سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نقش سازمان تنظیم مقررات از دیدگاه ITU


نقش سازمان تنظیم مقررات از دیدگاه ITU
از جمله سازمان‌هایی که تجدید ساختار، خصوصی‌سازی و آزادسازی بخش‌های اقتصادی ملی را در سطح جهان تجویز و هماهنگ می‌سازد سازمانWTO است اعضای این سازمان، بر گشودن بازارهای بسته به روی جهان و از جمله، بر جهانی‌سازی بازار رقابت‌های ارتباطات و فناوری اطلاعات کشورهای منطقه تاکید می کنند. سازمان دیگری که در زمینه تجدید ساختار بخش مخابرات، به ویژه در کشورهای در حال توسعه فعالیت دارد، اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) و بخش توسعه آن ITU-D است که به ایجاد سازمان تنظیم مقررات در بخش مخابرات تاکید بسیار داشته است. این مقاله از دیدگاه ITU به نقش سازمان تنظیم مقررات در تهیه و تنظیم قوانین و مقررات سیاست رقابت در بخش ICT در یک بازار رقابتی می‌پردازد.
در اکثر کشورها رشد سریع شبکه‌های مخابراتی و گسترش اینترنت ، ،ارتباطات داده‌ای را با چنان رشد سریعی روبرو کرده است که بزودی به پای ارتباطات صوتی رسیده و همین امر باعث معرفی خدمات جدید بسیاری خواهد شد . به علاوه گسترش استفاده از تلفن همراه و سایر خدمات بی‌سیم نیز گزینه‌های خدماتی دیگری را در اختیار کاربران شبكه‌های متحرک و ثابت می‌گذارد و رشد سریع تقاضا برای خدمات جدید باعث ظهور و حضور تامین كنندگان خدمات جدید در بازار مخابرات می‌شود.این مسائل باعث می‌شوند بازارهای مخابراتی آزاد سازی شده، با نو آوری بیشتری رشد كرده و به مشتریان خود خدمات بهتری را ارائه ‌دهند.
به تبع این دگرگونی‌ها در تجارت بین المللی، خدمات مخابراتی به شكل وسیعی توسط بهره بردار ها در سطح جهانی وبین المللی اعمال، و مرزهای بازار ملی مخابرات را در هم نوردیده و آن‌ها را در بازار جهانی ادغام می‌کند. در راستای رسیدن به یک بازار آزاد و رقابتی، تغییرات قانونی، ساختاری و مقرراتی در بخش مخابرات باید با عنایت به تشویق سرمایه گذاران، افزایش کارایی بهره برداران، گسترش تامین خدمات به منظور رسیدن به اهداف دسترسی عموم به مخابرات پایه، و بهبود کیفیت خدمات در نظر گرفته شود.
در جهت دست‌یابی به این اهداف ، راهکار اصلی اجرای اصلاحات سازمانی است که منجر به جدا‌سازی وظایف، همزمان با خصوصی سازی و آزاد سازی در بخش مخابرات، توسط دولت می گردد و نیاز مند راه حل‌ها و تنظیم مقررات متناسب با امکانات و نیاز‌های واقعی است . در این صورت تاسیس سازمان تنظیم مقررات الزامی است. هدف اصلی ایجاد سازمان‌های تنظیم مقررات، حصول اطمینان از اهداف سیاست گذاری شده است ، در حالی كه به نظر می‌رسد سیاست‌های انحصاری دولت به تنظیم مقررات نیازی ندارد و تنها در بخش خصوصی این نیاز دیده می‌شود. حضور رقبا در بسیاری از بازارهای تازه آزاد شده نیز، نیاز به تنظیم مقررات جدید را افزون كرد. در واقع تنظیم مقررات، به عنوان مرجعی برای بهره بردار های تازه وارد و بهره بردار های قدیمی‌است .همزمان با گسترش سازمان های تنظیم مقررات چشم انداز این مسئله نیز باید مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از كشورها سازمان تنظیم مقررات جایگزین وزارتخانه‌ی ارتباطات و فناوری اطلاعات و یا PTT‌های آن كشور می‌گردد. باید توجه داشت كه با تاسیس این سازمان‌ها به طور جداگانه، تعداد مراجع قانون گذار در این كشور‌ها افزایش نمی‌یابد. همچنین همراه با گسترش فعالیت‌های قانون گذاری در زمان خصوصی‌سازی و ایجاد رقابت، انتظار می‌رود كه سطح مداخلات قانون گذاری با توجه به ایجاد بازارهای رقابتی به شكل قابل توجهی، كاهش یابد.
●سازمان تنظیم مقررات و بازار آزاد مخابراتی :
در كل دولت تمایل دارد، در صورتی كه خود مسوولیت و اداره بهره بردار اصلی را ندارد، یك رقابت مهم و اساسی در بازارهای مخابراتی معرفی نماید.حضور سازمان تنظیم مقررات به شكلی هدف مند و منصفانه سیاست‌های دولت را تكمیل كرده و به انجام می‌رساند. مستقل بودن سازمان تنظیم مقررات خود‌گردان از بهره بردار های مخابراتی، توانایی تدوین كنندگان و یا تنظیم كنندگان قوانین را جهت انجام عملكرد منصفانه بین كلیه شركت كنندگان در بازار مخابراتی افزایش می‌دهد. با توجه به میزان عدم وابستگی تنظیم كنندگان قوانین از بهره بردار ‌ها و دولت، اعتماد بازار در مورد تصمیم‌گیری‌های تنظیم‌كنندگان قوانین افزایش می‌یابد. یك چنین اعتمادی باعث رونق بازار سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی در هر دو بخش بهره بردار های اصلی و بهره بردار های جدید می‌گردد. بهره بردار های خصوصی می‌توانند اختیار تصمیم‌گیری‌های اقتصادی منطقی خود را در مورد تامین خدمات مخابراتی، بدون كشمكش‌های بوجود آمده از طرف دولت، داشته باشند. برای مثال، برخی از شركت‌های مخابراتی دولتی مجبور هستند فعالیت‌های غیر اقتصادی و یا سیاسی انجام دهند. این مسئله باعث عدم كارائی و افزایش قیمت‌ها برای مشتریان می‌گردد. درصورتی که در بسیاری از مواقع خصوصی‌سازی بهره بردار های مخابراتی موجب افزایش تامین كنندگان خدمات مخابراتی و كاهش قیمت‌ها شده است. “ تجاری سازی “ بهره بردار های خود گردان نیز به مقدار زیادی از مداخله دولت كه مربوط به روش‌های اجرائی PTT‌هاست، جلوگیری می‌كند. هرچند كه میزان این عدم وابستگی، بستگی به میزان استقلال بهره بردار های خصوصی شده دارد.
●سازمان تنظیم مقررات و رقابت در بازار آزاد مخابراتی
آن چه که در بازارهای رقابتی درباره سازمان تنظیم مقررات مطرح شده، نگه داشتن این سازمان در وضعیتی با حداقل مداخلات است. با توجه به شواهد نشان داده شده در تمام كشورهای جهان، بازار‌های رقابتی آزاد بهتر از بازار‌هایی كه توسط دولت كنترل می‌شوند تقاضای مشتریان را پاسخگو هستند. در بسیاری از مواقع حجم سنگین اندازه گیری‌ها و سنجش‌ها در سازمان تنظیم مقررات، باعث می‌شود كه فواید و مزایای خصوصی‌سازی و آزادسازی مخابرات نادیده گرفته شود. نرخ پیشرفت و توسعه سازمان تنظیم مقررات به وضعیت توسعه بازار ارتباط داشته و زمانی كه رقابت در بازار بالا می‌رود، سازمان تنظیم مقررات باید حضور خود را كم‌رنگ تر كند. با این وجود در مراحل اولیه خصوصی‌سازی و آزادسازی، به منظور اطمینان از ایجاد فرصت و رقابت موثر، سازمان تنظیم مقررات مخابرات به شكل گسترده‌ای در امور دخالت میکند و با گذشت زمان، حضور خود را كم‌رنگ تر می سازد. سازمان‌های تنظیم مقررات نوپا، تمایل دارند كه به شكل مشابه و یكسانی با بهره بردار ‌های قدیمی‌و بهره بردار ‌های جدید خود رفتار كرده و تبعیضی میان آنها قائل نشوند. با روی آوردن به این روند، مداخلات سازمان تنظیم مقررات دربلند مدت افزایش می‌یابد. بعنوان مثال، بسیاری از سازمان‌های تنظیم مقررات مخابرات در بعضی از کشورها به شكل گسترده‌ای از مداخلات خود در مشاجرات اتصال متقابل كاسته‌اند و اعتقاد دارند