یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


مقدمه ای بر مبحث ایلامیان بزبان فارسی


مقدمه ای بر مبحث ایلامیان بزبان فارسی
ایلامیان شاخه ای از آن دسته از اقوام خویشاوند و همزبانی بودند كه در حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد از اسیای میانه به ایران كوچ كردند. ایلامیان در جنوب غرب ایران امروزی ساكن شدند. و بعد از چندین قرن موفق به ایجاد تمدن بزرگی به نام ایلام شدند و دولت عیلام نزدیک به سه هزار سال دوام یافت.
ایلامیان تقریبا همزمان با سومری ها دولتشان را كه شامل خوزستان, اطراف كوههای بختیاری,لرستان,پشتكوه و انشان یا انزان(فارس) بود تشكیل دادند.پایتختشان شوش بود و اهواز و خایدالو(خرم اباد) از شهرهای مهم شان بود(حقوق تاریخ, صفحه ٨۳, علی پاشا). ولی بعدا سرزمین تحت سلطه شان را تا نواحی مركزی و شرقی ایران گسترش دادندַ
خود اهالی ایلام كشورشان را Haltamtu هلتمتو به معنی سرزمین خدا(ئی) می نامیدند. سومری های دشت نشین ناحیه بین النهرین, ان كشور را ایلام(Elam) یعنی كشور كوهستانی و اهالی ان را ایلامی یعنی ساكنین مناطق كوهستانی خطاب میكردند. این نامگذاری را اكدی ها از سومری ها اخذ و از طریق تمدن بابل به تورات رسید كه با املای "عیلام" به اعراب و دیگر مسلمین منتقل شد.هخامنشیان مهاجر انان را Huwaja می نامیدند.( دكتر ضַ صدر,پیرامون نام تاریخی كشور"ایلام")
دولت مقتدر ایلام از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد تا ۶۴۵ ق م یعنی به مدت ۳۰۰۰سال تداوم داشت و بیشترین تاثیر را بر فرهنگ اقوام ساكن در ایران گذاشته است.
از ایلامیان كتیبه و لوحه های زیادی به جای مانده و بیش از ده هزار لوحه ایلامی در دانشگاه شیكاگو نگهداری میشود و اثاری كه تا حال ترجمه شده اطلاعات زیادی راجع به سلسله های شاهی ایلام میدهند ولی اطلاعات راجع به زمان قبل از سارگون اول (۲۳۳۴ق م) شاه اكد كم است.
اولین سلسله سراسری ایلام "آوان" نام داشت (۲۵۵۰-۲۶۰۰ق م) و شوشتر كنونی مركزشان بود.
سلسله "سیماش" ۱۲ شاه داشتند و مركز حكومتشان در شمال خوزستان و جنوب لرستان بود. اوایل حكومتشان همزمان با حاكمیت قوتتی های اذربایجان در بابل بود و تابع انها بودند و اخرین شاه این سلسله "Eparli" بود و این سلسله در سال ۱٨٦۰ق م سرنگون شدַاز حوادث مهم این دوران جنگهای طولانی با سومر-اكد كه منجر به انقراض انان و تسلط درازمدت ایلامیان بر بین النهرین شدַ
سلسله "سوككال ماخ" (۱٨۰۰-۱۵۵۰ق م) : از شاهان معروف این سلسله" shirukduk" میباشد كه بابل را مطیع ایلام كردַ در سال ۱٩۵٧ در شمال عراق كتیبه ای از او پیدا شد كه اشاره میكند به حمله او به قوتتی هایی كه بین دریاچه اورمیه و ایلك باتان(همدان) ساكن بودند ,در ان حمله shirukduk شكست خورده و به شوش برگشته و بعد از مدتی میمیردַ بعد از او برادرش" شیموت-وارتاش" شاه ایلام شدַ
دوره میانه پادشاهی ایلام( ۱۴۵۰-۱۱۰۰ ق م) دوران زرین ایلام بود. ولی در قرن های ۱۱-٩ ق م به علت كشمكشهای داخلی ایلام فاقد دولت مركزی بود و همه ایالتها كاملا مستقل بودندַ
دوران جدید دولت ایلام (٧۴۵-٦۴۵ق م ) از حساسترین دوران در تاریخ دولت ایلام بود,در این دوره كیاكسار شاه ماد همراه با بابل بر علیه آشور میجنگیدند و ایلامیان از این فرصت استفاده كرده دولت خود را تقویت كردند
در این دوران "تیگلات پیلسر" شاه آشور توانست لولوبی ها و هوری ها را مطیع خود ساخته و مستقیما با ایلام همسایه شودַ سارگون دوم در سال ٧۲۲ق م به ایلام حمله كرد ولی شكست خوردַ آشور بنی پال در سال ٦۴۵ به ایلام حمله كرده و " خوم بان كالداش" اخرین شاه ایلام را دستگیر كرد و دولت مركزی ایلام را منقرض كردند ولی دولت های محلی به عمر خود ادامه دادند و شكست نهایی ایلام با حمله هخامنشیان در سال ۵۴۵ق م انجام گرفتַ
