جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


دامنه های الوند،جایی برای درک فرهنگ عشیره ای


دامنه های الوند،جایی برای درک فرهنگ عشیره ای
عشایر ایران که یکی از قدیمی ترین بافت های اجتماعی به شمار می روند در کنار جامعه شهری و روستایی، جامعه سومی را به وجود آورده اند که در قرون و اعصار مختلف در اثر عوامل گوناگون و گرایش به سوی زندگی شهری و صنعتی شدن، جایگاه خود را از دست داده اند.
براساس آخرین آمار، بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر عشایر در کل کشور وجود دارد که از این تعداد حدود ۹ تا ۱۴ هزار نفر در قالب ۲ هزار و ۳۵۰ خانوار در استان همدان زندگی می کنند و به عبارتی ۶ درصد از جمعیت استان همدان را به خود اختصاص داده اند که ۸۵ درصد این عشایر کوچ رو و بقیه نیمه کوچ هستند.
عشایر استان همدان از ۴ ایل ترکاشوند، جمهور، حسن وند وشاهسوند و ۲۴ طایفه تشکیل شده اند که ییلاقشان در همدان است و در ۷۲ نقطه استان پراکنده می شوند.
آنان فصل قشلاق را در مناطقی چون دهلران در استان ایلام، شمال لرستان، خوزستان و شرق کرمانشاه و استان مرکزی می گذرانند و به زبان کردی، لری و ترکی سخن می گویند.
در این گزارش که دکتر زیبا حاج حیدری تهیه کرده با یکی از این ایل ها یعنی ایل جمهور که بیشتر فصل ییلاق خود را در حوالی شهرستان اسدآباد سپری می کند، آشنا می شویم؛ ایل جمهور یکی از ایل های عشایر استان کرمانشاه است که دوره ییلاقی خود را در دامنه کوه های الوند شهرستان اسد آباد سپری می کند.
این ایل از عشایر برون کوچ بوده به طوری که محدوده ییلاق و قشلاق آن در ۲ استان قرار گرفته و این دسته از عشایر بیشتر دوره ییلاق و قشلاق را زیر چادر یا سرپناه موقت می گذرانند.
مسیر کوچ عشایر از منطقه ییلاقی به قشلاقی و یا بالعکس« ایل راه» نامیده می شود که عشایر این ایل از ایل راه« دربند استخوان» که یکی از ایل راه های معروف استان کرمانشاه است استفاده می کنند. این ایل راه مناطق ییلاقی عشایر شهرستان های اسدآباد، کرمانشاه و اسلام آباد غرب را به مناطق قشلاقی شهرستان های قصرشیرین و گیلانغرب متصل می کند.
● مسیر کوچ عشایر ایل جمهور
کوه های الوند شهرستان اسدآباد، کنگاور، صحنه، بیستون، کرمانشاه، دوراهی اسلام آباد، گوار، قلاجه، ایوان، ایلام، صالح آباد و شهرستان مهران (محسن آباد) و بالعکس مسیر کوچ عشایر ایل جمهور را تشکیل می دهند.
در روزهای پایانی فصل ییلاق عشایر در استان همدان به اتفاق تنی چند از همکاران با هدف ارائه یکسری خدمات بهداشتی و آموزشی در جمع صمیمی و سرشار از مهر و محبت تعدادی از خانواده های ایل جمهور که در مناطق مختلفی از شهرستان اسدآباد دوره ییلاق خود را سپری می کنند، حاضر شدیم.
وارد محدوده ایل که شدیم تک تک افراد به اصرار مرا به چادرهایشان دعوت می کردند. چیدمان، نظم و ترتیب، نوع وسایل و امکانات زندگی مردم ایل بسیار جالب بود. داخل چادرهایشان را با ساده ترین وسایل اما با نهایت نظم وترتیب تزئین کرده بودند که چشم هر بیننده ای را به خود جلب و نشاط، شادابی و صمیمیت را در میان آنان حکم فرما می کرد.
ابتدا در جمع عشایر منطقه مزرعه بید، حضور یافتیم و از زبان بزرگ طایفه یعنی «شهره بانو جمهور» که در حدود ۱۱۰ سال سن داشت مواردی را در ارتباط با شیوه زندگی و کسب وکار ایل جمهور شنیدیم. او می گفت: به طور کلی پرورش دام با زندگی کوچ نشینی عجین شده و عشایر در بهره برداری های دامی، بیشتر دام های کوچک (گوسفند و بز) نگهداری می کنند و این به آن علت است که نگهداری و جابجایی دام کوچک نسبت به دام بزرگ (گاو و گاومیش) آسان تر و کم هزینه تر است.
شهره بانو، درباره تولیدات دامی ایل نیز اظهارداشت: تولیدات دامی شامل فرآورده های لبنی، گوشت و پشم است. فرآورده های لبنی از قبیل روغن حیوانی، کشک، ماست، دوغ و پنیر و فرآورده های پشمی شامل پشم، کرک و مو است. درباره تولیدات گوشت نیز معمولاً دام ها را به صورت زنده به فروش می رسانند. میزان تولید گوشت دام های کوچک عشایر تقریباً برابر ارزش دام های حذفی آنهاست.
