چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اصرار از بوش انکار از همه


اصرار از بوش انکار از همه
هفته گذشته و در روزی که ۹ سرباز امریکایی در عراق کشته شدند، ژنرال دیوید پترائوس فرمانده نیروهای امریکایی حاضر در عراق و رایان کروکر سفیر امریکا در این کشور با ارائه گزارشی به کنگره استراتژی افزایش نیروی بوش را که از اوایل سال جاری میلادی به اجرا درآمده است، موفقیت آمیز و ثمربخش خواندند. به این ترتیب انتظار می رود جرج بوش بتواند با کاهش نسبی فشار افکار عمومی این کشور، به حضور سنگین نظامی در عراق ادامه دهد.
این در حالی است که تحلیلگران ضدجنگ و گروهی از نمایندگان دموکرات کنگره، گزارش پترائوس و کروکر به کنگره را غیرواقعی ارزیابی می کنند و آن را تمهیدی از سوی کاخ سفید برای به دست آوردن زمان بیشتر می خوانند. احتمالاً به همین خاطر بود که در جلسه یی که با اعتراض پی در پی نمایندگان ضدجنگ کنگره فضایی به نسبت متشنج داشت، ژنرال پترائوس تاکید کرد که این گزارش را خودش تهیه کرده است و مفاد آن به تایید هیچ مقامی در «کاخ سفید، پنتاگون یا کنگره» نرسیده است.
پترائوس در مهم ترین فرازهای گزارش خود اعلام کرد که امریکا تا حد زیادی به اهداف نظامی تعیین شده در عراق دست یافته است، نیروهای عراقی اکنون می توانند بسیار بیشتر از گذشته بار حفظ آرامش نسبی در این کشور را بر دوش بکشند و نیروهای القاعده تمرکز و توان خود را تا حد زیادی از دست داده اند. پترائوس همچنین اعلام کرد که به احتمال فراوان امریکا می تواند تا تابستان آینده میزان نیروهای نظامی حاضر در عراق را به سطح پیش از آغاز استراتژی افزایش نیرو بازگرداند و همچنین تا کریسمس آینده لااقل یکی از تیپ های ارتش را (با حدود ۵۷۰۰ سرباز) به خانه بازگرداند.
کروکر نیز در گزارش خود به کنگره امریکا، وضعیت عراق را امیدوارکننده خواند و گفت حضور ۱۷۰ هزار سرباز امریکایی در عراق موجب بهبود وضعیت اجتماعی این کشور شده است. کروکر در عین حال با تاکید بر اینکه اعلام پیروزی کامل در عراق در هیچ برهه یی ممکن نیست و نقاط عطف نظامی و سیاسی این کشور تنها از چشم اندازی تاریخی قابل تبیین خواهند بود، جامعه عراق را جامعه یی زخم خورده خواند و گفت؛ «مسیر فعلی ما بی شک دشوار است، اما دیگر مسیرهای جایگزین بسیار بدتر از مسیر فعلی هستند.»
ارائه گزارش پترائوس و کروکر به کنگره از آن جهت واجد اهمیت است که دولت بوش از زمان آغاز استراتژی افزایش حضور نظامی در عراق، تمامی منتقدان را به زمان ارائه این گزارش حواله می داد و اعلام کرده بود در صورتی که گزارش این دو مقام نشان بدهد استراتژی افزایش نیرو موفقیت آمیز نبوده است، اجرای آن را متوقف می کند، اما اکنون با توجه به لحن مثبت گزارش های این دو مقام بلندپایه امریکا در عراق، بوش قادر خواهد بود همچنان در برابر انتقادهای اکثریت دموکرات کنگره و سنا و نیز دیگر گروه های مستقل مخالف جنگ مقاومت کند.
امریکا در حال حاضر بیش از ۱۷۰ هزار نیروی نظامی در عراق دارد. این رقم پیش از آغاز استراتژی افزایش نیرو در حدود ۱۳۰ هزار نفر بود. این در حالی است که از زمان آغاز حمله نظامی به عراق در سال ۲۰۰۳، نزدیک به ۳۸۰۰ سرباز امریکایی در عراق کشته شده اند و حدود ۲۸ هزار سرباز نیز زخمی شده اند. اکنون ماه ها است که نمایندگان دموکرات که اکثریت کنگره را در اختیار دارند، به دنبال راهی برای پایان جنگ عراق و تعیین یک جدول زمانی برای خروج نیروهای امریکایی از این کشور هستند. این در حالی است که در سیستم سیاسی امریکا، رئیس جمهور فرمانده کل قوا محسوب می شود و سیاستگذاری خارجی این کشور نیز با نظارت مستقیم رئیس جمهور صورت می گیرد.
به این ترتیب تنها ابزار کنگره بودجه یی است که به درخواست دولت برای عملیات نظامی مختلف تصویب می کند، اما نمایندگان ضدجنگ کنگره در استفاده از این ابزار اکراه دارند، چرا که موجب تحت فشار قرار گرفتن نیروهای نظامی درگیر در عراق خواهد شد که این امر نیز به نوبه خود می تواند عملی غیرمیهن پرستانه تلقی شود و به کاهش محبوبیت آنها نزد رای دهندگان بینجامد. تنها امید این گروه از نمایندگان به گزارش پترائوس و کروکر بود که شاید دستاویزی برای افزایش فشار بر بوش در اختیار آنها بگذارد، اما اکنون که این فرصت نیز از دست رفته است، دموکرات ها و دیگر نمایندگان ضدجنگ باید لااقل تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ و ورود رئیس جمهور آینده به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۰۹ منتظر بمانند. این در حالی است که رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا، چند روز پس از ارائه گزارش پترائوس و کروکر به کنگره، اظهار امیدواری کرد که در زمان ورود رئیس جمهور آینده امریکا به کاخ سفید، تعداد سربازان این کشور در عراق به سطح ۱۰۰ هزار سرباز کاهش یافته باشد.
در همین حال اعلام موفقیت استراتژی افزایش نیرو ادامه حضور ۱۷۰ هزار سرباز امریکایی در عراق، موجب برگزاری یک تظاهرات ضدجنگ صدهزارنفری در واشنگتن شد که حاضران در آن خواستار پایان جنگ عراق، بازگشت سربازان امریکایی به خانه و استیضاح بوش از سوی کنگره بوده اند.
گروهی از این تظاهرکنندگان که مسیر کاخ سفید تا ساختمان کنگره را طی می کردند نیز در جریان این تظاهرات با نیروهای پلیس درگیر شدند که این درگیری ها موجب دستگیری نزدیک به دویست تن از تظاهرکنندگان شد.
گزارش پترائوس و کروکر هرچند موجبات ناخشنودی فعالان ضدجنگ و نمایندگان دموکرات را فراهم کرد، اما باعث شد جرج بوش در سخنرانی هفتگی روز شنبه خود پس از مدت ها با لحنی حق به جانب و خوش بینانه درباره اوضاع عراق سخن بگوید و از اینکه استراتژی افزایش نیرو با موفقیت همراه بوده است، اظهار خشنودی کند.
اما در آن سوی میدان، رهبران اکثریت دموکرات کنگره نیز بیکار ننشستند و با غیرقابل قبول خواندن ادامه حضور بیش از ۱۳۰ هزار سرباز امریکایی در عراق تا اواسط سال ۲۰۰۸، با حمله شدید به سیاست های بوش در مورد جنگ عراق وعده دادند که از طریق لوایح قانونی به مقابله با سیاست های بوش خواهند رفت.
هری رید رهبر اکثریت دموکرات کنگره با متهم کردن بوش به ادامه «همان سیاست های غلط پیشین»، با اشاره به مساله بازگشت ۵۷۰۰ سرباز امریکایی تا کریسمس که یکی از مواضع مانور بوش و نزدیکانش پس از ارائه گزارش پترائوس بوده است، گفت بوش نمی تواند یک کاهش جزئی و روتین نظامی را به جای یک تغییر سیاسی مهم جا بزند و مردم را فریب دهد.
نامزدهای ریاست جمهوری حزب دموکرات نیز در این میان ساکت نماندند و بار دیگر از این فرصت برای حمله به بوش و سیاست های او استفاده کردند و از طرح های اجرایی و جایگزین خود سخن گفتند. باراک اوباما، سناتور ایالت ایلینویز که در کنار هیلاری کلینتون از جمله بخت های مسلم راهیابی به کاخ سفید در انتخابات سال ۲۰۰۸ محسوب می شود، خواستار خروج ماهانه یک یا دو تیپ ارتش امریکا از عراق به طور فوری شد. هیلاری کلینتون نیز اینکه بوش تنها با قبول پیشنهاداتی که پترائوس ارائه داده است قصد دارد آنها را به نام خود تمام کند، گفت؛ «این قضیه مثل این می ماند که ما به خاطر اینکه هر روز صبح خورشید طلوع می کند از رئیس جمهور سپاسگزار باشیم.»
