سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


کاربرد نشانه‌ها در خط فارسی


کاربرد نشانه‌ها در خط فارسی
نشانه‌هایی كه برای سهولت;خواندن یا افزودن اطلاعات به متن در نوشته‌ها به كار می‌برند، جزئی از نظام گسترده نشانه‌ها است كه بشر برای ایجاد ارتباط از آن استفاده می‌كند. نشانه‌ها علائمی ذاتاً بی‌معنی هستند كه افراد بشر، برحسب قرارداد و توافق، آنها را معنی‌دار كرده‌اند. ویرگول و نقطه و نقطه‌ویرگول و علامت سئوال و قلاب بخشی از نشانه‌هایی هستند كه در خط به كار می‌روند.كاربرد این نشانه‌ها در همه زبانهای دنیا یكسان نیست. یعنی این نشانه‌ای جهانی، بستگی به كاربرد آنها در رسم‌الخط‌های متفاوت، تفاوتهایی با یكدیگر پیدا كرده‌اند. از طرفی كاربرد نشانه‌ها در رسم‌الخط‌های واحد نیز گاه با هم متفاوت است. كاربرد نابجا یا چندگانه نشانه‌ها ممكن است در كار ارتباط اختلال ایجاد كند. یكسان‌سازی كاربرد رسم‌الخط، اطلاعات واحدی را به خواننده می‌رساند.
برخی عقیده دارند كه وسیله ارتباط آدمیان با یكدیگر، در ابتداء اشارات دست بوده است و این اشاره‌ها دارای ساختهای پیچیده شده بودند. الفاظ، به عقیده ایشان، به تدریج جای اشاره را گرفته‌اند.هم اشارات دست و هم الفاظ، نشانه هستند. یعنی افراد بشر، با توافق میان خود و برحسب قرارداد، حركات دست و الفاظ را معنی‌دار كرده‌اند.نشانه‌ها امروزه در همه جا وجود دارد: علائم راهنمایی و رانندگی، نت‌های موسیقی و رقص، علائم ریاضی و غیره بخشی از نشانه‌های رایج هستند. در نوشتن نیز نشانه‌هایی به كار می‌برند تا خواندن را روان یا اطلاعاتی را به متن اضافه كنند.كاربرد اصلی نشانه‌ها جدا كردن كلمه‌ها و گروه‌ها و جمله‌ها از یكدیگر و مشخص كردن رابطه آنها با هم است. مشخص كردن حالات عاطفی نویسنده و آهنگ كلام و هم‌معنایی و تعیین ساختار داخلی كلمات، برخی دیگر از كاربردهای نشانه‌ها هستند. نشانه‌هایی كه در خط فارسی به كار می‌روند عبارتند از نقطه، ویرگول، نقطه ویرگول، دو نقطه، هلال (پرانتز)، علامت نقل قول (گیومه)، قلاب، خط تیره، سه نقطه، ممیز، علامت سئوال، علامت تعجب، علامت تكرار، ستاره، پیكان.
● نقطه (.)
نقطه در این موارد به كار می‌رود:
الف) در پایان جمله‌های ساده و مركب خبری:
علی به مدرسه رفت.
وقتی به خانه رسیدم او رفته بود.
ب) پس از هر اطلاعات كتابشناختی كامل در كتابنامه‌ها:
ناتل‌خانلری، پرویز،۱۳۶۵، تاریخ‌زبان‌فارسی، نشر نو.
ج) پس از حروف اختصاری كه نماینده اسم اشخاص باشد:
م.ع. علیزاده (به جای محمدعلی علیزاده)۱
● ویرگول (،)
ویرگول نشانه درنگ كوتاه است و در این موارد استفاده می‌شود:
الف) برای مجزاكردن گروه‌ها و كلمات و پرهیز از خلط مفاهیم:
از بالای دیوار، شهر ما را می‌توان دید.
از بالای دیوار شهر، ما را می‌توان دید.
پسر، دانشمند جوان را دید.
پسر دانشمند، جوان را دید.
ب) برای مجزا كردن گروه‌ها در مواردی كه خواننده معمولاً درنگی كوتاه می‌كند:
حافظ شیراز، شاعر بزرگ ایرانی۲، هرگز به سفر نمی‌رفت.
ج) برای جداكردن جمله‌های پایه و پیرو:
وقتی رسید، هنوز علی در خانه بود.
اگر بیایی، او را می‌بینی.
د) برای جدا كردن ساختهای دستوری مشابهی كه به توالی آمده باشند:
دانش‌آموزان، دانشجویان، ورزشكاران و تماشاگران در ورزشگاه جمع شده بودند.
موتورها، خودروها و كارخانه‌ها محیط زیست را آلوده می‌كنند.
در خیابان بالا، سرپیچ قبلی و پشت كوچه پایینی، مردم جمع شده بودند.
علی، حسن، رضا و محمد محیط زیست را دوست دارند.
هـ) برای جداكردن اطلاعات كتابشناختی در كتابنامه‌ها:
مقربی، مصطفی، ۱۳۷۲، تركیب در زبان فارسی، توس.
و) پس از منادا:
ای استاد بزرگوار، ما از تو تشكر می‌كنیم.
مردم، محیط زندگی را پاك نگاه دارید.
● نقطه ویرگول (؛)
نقطه ویرگول نیز همانند نقطه و ویرگول نشانه درنگ است. زمان درنگ نقطه ویرگول بیشتر از ویرگول و كمتر از نقطه است. كاربرد این نشانه چنین است:
الف) قرار گرفتن بین جمله‌هایی كه از نظر دستوری مستقل ولی از نظر معنایی به هم مربوط و مكمل هم‌اند:
مردم كار را دوست دارند؛ چون بدون آن احساس می‌كنند به هیچ كار نمی‌آیند.
روز خوبی بود؛ همه شاد بودند؛ هیچكس به فكر بدیها نبود.
ب) قرار گرفتن بین جمله‌ها یا گروههای اسمی كه با «از این قرار است» و «شامل این موارد است» و «عبارتند از» و از این قبیل می‌آیند و برشمرده می‌شوند:
شرایط عضویت در باشگاه شامل این موارد است:
دارا بودن كارت پایان خدمت؛
عضویت در كمیته‌های ورزشی؛
داشتن سابقه قهرمانی؛
نداشتن سوءپیشینه.
اعضاء باید موارد زیر را رعایت كنند:
رأس ساعت مقرر در محل حاضر باشند؛
لباسهای ورزشی بپوشند؛
ساك مخصوص همراه داشته باشند؛
كارت عضویت را به سینه نصب كنند.
● دو نقطه (:)
دو نقطه نیز مانند نقطه و ویرگول و نقطه ویرگول نشانه درنگ است و برای توضیح در مورد آنچه بیان شده می‌آید. این نشانه به معنی «زیرا» و «چونكه» و الفاظی به این معنی است:
علی به مدرسه نرفت: مریض شده بود. ۳
مراسم را لغو كردند: آقای رئیس تصادف كرده بود.
دونقطه را قبل از نقل قول نیز می‌آورند:
سعدی در گلستان چنین گفته است: «نصیحت از دشمن پذیرفتن خطاست ...»
● هلال (پرانتز) ()۴
كاربرد هلال از این قرار است:
الف) برای آوردن توضیح در درون آن. این توضیح معادل و هم‌معنی آن چیزی است كه قبل از پرانتز ذكر شده. هلال در این كاربرد به معنی «یا» و «یعنی» است:
كتاب فردوسی (شاهنامه) اثری جاودان است.
ب) برای آوردن توضیحی فرعی و تكمیلی كه اهمیت آن كمتر از مطلبی است كه قبلاً ذكر شده:
پسرعموی او (همان كه دیروز به مسافرت رفته بود)۵ به تازگی درسش را تمام كرده است.
او جایزه صدهزار تومانی بهترین نویسنده را برد (این جایزه قبلاً پنجاه هزار تومان بود).
