استراتژی سه ضلعی اصلاح طلبان

حدود سه ماه مانده به برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری رقابت های انتخاباتی به شکل غیر رسمی آغاز شده است.
دو جریان بزرگ سیاسی کشور به تکاپو افتاده اند، که با اتخاذ یک استراتژی همگرا با مردم حریف خود را زمین گیر نمایند وبا فتح مکه پیروزی در مهم ترین انتخابات سکان مدیریت کلا ن سیاسی - اجرایی کشور را حداقل برای چهار سال در اختیار خود بگیرند. در این ماراتن نفس گیر انتخاباتی آنچه از همه مهم تر است اتحادها و ائتلا ف درون گروهی بر سر یک کاندیدای واحد در کنار نگرش کارشناسی و برنامه های منطقی کاندیداها است که می تواند به شکل گیری و ایجاد فضای سیاسی رقابت آمیز واقعی بینجامد.
اگر نگاهی گذرا به واقعیت های حاکم بر شرایط سیاسی- اقتصادی کشور داشته باشیم بدون شک متوجه خواهم شد که برای مشارکت مردم در فراگردهای اقتصادی - سیاسی - اجتماعی و فرهنگی که بر سرنوشت آنان اثر می گذارد و در حقیقت افراد جامعه احساس می کنند که حاکمیت براندیشه ها و خواسته های آنان ارج می نهد و آنان می توانند در چارچوب حاکمیت قابلیت ابتکار و آفرینندگی داشته باشند، ارائه یک مدل والگوی سیاسی جامع نگر یک ضرورت مهم انتخاباتی است. بنابراین دو جریان سیاسی مهم کشور اصلا ح طلبان واصولگرایان بعد از میزان مشارکت مردم در انتخابات نیازمند یک مدل والگوی سیاسی انسجام گرایانه درون گروهی برای پیروزی خود هستند.
در واقع انسجام درون گروهی و معرفی یک کاندیدای واحد در انتخابات ریاست جمهوری بیش از آنکه بر افزایش مشارکت مردم تاثیر بگذارد بر قطبی کردن انتخابات و شناخت مردم از برنامه ها ودیدگاه های کاندیداها تاثیر می گذارد در حقیقت انباشت تجارب انتخاباتی سه دهه بعد از پیروزی انقلا ب حاکی از این است که گروه های سیاسی بدون یک کاندیدای واحد نوعی سردرگمی را در جامعه ایجاد می کند عملی که جریان راست و یا محافظه کاران همواره از آن بهره جسته و نمونه عینی آن انتخابات نهم ریاست جمهوری و پیروزی احمدی نژاد است. اصلا ح طلبان با درک حقایق تلخ انتخاباتی نهم ریاست جمهوری امروز به خوبی می دانند که در بدترین شرایط سیاسی بعد از سه دهه فعالیت سیاسی خود در عرصه سیاست ورزی و کشورداری قرار دارند. شرایطی که عملا هیچ کانون رسمی قدرت را در اختیار ندارند و با این درک شرایط وارد عرصه انتخابات شده اند.
اصلاح طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری نیازمند یک مدل سیاسی هستندکه در قاموس سیاست ورزی محض یک پیروزی ساده تفسیر نمی گردد بلکه فراتر از پیروزی در انتخابات دهم ریاست جمهوری که قطعا مدیریت عالیه کشور را در اختیار می گیرند مجبور هستند به چالش ها و موانع فراروی خود در حوزه اجرایی کردن اندیشه دموکراتیک اصلاح طلبی پاسخ دهند امری که آنان را وادار کرده است از مرحله انتزاع فکر و اندیشه عبور کرده و به سمت و سوی پراگماتیسم و عمل گرایی اصلا ح طلبی سوق پیدا کند. آنان همچنین به خوبی می دانند مادامی که برای کاهش فاصله شکاف انتزاع و عمل اصلا ح طلبانه اقدام نکنند بستر و زمینه برای تخطئه، اهانت وعوام فریبی از بین نخواهد رفت.
شاید همین درک منطقی از موانع، تنگناها، فرصت ها و تهدیدات در فضای دشوار سیاسی فعلی است که اصلا ح طلبان را در اتخاذ یک استراتژی سه ضلعی مصمم کرده تا یک ضلع آن را شیخ مهدی کروبی رادمردی از دیار لرستان در اختیار بگیرد که ویژگی های منحصر به فرد او همچون صراحت لهجه شهامت سیاسی، صداقت،قدرت چانه زنی و ظرفیت سازی او برای همه فعالا ن سیاسی موافق و مخالف پذیرفته شده است و ضلع دیگر این مثلث سه ضلعی به سید محمد خاتمی اختصاص یافته است روحانی بلند تباری که تجربه هشت سال مدیریت کلا ن سیاسی و اجرایی کشور را داشته و به عنوان یک اندیشمند و سیاست مداری که سیاست را از زاویه ادب و فرهنگ تعریف می کند مقبولیت جهانی دارد.
سید محمد خاتمی سیدجلیل القدری است از تبار پیامبر بزرگ اسلا م که راه توسعه پیشرفت کشور را جامعه مدنی و حاکمیت قانون دانسته و حتی ازقانون بد در مقابل بی قانونی دفاع می کند و همان کسی است که گفت و گو و مذاکره را در هزاره سوم میلا دی بر برخورد ترجیح می دهد و کشور را شهره جهانی و بین المللی می نماید و آخرین این ضلع استراتژی مثلثی مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر مقتدر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری است مردی از تبار آذربایجان که مدیریت شایسته او در دوران دفاع مقدس آرام بخش قلب حضرت امام (ره) و ملت ایران بود میر حسین موسوی سیاست مداری است که بعد از بیست سال سکوت مصلحت اندیشانه فریاد شالوده شکن سرمی دهد و از دولتی شدن روحانیت شیعه ابراز نگرانی می کند بنابراین سه ضلع این استراتژی اصلا ح طلبان که آمیخته به سنت ومدرنیته است خواب خوش جریان اصولگرا را برای حفظ قدرت سیاسی کشور آشفته کرده است آنان با این که تقریبا تمامی کانون های رسمی قدرت کشور را در اختیار دارند و حتی از رسانه ملی همانند یک رسانه شخصی و جناحی استفاده می کنند تلا ش وافر دارند که جریان رقیب از هر گونه تریبونی برای رساندن صدای خود به گوش شنوای مردم ممانعت به عمل آورند که اقدامات اخیر آنان با شیخ اصلا حات در دانشگاه گرگان و همدان و سید محمدخاتمی در شاهچراغ شیراز نام برد.
استراتژی سه ضلعی اصلاح طلبان که از متد و روش چهره به چهره کاندیداها با مردم مدد می جوید واز هرگونه تخریب و شائبه ای در انتقال مفاهیم اصلاح طلبی جلوگیری می کند واز سویی دیگر نوعی ابهام استراتژیک را برای رقیب به وجود آورده است بدین مفهوم که اصولگرایان واقعا نمی دانند رقیب نهایی آنان چه کسی خواهد بود و چه سیاستی را برای تضعیف او اتخاذ کنند. از سوی دیگر استراتژی سه ضلعی که همزمان سه کاندیدای شاخص اصلاح طلب فعالیت می کنند ضعف تریبونی اصلاح طلبان را کم رنگ می کند و عملا هزینه بالای اصلاح طلبی را بین سه کاندیدا تقسیم می نماید.
متد و روش انتخابات اصلاح طلبان گرچه به ظاهر نامنسجم و غیرواحد به نظر می رسد ولی به جرات می توان ادعا کرد که این استراتژی در شرایط فعلی بیانگر بلوغ سیاسی اصلاح طلبان در مسیر رنسانس روشنگری آنان است که نتیجه آن حریف را در رخوت و یک درام معمایی سردرگم کرده است تا جایی که اصولگرایان واقعا نمی دانندستاره سینمای سیاسی خود را از بین چه کسانی انتخاب کنند (احمدی نژاد، قالیباف، جهرمی، پورمحمدی یا ولایتی) و از طرف دیگر بازیگر نقش اول فیلم انتخاباتی اصلاح طلبان به عنوان رقیب اصلی سیاسی آنان چه کسی خواهد بود (خاتمی، کروبی یا موسوی) و اگر از زاویه دیگری مورد بررسی و مداقه قرار دهیم به وضوح متوجه می شویم که بالا بودن سطح سیاسی اصولگرایان به گونه ای است که دیگر قامتی برای کاندیدای اصولگرا پیدا نمی شود و بر همین اساس رعشه سیاسی (تزلزل سیاسی) در اردوگاه اصولگرایان سبب شده تا گاهی عبور از رئیس جمهور فعلی و گاهی ارائه چهره جدید از جریان اصولگرا را زمزمه کنند ولی پایان ماجرا این است که پاییز برگ ریزان اصولگرایان فرا رسیده و آنان باید خود را برای خواب زمستانی سیاست آماده نمایند.

نویسنده : علیرضا صادقی

منبع : روزنامه مردم سالاری