نگاهی به پدیده شوم دختران خیابانی

دخترانی را می بینم که در پسا پرده شبی تاریک و سرد در جستجوی آرامشی هستند که یا خواسته یا ناخواسته از آنها دریغ کردند. در حالی که سرما و گرسنگی با هم متحد شدند و می خواهند آنها را از پای درآورند آنها بی هیچ مقصودی به راه خود ادامه می دهند و گرگان تنهایی برایشان زوزه بی کسی و بی سرانجامی سرداده اند و به مانند کفتارهایی که به دنبال صیدی بی دفاع هستند به انتظارشان نشسته اند.
تنها چیزی که به کرار مشاهده می کنند شیاطینی است که با وسوسه پول و غذا و جایی برای خواب می خواهند پاکی و نجابتشان را به یغما ببرند و از آنها کالا یی برای اجاره یا خرید و فروش بسازند و یا آنها را به دام اعتیاد کشانیده آنها را به مانند برده ای تحت فرمان تبدیل کنند که بی هیچ اختیاری آنها را در نیل به مقاصد شومشان یاری می کنند. حال خطاب من به ۳ گروه است. ابتدا کسانی که با چپاول سرمایه های این مردم مظلوم و یا با تصمیمات غلط فقر و تنگدستی را عوامل مرگ تدریجی این مردم کردند و به همین هم بسنده نمی کنند و با وضع مقرراتی نا کارآمد حوزه محدودیت ها را تنگ تر کرده به دنبال نتیجه معکوس آن هستند. آخر مگر نمی دانید که «ان الا نسان حریص علی مامنع انسان حریص است بر هرچیزی که منعش کنند» شما این را می دانید پس چرا بدین گونه مردم را تحریک می کنید؟ اگر به آنها آزادی نمی دهید لا اقل بیش از این آنها را در تنگنا قرار ندهید. گروه دوم که تاکیدا خطاب من به آنهاست، پدران و مادرانند که هم می توانند با تربیتی درست و بدور از تحمیل ها و تهدید ها اساتید و علما و افرادی موفق تربیت کنند و هم می توانند با رفتارهای متحجرانه و تحمیل آداب خود به فرزندانشان علی الخصوص دخترانشان آنها را همچو کالا یی برای خرید و فروش تسلیم دستان به خون آلوده شیاطین جامعه قرار دهند. حال ای پدرها و مادرها امیرالمومنین فرمودند«آداب خود را برفرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنها برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده اند» و الله مسلمانی به عمل به تعالیم دین است نه به پینه روی پیشانی. وای بر آن پدر و مادری که وقتی دخترش به هر دلیلی فریب می خورد و دامنش لکه دار می شود با اقدام نابخردانه خود دخترش را از دامان امن خود می رهاند و یا زمینه آن را فراهم می کندکه اگر این او را به دست خود از بین می برد بهتر از سرنوشتی است که در رها کردن دخترش بر سر او خواهد آمد. و اما گروه سوم شیاطینی که برای خواهش های نفسانی خود افراد را قربانی می کنند. نوامیس مردم را بی عفت کرده آلوده به اعتیادشان می کنند آنها را ابزاری برای پخش مواد مخدر می کنند و یا به مانند کالا یی آنها را می فروشند و یا اجاره می دهند و بعد از مدتی آنها را به قتل رسانیده در اطراف شهر مدفون می کنند. آخر ای غیرتمندان و شرافتمندان ایران زمین بدانید امیرالمومنین فرمودند: «وای بر مردم شهری که در آن خلخال پای زن یهودی را از پایش در آورند» پس وای های پیاپی بر ما که ناموسمان را می فروشند و به بردگی می گیرند و به آنها تجاوز می کنند و یا ابزار عیش و نوش شیوخ عرب می کنند. آیا زمان آن نرسیده که به جای تحمیل آداب خود به فرزندانمان از تشویق استفاده کنیم؟ آیا غیرت و شرافت ایرانی را فراموش کرده ایم که در جامعه خود درندگان ناموس می پرورانیم؟ ای مردم ایران زمین بیایید به یاری خدا و با تدبیری درست کاری کنیم که دیگر دختران و زنان ایران تن فروشی نکنند ابزاری برای سوداگران مرگ نشوند مظلومانه و بی گناه در اوج بی کسی و تنهایی به دستان خود آلوده این درندگان ملعون پرپر نشوند و به سیل مفقود الجسدها اضافه نشوند. باشد که خداوند ما را در رسیدن به این مهم یاری فرماید.

نویسنده : سید علی رضا دادگر حسینی
واحد فرهنگی شاخه دانشجویی

منبع : روزنامه مردم سالاری