ج) برای آوردن اطلاعات كتابشناختی در هنگام نقل قول مستقیم یا غیرمستقیم از متون:
هر خواننده‌ای حد معنی از اصوات موسیقی را می‌تواند بخواند (خالقی، ۱۳۷۳).
د) درج حرف اول اصطلاحاتی كه بعد از نام پیامبران و ائمه می‌آید:
محمد (ص)، علی (ع).
هـ) قرار دادن اصطلاحات مربوط به سوره و آیه‌های قرآن كریم:
(سوره الناس، ۴)
و) برای اختیاری بودن كلمه یا عبارتی:
فاصله این بندر تا بندر بعد چند گره (دریایی) است؟
● علامت نقل قول (گیومه) (« »)
علامت نقل قول در این موارد به كار می‌رود۶:
الف) برای ذكر نقل قول:
به گفته سعدی: «هر نفسی كه فرو می‌رود ممّد حیات است و چون برمی‌آید مفرّح ذات.» ۷
ب) هنگامی كه كلمه‌ای نامتعارف یا كم كاربرد باشد؛ علامت نقل قول در این حالت برای جلب توجه خواننده به لفظ مفروض است:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل «بسپار» را به جای پلیمر انتخاب كرده است.
ج) هنگامی كه نویسنده بخواهد مسئولیت كاربرد لفظی را نپذیرد:
ایشان عقیده دارند شما «دپرس» شده‌اید.
د) هنگامی كه احتمال خط واژه‌ای بیگانه با یكی از الفاظ فارسی وجود داشته باشد:
«من» در زبان انگلیسی به معنی آدم و مرد است.
هـ) هنگامی كه با زبان فارسی درباره الفاظ زبان فارسی بحث شود:
همه می‌دانند كه «من» ضمیر اول شخص مفرد است.● قلاب (‍[ ])
قلاب در خط فارسی دارای كاربردهایی از این دست است:
الف) گاهی مصحح در تصحیح متون كهن، مطالبی را كه حذف شده می‌پندارد در آن قرار می‌دهد:
ایزد تعالی سلك احوال ]جهانیان بواسطه رای[ جهان‌گشای خداوند ... (مرزبان‌نامه، ص ۶۶، تصحیح محمدبن‌ عبدالوهاب قزوینی، چاپخانه مروی، ۱۳۶۷).
ب) قرار دادن توضیحاتی كه در نمایشنامه‌ها به كار می‌آید:
دختر گل‌فروش ]با روسری آبی[: خواهش می‌كنم یك گلی از من بخرید. ]پس از گفتن این حرف به زمین می‌افتد.[
● خط تیره (ـ)
خط تیره چنین كاربردهایی دارد:
الف) مشابه كاربرد مورد ب هلال. یعنی برای آوردن توضیحی فرعی یا مكمل كه اهمیت آن كمتر از مطلبی است كه قبلاً بیان شده:
علی-كه‌تعریفش‌راشنیده بودی-درسش تمام شده.
اگر در این حالت مطلبی كه داخل دو خط تیره قرار گرفته در پایان جمله قرار بگیرد، به جای خط تیره دوم نقطه گذاشته می‌شود:
همسایه‌مان دیروز از سفر آمد- همان همسایه كه او را می‌شناسی. ۸
ب) برای نشان دادن سخنان قهرمانان داستانها و نمایشنامه‌ها:
- من كتاب را خوانده‌ بودم.
- كدام كتاب را؟
ج) برای جدا كردن اجزاء كلمات مركب:
معاون اروپا- آمریكا، عملیات سیاسی- نظامی.
د. برای نشان دادن فاصله بین حروف به جای كلماتی نظیر «تا» و «به»:
مسیر تهران- شمال.
● سه نقطه (...)