وی افزود: معمولاً فروش دام، موقع برگشت از ییلاق به قشلاق است بدین ترتیب که در نتیجه برخورداری ییلاق از مراتع غنی و خوب در مقایسه با قشلاق و منابع آب کافی و شرایط اقلیمی و زیستی مناسب که امکان فربه و چاق شدن دام ها را فراهم می کند از یک طرف و نبود علوفه و ضرورت صرف هزینه برای تهیه علوفه مورد نیاز برای دام ها و لاغر شدن آنها در قشلاق از طرف دیگر، منجر به فروش دام ها بویژه دام های نر می شود.
عشایر ایل جمهور همچون سایرکوچ نشینان برای استفاده بهتر از نیروی انسانی خود با فروش مواد لبنی به نوعی حرکت تعاونی سنتی اقدام می کنند؛ این عمل به خانواده عشایر امکان می دهد که بتوانند برای مدتی به صورت تعاونی به تولیدفرآورده های لبنی اقدام کنند و همه فعالیت شیر دوشی و تبدیل شیر به سایر مواد لبنی از سوی زنان عشایر انجام می شود. هلدرسفلی، منطقه ای در حاشیه شهرستان اسدآباد است. برفراز تپه ای تعدادی چادر عشایری برپا شده و ده ها نفر از مردمان غیور و بی ریای عشایری در آن اسکان گزیده اند.
در این جا محیطی آرام و به دور از هرگونه سر و صدا و آلودگی های صوتی در میان دشتی عظیم سکونتگاه عشایر شده است.
در جمع صمیمانه و بی آلایش زنان این گروه پای صحبت ها و درددل هایشان می نشینم و اینجاست که به شخصیت بزرگوار و صبورشان پی می برم.
زنانی که بدون داشتن کمترین چشمداشت و توقعی در زمانی که هنوز آفتاب بر صفحه زمین گسترده نشده، بیدارند و لحظه به لحظه زندگیشان در طول روز را به انجام کارهای مختلف از جمله خانه داری و وظایف مادری، پخت و پز و دامپروری و... مشغولند و در زمان فراغت از کارهای روزمره خود به تهیه صنایع دستی می پردازند.
آهو تنها زن عشایر هلدرسفلی بود که خود نان می پخت. او دلیل این کار را چنین می گوید: این روزها پخت نان در بین عشایر ما همچون گذشته مرسوم نیست و چون وسایل رفت و آمد وجود دارد همه از شهر نان تهیه می کنند اما من نان های شهر را دوست ندارم و ترجیح می دهم خودم نان بپزم.
به کنار تنورش که آن را از قبل گرم کرده بود، می رود و مشغول پخت نان می شود. از آنجایی که همدلی و همیاری از خصیصه های پسندیده اخلاقی مردمان عشایر است، زنان چادرهای همجوار او همگی برای کمک به سویش می آیند تا شاید باری از خستگی های او کم کنند.
مینا دختر ۱۸ ساله ای است که حتی لحظه ای لبخند از چهره اش دور نمی شد از چنان شادابی و طراوتی برخوردار بود که بی اختیار مرا به سوی خود کشاند تا لحظاتی را به گفت وگو با او سپری کنم.
مینا می گوید: متأسفانه به دلیل وجود برخی مشکلات و نداشتن اسکان ثابت در یک منطقه اکثر دختران این ایل از نعمت سواد محرومند اما من هنوز هم امیدوارم شرایطی برایم مهیا شود تا بتوانم سواد را بیاموزم.
از او پرسیدم که آیا با وجود چنین مشکلات و کمبودهایی که در زندگی روزمره خود دارند از زندگیش راضی است او نه تنها ناراضی نبود بلکه بسیار شاکر و سپاسگزار خدایش بود و گفت: مگر زندگی من چه کمبودی دارد که ناراضی باشم ! همین که از سلامتی و تندرستی برخوردارم و سایه پدر و مادر برسرم است و افتخار کمک و همیاری به آنان را دارم برایم بس است. اگر خواندن و نوشتن را هم بیاموزم که دیگر لطف خدا شامل حالم شده است و هیچ آرزویی ندارم.
این دختر جوان ادامه داد: من از رفاه و امکانات تفریحی و وسایل زندگی مردم شهر خبر دارم؛ اما حاضر نیستم زندگی در ایل را با یک ساعت زندگی در شهر عوض کنم و برای همین است که همیشه به زندگی امیدوارم و خداوند را هم به پاس نعمت های فراوانی که به من و خانواده و آشنایانم عطا فرموده، شکرگزارم. شاید همین دلیل برای شادابیم کافی باشد.
