جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


به کجا چنین شتابان؟


به کجا چنین شتابان؟
به پدیده مهاجرت از ابعاد گوناگون و متفاوتی نگریسته شده است. این مساله در اصل پدیده‌ای اجتماعی است ولی به پدیده مهاجرت نخبگان و به طور خاص پزشکان کمتر پرداخته شده است. بنابر برخی آمارها در سال‌های پیش از انقلاب از میان ۶۰۰ تا ۶۵۰ پزشکی که سالیانه از مجموعه دانشگاه‌های کشور فارغ‌التحصیل می‌شده‌اند، ۴۰۰ تا ۴۵۰ نفر از آنان مسیر مهاجرت را می‌پیموده‌اند که عامل موثر در آن اغلب به دلیل تصمیم برای ادامه تحصیل بوده و بیشتر آنان راهی کشور آمریکا می‌شده‌اند. بخش عمده‌ای از پزشکانی که فارغ‌التحصیل آمریکا بوده‌اند و هم‌اکنون در کشورمان مشغول به خدمت هستند، از مهاجران همان سال‌های دور هستند. البته برخی از آنان نیز هرگز به کشور بازنگشتند. این گونه از مهاجرت که به سهولت صورت می‌گرفته، از لحاظ ابعاد و ماهیت با مهاجرت‌ سال‌های بعدی تفاوت بنیادین داشته است. البته جز جذابیت‌هایی که ادامه تحصیل در آن کشور برای فارغ‌التحصیلان کشورمان داشته است و شاید هنوز هم دارد، یکی از مسایلی که مهاجرت برای ادامه تحصیل را در آن مقطع گریزناپذیر می‌کرده است، عدم فقدان دوره‌های آموزشی در مقاطع تخصص و فوق‌تخصص در آن سال‌ها و در کشورمان بوده است که با گسترش این دوره‌ها در سال‌های اخیر، بسیاری از افراد را از صرافت مهاجرت به دلیل ادامه تحصیل انداخته است. درباره مهاجرت در سال‌های اخیر نظرات مثبت و منفی فراوانی ابراز شده؛ نظرات مثبت شامل تماس با منابع درجه اول علمی جهان، درک حضور استادان طراز اول، استفاده از امکانات فراهم شده در آن کشورها برای تحقیقات و فراهم بودن زیرساخت‌ها و نرم‌افزارهای پژوهش برشمرده شده است. برخی نکات منفی که به این پدیده نسبت داده‌اند نیز در غالب واژه «فرار مغزها» و تبعات ناشی از آن توصیف شده است.
● نگاهی به سیر مهاجرت پزشکان
نگاهی به سیر مهاجرت پزشکان در کشورمان نشانگر چند موج متفاوت است که در زیر به آنها به طور گذرا اشاره خواهم کرد:
۱)مهاجرت به کشور آمریکا:
همان‌طور که اشاره شد، این گونه از مهاجرت در سال‌های پیش از انقلاب از رونق بیشتری برخوردار بود، هر چند هنوز بسیاری از پزشکان جوان و حتی پا به سن گذاشته! کشورمان به این کشور به عنوان گزینه‌ای مطلوب برای ادامه تحصیل، زندگی و کار نمی‌نگرند و مشتاقانه در پی شرکت در امتحان USMLE هستند، هر چند که مصائب و مشکلات بسیاری را تحمل کنند که خود داستان جداگانه و مفصلی دارد. آنان در ذهن خویش این باور را دارند که مهاجرت به آمریکا به تحمل این مشکلات می‌ارزد هر چند که تضییقات و سخت‌گیری‌های روافزونی که به داوطلبان ایرانی خواستار شرکت در این آزمون اعمال می‌شود، گزینه مهاجرت به آمریکا را از انتخاب اول بسیاری از پزشکان جوان خارج کرده است.
۲) مهاجرت به کشورهای کانادا و انگلستان:
در پس سخت‌گیری‌های روزافزون مسوولان کشور آمریکا در دادن ویزا به علاقه‌مندان ایرانی توجه بسیاری از علاقه‌مندان به مهاجرت به این دو کشور جلب شد. در سال‌های پایانی دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد روزنامه‌ها و مجلات کشورمان پر از ‌آگهی‌هایی بودند که پزشکان و خانواده‌شان را به مهاجرت به کانادا ترغیب می‌کردند. این کشور به نیروی کار متخصص نیاز داشت و درهای خود را به روی مهاجران گشوده بود و کشوری مهاجرپذیر بود. به همین دلایل به عنوان کشور مطلوب بسیاری از علاقه‌مندان مهاجرت تلقی می‌شد. حجم روزافزون پرونده‌های مهاجرتی که در سفارتخانه این کشور تشکیل می‌شد و صف‌های طویل اخذ مدرک برای تشکیل پرونده مهاجرت جلوی سفارت این کشور در تهران نشان از تلاش جدی‌ آنانی داشت که قصد داشتند به هر ترتیب که شده راهی برای مهاجرت به این کشور بیابند. بسیاری نیز در همین دوره راه کشور انگلیس را در پی گرفتند، هر چند که مهاجرت به این کشور به قصد ادامه تحصیل و زندگی و کار با مشکلات متعددی روبه‌رو بود که عمده آنان عبارت بودند از:
▪ فقدان فرصت‌‌های شغلی مناسب
▪ متفاوت بودن سبک طب انگلیسی با سبک طبی که در دانشگاه‌های ایران تدریس می‌شود و به طور عمده آمریکایی است و فقدان الزامی مبنی بر پیدا شدن مکانی برای گذراندن دوره تخصص پس از طی کردن امتحان PLAB.
۳) مهاجرت پزشکان به استرالیا:
موج سوم مهاجرت پزشکان که از دو یا سه سال پیش آغاز شده است، مهاجرت به کشور استرالیاست که در پی مهاجرت گروهی از پزشکان عمومی کشورمان برای کار در این کشور به عنوان گزینه جدید مهاجرت مورد توجه و علاقه پزشکان قرار گرفته است. تعداد بسیار زیادی از پزشکانی که این روزها راهی کلاس IELTS هستند و پر شدن زودهنگام و پیش از موعد امتحان MCQ در حوزه‌های برگزاری این آزمون نشان از علاقه‌مندی وافر ایرانیان به مهاجرت به این کشور دارد.
گونه دیگری از مهاجرت که در سال‌های اخیر رواج یافته است، مهاجرت برای ادامه تحصیل در کشورهای کمتر توسعه یافته‌ای همچون مالزی و فیلیپین و هند و ... است. بسیاری از علاقه‌مندان به تحصیل پزشکی و بالاخص پزشکان عمومی‌ای که راهی به تحصیل در دوره تخصص در کشور خودمان نمی‌یابند، راهی این کشورها می‌شوند تا به تحصیلات خودشان در این کشورها ادامه دهند. گونه اخیر از مهاجرت واجد نکات مثبت پیش گفته نیست. این کشورها اغلب از سطح پایین‌تری از دانش پزشکی نسبت به کشورمان برخوردارند. تصمیم به مهاجرت و جلای وطن تصمیم دشواری است، هر چند که بسیاری از رفتگان و مهاجران از سطح بالای دستمزدها، رفاه عمومی و اجتماعی و احترام حرفه‌ای مناسب در این کشورها حکایت‌ها تعریف می‌کنند، ولی باید توجه داشت که عوارض منفی آن را نیز دریافت و نباید تنها به این جنبه‌ها برای تصمیم‌گیری بسنده کرد. بسیاری از پزشکان این کشورها – انگلستان، استرالیا و کانادا- برای به دست آ‌وردن رفاه بیشتر از کشور خودشان مهاجرت می‌کنند. باید بپذیرید که در این کشورها به شما همواره به عنوان یک خارجی نگاه می‌شود و در جایی که وطن‌تان نیست باید چند برابر افراد همان کشورها زحمت بکشید تا به آنچه می‌خواهید برسید. مهاجرت افراد نخبه و تحصیل‌کرده آثار اجتماعی و فرهنگی متعددی را در کشورمان به جای می‌گذارد. علاوه بر این، انرژی، وقت و زمان بسیار زیادی که از منابع عمومی یک ملت صرف پرورش آنان شده است نصیب کشورهای مزبور می‌شود و این موج، چرخه معیوبی است که به توسعه‌نیافتگی دامن می‌زند. همان معضلی که کشورهای آفریقایی سال‌ها است در بخش بهداشت و درمان‌شان با آن دست به گریبان هستند بنا بر برخی آمارها تا ۹۰ درصد تحصیل‌کردگان پزشکی و پرستاری و حرفه‌های مرتبط در این کشورها مهاجرت می‌کنند.به نظر می‌رسد در صورت فراهم شدن زیرساخت‌های مناسب اجتماعی و تامین حداقل‌ها بسیاری از پزشکان جوان که گروه هدف در زمینه مهاجرت هستند، از مهاجرت منصرف شوند و بسیاری از مهاجرت‌کردگان نیز به آغوش وطن خودشان بازگردند.
منبع : هفته نامه سپید