سه نقطه را در این موارد به كار می‌برند:
الف) به جای یك یا چند كلمه محذوف كه به توالی آمده‌اند:
همه آمده بودند: پسر و دختر و پیر و ... ۹ هر كسی كه در شهر بود. ۱۰
ب) برای نشان دادن بخشی از نقل قول:
به گفته ابوسعید ابوالخیر: « ... و طریقت همه محو كلّی و حقیقت همه حیرت است.» ۱۱
● ممیز (/)
ممیز را در دو مورد به كار می‌برند:
الف) برای جداكردن روز و ماه و سال در تاریخ‌ها:
۲/۳/۱۳۸۲
ب) بین صورتهای مختلف كلمه‌ای كه برخی حروفش تغییر كرده است:
آمیزه/آمیژه، سپهسالار/ سپاهسالار.
● علامت سئوال (؟)
موارد استعمال علامت سئوال به این شرح است:
الف) در پایان جمله‌های پرسشی مستقیم۱۲؛ چه در این جمله‌ها كلمات پرسشی از قبیل «آیا» و «كی» و «چه وقت» به كار رفته باشد یا خیر:
علی به مدرسه رفته است؟
آیا علی به مدرسه رفته است؟
علی كی به مدرسه رفته است؟
ب) هنگامی كه نویسنده در مورد نكته‌ای تردید و یا قصد استهزاء داشته باشد. در این صورت علامت سئوال داخل ابرو می‌آید:
نخستین جام جهانی فوتبال در سال ۱۹۳۴ (؟) برگزار شد.
در جهان مشكلی به نام مشكل محیط زیست وجود ندارد (؟)
● علامت تعجب (!)
علامت تعجب در پایان الفاظ و جمله‌هایی می‌آید كه احساسات فرد را نشان می‌دهد. این احساسات شامل تعجب و تحسین و استهزاء و خشم و درد و رنج و افسوس هستند. علامت تعجب را به هنگام دعا و تهدید و امر نیز به كار می‌برند. جمله‌ها و كلماتی كه در پایان آنها علامت تعجب آمده، آهنگ افتان دارند:
تعجب و تحسین و استهزاء: چه كتابی! عجب پسری! اخلاقش چه خوب بود!
خشم: گم شو!
درد: سرم داره می‌تركه!
رنج: دلم گرفته!
افسوس: حیف! دریغ!
دعا: خدا خیرت بدهد!
تهدید: پدرت را درمی‌آورم! بیچاره‌ات می‌كنم!
امر: بیا اینجا!
● علامت تكرار (//)
چنانچه كلمات مشابهی در چند سطر تكرار شده باشد، در سطرهای زیرین به جای نوشتن آنها از علامت تكرار استفاده می‌شود:
الف) علی حسینی، سال دوم، رشته زبان، دانشگاه تهران.
ب) كامران محمدی، // ، // ، دانشگاه مشهد.۱۳
ج) فرشید ملكی، سال سوم، // ، // .
● ستاره
ستاره سه كاربرد دارد:
الف) علامت ارجاع دادن به زیرنویس است. ۱۴
ب) زبانشناسان آن را در بالای جمله‌هایی می‌گذارند كه از نظر دستوری صحیح نیست:
٭ علی رفتن مدرسه به
ج. در زبانشناسی تاریخی در بالای كلمات بازسازی شده می‌آید. یعنی كلماتی كه محقق آن را به قیاس با محتوا یا صورت متن و كلمات دیگر ساخته است و صورتی مفروض است.
● پیكان (فلش) (-->)
یك كاربرد پیكان برای ارجاع دادن در فرهنگها است:
مرداد --> ا مرداد
كاربرد دیگر این علامت هنگامی است كه بخواهند ترتیب به دست آمدن نتیجه‌ای را نشان دهند:
سركه+انگبین-->سركنگبین--> كنگبین-->سكنجبین.