كه بهره بردار ‌های رقیب و بهره بردار ‌های اصلی باید در اتصال متقابل در شبكهPSTN به صورت آزاد به بحث و گفت وگو بپردازند. برخی از سازمان‌های تنظیم مقررات سال ها طول می‌كشد تا متوجه شوند كه اكثر بهره بردار های اصلی PSTN انگیزه زیادی برای مذاكرات توافق درباره اتصال متقابل با رقبای خود ندارند. این روند نه تنها مداخلات سازمان تنظیم مقررات را كاهش نمی‌دهد، بلكه در بلند مدت به مداخلات تكراری سازمان درموضوع اتصال متقابل می‌افزاید.در طی سالها، سازمان‌های تنظیم مقررات دریافته‌اند كه دخالت درتنظیم قوانین اتصال متقابل، ذاتا رقابت را افزایش می‌دهد. چنین مداخلاتی شامل تنظیم مقررات بسیار پویا و فعالی است كه در حل و فصل مشاجرات، راهكارهای ارزنده ای را ارائه می کند. در اكثر مناطق بازارهای مخابراتی به رقابت روی آورده اند. در این مناطق سازمان‌های تنظیم مقررات با بیشترین چالش ها مواجه می شوند. درگیر شدن سازمان تنظیم مقررات بیشتر برای اطمینان یافتن از ایجاد یك رقابت ماندگار است. البته در تمام صنایع این درگیری به همین شكل نیست. با این وجود ساختار و طبیعت صنعت مخابرات به گونه ای است كه به سازمان تنظیم مقررات نیاز دارد. نیاز به سازمان تنظیم مقررات در هنگام تعریف رقابت با توجه به اهداف بازار كاملا احساس می‌شود. موارد كلیدی در رابطه با رقابت در بازارهای مخابرات را به صورت زیر می‌توان بیان كرد:
▪مجوز دهی به رقبای جدید و بهره بردار ‌های قدیمی‌برای جذب سرمایه، به شكلی كه اصول و پایه‌های مشخصی برای هر دوی آنها در نظر گرفته شود.
▪ اطمینان از اتصال متقابل شبكه‌ها و خدماتا، و حل و فصل بحث‌های مربوط به اتصال متقابل.
▪ جلوگیری از سوء استفاده‌های بهره بردار ‌های اصلی از موضع تحت سلطه شان در مقابل رقبای جدید به طوری كه موجب طرد شدن آنها از بازار‌های مخابراتی نشود.
▪ ممانعت از اینكه بهره بردار های قدرت مند فعال در بازار،هزینه‌های اضافی برای خدمات تعریف كنند ونیروهای بازار را در اختیار خود گیرند. روند سازمان تنظیم مقررات باید به گونه‌ای باشد كه مرافعات و تقلبات رقابتی را در بازار مخابرات به حداقل برساند.
▪ اطمینان از حصول و دستیابی به خدمات عام در محیط رقابتی.
بدون در نظر گرفتن مداخلات سازمان تنظیم مقررات برای بدست آوردن چنین اهدافی، به نظر میرسد كه رقابت در بازار مخابرات تضعیف خواهد شد.
●اصول سیاست رقابت در بازار مخابراتی
زمانی كه رقابت بر پایه اقتصاد بازار مطرح می‌گردد، بهره بردار ها برای ارائه خدمات خود به مشتریان به رقابت برمی‌خیزند و برای حفظ و جذب مشتریان هزینه‌ها را كاهش داده و خدماتی با كیفیت بهتر، ارائه می‌دهند. رقابت باعث می‌شود كه مشتركین، حق انتخاب خدمات ی با هزینه بهتر و كارایی بیشتر را داشته باشند. در چنین بازارهای رقابتی، یك بهره بردار به تنهائی نمی‌تواند قدرت بازار را در دست بگیرد زیرا برای بقای خود باید پاسخگوی سایر رقبای فعال در بازار باشد. لازم به ذكر است قدرت بازار یعنی اینكه یكی از بهره بردار ها به صورتی تك رو و بدون در نظر گرفتن رقبای خود هزینه‌ها و سایر موارد كلیدی فروش در بازار را تنظیم و تعیین كند که در این صورت اصطلاحاً می‌گویند قدرت بازار را در دست گرفته است.
