چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

حیاتِ الگویی امام حسین (ع)


حیاتِ الگویی امام حسین (ع)
وقتی خداوند، برای هدایت بشر، «راهنما» فرستاد و برای تعیین راه و پیمودن مسیر، «حجّت» قرار داد، همه ابعاد را در نظر داشت.
الگوهای مكتبی، الگوی همه جانبه امت برای راهیابی به كمال و خودسازی و بندگی‏اند. حسین بن علی علیه‏السلام نیز یكی از این اسوه‏های كامل و الگوهای همه جانبه است و آنچه از حضرتش باید آموخت، نه تنها درس حماسه و جهاد و ظلم ستیزی، كه درس عبودیت و سخاوت و جوانمردی و ارزش گرایی و تهجّد و انس با قرآن و تكریم انسان است.
اینك، نگاهی به بخشی از ابعاد الگویی سالار شهیدان داریم، تا روشن گردد كه شخصیت وی به بُعد شورآفرین و حماسی عاشورا و انگیزه آفرینی جهاد در كربلا خلاصه نمی‏شود. امروز، اگر آن باده جانبخش در ساغر دلمان نیست، می‏توان و باید از چشمه فیض دیگری شور و حال گرفت و «سیره حسینی» را چراغ راه قرار داد.در عصر بازسازی ایمانی و فرهنگی، توجه به ابعاد الگویی امام حسین علیه‏السلام ضروری است. آن حضرت، تنها در كربلا اسوه ما نیست؛ الگو بودنش تنها در زمینه حماسه و خون و شهادت هم نیست؛ حتّی در كربلا هم، فقط كربلای حماسه و جهاد نبود و اوج صحنه‏های آن روز جاویدان هم، تنها شهادت امام و یارانش نبود.
۱) نماز، اوج بندگی
سالار ما، حسین بن علی علیهماالسلام ، شب عاشورا برای انس با خدا و تهجّد و تلاوت قرآن و نماز، از دشمن مهلت گرفت. در گرماگرم نبرد عاشورا نیز، هنگام ظهر به نماز ایستاد تا به ما بیاموزد كه جان بر سردین و خداجویی نهاده است. سعید بن عبداللّه حنفی، در آن لحظه، در برابر امام همچون سپر حفاظتی می‏ایستد، تا حسین بن علی علیهماالسلام ، آخرین نمازش را بخواند و با ۱۳ تیر كه بر پیكرش می‏نشیند، به شهادت می‏رسد.۱
ابوثمامه صائدی نیز ـ كه خودش شهید نماز است ـ در روز عاشورا، فرا رسیدن هنگام نماز را یادآور می‏شود. امام حسین علیه‏السلام دعایش می‏كند كه خدا از نمازگزارانِ ذاكر قرارش دهد.۲
این كه در زیارت‏های حسین بن علی علیه‏السلام ، او را اقامه كننده نماز خطاب می‏كنیم «اشهد انّك قد اَقَمْتَ الصلّوهٔ...»۳ جلوه دیگری از اهمیت نماز را در زندگی و شهادت آن پیشوای معنویت و عبودیت نشان می‏دهد.
۲) رضا، اوج ایمان
كمال بندگی در «رضا» به رضای الهی و فرمان اوست. حسین بن علی علیه‏السلام در حركت به سوی كربلا، اظهار امیدواری كرد كه آنچه را خداوند برایش اراده كرده باشد، «خیر» باشد، چه با فتح، چه با شهادت «ارجو ان یكونَ خیراً ما اراد اللّه بنا، قُتِلْنا ام ظفرنا»۴. در قتلگاه نیز جملات زیبای «الهی رضیً برضاءك و تسلیماً لامرك» كه بر زبان او جاری شد، نشانه خلوص در بندگی و رضا به قضای خدا و رنگ خدایی داشتن جهاد و شهادت اوست.
یكی درد و یكی درمان پسندد یكی وصل و یكی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
و جانان سیدالشهداء، خدا بود كه عشق الهی در سراسر وجود حضرت، سریان و جریان داشت و «مقام رضا» مرتبه برتر ایمان او به شمار می‏رفت. خود آن حضرت بارها می‏فرمود:
«رضا اللّهِ رضانا اهل البیت۵؛ رضایت ما خاندان، تابع رضای الهی است.»
۳) صبر و مقاومت
سیدالشهداء الگوی صبر و شكیبایی در برابر مصیبت‏ها، مشكلات زندگی، زخم شمشیر، داغ عزیزان و شهادت فرزندان است.