هر چند دموکرات ها از جزئیات تدابیر قانونی که برای مقابله با سیاست های بوش اندیشیده اند به صراحت سخنی به میان نیاورده اند، اما بر اساس شنیده ها هری رید، کارل لوین و بعضی نمایندگان ناراضی جمهوری خواه مشغول تهیه لایحه یی هستند که فعالیت های نظامی ارتش امریکا را به فعالیت های ضدتروریسم، آموزش نیروهای عراقی و محافظت از سربازان امریکایی حاضر در عراق محدود می کند و به این ترتیب مقدمات لازم برای شمار خروج زیادی از این نیروها از عراق را فراهم می کنند.
یکی دیگر از لوایحی که نمایندگان ضدجنگ کنگره برای مقابله با سیاست های بوش و کاهش حضور نظامی امریکا در عراق در دست بررسی دارند، لایحه یی است که بر اساس آن سربازان امریکایی باید پیش از اعزام مجدد به عراق، لااقل همان مدت زمانی را که در عراق خدمت کرده اند در پایگاه های خود در امریکا بمانند. با توجه به فشاری که از لحاظ نیروی انسانی در حال حاضر به ارتش امریکا وارد شده است و کمبود نیروی قابل اعزام به عراق، تصویب چنین لایحه یی می تواند به طور خودکار پنتاگون را با کمبود نیروی انسانی قابل اعزام به عراق و بنابراین کاهش تعداد سربازان حاضر در عراق مواجه کند. این لایحه به ویژه از آن جهت شانس زیادی برای تصویب در کنگره دارد که شماری از نمایندگان جمهوری خواه نیز موافقت خود را با آن اعلام کرده اند.
گوردون اسمیت، سناتور ایالت اورگون در کنگره، در مورد این لایحه می گوید؛ «به گمان من تصویب این لایحه شیوه خوبی برای تسریع روند کاهش نیروها در عراق خواهد بود.» با این حال چنین لوایحی حتی در صورت جلب آرای چند سناتور جمهوری خواه برای دستیابی به حدنصاب تصویب لوایح در مجلس سنا، باز هم راه دشواری برای تبدیل شدن به قانون پیش رو دارند، چرا که بر اساس سیستم سیاسی امریکا رئیس جمهور از حق وتوی لوایح کنگره برخوردار است و بوش نیز بارها تهدید کرده است که در صورت تعیین جدول زمان بندی برای خروج نیروها از عراق یا لایحه دیگری که دولت را وادار به کاهش نیروها در عراق کند، از حق وتوی خویش استفاده خواهد کرد. به این ترتیب همچنان بهترین شانس مخالفان بوش و سیاستمداران ضدجنگ برای به کرسی نشاندن آرای خود، انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ و مراجعه به آرای مردم امریکا خواهد بود.
اما علاوه بر سیاستمداران، مخالفت با سیاست های بوش در مورد عراق در میان تحلیلگران و کارشناسان مستقل رسانه ها و مراکز مطالعاتی امریکا نیز در پی ارائه گزارش پترائوس و کروکر به کنگره شدت گرفت. در این میان مخالفت تعدادی از کارشناسان شورای روابط خارجی امریکا که به طور معمول از وزن و تاثیرگذاری بیشتری در سیاست های خارجی امریکا برخوردارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. نظریات کارشناسان شورای روابط خارجی امریکا که یک مرکز مطالعاتی غیرحزبی است، در طول تاریخ سیاسی امریکا به طور معمول یکی از معیارهای تصمیم گیری روسای جمهور و سیاستمداران این کشور در مورد مسائل خارجی بوده است. اما واگرایی میان نظرات کارشناسان این مرکز با سیاست های رسمی دولت امریکا، طی دوره زمامداری بوش به طرز بی سابقه یی افزایش پیدا کرده است.
پیتر باینارت یکی از کارشناسان این مرکز مطالعاتی، در پی ارائه گزارش پترائوس و کروکر به کنگره، در یادداشتی انتقادی می نویسد؛ «شکی نیست که دیوید پترائوس یک نظامی باهوش و نیز مردی قابل احترام است. اما تصمیم گیری در مورد اینکه امریکا تا چه زمانی به حضور نظامی خود در عراق ادامه دهد، به هیچ وجه به او مربوط نمی شود. این تصمیم، تصمیمی اساساً سیاسی است که نیاز به سنجش هزینه های ادامه اشغال عراق- هزینه های اقتصادی، نظامی، دیپلماتیک و انسانی- در مقابل هزینه های بالقوه خروج نیروهای امریکایی از این کشور دارد. بنابراین فردی که این تصمیم را می گیرد، باید گستره وسیعی از مسائل سیاست خارجی را مد نظر داشته باشد.