▪رقابت نا سالم
در یك بازار رقابتی سالم، نیازی به حضور دولت در راستای ارائه و اجرای یك نظام رقابتی دیده نمی‌شود. در چنین بازار‌هایی تعداد زیادی بهره بردار تامین كننده خدمات و تعداد زیادی مشتری وجود داشته و مشتریان با در دست داشتن اطلاعات كافی در مورد هر كدام از بهره بردار های تامین كننده خدمات ، به راحتی و با آزادی كامل می‌توانند بهره بردار مورد نظرشان را بدون ایجاد برخوردی منفی انتخاب نمایند. در چنین بازار‌های سالمی ‌هیچ كدام از بهره بردار های تامین كننده خدمات ‌ نمی‌توانند تاثیر مخرب روی هزینه‌های بازار و یا وضعیت موجود بازار داشته باشند.
با این وجود می‌توان گفت امكان كامل نبودن بازار رقابتی وجود دارد. در این صورت تعداد كمی‌از بهره بردار ‌های بزرگ و یا بهره بردار ‌های دارای زمینه‌ی مناسب بربازار احاطه پیدا می‌كنند و معمولا در این بازار‌ها رقابت به شكل صحیح آن اجرا نمی‌شود. این امر به امكانات رفاهی مشتریان خدشه وارد كرده و ساختار صنعتی كشور را دچار ضرر و زیان می‌كند.رقابت ناسالم باعث تخصیص یافتن ناعادلانه منابع موجود و عامل اصلی تخریب بازار است. مواقعی كه منابع بازار در جای درست خود قرار نگیرند ویا بد تخصیص داده شوند بازار تخریب می‌گردد و در نتیجه ارزش‌های مورد نظر به دست نمی‌آیند.
●سیاست انحصار طلبی
سیاست انحصار طلبی، در نتیجه تخریب بازار به وجود می‌آید. در یك بازار انحصاری قیمت‌ها بالاوسطح كیفیت خدمات ‌ها پایین است و درکل تسهیلات مناسب رفاهی برای مشتریان در نظر گرفته نمی‌شود. در چنین بازار‌هایی گاهی دیده می‌شود كه بهره بردار ها با هم تبانی میکنند كه منجر به افزایش قیمت ها و یا محدودیت خدمات می‌شود و در حقیقت انحصار قدرت در دست عده‌ای خاص قرار می‌گیرد. از آنجایی كه رشد مخابرات تا قبل از آزادسازی و خصوصی‌سازی در محیطی انحصار طلبانه بوده است، با معرفی رقابت در بازار‌های مخابراتی، به این مسئله توجه شده كه اگر قدرت بازار در دست بهره بردار های اصلی باشد، باعث ایجاد شكل دیگری از تخریب در بازار رقابت خواهد شد. این جاست كه اهمیت نظارت بر بازار به عنوان وظیفه اصلی سازمان تنظیم مقررات، خود را نشان می‌دهد.●انواع مداخلات دولت در بازار مخابراتی آزاد شده
دولت عموما به دو طریق دخالت خود را در سیاست رقابت بازار اعمال می‌كند. نوع اول مداخلات،اجرائی –روبنائی است . در این گونه مداخلات دولت سعی دارد رفتار گروه یا گروه‌های خاصی را از طریق تنظیم مقررات اصلاح كند. به عنوان مثال می توان از تنظیم مقررات قیمت گذاری، یا قوانینی كه مانع به وجود آمدن زد و بند‌های مالی می‌شوند و یا قوانین مورد نیاز اتصال متقابل در یك شبكه رقابتی صحبت کرد. شكل دوم مداخلات دولت، مداخلات ساختاری است. چنین مداخلاتی ساختار بازار را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. برای مثال، دولت از یكی شدن یا ادغام دو بهره بردار اصلی شبكه مخابرات ممانعت می‌كند. یا به شكل مشابهی، دولت از یك تامین كننده قدرتمند بازار می‌خواهد كه عملیات و خدمات خود را در شكل سازمانهای جداگانه و مستقل جدا كند و یا از محدوده مسایل تجاری كاملا دور شود. محرومیت AT&T در سال ۱۹۸۴ در امریكا، مثال معروفی از این قضیه است.
