سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


گفتارهای تحمیلی


گفتارهای تحمیلی
● نگاهی به مجموعه تلویزیونی «مدار صفر درجه»
مجموعه تلویزیونی «مدار صفر درجه» به نویسندگی و کارگردانی حسن فتحی چند وقتی است به صورت هفتگی از شبکه یک سیما پخش می شود. این مجموعه با بازی رویا تیموریان، مسعود رایگان، ایرج راد، شهاب حسینی، لعیا زنگنه، آتنه فقیه نصیری، رحیم نوروزی و تعدادی بازیگر خارجی جایگزین سریال پرمخاطب و تاثیرگذار زیر تیغ شد اما از همان قسمت نخست تماشاگر خود را در برزخی بین دیدن یا ندیدن نگه داشت.
نقاط ضعف سریال از همان قسمت نخست به چشم آمد، با این حال برخی چیزها در کار دیده می شد که مخاطب را وسوسه می کرد اگر مجالی داشت، از تماشای قسمت بعدی نیز حذر نکند. این مساله ناشی از آن بود که کارگردان تمام تلاش خود را به کارگرفته بود تا با دست پر ظاهر شود. مخاطبان کارهای قبلی کارگردان مانند شب دهم، روشن تر از خاموشی و پهلوانان نمی میرند، در این میان مردد بودند که شاهد مجموعه ای قوی چون شب دهم خواهند بود یا این بار نیز حسن فتحی به مانند مجموعه پهلوانان نمی میرند کار چندان خوبی ارائه نداده است. در حال حاضر در حدود ده قسمت از سریال مدار صفر درجه پخش شده، اما باز هم مخاطب بلاتکلیف است که به ناگهان از دنبال کردن آن دست بکشد یا اینکه دل به تماشای آن بدهد و هر قسمت را با ولع نگاه کند.
مدار صفر درجه دچار کاستی ها و قوت هایی است که پا به پای هم حرکت می کنند. این مساله در دو بخش فیلمنامه و کارگردانی کار به موازات هم حرکت می کنند. حسن فتحی هم نویسنده فیلمنامه است و هم کارگردانی کار را به عهده دارد.
شخصیت ها و ماجراها را خود او در فیلمنامه شکل داده است و با انتخاب و هدایت بازیگران تلاش کرده تا آن طور که در هنگام شکل گیری فیلمنامه اندیشیده، تصویر و حرکت شان صورت گیرد. گفتار بازیگران به گونه ای است که حسن فتحی در هنگام نوشتن شخصیت ها به آنها تحمیل کرده. این زبان گفتار به دهه °³برمی گردد، اما نه به لحاظ تاریخی سندیت دارد و نه منطبق بر زندگی شخصیت هاست. واکنش نخست مخاطب و منتقد سریال مدار صفر درجه در همان قسمت نخست تا به امروز نیز از همین منظر شکل می گیرد.
سندیتی تاریخی برای این نوع زبان گفتار شخصیت ها در مکتوبات تاریخی نمی توان پیدا کرد. زبانی که شخصیت های مدار صفر درجه با آن سخن می گویند نه متکی به زبان مکتوب و حتی دیوانی آن دوره است و نه برآمده از منطقی نشأت گرفته از داستان کار. این زبان به گونه ای نیز با کل اجزای مجموعه همخوانی پیدا نکرده است که مخاطب پیش فرض اش را بپذیرد و از این زاویه با آن مشکلی پیدا نکند.
از مجموعه هزاردستان علی حاتمی می توان مثال زد که از همان لحظه شروع کار مخاطب قبول می کند که شخصیت ها با این زبان حرف می زنند و اصلاً دلیلی برای طرح این پرسش به جا نمی ماند که چرا این آدم ها دارند این طور حرف می زنند.
زبان شخصیت های هزاردستان با تمام مولفه هایی که فضای کار را شکل می دهد همخوان است و اگر آن طور نباشد مخاطب دچار مشکل می شود. اما در مواجهه با مجموعه مدار صفر درجه نمی توان این فرض را با توجه به مولفه های دیگر کار دربست پذیرفت، بنابراین مدام مخاطب دچار مشکل می شود و تمهیدی برای عادت کردن مخاطب به گوش دادن به این زبان وجود ندارد. فیلمنامه مدار صفر درجه خوب که دقت کنیم انگار دو پاره شده.
پاره ای حاصل تلاشی است که فیلمنامه نویس به کاربرده تا داستانی پرکشش و تعلیق دار را به وجود بیاورد و از این طریق تماشاگر را به امید دیدن قسمت بعدی و رازگشایی داستان نگه دارد و از سوی دیگر فیلمنامه نویس قراری دارد که موضوعی را از خلال ماجرایی در دوره ای از تاریخ بازگو کند و به مخاطب تفهیم کند. داستان تا این جای کار که شاهد تماشایش بوده ایم، دچارکاستی چندانی نیست و دستمایه خوبی برای یک سریال هفتگی است، اما مشکل از جایی شروع می شود که این بستر داستانی به صورت خیلی سطحی و نه عمقی، مناسبتی است برای افشای بخشی از تاریخ و شکل گیری حرفی که سریال قرار است به اثباتش بنشیند.
این موضوع به گونه ای در سریال وفا به کارگردانی لطیفی نیز دستمایه قرار گرفت، با این تفاوت که وفا آن چه قصد بیانش را داشت به شکلی باور پذیر بیان کرد و تاثیرش را برمخاطب باقی گذاشت. پرسش اصلی این جا شکل می گیرد که چرا مخاطب در دنبال کردن و تاثیرگیری وفا دچار مشکل نمی شد ولی در مدار صفر درجه با آنکه به نظر می رسد تلاش بیشتری نیز صورت گرفته، این اتفاق تاکنون عملی نشده و مخاطب همچنان در برزخ دنبال کردن یا دنبال نکردن سریال قرار دارد.
این موضوعی است که امیدواریم منتقدان و صاحب نظران در تحلیل آن یاری مان کنند. شک نداریم که امکان دارد دسته ای از منتقدان و صاحب نظران باشند که تحلیل هایی خلاف نظرهای منتشر شده بر مدار صفر درجه داشته باشند.
مهربانو ابدی دوست
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید