پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


چرا درویش‌خان ماندگار شد؟


چرا درویش‌خان ماندگار شد؟
۸۶ سال پیش در چنین روزی دو تن از بزرگ‌ترین نوازندگان این سرزمین یعنی استاد علی اکبرخان شهنازی و درویش‌خان در گراندهتل تهران کنسرت دادند. البته شکی نیست که داستان کنسرت ۱۳۰۱ با داستان کنسرت‌های امروز بسیار متفاوت بود.
غلامحسین درویش معروف به درویش‌خان در سال ۱۲۵۱ در طالقان متولد شد. پدرش سه‌تار می‌زد و طبیعی بود که فرزند به واسطه این آشنایی علاقه‌مند بار آمد. این شد که حاجی بشیر (پدر غلامحسین) او را به مدرسه موزیک دارالفنون برد. غلامحسین نوازندگی سازهای بادی و طبل را در حد ابتدایی یاد گرفت، اما از آنجا که درویش‌خان به تار و سه‌تار علاقه داشت به محضر میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله راه یافت و به تدریج از سرآمدان تار نوازی در ایران شد.
اما چرا درویش‌خان درمیان انبوه بی‌شماری از نوازندگان تار از جایگاهی کاملا متفاوت برخوردار است. درویش‌خان نوازنده‌ای است که کاملا از ذهنی خلاق برخوردار است و کمتر به نوازندگی صرف یا آهنگسازی به مفهوم عصر خودش پرداخته است. افزودن یک فرم جدید به بدنه یک موسیقی گسترده و قدرتمند کاری است که از عهده هر کسی برنمی‌آید.
آنچه که در طول سالیان سال یا شاید برای همیشه در تاریخ موسیقی درویش‌خان را از سایرین متمایز می‌کند. ابداع فرم پیش درآمد و از آن مهم‌تر قبولاندن این فرم به موزیسین‌هایی بوده است که دارای تفکری کاملا سنتی بوده‌اند. افزون بر این نباید فراموش کرد که درویش در سال‌هایی دست به خلق فرم پیش درآمد زد که موسیقی به تازگی از محفل‌های خصوصی سر برآورده و دارای جنبه عمومی شده بود. در واقع و شاید بدون آگاهی اورتور یا مقدمه یک اثر موسیقایی که سال‌ها قبل در موسیقی کلاسیک غرب رواج پیدا کرده بود، وارد موسیقی ما شد.
در این فرم، گروه موسیقی متناسب با دستگاهی که برای اجرای برنامه در نظر گرفته است، قطعه‌ای ملودیک و ریتمیک اجرا می‌کند که کلام ندارد و در واقع دریچه ورود حسی مخاطب به رپرتواری است که در آن برنامه خواهد شنید. به راحتی می‌توان دریافت که چنین هنرمندی باید تسلط کافی روی وصول موسیقایی خود داشته باشد و افزون بر آن ظرفیت این موسیقی و مخاطب‌هایش را بشناسد.
از دیگر ابداعات درویش‌خان اضافه کردن سیم دیگری به سیم‌های تار بود که تا آن موقع تار به شکل پنج سیمی نواخته می‌شد. افزایش یک سیم و اخوان به ساز تار موجب شد تا گستره صوتی این ساز گسترده‌تر شود. تا آن موقع تار همانند تار قفقازی به روی سینه می‌نواختند اما درویش‌خان تار را مثل امروزی‌ها به روی پا گذاشت و این تغییر جایگاه در شکل ساختمان ظاهری تار و همچنین طریقه نوازندگی و تکنیک‌هایی که در تار مورد استفاده قرار می‌گرفت تاثیر فراوانی گذاشت.
از درویش‌خان حدود ۳۰ اثر به جا مانده که همگی حاکی از ذوق و استعداد و نبوغ او در موسیقی ایرانی است. تمام این قطعات با دقت و ظرافت ساخته شده‌اند که هیچ کدام از جمله‌های آن اضافه نیست و دارای تنوع و براساس ضرورت‌های موسیقایی به وجود آمده است.
نگاهی گذرا به دامنه این تغییرات نشان می‌دهد که درویش‌خان از تمامی زوایای پنهان و مورد غفلت واقع شده موسیقی ایرانی تسلط داشته و در شرایطی کاملا استثنایی آنها را به تماشای مردم گذاشته است. اما آنچه درویش را ماندگار می‌کند نه ابداعات او بلکه اتکای او به ردیف موسیقی ایرانی و بیرون کشیدن این امکانات از دل همین دستگاه‌های موسیقی ایرانی است.
درویش‌خان از سجایای اخلاقی زیادی برخوردار بود. بی‌دلیل نیست که«روح‌الله خالقی» درباره خصوصیات «درویش» و استادش«میرزا عـبدالله» می‌نویسد: «درویش خان» از شخصیت‌های ممتاز بود و فـقـط با دوستانش معـاشرت داشت و به مجالس رجال کـمتـر پا می‌گـذاشت و چـون با فضیلت و خوش خلق و درویش مسلک بود هـر جا قـدم می‌نهـاد بر دیده منت جای داشت.
در جایی دیگـر خصوصیات اخلاقی«درویش» را اینگونه بـیان می‌کـند: او طبعی لطیف و حساس و ذوقی سرشار داشت.هـنرمـندی مـتـجـدد و بی‌تـکـلیف، بـسـیار متواضع و فروتن، بی‌آزار و بردبار، انسان دوست و زیر دست‌نواز، خوش معـاشرت و رفـیق دوست بود.
از هـیچ‌کس بدگـویی نمی‌کرد، یعـنی عـارف به تـمام معـنی که فـقـط نـیکی می‌دید و هـمه را خوب می‌پـنداشت. هـمچـنـین نسبت به استادان خود حق شناس و سپاسگـزار بود و با شاگـردانش با کمال ملاطفـت و مهـربانی رفـتار می‌نمود و آنهـا را مانـند برادر و فرزند خود دوست داشت.
«خالقـی»چـنان شـیـفـته اخلاق نیکوی «درویش» بود که به استاد خود «عـلینـقی وزیری» به دلیل عـدم تـوجه به آثار جـدید «درویش» انـتـقاد کرده است و می‌نویسد: جای آن بود که «وزیری» ابـتکـار و حـسن سلیقه او را می‌ستود، اما با اینکه «وزیری» کمال عـلاقـه را به «درویش‌خان» داشت و برای او احـترام زیادی قائـل بود، لااقل پـیش درآمدهای او را از صفت بازاری استـثـنـاء نکرد و «درویش» هـم هـیچ به روی خود نـیاورد. اما هـمه کـس که اخلاقـش مانـند «یا پـیر جان» ملکوتی نـبود. «یا پـیر جان» تـکـیه کـلام «درویش» بود او به هـمه از روی صفا «یا پـیر جان» می‌گـفت. بعـدها هـمین سه کلمه یکی از القاب درویش‌خان شد.
اما گـاهـی به شوخی او را «یا پـیر جان ژاپـنی» صدا می‌زدند و دلیل این خطاب هـم سـبـیل‌های آویخـته و چـشـم‌هـای بادامی«درویش» بود که چـون مادرش تـرکـمن بود، شباهـت زیادی به ترکـمـن‌هـا و شاید ژاپـنی‌ها پـیدا کرده بود.
نوازندگـی «درویش» آیتی از لطف و زیـبایی بود و نوای لطیف سرانگـشت گـهـربار او رونق محافل هـنری آن روزگـار، مضرابی قـوی و در عـین حال شفاف داشت.زیرهایش پی در پی شمرده و پـخـته بود و پـنجه‌اش روی ساز نرم و لطیف حرکت می‌کرد. قـدرت او در نوازندگی چـنان بود که شنوندگـان سازش از تعـجب، غالباً ساکت و خاموش می‌شدند.
استحکام و زیـبایی آثـارش، نشان از نبوغ سرشار و پـشـتوانه صحیح موسیقی کلاسیک در ذهـن او داشت.«درویش» در نواخـتن تار و سه تار به یک اندازه استاد بود.
درویش‌خان یک شب در آذرماه سال ۱۳۰۵ سرپل امیریه وقتی از منزل یکی از دوستانش با درشکه‌ای به خانه می‌رفت، با یک اتومبیل تصادف کرد و بر اثر ضربه مغزی جان سپرد. جالب این است که بدانید او اولین قربانی تصادف با اتومبیل در ایران است.
منبع : روزنامه تهران امروز