امام حسین علیه‏السلام در آغاز حركت خویش به سوی كربلا، بر صبر تكیه كرد و یارانی را لایق همراهی خویش می‏دانست كه بر تیزی شمشیر و ضربت نیزه‏ها مقاوم باشند. «فمن كان منكم یصبر علی حدّ السیف و طعن الاسنّهٔ فَلیَقُم مَعنا»۶
در روز عاشورا نیز در خطبه‏ای كه با این جملات آغاز می‏شود «صبراً بنی‏الكرام...»۷ یاران خویش را بر رنج جهاد و زخم شمشیر به صبوری فرا خواند، تا از تنگنای دنیا به وسعت آخرت و از دشواری‏های دنیا به نعمت و راحت بهشت برسند و مرگ را همچون «پل عبور» بدانند.
هنگام خروج از مكه نیز در ضمن خطابه‏ای فرمود: «نصبر علی بلائه و یُوَفّینا اُجورَ الصّابرین»۸
و صبر بر بلا را مقدمه رسیدن به «اجر صابران» دانست كه خداوند عطا خواهد كرد.
روز عاشورا، فرزندش علی اكبر را هم با جمله «یا بُنیَّ اصبر قلیلاً» دعوت به صبوری كرد و خواهر خویش را در آن روز سرخ، به «صبر» توصیه كرد.
صبر و مقاومتی كه ملت ما از حسین بن علی علیهماالسلام و حضرت زینب علیهاالسلام آموختند، آنان را در سال‏های دفاع مقدس و جبهه‏های نبرد و صحنه‏های انقلاب، رویین تن ساخت و به آزادگان عزیز در سال‏های سخت اسارت، قدرت تحمّل بخشید.
۴) كرامت و بزرگواری
آقایی و بزرگواری امام حسین علیه‏السلام زبانزد بود. سال‏هایی كه در مدینه می‏زیست و در دوران پدر بزرگوارش، آنچه از دست كریمش می‏جوشید، سخاوت و جود نسبت به سائلان و نیازمندان بود.
به روایت حضرت سجاد علیه‏السلام ، امام حسین علیه‏السلام بار غذا و آذوقه به دوش می‏كشید و به خانه یتیمان و فقیران و بیوه زنان نیازمند می‏برد. از این رو، بر شانه‏های آن حضرت جای آن مانده بود.۹
پس، رسیدگی به محرومان و سركشی به مستضعفان را هم باید از حسین علیه‏السلام آموخت. وی روزی بر عدّه‏ای بینوا گذشت كه سفره‏ای گسترده و روی زمین نشسته، نان خشك می‏خوردند. پسر پیامبر را به آن طعام دعوت كردند. حضرت از اسب فرود آمد و نزد آنان نشست و از غذایشان خورد، سپس آنان را به خانه خود دعوت كرد و از آنان پذیرایی نمود.
شیوه كریمانه وی، شهرت آفاق بود. وقتی سائلی به درخانه امام آمد و در زد، اشعاری با این مضمون می‏خواند كه:
هركس امروز به تو امیدوار باشد، ناكام و نومید نمی‏گردد و هركس حلقه در خانه تو را بكوبد، دست خالی بر نمی‏گردد. تو، سرچشمه جود و سخاوتی و پدرت، كشنده فاسقانِ تبهكار بود. «لم یَخَبِ الآن مَن رجاك...»۱۰
مگر نه این است كه نوع دوستی، گرایش به مساكین، تواضع و مردمی زیستن و عاطفه انسانی داشتن را هم باید از الگویی چون حسین بن علی علیه‏السلام آموخت؟ رفع نیاز دوستان و همفكران و همسنگران، در رفتار آن حضرت جلوه‏گر است و در این میدان هم باید از او پیروی و به او تأسّی كرد.
۵) كار فرهنگی و آموزشی
در نقل‏های تاریخی آمده است كه وقتی معلّم یكی از فرزندانش به او سوره حمد را آموخت، هزار دینار جایزه به معلّم داد و به او خلعت و لباس بخشید و دهانش را پر از گوهر ساخت. وقتی بعضی سبب این همه بخشش را پرسیدند، فرمود: این‏ها كجا برابر چیزی است كه او به فرزندم داده است؟ (یعنی آموزش قرآن و سوره حمد)
آن حضرت در ارزش‏گذاری به تعلیم و تربیت و تشویق معلّم و مربّی فرزندان خویش و ارج نهادن به جایگاه تعلیم و تربیت نیز، الگوی ماست و باید از او بیاموزیم كه به بُعد فرهنگی و تربیتی كودكان‏مان بها بدهیم و در این زمینه، وقت و پول هزینه كنیم.
۶) روحیه عرفانی
یك بُعدی بودن، نقصانی برای انسان است. پیشوایان دینی ما در همه ابعاد، صاحب كمال بوده‏اند و در شیعیان خود نیز این را می‏پسندیدند.
خوف از خدا، چشمانِ اشكبار، حالتِ نجوا و نیایش، زبانِ ستایشگر خدا، زندگیِ سراسر شكر نسبت به نعم الهی، نمازهای با حال و ركعات بسیار در شبانه روز، بارها سفر پیاده به حجّ خانه خدا رفتن، حضور مكرّر بر سر مزار مادر بزرگش حضرت خدیجه علیهاالسلام و گریستن و دعا كردن برای او، نیایش ژرف و عاشقانه‏اش در پای «جبل الرحمه» و دعای وی در روز عرفه ـ كه از زیباترین و غنی‏ترین متون نیایشی عارفانه است ـ همه و همه، خبر از روح بلند عرفانی آن حضرت دارد.
پس، از این بُعد حیات وی و توجّه به خدا و نیایش‏های شبانه و دعاهای متضرّعانه سیدالشهداء نیز باید الگو گرفت و بخشی از فرصت‏های روز و شب را به خلوت با خدا پرداخت. اگر در زندگی یك دوستدار و پیرو، این جنبه مشهود نباشد، در تأسّی به آن اسوه معنویت و نیایش، كوتاهی كرده است.
۷) عشق به خدا
از برجسته‏ترین جنبه‏های شخصیت سیدالشهداء، محبت پروردگار و دلدادگی او به خداوند و امر و رضای اوست.
این كه نسبت به حادثه عاشورا و آمادگی برای شهادت‏طلبی و پذیرش تبعات و پیامدهای آن و راضی شدن به یتیمی فرزندان و اسارت اهل‏بیت، از زبان حضرتش چنین نقل شده است:
تركتُ الخلقَ طُرّاً فی هَواكا وَ اَیْتَمْتُ العِیالَ لِكَیْ اَراكا
نشانه خدا دوستی و عشق به معبود و فنا در «حبّ الهی» است.
این كه نقل شده است: هرچه امام حسین علیه‏السلام به لحظه شهادت نزدیك‏تر می‏شد، چهره‏اش برافروخته‏تر و شكفته‏تر می‏گشت؛ تعبیر دیگری از عشق الهی اوست كه تبدیل هجران به وصال را می‏دید و به وجد می‏آمد.
عمّان سامانی در مثنوی بلند «گنجینهٔ الاسرار» خویش، به رفتار و حالات حسین بن علی علیهماالسلام از دید عرفانی و عشق نگریسته و امام را سرمست از شراب شوق و عشق الهی می‏بیند كه پیاپی جام محبت و بلای بیشتری می‏خواهد، و او را موجی برخاسته از دریا می‏داند كه محو حقیقت خداست و می‏خواهد باز به همان دریا بپیوندد و در این راه، از هرچه جز «او»ست، دست می‏شوید و «خود» را قربانی می‏كند. وی در این ترسیم عاشقانه، سراسر عاشورا و صحنه‏های رزم فرزندان و یاران را جلوه‏ای از آن «جذبه الهی» و عشقِ برتر می‏شناسد و شهادت هركدام از یاران را همچون «هدیه» به درگاه دوست توصیف می‏كند، تا رضای محبوب تأمین شود و به بزم قرب، بار یابد.
چنین روحیه‏ای و عشقی، بی‏شك در حسین دوستان صادق نیز یافت می‏شود، چرا كه الگویشان چنین حسینی است كه در دل، جز محبّت الهی را راه نداده است.
۸) ذكر خدا
گوهر یاد خداوند، موهبتی عرشی است كه در هر دل كه جای گیرد و بر هرزبان كه جاری شود، آن دل و زبان را نفیس می‏سازد، چه ذكر قلبی باشد، چه ذكر زبانی.
حسین بن علی علیهماالسلام بنده ذاكر خدا بود، پیوسته حمد و ثنای الهی برزبانش و سپاس نعمت‏ها در قلبش. و در راحت و رنج و سرّاء وضرّاء، یاد خدا آرام بخش جانش بود و بر او تكیه داشت و هیچ صحنه تلخ و غمباری نبود، جز آن كه داروی «یاد خدا» آرامَش می‏كرد.
تنها در صبح عاشورا نبود كه با گفتنِ «اللّهم انت ثِقَتی فی كلِّ كَربٍ»، به یاد خدا بودن را ابراز می‏كرد و تنها در حملات حماسی روز عاشورایش نبود كه با تكرار جمله «لاحول ولا قوّهٔ الاّ باللّه»۱۱؛ ارتباط قلبی خود را با معبود، بر زبان می‏آورد، بلكه همواره گویای «اللّه اكبر» بود و ذكر «الحمدللّه علی كلّ حالٍ» و یاد خدا ورد زبانش بود و «استرجاع» را ـ كه یكی از شاخص‏های ذكر حقیقی، بخصوص در هنگام مصائب و ناگواری‏هاست ـ در مواقع مختلف از جمله در راه مكه به كربلا، بر لب داشت.
از دید امام حسین علیه‏السلام شقاوت سپاه كوفه كه برای آن جنایت عظیم حضور پیدا كرده بودند، نتیجه غفلت از یاد خدا بود و چون می‏دید آنان به هیچ روی، از كینه و عناد خویش دست بر نمی‏دارند و بر كشتن او مصمّم‏اند، به آنان می‏فرمود:
«لَقَد استَحْوَذَ علیكم الشیطانُ فَاَنساكم ذكر اللّه العظیم»۱۲؛ شیطان بر شما چیره گشته و یاد خدای بزرگ را از شما (دل) برده است.
وقتی چراغ یاد خدا در شبستان دل انسان روشن باشد، هرگز شیطان رخنه‏گاهی برای ورود به خلوتگاه دل نمی‏یابد و این خانه كه باید جای خدا باشد، مأوای دیو و دد نمی‏گردد.
پیروان حسین علیه‏السلام را سزاست كه مشعل فروزانِ «ذكراللّه» را در اقتدا به سالارشان در دل برافروزند، تا نه دچار یأس و تردید شوند، نه ملعبه ابلیس و هوای نفس.
اینها و بسیاری دیگر از این گونه ویژگی‏های روحی و رفتاری است كه از حسین بن علی علیهماالسلام برای پیروانش در همه اعصار و نسل‏ها «الگویی همه جانبه» ساخته است و منشوری پدید آورده كه از هر طرف به آن بنگریم، جلوه‏ای خاص و بُعدی مقدّس و الگویی شایسته تبعیّت به چشم می‏خورد.
▪ خلاصه سخن آن كه:
هم از معنویت و توجه به خدا و نیایش‏های شبانه امام حسین علیه‏السلام باید درس آموخت، هم از توجه به علم و ادب و دانش و تربیت فرزندان، هم حُسن خُلق و كرامت رفتاری و مستضعف‏گرایی، هم از ایثار و سخاوت و بذل و بخشش وی، و هم از رأفت و مهربانی و عواطف والای انسانی نسبت به همنوعان.
حسین بن علی علیهماالسلام مقتدای همه و همیشه و همه جاست؛ چه در جنگ و چه در صلح، چه در میدان جهاد و چه در عرصه اعتقاد، چه در صداقت و پاكی، چه در شجاعت و بی‏باكی، چه در روحیّه شهادت‏طلبی، چه در عبادت‏ها و راز و نیازهای نیمه شبی.
جویندگان راه معنی و طالبان عزت و آزادگی، باید در «آینه اوصاف حسینی» به تماشای این جلوه‏های ناب و ماندگار بنشینند و اگر اهل سیر و سلوك اند و شیفته «عرفان اهل بیتی»، و اگر به افقی دور دست‏تر از مادّیات و بلندتر از روزمرّگی‏ها می‏نگرند، باز هم باید به «مرآت حسینی» چشم بدوزند و به این «آینه حُسْن» بنگرند.
برای الگوگیری از «اسوه‏های حسنه»، باید به جهات اسوه بودن آنان توجه داشت؛ حسین بن علی علیهماالسلام یكی از این اسوه هاست؛ خود نیز فرموده است: «لكم فیّ اسوهٔ».
مرور به چند نمونه از جهات الگویی سیدالشهداء، برای آن بود كه درس‏آموزی از این سرمشق خدایی آسان‏تر باشد و عملی‏تر.
آینه سلوك حسینی، پیوسته در منظرمان باد.
نویسنده: جواد محدثی
پی‏نوشت‏ها:
۱ ـ مقتل الحسین، مقرّم، ص ۳۰۴.
۲ ـ سفینهٔ‏البحار، ج ۱، ص ۱۳۶.
۳ ـ زیارت وارث (مفاتیح الجنان).
۴ ـ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۹۷.
۵ ـ موسوعهٔ كلمات الامام الحسین(ع)، ص ۳۲۸.
۶ ـ ینابیع المودّهٔ، ص ۴۰۶.
۷ ـ نفس المهموم، ص ۱۳۵.
۸ ـ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۷.
۹ ـ حیاهٔ الامام الحسین(ع)، ج ۱، ص ۱۲۸.
۱۰ ـ همان، ص ۱۳۱
۱۱ ـ موسوعهٔ كلمات الامام الحسین(ع)، ص ۴۱۴.
۱۲ ـ همان، ص ۴۸۵.
منبع: ماهنامه كوثر
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید