شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


«گیسوان بلند پادشاهان فرانک»


«گیسوان بلند پادشاهان فرانک»
● [نگاهی به نمایشگاه نقاشی پرستو احدی وامیرحسین‌ابن‌ الدین در گالری طراحان آزاد]
گاهی در برخورد با یك اثر هنری راهكارهای بصری معاصر زیاد به كارت نمی‌آیند به این معنی كه ما در نخستین مرزهای روحمان با چیزی بر می‌خوریم كه بسیار درونی‌تر از تأكیدات بصری آشنا و نُرم‌های تجسمی در جریان است.
در این‌گونه كارها روح اثر در لایه‌ای جدای از مدیوم مخاطب را فرا می‌گیرد. احساسی كه آثار پرستو احدی به دست می‌دهد چیزی در این مایه است. در پرتره‌های وی هرچند ردپای پرتره‌های استانلی اسپنسر را نمی‌توان نادیده گرفت اما غباری از ابهام آن را به خط مشیی شخصی بدل كرده است، این غبار هرچند در بعضی آثار كلیتی سانتی مانتال به خود گرفته است اما اكثرشان را واجد نوعی انرژی كلاسیك و از سویی درون مایه‌ای نوستالژیك می‌كند و از طرفی این درون مایه با عناوین كلاسیك نوعی آگاهی عمل را متبادر می‌كند.
مرد جوان در اثر «جدایی» اندوه سرگوزنی كه از خانه‌ای باروكی به جا مانده است را در خود دارد یا نزدیك‌تر انگار روح آزادی خواهی است كه كم‌كم با تجمل فاسد شده اما در ضمن از رویه تجمل بی‌خبر است و از این‌رو علائم مشخصه‌اش را از طبیعت اقتباس كرده است. مثل گیسوان بلند پادشاهان فرانك.(۱) یا در اثری دیگر با عنوان «مریم Ta۲» پرتره‌ای كه انگار آینده بیمار خود را می‌داند؛ «زن مهربان بخت برگشته، افتاده مانند جنایتكاران در سیاه‌چال، به انتظار شكنجه‌ای تحمل ناپذیر».(۲)
بدیهی است كه مشخصاً نمی‌توان گفت چه چیزی آثار را این چنین تأثیرگذار می‌كند، اما نگاه‌هایشان به مانند یك طبیعت بی‌جان شاردنی هم رمانتیك است و هم قدرتی كلاسیك را در خود دارد. در نگاهی دیگر نوعی بی‌قاعدگی دیونوزوسی در پس هر پرتره نهفته است و شاید همین است كه ابهام این پرتره‌ها را مضاعف می‌كند.
هرچند این ابهام در سطح بوم بی‌گمان چیزی جدای از میزان و مقیاس‌های تكنیكی و كم‌وزیاد رنگ و روغن است اما از سویی با اغراق‌هایی كه در اجزای هر پرتره مشاهده می‌شود رابطه‌ای بلامنازع دارد، اما پیش از همه آن‌چه آثار وی را ویژه‌ می‌كند این‌كه؛ وی درگیر برخوردی كلاسیك با سطح بوم شده است و در این درگیری رفتار ذهنی خود هنرمند با سوژه را عین به عین تجسم بخشیده است بیرون از هرگونه توصیه و شعار بصری.
مخاطب در برخورد با اثر مجبور است با اعوجاج پرتره كنار بیاید به عبارتی درست‌تر در رویارویی با اثر ناخودآگاه این ابهام اثر است كه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. و این ابهام چیزی بیرون از این صورت‌ها نیست. اما به كارهای امیرحسین‌ابن الدین كه می‌رسیم قوت تكنیكی در زیر اشاراتی اجتماعی مخدوش می‌شود. نمونه‌هایی چون دو دختر شبیه به هم را در عكس‌هایی از این دست بارها دیده‌ایم. در این‌جا بی‌گمان تشخص مدیای نقاشی با پیام‌هایی از این دست به زیر سؤال می‌رود. آگاهی به این جریان نكته‌ای كلیدی است؛ این‌كه هنرمند در هر ژانری قابلیت رسانه خود را در انتخاب سوژه بشناسد به عبارتی اثر ارائه شده نباید قابلیت عبور از یك مدیا به مدیایی كارآمدتر را داشته باشد.
تكنیك ابن‌الدین اگرچه خبر از یك پیگیری جدی و در خور تحسین را دارد اما اغراق‌هایش كه ردپاهای جنی ساویل یا فروید را آشكارا در خود دارد دست آخر در ایستگاه كاریكاتور به ثمر نشسته‌اند، در آثار ابن‌الدین گاهی نیز راحتی «دوما» را می‌بینیم اما بدون توجه به پشتوانه‌های مفهومی نهفته در عناوین و خط‌مشی او. برخوردهایی از این دست چه در نقاشی و بیش از آن در عكاسی و دیگر هنرها، در این سال‌ها بسیار دیده شده است. متأسفانه مجلات هنری، اینترنت و كتاب‌ها برای نقاشان ما بیشتر نقش آلبوم را بازی می‌كنند تا منابعی برای پی‌گیری درون مایه‌های نهفته در هر سلیقه بصری دنیای هنر معاصر.
غرض این‌كه استفاده صرفاً فرمالیستی می‌تواند به شكل یك آسیب جای خود را در فضای نقاشی درهم و برهم ما به راحتی پیدا كند. البته مفهوم این نیست كه با چنین مثال‌هایی كلیت نمایشگاه در خور توجهی چون مورد اخیر را زیر سوال برم اما شاید نوعی هشدار برای پیشگیری از نظیر چنین دام‌هایی لازم است. به هرحال باید منتظر بود و دید این دو نقاش و جوانانی پیگیر از این دست كه قدم اول را به هر ترتیب قرص برداشته‌اند به كدام ورطه می‌روند و تا چه میزان آگاهی عمل خود را تثبیت می‌كنند.
پی‌نوشت:
۱- رك. مونتسكیو، روح‌القوانین، ترجمه علی‌اكبر مهتدی، انتشارات امیركبیر چاپ هشتم ۱۳۶۲ ص ۴۷۸
۲- نقل قولی از نمایشنامه فاوست. گوته. ترجمه م به آذین- چاپ دوم ۱۳۷۹
نویسنده : وحید شریفیان
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس


همچنین مشاهده کنید