پروانه هم که از زنان باسواد ایل است و سواد را با شرکت در کلاس های نهضت سوادآموزی فراگرفته ، در ارتباط با صنایع دستی ایل می گوید: در فصل زمستان که حجم کارمان کمتر است به تهیه کارها و صنایع دستی مشغولیم. مهم ترین صنایع دستی ما هم عبارتند از: ریسندگی پشم و مو، بافت سیاه چادر یا دوار که از موی بز بافته می شود، بافت قالی و قالیچه، بافت گلیم، پلاس و جاجیم، بافت جوال، خورجین، توبره و طناب . علاوه بر اینها اکثراً لباس های زمستانی وگرم خود مانند دستکش، کلاه و جوراب را نیز خودمان تهیه می کنیم.
● نقش زن در جامعه عشایری
زنان در جامعه عشایری به خصوص در بین طبقات بالا در مسائل سیاسی و اجتماعی نقش مهمی دارند. زنان ایل، مادرانی با عاطفه کامل هستند. فداکاری، ایثار و شکیبایی از خصایص بارز آنان به شمار می آید.
فرهنگ سازی در همه جوامع برعهده خانواده است. پایه فرهنگی کودکان درخانواده ریخته می شود و سپس در جامعه تکامل می یابد اما مادران در ساخت ذهنیت فرهنگی کودکان نقش اساسی دارند.
تدبیر و کاردانی زنان ایل به عنوان مادر در بسیاری از مواقع از نزاع های خونین بین ۲ طایفه جلوگیری کرده است. زن در جامعه عشایری مربی و معلم فرزندش است زیرا پدر کمتر در خانه است. آغوش مادر و تعلیم او مدرسه کودکان است.
فرهنگ جنبه های گوناگونی از زندگی شامل زبان، دین، تکنولوژی و ابزار، آداب و رسوم غذاخوردن، شرکت در مجالس، ازدواج، لباس پوشیدن، سواری و تیراندازی، شکار، بافندگی، پخت و پز و... را در بر می گیرد.
با این تعریف در می یابیم که خانواده چه وظیفه سنگینی درقبال افراد جامعه دارد زیرا اغلب اجزای فرهنگ با آموزش های والدین بخصوص مادران در ذهن کودک نقش می بندد. گرچه با گسترش وسایل ارتباط جمعی تأثیرپذیری افراد خانواده از جوامع دیگر رو به فزونی است ولی در بین جامعه عشایری بخصوص عشایر همدان هنوز خانواده مهم ترین مرکز فراگیری و انتقال فرهنگ و سنت ها از نسلی به نسل دیگر است.
اگر چه امروزه زندگی عشایری نیز دستخوش تغییرات و دگرگونی های خاص شده است و مردان عشایر به دلیل محدود شدن کار چوپانی، کارگری، فعالیت در مدیریت طایفه و تیره، کشیک شبانه، شکار و داد و ستد و استفاده از موتو سیکلت و خودرو برای رفت و آمد نسبت به گذشته فعالیت کمتری دارند اما فعالیت زنان برای رفع نیازهای اقتصادی افزایش یافته است .
ایلاتی ها و عشایر ما فرهنگ پذیر هستند. شاید اگر به صورت آماری به افراد تحصیلکرده عشایری نگاه کنیم، تعداد انسان های موفق در میان آنها بیشتر از شهرهایی باشد که همه کودکانشان امکانات آموزش داشته اند پس نباید این استعدادها نادیده گرفته شوند.
با توجه به مطالب مذکور آموزش و ارتقای آگاهی و دانش عشایر همدان به منظور افزایش سطح تولیدات و نیز کیفیت محصولاتشان در استان و سپس در منطقه و کشور ضروری به نظر می رسد و برنامه های آموزشی و ترویجی در این زمینه ها به رشد اقتصادی خانوارهای عشایر کمک شایانی خواهد کرد.
از آنجا که زنان به عنوان سکانداران ایل ها محسوب می شوند و تأثیر بسزایی در تعلیم و تربیت فرزندان و سایرفعالیت ها دارند، در سال های اخیر آموزش زنان عشایری در همدان تحت یک برنامه خاص و مجزا در رأس فعالیت های ترویجی برخی از اداره ها و نهادهای دولتی همچون سازمان جهادکشاورزی، نهضت سوادآموزی، اداره های دامپزشکی و مراکز بهداشت و درمان در استان قرار گرفته است و بودجه خاصی نیز به آن اختصاص داده می شود.
بررسی آمارها حاکی از آن است که خوشبختانه این قبیل آموزش ها نقش بسزایی در رونق اقتصاد خانوارهای عشایری همدان، کاهش مرگ و میر دام های آنها، کاهش میزان بروز بیماری های دامی و مشترک بین انسان و دام و افزایش سطح سواد و آگاهی آنان در سایر موارد را داشته است.
ساعت هایی را که در کنار عشایر همدان بودم، دوستان بسیاری یافتم. پروانه، مینا، آهو، سیما، زهرا، قمر، شهره بانو، زینت و... در شمار زنان عشایری هستند که همگی می توانند الگوی منحصر به فردی برای کسانی باشند که به راستی به دنبال فهم درستی از نظام منسجم خانواده و نقش زن در جامعه هستند.
منبع : روزنامه ایران