ایلامیان بعد از این شكست دیگر فرصت باز سازی دولت مركزی خود را نیافتند و بعد از انقراض ماد توسط هخامشیان٬ پارس ها بتدریج اراضی ایلام را ضمیمه امپراطوری تازه تشكیل شده خود كردند و دولت های محلی ایلام تابع انها شدندַ
ایلامیان برای تشكیل دولت مستقل خود حتی در زمان هخامنشیان بارها قیام كردند ولی دیگر موفق نشدنددولت پایداری را ایجاد كنند . داریوش در سال اول حكوتش سه بار برای جنگ با سه نفر از استقلال طلبان ایلام به انجا لشكر كشی كرد و هر سه قیام را با خشونت زیاد سرکوب کرد.داریوش شهرشوش را گرفته و به پایتختی تبدیل كرد و بدین ترتیب حكومت ایلام توسط هخامنشیان از بین رفت ولی ایلامیان مثل یک ملت تا قرن ها به حیات خود ادامه داد. در زمان اشکانیان ٬ ایلامیان حق ضرب سکه خود را داشتند و بارها در زمان اشکانیان برای استقلال خود قیام کردند.
از آنجا که به هیچ وجه حمله آشوریها و حتی حمله هخامنشیان را پایان کار ایلام نمیدانیم٬ بخش مهمی از کتاب را به بررسی تاریخ ایلام در دوره سلوکی ٬ اشکانی و ساسانی اختصاص داده ایم و امیدواریم خواننده مجاب شود که حمله آشور بنی پال و ظهور هخامنشیان پایان کار ایلام نیست که حتی در دوره اشکانی برای استقلال خود می جنگیده اند.( د.ت.پوتس٬ باستان شناسی ایلام٬ مقدمه٬ص۲ ٬ از انتشارات دانشگاه کمبریج٬سال ۱۹۹۹)
ایلامیان بر عكس سومریان بعد از انقراض حاكمیتشان در طول عصر های زیادی به زندگی در وطن خود ادامه داده و زبان و تمدن خود را زنده نگه داشتندַزبان ایلامی كه به علت شباهت اش با زبان دیگر اقوام (قوتتی ه,كاسسی ها,ַַַ) از زمان Puzur inshushinak پوزور این شوشیناک (۲۲۰۰ ق.م.)زبان مشترك و اداری سراسر ایران بود توانست موقعیت ممتاز خود را تا اوایل ساسانیان حفظ كندַبا ترجمه تعدادی از لوحه های ایلامی نگهداری شده در شیكاگو بطور قطعی ثابت شده است كه زبان ایلامی یك زبان التصاقی میباشد و لغات زیادی در ان با تركی آذری امروزی شبیه یا عین هم هستندַ آكادئمك "مار" ثابت كرد كه زبان ماد و ماننا نیز همان زبان ایلامی بودַ
زبان ایلامی تا قرن ها بعد از سقوط ایلام اهمیت خود را حفظ كرد , داریوش هخامنشی آن را زبان رسمی و اداری امپراطوری كرد و همه ۳۰ هزار لوحه پیدا شده در تخت جمشید به زبان ایلامی هستند(هنوز هم ترجمه نشده اند)ַ اكادمئك"مار" ثابت كرده است كه زبان رسمی و اداری ماد هم ایلامی بوداین موضوع بعدا در بخش مربوط به ماد ها شرح داده خواهد شدַ
ایلامیان در زمان هخامنشیان, سلوكیان, اشكانیان و ساسانیان زبان خود را نگه داشتند و حتی در دوره بعد از اسلام نیز زبان ایلامی به حیات خود ادامه داد واز طرف تاریخنویسان اسلامی "خوزی" نامیده شد ,برای مثال اصطخری در كتاب"مسالك الممالك" به ان اشاره میكند و تاریخدانان امروزی مثلا دكتر سید محمدعلی سجادی وַַزبان خوزی را همان زبا ن ایلامی میدانندַ این زبان حالا هم در شوش و مناطق عراقی نزدیك به شوش , از جمله شهر "مندلی" و هم چنین در شهر "سنقر" لرستان و اطراف ان و بعضی جاهای دیگر زنده است و زبان عادی و روزمره اهالی میباشد و خودش هم به زبان تركی اذری امروزی خیلی نزدیك است, انان خودشان را اشكانی مینامند." دمورگان" كه سالها در خرابه های شوش كاوشگری كرده بود مینویسد كه ایالت فارس حتی بعد از به قدرت رسیدن هخامنشیان شدیدا تحت نفوذ فرهنگ و زبان ایلامی بود و پارس ها دولت و فرهنگ خود را بر آنچه كه از ایلامیان یاد گرفته بودند بنا نهادندַ
"مַ دیاكونوف" محقق روسیمینویسد: در ایالت فارس چندین كتیبه ایلامی از اوایل حكومت هخامنشیان وجود دارد كه حضور بالای ایلامیان در آنجا را حتی در زمان داریوش دوم نشان میدهدַ و این مسئله از انجا دیده میشود كه" مارتیا " كه خود را پادشاه ایلام مینامد در ایالت فارس زندگی میكرد و در دفترخانه "استخر" حاكمیت كامل زبان ایلامی نشانه بیسوادی مامورین و دولتمردان پارس میباشد و نه اینكه تصور كنیم كه ان زبان فقط رایج در بین اهالی بودַ .
