیری پرپیچ و خم روبرو شد. بطوری كه ظرف یك سال از زمان پیروزی در انتخابات، مجبور شد در كشور حالت فوقالعاده اعلام كند. این اقدام تمرد و سرپیچی برخی گروهها را به دنبال داشت. ضمن اینكه تصمیم سیریماوو مبنی بر جایگزین شدن زبان سینهالا در تمام برنامههای دولتی به جای زبان انگلیسی، خشم فرقه اقلیت تامیل را برانگیخت. آنها این اقدام را یك عمل تبعیضآمیز و تلاشی برای كنارگذاشتن تامیلها از مشاغل دولتی قلمداد كردند.
اما مشكلات بعدی وقتی به وجود آمد كه رییس جمهور وقت سریلانكا، تجارت خارجی را در دست گرفت و شركتهای نفتی را تصاحب كرد. این امر امریكا و انگلیس را برآشفت و به تحریم اقتصادی سریلانكا انجامید. در نتیجه سیریماوو تلاش كرد روابط نزدیكتری با چین و شوروی برقرار كند و سیاست عدم تعهد را در پیش بگیرد.
دوره دوم نخستوزیری باندارا نایكه با تغییراتی همراه شد. از جمله اینكه سیلان به سریلانكا تغییر نام داد و حكومت این كشور لقب جمهوری به خود گرفت. اما تنها پس از گذشت ۱۶ ماه، شورش جوانان چپگرا نزدیك بود به سرنگونی دولت او منجر شود. چرا كه ارتش كوچك سریلانكا نتوانست در مقابل این شورش مقاومت كند. در این میان باندارانایكه با كمك كشورهای دوست و غیرمتعهد توانست از این مهلكه جان سالم به در برد. در یك اقدام بیسابقه، هند و پاكستان نیروهای خود را به كلمبو پایتخت سریلانكا فرستادند تا برای پایان دادن به ناآرامیها به كمك دولت سیریماوو بشتابند.
باندارانایكه تا سال ۱۹۷۶ در خارج از سریلانكا از اعتبار و محبوبیت بیشتری برخوردار بود و حتی به عنوان رییس جنبش عدم تعهد برگزیده شد. اما علیرغم جایگاه برجستهیی كه در عرصه بینالمللی داشت، به اتهام فساد بسرعت حمایت مردم سریلانكا را از دست داد. به نظر میرسید دیگر هیچ چیز نمیتواند او را از این وضعیت نجات دهد.
او بسختی از شكست در انتخابات ۱۹۷۷ رنج میبرد و از حقوق مدنی خود محروم شده بود. باندارانایكه سختترین روزهای زندگی خود را در دهه ۱۹۸۰ گذراند. اما سرانجام در سال ۱۹۹۴ حزب ائتلافی آزادیخواه در انتخابات عمومی پیروز شد و باندارانایكه بار دیگر به نخستوزیری رسید و تا زمان مرگ در قدرت باقی ماند، هرچند از قدرت زیادی برخوردار نبود. او در روز انتخابات، پس از اینكه برای آخرین بار رای خود را در صندوق انداخت، دار فانی را وداع گفت.
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی گشت ارشاد توماج صالحی جمهوری اسلامی ایران
تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی وزارت بهداشت پلیس سلامت سازمان سنجش زنان سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو بازار خودرو دلار قیمت طلا مسکن سایپا بانک مرکزی ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد سریال پایتخت سریال تلویزیون موسیقی رهبر انقلاب قرآن کریم فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی سرطان نخبگان سامسونگ اپل فناوری ناسا الماس بنیاد ملی نخبگان مریخ ربات
سازمان غذا و دارو کاهش وزن بارداری هندوانه مالاریا آلزایمر زوال عقل