●انعطاف پذیری
دولت جهت مداخله در بازار عموما به انعطاف پذیری و توانایی قوانین و مقررات رقابتی با توجه به شرایط بازار، نیازمند است. برخی از قوانین رقابت بسیار واضح و آشكار تنظیم می‌شوند ( مثلا قوانین مرتبط با توافقات ثابت نگه داشتن قیمت‌ها ). در برخی شرایط با وجودی كه قوانین رقابت وجود دارد، ‌اما در صورت صلاحدید سازمان، قوانین جاری می‌شود. برای مثال، تفاوت قیمت‌ها در بازار همیشه و در همه موارد، نامناسب ناست و تنها زمانی كه مسایل ضد رقابتی در آن مطرح باشد جلوی آن را باید گرفت. با توجه به این كه سیاست رقابت برای جلوگیری از استفاده نادرست قدرت در بازار و ممانعت از بهره بردار های قدرتمندی كه رقبای خود را از بازار خارج می‌كنند ایجاد می شود همواره تنشی بین مسئله حفظ رقابت و اهداف آن با محافظت از بهره بردار ‌ها وجود دارد. این تنش به ویژه در تنظیم مقررات مخابرات از زمان معرفی رقابت تا زمانی كه مسئله رقابت به صورت خود تنظیم در آمده و نیاز به تنظیم مقررات نداشته باشد كاملا دیده می‌شود. سیاست‌های رقابتی تنظیم شده باید امكان استفاده در شرایط مختلف را داشته باشند و مقررات مربوطه باید با انعطاف كامل و با توجه به شرایط آن بازار، به آن اعمال گردد.
●تحول مخابرات، از سیاست انحصاری به سیاست رقابتی
. اكثر بازار‌های رقابتی چالش‌های مشابهی در رقابت دارند كه این چالش‌ها در اثر رفتارهای خاص برخی بهره بردار های اصلی كه در بازار رقابت سلطه خاصی دارند، حتی پس از ایجاد رقابت در بازار به وجود می‌آید. در حالی كه اعتقاد عموم بر این است كه دخالت سازمان تنظیم مقررات در جهت به انجام رساندن و تكمیل موفق حركت از سیاست انحصاری به سیاست رقابتی مخابراتی لازم است ولی در كل، كاهش مداخلات دولت در بازار‌های رقابتی مثبت ارزیابی شده است. باید گفت كه تعریف سیاست رقابت در بازار‌های مخابراتی نسبت به سایر بازار‌ها مشكلتر و پیچیده تر است .
یكی از اصول اصلی تجزیه و تحلیل سیاست رقابت، تعریف صحیح بازار است. تعریف “ بازار مناسب “ برای درك صحیح بازار و شناسایی موقعیت‌های قدرتمند آن، امری ضروری است. به همین ترتیب برای تجزیه و تحلیل توافقات محدودكننده و ضد رقابتی در بین بهره بردار ‌ها باید تعریف صحیحی از بازار سالم داشته باشیم و بعد از آن به فشار و اثرات این توافقات بپردازیم. در تعریف بازار دو مسئله مطرح می‌گردد : محصول بازار كه همان خدمات ‌ها هستند و منطقه جغرافیایی كه آن محصول در آنجا فروخته می‌شود. به علاوه باید مواردی را كه می‌توان جانشین محصول كرد و از نظر متقاضیان یكسان است مد نظر قرار داد. مثلا می‌توان برای خدمات بین المللی یك كشور كه خدمات تلفن IP خود را از طریق PSTN در اختیار مشتركین قرار می‌دهد و شماره گیری آنها با یك شماره دسترسی و یا كد خاصی است،‌ بازار را تعریف كرد.
●اثر ارائه خدمات در بازار
روند پیشرفته‌تر و گسترده‌تر تعریف بازار، زمانی است كه فرض شود در بازار انحصارطلبی وجود دارد. در اینجا سئوالی مطرح می‌شود و آن این است كه آیا انحصار طلبان می‌توانند قیمت محصول را به یك مقدار كم ولی مشخص، و در یك دوره زمانی طولانی بالا ببرند ؟ حال اگر كاربران به سمت محصولات جایگزین روی بیاورند و باعث شوند افزایش قیمت برای انحصار كننده مناسب نباشد، در آن صورت این محصولات جایگزین نیز در تعریف صحیح بازار مطرح می شوند. تا وقتی كه برای این گونه مسائل حد و مرزی تعیین نشده باشد، این تجزیه و تحلیل‌ها تا زمانی كه محصولات جایگزین باعث افزایش نامناسب قیمت‌ها، آنهم با یك استراتژی نادرست نگردد ادامه پیدا می‌كنند .
●اثر منطقه جغرافیایی در بازار
عامل دوم تعریف بازار،‌ دامنه جغرافیایی آن است. هدف از تعیین محدوده جغرافیایی،‌شناسایی محدوده ای از بازار است كه در آن رقبای تامین كننده خدمات در نزدیكی هم فعالیت داشته و مسایل و مشكلاتی رقابتی، برای بهره بردار های اصلی بازار و یا بهره بردار های انحصارطلب به وجود می‌آورند. در اینجا نیز، برای ارائه تعریفی صحیح از بازار، باید محصولات و خدمات جایگزین را نیز در نظر گرفت.
●قدرت تعریف شده بازار مخابراتی
قدرت بازار یعنی، توانایی یك سازمان یا بهره بردار در بالا بردن قیمت‌ها نسبت به سطح معمول جامعه برای یك بازه زمانی طولانی، به طوریكه میزان فروش محصول یا خدمات كاهشی پیدا نكند و این عمل سود آور باشد. عوامل ذیل اغلب در ارزیابی یك بهره بردار به عنوان بهره بردار قدرتمند بازار مورد توجه قرارمی‌گیرند :
▪سهم بهره بردار در بازار مخابرات
▪موانع ورود بهره بردار جدید به بازار مخابرات
▪روند قیمت گذاری خدمات ‌ها
▪سود دهی
▪اتحاد و انسجام همه جانبه
بررسی میزان سهم بهره بردار در بازار مخابرات به پارامترهای مختلفی شامل ارزش‌های مالی، واحد‌های فروش، واحد‌های تولید و ظرفیت تولید آنها، بستگی دارد. البته در ارزیابی قدرت بازار تنها نباید به میزان سهم بهره بردار در بازار اكتفا كرد،‌با این وجود، بهره بردار ‌ها بدون داشتن سهم با ارزشی در بازار نمی‌توانند رفتارهای ضد رقابتی خود را به بازار اعمال كنند. و میزان سهم بهره بردار در بازار در تخمین قدرت بازار به عنوان نكته‌ای مهم مطرح می‌گردد. ارزیابی سدهای ورود بهره بردار به بازار هم از موارد حائز اهمیت است. میزان فشاری كه در اثر ورود بهره بردار های جدید به بهره بردار ‌های قدیمی‌وارد می‌شود، تعیین كننده میزان قدرتی است كه این بهره بردار ها در بازار دارند. از عوامل دیگر در ارزیابی بازار می‌توان به روند قیمت گذاری خدمات ‌ها و سود دهی آنها اشاره كرد. باید گفت كه بهره بردار ها نمی‌توانند همزمان هم یك رقابت مالی سالم داشته باشند و هم قدرت بازار را در دست گیرند. در رقابت‌های مالی،‌ بالا رفتن قیمت‌ها معمولا طی روند خاصی پیش میرود و معمولا این روند با روال و برنامه‌های بهره بردار ‌های قدرتمند بازار سازگارتر است و گویی بهره بردار های قدرتمند بازار در شكل‌گیری این قیمت‌گذاری‌ها دخیل هستند. سود‌دهی معقول و منطقی بهره بردار های موجود در بازار حكایت از حضور یك بازار رقابتی سالم دارد. ولی در صورتی كه میزان سود دهی بهره بردار ها از حد متعارف خود بیشتر باشد، این مسئله نشانگر این است كه رقابت سالمی‌در قیمت گذاری‌ها وجود نداشته و قدرت بازار در ارزیابی قیمت‌ها در دست گروهی خاص قرار دارد. در نهایت، در سیستم سرمایه گذاری همه جانبه،‌ یكی از مسائل مورد توجه ارزیابی توانایی یك بازار قدرتمند در گسترش و انتقال قدرت به سایر بازار‌های دیگر است . مثلا در بازار‌های مخابراتی كه بهره بردار های اصلی به ارائه چند خدماتمشغول هستند، (مثلا یك بهره بردار هم دسترسی به خدمات محلی و هم خدمات با فواصل طولانی و بین المللی را فراهم می‌كند) می‌توانند با توجه به مزایای رقابت در بازار، از قدرت خود در بازار‌های دسترسی محلی برای بازار‌های بین المللی و خدمات با فواصل طولانی استفاده كنند. این بهره بردار ها ممكن است با تعریف نادرست هزینه‌های خدمات دسترسی محلی (شامل هزینه‌های اتصال متقابل ) و بالا بردن سود به منظور قطع كمك مالی به رقبای خود كه خدمات بین المللی و یا خدمات با فواصل طولانی را در دست دارند، از قدرت خود در بازار به شكل مناسبی استفاده نكنند.
●سوء استفاده از نفوذ در بازار
سوء استفاده از نفوذ در بازار شامل رفتارهای ضد رقابتی بی شماری است كه در مجموعه مقررات و قوانین كشور‌های بسیاری در سیاست رقابت آورده شده است. این مسئله شبیه به مسئله انحصار‌طلبی است.
تعاریف بسیار و در عین حال با مضامین مشابهی برای این قضیه ارائه شده است. ویژگیهای اصلی سوء استفاده از نفوذ در بازار عبارتند از :
۱- بهره بردار دارای موقعیت خاصی، در بازار مربوطه است.
۲- بهره بردار با استفاده از موقعیت خود رفتارهایی نادرست كه برای رقابت مضر است انجام دهد.
سوء استفاده از موقعیت در بازار، امروزه در اشكال جدیدی خود را نشان می‌دهد (میكرو سافت در امریكا ). بسته به شرایط، گاهی رفتارهایی كه در قبل به عنوان سوء استفاده مطرح می‌شد، امروزه ممكن است به عنوان فعالیت در بازار پذیرفته شود.
▪اصلاح سوء استفاده از نفوذ و قدرت در بازار
رویكرد‌های مختلفی برای جلوگیری، اصلاح و یا تنبیه بهره بردار ‌های سوء استفاده كننده از قدرت خود در بازار وجود دارد. به همین منظور حضور سازمان تنظیم مقررات با قدرت، الزامی‌است درصورتیكه از قدرت لازم در راستای مقابله با بهره بردار های سود جو برخوردار باشد.

هنگامی كه سازمان تنظیم مقررات تشخیص دهد كه سوء استفاده ای در بازار رخ داده است، باید چارچوب‌های قانونی موثری را برای اصلاح وضعیت به وجود ‌آمده در بازار فراهم كند. البته باید گفت كه برخی از این توانایی‌ها در حوزه اختیارات سازمان تنظیم مقررات و برخی نیز در حوزه فعالیت دادگاهها قراردارد.
●●نتیجه‌گیری:
برای ایجاد یك محیط و بازار رقابتی سالم، نقش سازمان تنظیم مقررات، نقشی كلیدی و تعیین كننده است . سازمان تنظیم مقررات می‌تواند با دخالت مؤثر خود در هنگام عدم تعادل بازار، یك محیط رقابتی سالم ایجاد كرده و سپس با عدم مداخله بیشتر آن را حفظ نماید. به عبارت دیگر، سازمان تنظیم مقررات باید در مراحل اولیه خصوصی‌سازی به صورت گسترده‌ای فعالیت نموده و در زمانی كه رقابت در بازار بالا می‌رود، حضور خود را كم‌رنگتر كند. در عین حال باید توجه داشت به بهترین وجه باید از ایجاد بازار رقابت ناسالم جلوگیری كرد زیرا این مسأله عامل اصلی تخریب بازار است. انحصار طلبی بهره بردار های پرقدرت و سوء استفاده از قدرت نفوذ در بازار باعث ایجاد شكل دیگری از تخریب می‌شوند كه در این مرحله اهمیت نظارت بر بازار به عنوان كاركرد اساسی سازمان تنظیم مقررات، خود را نشان می‌دهد.
مداخله دولت در سیاست رقابتی نیز مسأله‌ای قابل توجه است. دولت ممكن است به صورت ساختاری یا اجرایی در بازار دخالت كند. این مورد امری غیر قابل اجتناب است كه اثر آن باید در بررسی وضعیت رقابتی بازار در نظر گرفته شود.در هر حال، رقابت امری است كه باعث می‌شود كاربران اهمیت بیشتری پیدا كرده و حق انتخاب خدمات بهتر با هزینه كمتر را داشته باشند. مسأله بازار آزاد شده، دیر یا زود پدید خواهد آمد و كنترل مؤثر و به هنگام آن می‌تواند باعث رونق و رشد اقتصادی قابل توجهی گردد.
سیدحسین هاشمی فشارکی
مرکز تحقیقات مخابرات ایران
گروه آزادسازی،خصوصی سازی و تنظیم مقررات
منبع : ماهنامه دنیای مخابرات و ارتباطات


همچنین مشاهده کنید