چونكه هخامنشیان كوچ نشین از خود تمدنی نداشتند و حاكمیت را با زور شمشیر و خشونت و بیرحمی خاص خودشان بدست آورده بودند امپراتوری خود را بر پایه تمدن ایلام بنا كردند و به وسیله آنان تمدن ایلامی در دنیا توسعه یافتַ در آن زمان دعوای تمدن و فرهنگ قومی در ایران وجود نداشت و این عارضه از زمان ساسانیان توسط اردشیر بابکان شروع شد( از بین بردن آثار تركان ماد و اشكانی توسط ساسانیان) و بعدا این کار زشت توسط رژیم پهلوی كه خود را وارث انها معرفی میكرد ادامه یافت( خیلی از آثار باستانی اذربایجان را در این دوره از بین بردند)ַ
تمدن واحد سنتی ایران تا زمان انقلاب مشروطیت تقریبا همان تمدن ایلامی بود كه برای اولین بار با ورود اسلام تغییراتی در ان ایجادشده بود و بار دوم قازان خان سلطان معروف و کاردان ایلخانی با اصلاحات اجتماعی عظیم خود تغیراتی را در سیستم اجتماعی ایران داد و بعد ها هم در زمان مشروطیت و هم با انقلاب سفید تغیراتی در آن شد ولی رویهمرفته ساختار اجتماعی امروزی ایران همان ساختار ایلامی و تمدن ایرانی مساوی است با تمدن ایلامی و تمدنی به اسم تمدن آریایی وجود خارجی نداشته و نظریه پوچ و بی اساسی است كه از طرف استمارگران غربی برای رسیدن به اهداف استمارگرانه شان در اواخر قرن نوزدهم به میان كشیده شد و حالا خود انها خیلی وقت پیش به دغل بازی خود اعتراف كرده و موهومی بودن ان نظریه را تایید نموده و حالا حتی نظریه زبان هندو اروپایی در محافل علمی طرد شده و احتمال خویشاوندی بین زبانهای اروپایی و هندوایرانی را كلا رد میكنندַ
دین ایلامیان بت پرستی بود و عقیده به ارواح مختلف, شامان ها, در بین انان رایج بودַاسم خدای بزرگ ایلام "شوشیناك"بود و هر شهری خدای خود را داشت و مجسمه خدایان در عبادتگاه های شهرها گذاشته شده بود ַ مراسم دینی ایلام شبیه مراسم دینی سومر و بابل بود .