پی‌نوشت‌ها:
۱. در زبانهای غربی خلاصه كردن اصطلاحات و قرار دادن حروف اول به جای صورت كامل آنها كاملاً رایج است. این عمل سرواژه‌سازی (acronymy) نام دارد. چنانچه سرواژه منطبق با الگوی هجایی زبان باشد می‌توان آن را به صورت واژه‌ای جدید تلفظ كرد. در غیر این صورت سرواژه را با تلفظ تك تك حروف آن می‌خوانند، مثلاً UNESCO به شكل یك كلمه خوانده می‌شود ولی M.S.N را ام.اس.ان. تلفظ می‌كنند. سرواژه‌هایی كه در زبان فارسی ساخته شده عموماً به روش اول تلفظ می‌شود. یعنی به صورت كلمه‌ای جدید. نظیر ناجا و نزاجا و سیبا و ساواك. سرواژه‌هایی مانند د.د.ت و كا.گ.ب به همین صورت از زبانهای غربی وارد شده و فقط حروف لاتین آن به فارسی تلفظ می‌شود.
۲. نقش دستوری «شاعر بزرگ ایرانی» بدل است.
۳. كاربرد برخی نشانه‌ها تا حدی شبیه به هم است. نظیر كاربرد دو نقطه یا مورد الف نقطه ویرگول. گاهی نیز نشانه‌ای را به جای نشانه‌ای دیگر به كار می‌برند. ر.ك.۲-۸.
۴.معادل «كمان»‌هم‌به‌جای پرانتز به كار رفته است.
۵. در این كاربرد از خط تیره هم استفاده می‌كنند. ر.ك. ۲-۸.
۶. علامت نقل قول در خط انگلیسی انگلستان دوجفت ویرگول برعكس است (” “). در خط انگلیسی آمریكا از دو ویرگول منفرد استفاده می‌شود (’ ‘). از نشانه نقل قول به سبك خط انگلیسی انگلستان و آمریكا نیز در خط فارسی استفاده می‌شود. گاهی كه نقل قول در نقل قول آورده شود، بهتر است از نشانه نقل قول خط انگلیسی انگلستان یا آمریكا استفاده شود: علی گفت: «مگر نمی‌دانی پدر گفته ’هر كسی درس نخواند پسر من نیست‘.»
۷. علامت نقل قول را گاهی به صورت شكسته (« ») و گاهی انحناء‌دار (( )).
۸. در این كاربرد اغلب از دو نقطه استفاده می‌شود. ر.ك.۲-۴.
۹.گاهی سه نقطه را به جای كلمات تابو می‌گذارند. یعنی كلماتی كه كاربرد آنها از نظر عموم شایسته نیست.
۱۰. وقتی سه نقطه در پایان بیاید یك نقطه دیگر كه نشانه پایان جمله است به آن اضافه می‌شود.
۱۱. شفیعی‌كدكنی، محمدرضا، ۱۳۶۶، حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر، انتشارات آگاه، ص ۷۸.
۱۲. در پایان جمله‌های پرسشی غیرمستقیم نقطه می‌آید: علی پرسید كه چرا من به مسافرت نرفته‌ام.
۱۳. گاهی در كتابنامه‌ها، برای پرهیز از تكرار نام نویسنده‌ای واحد، از خط ممتد استفاده می‌شود:
ناتل خانلری، پرویز، ۱۳۶۹، دستور زبان فارسی، توس.
ــــــــــــــــــ ، ۱۳۶۶، تاریخ زبان فارسی، نشر نو.
۱۴. در این كاربرد بیشتر از عدد استفاده می‌شود.
منابع
احمدی‌گیوی، حسن و دیگران، ۱۳۶۷، زبان و نگارش فارسی، سمت.
پژوه، محمد، ۱۳۴۶، نشانه‌گذاری، ناشر؟
خلخای، نازیلا، ۱۳۷۵، بررسی علمی شیوه خط فارسی، انتشارات ققنوس.
خیام، مسعود، ۱۳۷۳، خط آینده، مؤسسه انتشارات نگاه.
سمیعی، احمد، ۱۳۶۶، آیین نگارش، مركز نشر دانشگاهی.
یاحقی، محمدجعفر و محمدمهدی ناصح، ۱۳۷۱، راهنمای نگارش و ویرایش، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
نوشته: دكتر سیدمهدی سمائی
عضو هیئت علمی مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران
منبع : فصلنامه علوم اطلاع‌رسانی


همچنین مشاهده کنید