چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ولایت و مهدویت


ولایت و مهدویت
در جوامع روایی شیعه خوانده ایم كه در آخر الزمان، مهدی موعود(عج) در وضعیتی ظهور می كند كه جهان را ظلم و جور فراگرفته است و او آن را از عدل و انصاف، سرشار خواهد كرد.
بوده اند و هستند كسانی كه به استناد چنین سخنی، تاسیس حكومت در عصر غیبت را نامشروع و حرام دانسته اند؛ چرا كه تاسیس حكومت به انگیزه اقامه عدل را دست اندازی در كار معصومان(ع) قلمداد كرده اند. آیا واقعاً منظور این گروه، آن است كه چنان به گناه و فساد، مجال بروز بدهیم تا جامعه از زشتی لبریز شود و زمینه برای ظهور منجی عادل فراهم شود؟ بعید است آنان چنین صریح به «فساد فی الارض» رضایت داده باشند كه در این صورت بطلان حرفشان نیازی به نوشتن و گفتن ندارد. این گروه هر چقدر هم قشری باشند، این قدر می فهمند كه چنان حرفی با وظیفه انسانی هر مسلمان، شرعاً و عقلاً مخالف است. آنها هم - با وجود ذهن بسته و منجمدی كه در تفسیر برخی از اصول شریعت (آنجا كه با عقل در می آمیزد) دارند - به این نكته باور دارند كه انسانی كه در انتظار ظهور مصلح به سر می برد، خود باید صالح باشد و گرنه نقض غرض می شود.
این طور به نظر می رسد كه این تفسیر آنان در باب مهدویت، به نوع خاصی از تلقی آنان در باب امامت شیعی باز می گردد. آنان معتقدند امامان معصوم(ع) مفسران راستین وحی اند - كه چنین هم هست - و پس از آنان هدایت امت اسلامی بر عهده فقیهان جامع الشرایطی است كه با برخورداری از علم و عدالت، جا پای پیشوایان دین می گذارند. مستند اینان هم البته بیشتر «نقل» است و اگر هم گاهی استدلال منطقی می آورند، مقدمات آن، نقلی است. اما سؤال اصلی اینجاست كه این فقیهان تا كجا بسط ید دارند و حوزه اقتدار و نفوذشان تا كجاست؟ در پاسخ به همین سؤال است كه پرسش از تاسیس حكومت در زمان غیبت مطرح می شود. گروهی - یعنی همین گروه فوق الذكر - می گویند حوزه اقتدار عالمان دین، فقط آخرت و قبر و قیامت مردم است و گرنه حكومت ربطی به آنان ندارد و كار قیصر را باید به قیصر سپرد و فقیه اگر ولایتی هم دارد، در همین حد و حدود است، پس تاسیس حكومت به قصد اقامه عدل و رفع ظلم- چون مستلزم حضوری فراتر از شعائر ظاهری دین است- ربطی به فقیه ندارد.
اما گروه دیگر می گویند لبریزشدن زمین از قسط و عدل، به این معنا نیست كه هیچ بنی بشری در دوران ظهور وجود مقدس حضرت مهدی(عج) دست به گناه و ستم نمی آلاید. در آن زمان هم افراد فاسد و تباهگر هستند، اما چون زمام امور جامعه اسلامی به دست حاكم الهی عادل است، از آن گناه و ستم چشم پوشی نمی شود، باطل فرو كوفته می شود و حق به حق دار می رسد. بنابراین خوی حیوانی انسان در هر حال خود را نشان می دهد. پس چون پلیدی در هر حال هست، نباید دست روی دست گذاشت و منتظر ماند؛ چرا كه تفسیر ظاهر شریعت (یعنی همان قبر و قیامت) به تنهایی از آن گناه و فساد نمی كاهد و در برخی موارد هم باید دست به شمشیر برد برای احقاق حق و ابطال باطل. این دست به شمشیر بردن هم - كه «بخشی» از وظیفه الهی صاحب الزمان(عج) است- ابزار و قاعده و قانون می خواهد كه ورای ظاهر شریعت است و باید آن را در یكی از مدل های مطرح حكومت داری جست وجو كرد.
عقاید گروه نخست گرچه می تواند - به دلیل تفكیك میان برخی عناصر عقلی از ذات دین به كمك دین بیاید و اعتباری فی نفسه و قائم به ذات به آن ببخشد، اما همچنین در معرض این خطر است كه در دام نوعی از دگماتیسم، واپس گرایی و اخباری گری مذموم بیفتد.
سید باقر میر عبداللهی
منبع : همشهری


همچنین مشاهده کنید