پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


رسانه در رسانه


رسانه در رسانه
آنچه در فرایند تشكیل تصویر بر سطح حساس روی می‏دهد موجب ثبت رخدادی می‏شود كه در لحظه‏ای به وقوع پیوسته است. در زمان شكل‏گیری تصویر بر سطح حساس تنها واقعیتی ثبت می‏شود. لیكن آنچه به این واقعیت معنا می‏دهد در عكس نیست. عكس تنها نمودی را جدای از معنی آن به تصویر كشیده است و آنچه كه این نمود را تفسیر می‏كند عملكرد ذهنی و قوای ادراك بیننده است معنای در ذهن بیننده شكل می‏گیرند كه در زمان جاری‏اند .
بینندگان عكس را بر اساس شدت احساساتی كه در وجودشان بر انگیخته می شود ارزیابی می كنند. معنای عكس ، علاقه شخصی عكاس و زیبا شناختی عكاس ، فلسفه وجودی عكس بعنوان هنر و رسانه ، تاویل پذیری عكس و نقش آن در شكل گیری تفكرات پیش رو چه در دوران مدرنیست اولیه و چه در دوره های بعد ، عكاسی را مهمترین اختراع بشری ساخته است . اختراعی كه نقش زمان و ادراكات بصری بیننده در هارمونیك عكس به خلاقیت واداشته و آموزش می بیند.
عكس یك تصویر نیست، برگردانی از واقعیت هم نیست. عكس یك اثر است، اثری كه مستقیماً از واقعیت گرفته شده است.عكس تبدیل نمودهای طبیعی به فرم های بسیار ساده ،ساخت اشیائ هنری از فرم های غیر بازبه معنی چیزی جدا شده از طبیعت و اغلب بشكل هندسی . جادوی تصویر ، این هنر نا شناخته و دوست داشتنی ، تكه هایی از قلب و روح انسانها است كه در فضای محدود و محصور ماچهره ای متفاوت وزیبا از نگاه دیگران را به ما نشان میدهد . عكس نمودی بیرونی را به درون كشیده و در لحظه‏ای قطعی محبوس می‏كند. قطعیت لحظه‏ای عكس و راستگویی عجیب آن، مشوق استفاده آگاهانه از این رسانه به مثابه وسیله‏ای تبلیغاتی گردیده كه یكی از كاربردهای اصیل عكس به معنای نفوذ آن در نظام سرمایه‏د‏اری فرهنگی است .
هر عكس با هر گرایش و كاربردی ،دارای یك سری ارزش ها است چه با دوربین یكبار مصرف چه با دوربین‏های پیشرفته و مدرن گرفته شده باشد. نكته های كه در عكس نهفته ، تنهااز طریق مكاشفه میتوان دست به راز گشایی شان زد و زوایای پنهان آن را نمودار ساخت .عكس هنری آگاه‏كننده است و پیچیدگی ثبت تصاویر به موازات همین آگاهی شكل می‎گیرد..
تصاویری كه توسط عكاسان مختلف از یك سوژه گرفته می‏شود با هم متفاوتند. این تفاوت به آن دلیل نیست كه این افراد از لنز یا مواد شیمیایی مختلفی استفاده می‏كنند بلكه به دلیل آن است كه در ذهن هر كدام از این افراد تفكری متفاوت با دیگری وجود دارد كه همین تفكر بر روی عكسی كه ثبت می‏كنند منعكس می‏شود. تأثیرگذاری یك عكس می‏تواند از به كارگیری هر اِلمان و عنصری مهم‏تر باشد.
هر اثر هنری با مخاطبش كامل میشود و خلق هر اثر ی بدون داشتن مخاطب معنایی نخواهد داشت هنرمند و مخاطب از مولفه های لازم كه در سه راس یك مثلث قرار دارند . با حذف هنرمند در حقیقت هیچ اثر هنری نخواهد بود وبا كنار گذاشتن مخاطب نیز اثر هنری محصولی بی مصرف شده ونابود خواهد شد . عكس پیوند میان اثر ، هنرمند و مخاطب را ایجاد می كند این پیوند بین اندیشه های ذهنی و پیچیدگی های موضوعی عكس ، هنرمند و مخاطب می گردد، هرچند كه بهترین تفسیر و برداشت ها در خود تصویر است ولی حركتهای هنر مند در جهت درك ، ارزشیابی و شناخت بیشتر به مخاطب ارزشمند است .
مبحث عكس مفاهیم جالبی را در رابطه با كاربردهای عكس در جوامع و به خدمت گرفتن آن به عنوان هنر و رسانه جذب‏كننده بیش می‏كشد. . به همین خاطر دوربین را شاهد بلاواسطه و عكس را جانشین جهان می‏نامند. عكاسی امروزه در تكامل هنر های دیگر ، در دوباره به تصویر كشیدن فرم های مختلف دیگر كمك می كند . عكس نه تنها آثار هنری را بازسازی یا شبیه سازی میكند بلكه در فرایند بوجودآمدن تصاویر و بر اساس قواعد به ثبت رسیده هنرهای زیبا ، تجلیگاه هنر متعالی است .
امروزه با وجود وسایل پیشرفته و متنوعی كه در اختیار هر قشری از افراد جامعه قرار دارد عكاسی گستره بیشتری را شامل می شود و عكسها هر یك نشانه ای از گرایشهای اجتماعی ، فرهنگی ، مستند و...است ،در همه جوامع فیلترینگ و سانسور وجود دارد. اگر عكاس به عنوان یك فرد هنرمند از جامعه خصوصیات جامعه را بشناسد و كار خود را به درستی انجام دهد هیچگاه دچار فیلترینگها نخواهد شد ، ضمن اینكه یك هنرمند كامل هیچ وقت خودش را اسیر سانسورها نمیسازد و موانع را با هوشیاری و نگرش از دریچه های دیگربه موضوع ، مخاطب را با اثرش به منظور خود میرساند .
كامل و حرفه ای بودن عكاس در تعداد عكس ها و نمایشگاه هایش نیست بلكه در تعاملاتی است كه بوسیله نوع نگاه به موضوعات با مخاطبینش برقرار میسازد . این یادگیری برای عكاسان از منابع یكسانی نیست ، هر چند آنها( عكاسان آكادمیك ) تكنسین های خوبی محسوب میشوند اما خلاقیت و استعداد خصوصیاتی است كه فرد با آن متولد میشود و آموزش به پیشرفت و بهبود درك و ارتقا كیفیت آ ن كمك شایانی مینماید .
هنر نقاشی محدود و محصور به قاب است ، قابی كه در عكاسی دریچه دید دوربین است و عكاس از دریچه درك و ذهن خود قاب محدود و محصور تصویر را به در یچه نگاه تبدیل می كند .مدافعان عكاسی محض یا خالص احساس می‏كردند كه با دستكاری كردن عكس برای رسیدن به مضمونی كه شاید با قلموی نقاشی بتوان آنرا راحتر یا بهتر بیان كرد، خلوص رنگمایه و حتی مضمون عكس كه فقط متعلق به رسانه عكاسی می‏باشد از دست می‏رود و باید عكاسی را از نقاشی جدا دانست و آنرا رسانه‏ای مستقل با قابلیت‏های منحصربه فرد و مخصوص خود معرفی كرد كه همچون رسانه نقاشی قابلیت‏های هنر را داراست. چرا كه عكاسی بیشتر از نقاشی در شبیه‏سازی موفق بنظر می‏رسد.
این رسانه مستقل ، تبلوری مضاعف در راستای اهداف سایر رسانه ها می یابد ، رسانه ای كه خود در رسانه های دیگر ، ماهیتی وابسته دارد ، وابستگی از آن جهت كه عكس موضوع را مشخص می نماید و یا اینكه موضوع با عكس كامل می گردد . ( نمونه جراید)
پرداختن به مقوله نقد و تحلیل عكس می تواند مخاطب را از تردیدها و سرگردانی برهاند . او انتظار دارد با مطالعه متون نوشتاری درباره عكس افزون بر اطلاعات بصری درون آنها به آگاهی های دیگری هم دست یابد و بیان كنایی و پنهان موضوع را به صورت شفاف تری جستجو نموده و با درك ارزشهای آن به برداشت دلپذیر و روح افزای برسد .
یك تحلیل گر هم در فرم و هم در معنای عكس كاوش می كند و جنبه های گوناگون ساختاری و محتوای اثر را مورد تحلیل قرار میدهد چراكه در تحلیل یك عكس علاوه بر پرداختن به محتوای هنری و جنبه های فنی و تكنیكی آن می توان جنبه های كاربردی ، تاریخی ، روانشناختی ، اجتماعی و ... آن را نیز مورد بررسی قرار داد.
ایران به لحاظ آماری یكی از بالاترین ویا اولین كشوری است كه بصورت روزانه بیش از ۵۵ عنوان روزنامه منتشر می كند واین آمار جدا از هفته نامه ها و سایر جراید ی است كه به چاپ میرسد . حجم عظیمی از اطلاعات و اخبار كه بدون شك تاثیر گذارترین بخش آنرا نه از نظر مطلب بلكه از جهت جذب بیشترین مخاطب و القای معانی به آنها عكس به خود اختصاص میدهد . در بین تمام جراید كشور،جریده ای نیست كه با انتشار عكس در زمینه های مختلف سعی در انتقال پیام های خود به مخاطبینش داشته باشد . عكس ها در قالب مقالات . اخبار ، گزارشات و ...به كمك متن می آیند و این در حالی است كه این عكس ها بعنوان رسانه ای در قالب رسانه ای دیگر است نه رسانه ای مستقل .
امیدواریم تهیه كنندگان جراید كشور با جاپ عكس ها موضوعی در انتقال پیام به مخاطب كوشاتر بوده و جای خالی این حركت هنری فرهنگی را پر نمایند .
رضا سید علی لواسانی
منبع : هفته نامه فصل نو