در سیستم اجتماعی ایلام نیز مثل سومریان و دیگر خلق های التصاقی زبان زن از حقوق اجتماعی خیلی بالایی برخوردار بود و در كارهای دولتی و سرپرستی اماكن مذهبی زنان حضور گسترده ای داشتند و ستم جنسی بر علیه زنان از خصوصیات اجتماعی قبایل تات( قبایلی از اواخر قرن ۱۹ به غلط با اسم اریایی خطاب میشوند) بود و آنها زن را یك انسان حساب نمیكردند و او را مثل یک جنس خرید و فروش میكردند( هنوز هم در بین كردها, تاجیكها و بعضی دیگر از قبایل تات دختر را در مقابل پولی به مرد خواستگار میفروشند) با به حاكمیت رسیدن هخامنشیان به تدریج زنان از فعالیت های اجتماعی كنار زده شدند و تمام حقوق اجتماعی خود را از دست دادند. وضع اسفناکی را که هخامنشیان به زنان تحمیل کرده بودند٬ در زمان ساسانیان بدتر شد ولی با آمدن دین مبین اسلام وضعیت زنان كمی بهتر شد٬ اما هیچوقت به زمان قبل از آمدن تات ها بر نگشتַ
مجسمه سنگی"ناپیر اسو" ملكه ایلام از ۱۵۲۰ ق م قدیمیترین مجسمه زن پیدا شده در دنیاست, این مجسمه كه سرش كنده شده ۱٨۰۰كیلو وزن دارد و نمونه هنر و ظریف كاری آنها است ومجسمه های یونانی و رومی كه صدها سال بعد از آن درست كرده شده اند از لحاظ هنری در سطح خیلی پایین تری قرار دارندַلباس های تن این ملكه شبیه لباس های زنان اذری میباشدַ
هر كسی كه با زبان تركی اشنایی دارد با نگاهی به اسامی شاهان ایلام تشابهات آنها را با اسامی تركی امروزی میبیندַمثال:اسامی تعدادی از شاهان ایلام: شیموت-وارتاش shimut-vartash , تن دن- اولی tan dan-uli, اونتاش قال untash-gal, لیلا-ایرتاشlila-ir-tash, هومبان هال تاشhumban-haltashو غیرهַ در آخر اكثر اسامی ایلامی پسوند های"تاش","آش" و"لی" وجود دارد كه در زبان همه اقوام التصاقی زبان ساكن اطراف كوههای زاگرس(قوتتی,لولوبی,هوری,گیلزان,ماننا,ماد,ַַַ) نیز صرف میشد و هنوز هم در بین اكثر اهالی همین سرزمین ها رایج است و برای مثال پسوند " تاش" بصورت "داش" در تركی آذری استفاده میشود:یولداش, قارداش,تیمورتاش و غیره.
ایلامیان نیز همچون سومریان موفق به افریدن یكی از تمدنهای عالی بشری شدند و در طول تمام دوره تقریبا ۳۰۰۰ ساله حكومتشان "دمكراسی ابتدایی و سنتی" خاص اقوام ترك را حفظ كردند كه بعدا مادها, اشكانیان,سلجوقیان و دیگر سلسله های ترك آن روش را ادامه دادند(ایالات و ولایات نوعی استقلال داخلی داشتن و به فرهنگ و دین دیگران احترام میگذاشتند), این خصوصیت از اخلاق طبیعی تركان قدیم به حساب می آید و در نتیجه همین روحیه آزاد ملی ایلامیان توانستند نزدیك به سه هزار سال حكومت كنند و در مقابل اقوام سامی و غیره ایستاده و اغلب غالب ایندַسیتم حكومتی فدرالی اولین بار در تاریخ در ایلام شكل گرفتַ
به مرور زمان تمدن درخشان ایلام هر چه بیشتر اشكارتر میشود و شوینیست های فارس و حامیان اریاپرست شان( استمارگران غربی که تاریخ ایران را به نفع قوم موهوم آریا شدیدا تحریف کرده اند) كه تا دیروز ٬یا وجود آنها را کلا انكار میكردند و یا آنها را وحشی و غیر ایرانی مینامیدند٬ حالا با بیشرمی میخواهند به آنها لباس اریایی ( بخوان لباس وحشیت) بپوشانند , برای مثال "یوسف مجید زاده" در كتاب "تاریخ و تمدن ایلام" مینویسد:منطقی ترین فرضیه این است كه ایلامیان به عنوان پروتولر زبانشان با ورود به دوران ماد به زبان ایرانی مبدل شد.( این پان فارس همان به اصطلاح تاریخ دانی هست که اخیرا در مصاحبه ای با روزنامه همشهری ادعا های دروغین پان فارس ها را در مورد کتابسوزی مسلمین در ایران را پس گرفته و اعتراف کرد که آریایی ها تا قرن ۹ میلادی هیچوقت هیچ نوشتاری از خود نداشتند و اولین بار در اواخر قرن ۹ میلادی با کمک گیری از زبان عربی زبان فارسی قدرت نوشتاری پیدا کرد) ., اینها ٨۰ ساله كه مشغول تحریف تاریخ ایران به نفع قوم موهوم آریا هستند و هنوز هم با سماجت به این كار غیر انسانی و ضدفرهنگی شان ادامه میدهندַ
منبع : وبلاگ علوم اجتماعی