شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نوشدارو پس از مرگ سهراب


نوشدارو پس از مرگ سهراب
اخیرا خشونت‌ها در افغانستان رشدی قابل توجه داشته و رکوردی بی‌نظیر از خود بجا گذاشته است. شدت ناآرامی‌ها در این کشور تا حدی بود که ظرف یکی، دو ماه گذشته رکوردی اعجاب‌برانگیز را ثبت کرد و در مدت یک هفته مردم این کشور ۴۰۰ حمله مختلف را تجربه کردند؛ چیزی که شاید برای نخستین‌بار در نقطه‌ای از جهان رخ داده است. بی‌شک ملتهب بودن فضای سیاسی و امنیتی افغانستان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری که با حضور ۴۰ کاندیدا و در مرداد ماه برگزار خواهد شد، سبب شده که ایالات متحده نیز نگران اوضاع این کشور باشد. سران کاخ سفید به خوبی دریافته‌اند که اوضاع این کشور پس از اشغال آن توسط ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ هیچگاه عادی نشده و همواره متشنج است. در حال حاضر نیز وضعیت افغانستان بشدت اسفناک است تا جایی که طالبان عملا بر ۷۰ درصد خاک این کشور حکمرانی می‌کنند و آن را در اختیار دارند. ایالات متحده بی‌شک در شرایط کنونی به این مسأله نیز فکر می‌کند که عدم وجود امنیت در افغانستان می‌تواند ضربه جبران‌ناپذیری را به کاخ سفید وارد کند. ناامنی‌های موجود در آستانه انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند از اقبال مردم به کاندیدای مورد نظر ایالات متحده بکاهد و در نهایت به شکست حامد کرزای در انتخابات منجر شود. در صورت شکست کرزای و پیروزی دکتر عبدالله عبدالله، کاندیدای مجاهدین، شریط برای ایالات متحده در افغانستان وخیم خواهد شد. این در حالی است که اوباما نیز پس از به قدرت رسیدن در ایالات متحده تمرکز خود را بر افغانستان قرار داده و رسما این کشور را به عنوان محور سیاست خارجی کاخ‌سفید معرفی کرده است. با این حال افغانستان پس از اوباما نیز تفاوت چندانی با افغانستان پیش از اوباما نداشته و کماکان موج ناآرامی‌ها در این کشور روند رو به رشدی دارد. ناآرامی‌های پاکستان نیز مزید بر علت شده و وضعیت افغانستان را بغرنج‌تر کرده است به نحوی که مرز مشترک این دو کشور در حال حاضر حیاط خلوت تروریست‌های منتسب به طالبان و القاعده محسوب می‌شود. حتی تقویت طالبان پاکستان، تقویت طالبان افغانستان را نیز به دنبال داشته است. در حال حاضر شواهد و قرائن موجود حاکی از این است که طالبان برنامه‌های خطرناکی را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تدوین کرده‌اند و می‌خواهند ناآرامی‌ها را در این کشور بیش از هر زمان دیگری گسترش دهند بویژه که نگاه ایالات متحده به پاکستان از تمرکز این کشور بر افغانستان کاسته و بستر را برای توسعه تحرکات طالبان فراهم می‌آورد. به هر حال تمام‌ آمارهای ثبت شده درباره خشونت‌های اخیر در افغانستان،‌ شکست ایالات متحده را در این کشور به وضوح نشان می‌دهد؛ شکستی که احتمالا به پای دولت باراک اوباما گذاشته خواهد شد، هرچند دولت وی آغازگر جنگ افغانستان نبوده و ماجراجویی‌های بوش پسر پای ایالات متحده را به افغانستان باز کرده است. از این رو اوباما که به هیچ وجه مایل نیست این شکست به پای او نوشته شود، تحرکاتی را برای خروج از باتلاق افغانستان آغاز کرده و تلاش دارد با عزل و نصب‌های جدید وضعیت این کشور بحران‌زده را بهبود ببخشد. از این رو ژنرال مک کرنان را از فرماندهی نیروهای نظامی ایالات متحده در افغانستان عزل کرده و ژنرال مک کریستال را جایگزین وی کرد. این جا به جایی در شرایطی صورت گرفت که تئوریسین‌های ایالات متحده معتقد بودند ژنرال مک کرنان در مدت حضور خود در افغانستان هیچگونه دستاورد خاصی نداشته و عملا از رویارویی با شبه‌نظامیان طالبان عاجز بوده است. از این رو ژنرال مک کریستال را که سابقه درخشانی در مقابله با شبه نظامیان دارد، جایگزین وی کردند. ژنرال مک کریستال سابقا در عراق فعالیت داشته و در این کشور دستاوردهای چشمگیری را کسب کرده است و در عین حال سابقه کار در افغانستان را نیز در کارنامه خود دارد. مک کریستال در عراق فرمانده نیروهایی بود که توانستند ابومصعب الزرقاوی، فرمانده نیروهای القاعده در عراق را به هلاکت برسانند. بی‌شک ابومصعب الزرقاوی، رهبر اردنی القاعده خطرناک‌ترین تروریست تاریخ عراق بود که عملیات‌ بسیاری را در این کشور با موفقیت به انجام رسانده بود. از این رو بسیاری بر این باورند که ژنرال مک کریستال نحوه بازی گروه‌های شبه نظامی را بلد بوده و با تاکتیک‌های نظامی آنان آشنایی کامل دارد. افزون بر این تخصص وی در چگونگی استفاده از سلاح‌های شیمیایی است. مک کریستال این تخصص را دارد که از سلاح‌های شیمیایی به نحوی استفاده کند که کمتر جان غیرنظامیان را به خطر اندازد و این مسأله نشان می‌دهد که ایالات متحده تصمیم گرفته است از سلاح‌های شیمیایی علیه شبه‌نظامیان افغان استفاده کند؛ اقدامی که چندی پیش نیز انجام و به کشتار فاجعه‌آمیز غیرنظامیان افغان منجر شد. البته گفته می‌شود ژنرال دیوید پترائوس، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه نیز در این عزل و نصب نقش مهمی را ایفا کرده است. پترائوس که خود زمانی تحت امر ژنرال مک کرنان خدمت می‌کرده است، اختلاف‌نظرهای عمیقی با مافوق خود داشته که این اختلاف نظرها کماکان نیز وجود داشته و در نهایت به عزل ژنرال مک کرنان منجر شده است بویژه که پترائوس نفوذ منحصر به فرد و غیرقابل انکاری در پنتاگون دارد.
با این حال برخی از تحلیلگران معتقدند جایگزینی ژنرال مک کریستال به جای ژنرال مک کرنان به نوعی نوشدارو بعد از مرگ سهراب تلقی می‌شود چرا که بعید است مک کریستال نیز بتواند در کشوری که دو سوم آن را نیروهای شبه‌نظامی در اختیار دارند، اقدام موثری انجام دهد. در حال حاضر ایالات متحده استراتژی چند شاخه‌ای را برای بهبود اوضاع افغانستان تدوین کرده است. علاوه بر عزل و نصب‌های جدیدی در بدنه نظامی ایالات متحده در افغانستان، افزایش نیروهای نظامی در این کشور دیگر تاکتیک کاخ‌سفید برای مقابله با بحران فزاینده افغانستان محسوب می‌شود. بر اساس طرح اوباما، آمریکا ۲۰هزار نیروی جدید به افغانستان اعزام می‌کند. بخشی از این نیروها سربازانی هستند که از عراق خارج و به افغانستان اعزام شده‌اند. این در حالی است که فرماندهان نظامی اذعان دارند این روند پاسخگوی نیازهای آمریکا نیست چرا که افغانستان راه حل نظامی ندارد و مسائل این کشور باید از طریق سیاسی حل و فصل شود.افزون بر این آمریکا تلاش دارد در قالب ناتو، پای متحدان اروپایی خود را به افغانستان باز کند تا بتواند هزینه‌های افغانستان را سرشکن کرده و تمام هزینه‌ها را به تنهایی بر دوش نکشد. اما فارغ از این مسأله در جمع‌بندی کلی از روند تحولات می‌توان گفت که اوباما نیز مانند بوش سیاست‌های جنگ و کشتار را پیگیری می‌کند و در استراتژی جدید خود عملا تلاش دارد تا اجماعی جهانی را برای حضور و تداوم حملات در افغانستان ایجاد کند.
منبع : روزنامه وطن امروز


همچنین مشاهده کنید