برای مثال، اینکه امریکا به خاطر دلمشغولی تصمیم سازانش در مورد عراق و خاورمیانه، در آسیا متحمل چه خساراتی شده است؟ خروج نظامی از عراق چه تاثیری در روابط امریکا با متحدان منطقه یی اش چون ترکیه، عربستان سعودی و اردن دارد؟ جرج بوش برای این حقوق می گیرد که درباره چنین مسائلی صاحب نظر باشد؛ اما دیوید پترائوس خیر. ولی از آن جایی که اکثر مردم امریکا در مورد موضوع عراق دیگر به پرزیدنت بوش اطمینان و اعتماد ندارند، او و مشاورانش زمینه یی چیده اند که به نظر برسد رئیس جمهور از نظر پترائوس در مورد عراق پیروی می کند، در حالی که قانوناً باید عکس این قضیه صادق باشد.»
باینارت در ادامه با اشاره به اینکه در سال ۲۰۰۲ و هنگامی که مقامات پنتاگون نگرانی خود را در مورد عواقب احتمالی حمله به عراق ابراز داشتند، با این پاسخ هواداران بوش روبه رو شدند که تصمیم گیری در مورد اعلان جنگ نه یک تصمیم نظامی بلکه تصمیمی سیاسی است و تنها رئیس جمهور از اعتبار و صلاحیت لازم برای اتخاذ یا عدم اتخاذ چنین تصمیمی برخوردار است، از سیاست یک بام و دو هوا در دولت بوش انتقاد می کند.
چارلز کاپچان دیگر کارشناس شورای روابط خارجی امریکا نیز در یادداشتی تحت عنوان «دولت بوش تنها به فکر خرید زمان است»، می نویسد؛ «به رغم کاهش خشونت ها در عراق و همکاری شماری از قبایل سنی در جنگ علیه القاعده در استان انبار، این ادعا که استراتژی افزایش نیرو در حال دستیابی به اهداف مبسوط و تعیین شده اش است، به کلی فاقد اعتبار است. مساله اساسی در مورد عراق این نیست که آیا امریکا و متحدانش به پیروزی های نظامی و تاکتیکی دست یافته اند یا خیر، چرا که بی شک چنین پیروزی هایی حاصل شده است. مساله حیاتی این است که آیا استراتژی افزایش نیرو توانسته است امنیت لازم در بغداد و دیگر نقاط عراق را برای ثبات سیاسی، آشتی قومی و کارایی نهادهای دولتی فراهم سازد یا خیر. پاسخ این سوال بی شک منفی است. هنوز خبری از دولت آشتی ملی در عراق نیست و دورنمای تشکیل چنین دولتی هم وجود ندارد.
شکاف قومی روز به روز در حال افزایش است و ما شاهد نوعی تجزیه نرم در عراق هستیم. حتی اگر شماری از محلات بغداد امروز امن تر از گذشته باشند، باز هم شهر همچنان دستخوش خشونت و ناآرامی است. به بیان ساده تر، استراتژی افزایش نیرو نتوانسته است به اهداف اصلی خود دست پیدا کند.» کاپچان در ادامه با اشاره به اینکه دولت بوش وعده خروج تدریجی نیروها از اواسط سال آینده را داده است، می گوید اگر استراتژی افزایش نیرو به راستی به موفقیت های مورد ادعای دولت دست یافته است، بوش باید برای ادامه این استراتژی برنامه ریزی می کرد، نه برای خاتمه دادن به آن. کاپچان در پایان یادداشت خود این رویکرد دولت بوش را تنها ترفندی برای ساکت کردن منتقدان و ادامه روند فعلی می داند تا این دولت بتواند زمان بیشتری - آن هم در امریکا و نه در عراق- برای خود بخرد تا چالش چگونگی خروج نیروها از باتلاق عراق در حال فروپاشی را به دوش رئیس جمهور آینده بیندازد.
ولی نصر نیز در یادداشتی با اشاره به اینکه حتی اگر حرف های دولت بوش در مورد موفقیت استراتژی افزایش نیرو درست باشد، باز هم خبری از آرامش در عراق نخواهد بود، از مسلح کردن قبایل سنی استان انبار توسط ارتش امریکا برای جنگ با القاعده انتقاد می کند و می گوید هر چند این تاکتیک می تواند در کوتاه مدت امریکا را در جهت دستیابی به اهداف امنیتی و نظامی اش یاری کند، اما در بلندمدت و به لحاظ سیاسی مسلماً نتایج خوبی نخواهد داشت و به افزایش تنش میان شیعه و سنی و در نتیجه ناآرامی بیشتر عراق خواهد انجامید و حتی احتمال یک درگیری منطقه یی را افزایش خواهد داد.
فرید زکریا دیگر کارشناس برجسته سیاست خارجی و مسائل خاورمیانه نیز با استدلالی مشابه استدلال ولی نصر طی یادداشتی در هفته نامه نیوزویک می نویسد؛ «هدف از استراتژی افزایش نیرو این بود که امنیت عراق افزایش یابد تا مقدمات آشتی سیاسی در عراق فراهم شود.
اما مهم ترین سندی که برای موفقیت استراتژی افزایش نیرو غدر سخنان کروکر و پترائوسف ارائه شده است، نشان از عملکرد معکوس این روند دارد.» زکریا سپس با اشاره به اینکه امریکا از زمان آغاز حضور خود در عراق با نیروهای سنی همچون یک دشمن برخورد کرده است، مسلح سازی قبایل سنی در استان انبار را بدون ایجاد یک روند سیاسی که موجب آشتی گروه های درگیر در این مناطق شود را عملی خطرناک توصیف می کند و می نویسد؛ «بالاخره زمانی می رسد که نیروهای امریکایی مجبور به ترک عراق می شوند. تنها چیزی که موجب تحکیم ثبات و امنیت در نقاطی مانند استان انبار می شود که اکنون تحت کنترل درآمده است، بده بستان سیاسی میان گروه های مختلف است که علاقه این گروه ها به ثبات و امنیت را تضمین می کند. بدون ایجاد این روند سیاسی و تقسیم قدرت، هر آنچه نیروهای امریکایی ساخته اند با خروج شان- حال چه شش ماه دیگر باشد، چه شش سال دیگر- فرو می ریزد.»
اما در میان تمام این انتقادها، سرمقاله ۱۴ سپتامبر نیویورک تایمز در نوع خود به شدیداللحن ترین وجه ممکن بوش را مورد حمله قرار می دهد و می نویسد؛ «پس از یک هفته ارائه گزارش به کنگره از سوی فرماندهان نظامی امریکا، برگزاری ساعت ها کنفرانس خبری و مصاحبه، ارائه انواع و اقسام آمارهای دستکاری شده و اعلام پرطمطراق این موضوع از سوی کاخ سفید که رئیس جمهور مشغول مشورت با ژنرال های خود برای اتخاذ یک استراتژی مناسب برای شرایط متفاوت امروز است، مشخص شد که آقای بوش هیچ استراتژی برای پایان دادن به جنگ فاجعه بارش و کاهش ابعاد ناآرامی و هرج و مرجی که در عراق به وجود آورده است، ندارد.»
سرمقاله نویس نیویورک تایمز در ادامه با اشاره به سخنرانی پنجشنبه شب بوش که قرار بود جمع بندی او از گزارش پترائوس و کروکر به کنگره و «مشورت با ژنرال هایش» باشد، می نویسد؛ «سخنرانی شب گذشته را می شد هر زمان دیگری طی چهار سال گذشته هم ایراد کرد و به واقع هم رئیس جمهور قبلاً نیم دوجین مرتبه همین سخنرانی را کرده بود... ادعاهای شب گذشته بوش در مورد اینکه جنگ چقدر خوب پیش می رود تنها در صورتی قابل باور است که آمار و ارقام ارائه شده از سوی پنتاگون را باور کنیم که چنان آشکارا جعلی و ساختگی هستند که یادآور زمانی هستند که قرار بود مردم را برای آغاز این جنگ فریب دهند... اگر آقای بوش به راستی یک استراتژی تازه داشت، شب گذشته درباره این صحبت می کرد که قصد دارد چگونه همسایگان عراق را برای دستیابی به راه حلی برای مشکلات این کشور دخیل کند.
ژانویه گذشته هنگامی که بوش خبر از استراتژی افزایش نیرو می داد، قول داد که «از تمام توانایی های دیپلماتیک امریکا برای دستیابی به حمایت تمامی کشورهای خاورمیانه از عراق استفاده کند. جهان هنوز منتظر است که آقای بوش به وعده اش عمل کند.»
نیما ملک محمدی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید