سه شنبه, ۲۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 18 June, 2024
مجله ویستا

ایمان به مثابه امری انفسی


ایمان به مثابه امری انفسی
در این مقاله به بررسی افكار متفكری غربی كه به نظر می رسد تفكراتش از منظر دینی اهمیت دارد ، پرداخته شده است. نویسنده در این اثر سعی كرده گرایش دینی كی یر كگور را با توجه به شاخصه های اصلی تفكر او و همچنین آثار متفاوتش تبیین كند. به نظر نویسنده ، كی یر كگور شاهد عدم مقبولیت دینداری سنتی در زمانه خود است. لذا آن را نقد می كند و در مقابل آن الگوی دیگری را مطرح می كند. الگوی كی یر كگور باز ایمانی است. كی یر كگور تجسم واكنشی فعال به مرگ ایمان در اروپای قرن نوزدهم است.
كی یر كگور مسیحی تبار حیاتی مرتاضانه داشت كه وقف نوشتن بود. دارای ریشه و تربیتی لوتری بود. اما مسیحیت پدران خویش را مورد انتقاد قرار می داد. همچنین با روحانیت مسیحی دارای ارتباط بود و به واسطه آموزش های كلامی جهت احراز نقش یك كشیش در كلیسای لوتری دانمارك واجد شرایط كشیشی شد. (هرچند هرگز كشیش كلیسایی نشد.)
● اندیشه
كی یر كگور در افكارش به رابطه تحقیق در مساله دین و بررسی های روان شناسانه واقف است. همچنین به رابطه اعتقاد دینی و اخلاقیات توجه و به پذیرش شادمانه جهان تاكید دارد. جهتگیری فلسفی او مبتنی بر اصالت وجود انسان (اگزیستانسیالیسم) است. كی یر كگور در نقد دینداری سنتی ، مخاطب خود را متوجه شكلهای تثبیت شده اجتماع مذهبی می كند و نه در نفس دین و به طور اخص در دیانت مسیحی. پذیرش شادمانه جهان در نزد كی یر كگور به عنوان ثمره روح «باایمان» مطرح است. (به خلاف امثال نیچه كه احراز پذیرش شادمانه را پس از انكار همه خدایان ممكن می داند)
▪ اسامی مستعار كی یر كگور و چند صدایی بودن او
كی یر كگور با ۱۰ نام مستعار مختلف در آثار خود ظاهر می شود. همان طور كه یوهانس كلیماكوس نویسنده كتاب «جستارهای فلسفی» و آنتی كلیماكوس مولف «بیماری تا سر حد مرگ» است.
كی یر كگور می گوید: «در كتابهایی كه با اسم مستعار منتشر می شود، حتی كلامی از خود من موجود نیست.» كی یر كگور نویسنده ای چندصداست. قائل شدن به این فرض كه ما همیشه می توانیم جهت توجیه منظور یوهانس دوسیلنتیو به نقل قول از یوهانس كلیماكوس بپردازیم ، كاری اشتباه است. چون این نویسندگان ساختارهای ایمانی گوناگونی را طرح می افكنند.
یوهانس دوسیلنتیو در كتاب «ترس و لرز» با توسل به روایتی از تمثیل اعلای ایمان یعنی ابراهیم به توجیه ایمان و مقتضیات سخت آن می پردازد. كلیماكوس در كتاب موخر كاملا دیگر گونه عمل می كند و مفهومی از ایمان به معنای مشهور حقیقت ذهنی به دست می دهد. به نظر یوهانس دوسیلنتیو در كتاب ترس و لرز تردید شكست در ایمان است و فارس (شهسوار) ایمان تردید روا نمی دارد. در كتاب موخره ندای ایمان این است: «غیرممكن است ، هیچ منطقی آن را تایید نمی كند!» در حالی كه در كتاب ترس و لرز ندای ایمان كه با اعتقاد ابراهیم می خواند ، این است: «من می دانم كه میثاق خداوند حقیقی است!».
شباهت های قابل ملاحظه ای نیز میان آنها دیده می شود. زیرا هم به نظر یوهانس دوسیلنتیو و هم كلیماكوس ایمان یك اعتقاد موروثی یا اجتماعی بدون تلاش نیست ؛ ایمان شور و اشتیاق است و رابطه ای الهی. كی یر كگور با طرد استدلال ها و براهین آفاقی ایمان را از مقوله ای انفسی می داند كه اساسی ترین خصیصه آن شورمندی بی حد و حصر است. استدلال آفاقی همان چیزی است كه ما در علوم می شناسیم. یعنی هر آن چه از طریق علم ریاضیات ، علوم تجربی ، علم تاریخ ، منطق و... حاصل می شود.
ایمان از این مقوله نیست و به این طریق حاصل نمی شود ، بلكه تصمیمی است انفسی و درونی. ایمان متكی به دلایل آفاقی نیست و نباید باشد ، زیرا اگر دلایل آفاقی ایمان را تایید كند دیگر ایمان واجد شورمندی بی حد و حصر و خطر كردن نیست و ایمانی كه واجد خطر كردن نباشد ایمان نیست. كی یر كگور اعتقاد دارد خدا به صورت پنهان در جهان متجلی می شود.
علت تجلی پنهان (و نه آشكار) خدا در جهان این است كه اگر خدا خود را به صورت آشكار متجلی كند دیگر همه او را خواهند پذیرفت و دیگر میزان و تفاوت عشق انسان ها به خدا آشكار نمی شود. عشق به خدا در جایی آشكار می شود كه در ایمان به خدا جایی برای خطر كردن وجود داشته باشد و انسان با وجود احتمال خطر كردن ، باز با شورمندی تمام به خدا ایمان آورد.
● اخلاق
در زمینه اخلاقیات به كی یر كگور انتقاد می شود كه در كتاب ترس و لرز مسائل اخلاقی و اصول علم اخلاق را از حیات ایمانی جدا و مجزا ساخته است. اما به نظر برخی دیگر كی یر كگور اخلاقیات را از زندگی ایده آل مجزا نمی داند. گرچه نزد او اخلاقیاتی كه مناسب با زندگی ایده آل است ، اخلاقیات متعارف نیست. به نظر كی یر كگور (در كتاب ترس و لرز) اضطراب ، بخشی از ایمان است. ابراهیم نیز در ایمان خود دچار اضطراب است. برای اضطراب ابراهیم دلایل چندی وجود دارد كه یكی از آنها این است كه عمل ابراهیم جهتی ضداخلاقی دارد ، پس نمی تواند اعمال خویش را برای دیگران ابلاغ یا توجیه كند. كیفیت واقعی آنچه او باید به عهده بگیرد ، فی نفسه وحشت زاست.
پس از انتشار كتاب ترس و لرز ، كی یر كگور به چاپ كتاب مفهوم اضطراب (با نام مستعار ویرجیلوس هافنین) همت گماشت. او اضطراب را با سرگیجه مقایسه می كند: «اضطراب ، سرگیجه آزادی است.» به آینده و احتمالات متعدد جاری در آن مربوط می شود. برای او اضطراب همیشه به آینده و احتمالات متعدد جاری در آن مربوط می شود كه ناشی از آزادی انسان در انتخاب كردن است.
● ایمان
نزد كی یر كگور در كتاب ترس و لرز ایمان دقیقا و مطلقا عمل نیست. ابراهیم تمثیل اعلای ایمان و شخصیت الگوواره او به مثابه شهسوار ایمان مطرح است و مولف كتاب ترس و لرز درصدد است كه به ما نشان دهد ایمان از طریق تعمق جدلی درباره شخصیت و رفتار ابراهیم و در امتحاناتی كه به عنوان شخص مومن از سر می گذراند چه معنایی می دهد. با این حال نمایش ایمان ابراهیم به صورت عمل و تعهد با استنباط عامه از ایمان نامتجانس است.
ایمان ابراهیم كه یوهانس در توجیه آن می كوشد، ایمانی است كه ابراهیم در بحران امتحان الهی از خود نشان می دهد. ابراهیم به تهیه چوب و مهیا كردن محراب و بستن دست و پای فرزند می پردازد. آری ، او تردید روا نمی دارد. تردید نكردن شرط لازم ایمان ابراهیم است. اعتقاد او آن است كه پسرش ، زنده خواهد ماند. به نظر یوهانس دوسیلنتیو ، اعتقاد او مبنایی براساس امر غیرمعقول [پوچ] دارد. مفهوم مقوله پوچ در كتاب ترس و لرز مشخص می شود.
▪ معنای امر پوچ و غیر معقول در كتاب ترس و لرز
آنچه كی یر كگور «پوچ» می نامد ، چیزی است فراسوی احتساب انسانی. پوچ یعنی آنچه فراسو و مباین با عقل سلیم انسانی است. اگرچه ابراهیم ایمان می ورزد ، دچار اضطراب است. آنچه از داستان ابراهیم حذف شده است ، مساله اضطراب است. در واقع برای یوهانس اصولا روایت داستان ابراهیم بدون ذكر مساله اضطراب ناممكن است ، زیرا اضطراب بخش اساسی ایمان اوست. اضطراب بخشی از ایمان و تردید شكست ایمان است. تردید ، مخالف و حذف كننده ایمان است. و ناامیدی یعنی فقدان ایمان.
كی یر كگور در تصویری كه از ابراهیم ارائه می كند ، به درستی می گوید كه ابراهیم بدون داشتن تردید ، اما با اضطراب نسبت به این كه فرزندش زنده خواهد ماند، به اجرای فرمان خداوند اقدام می كند. دراینجا منشا اضطراب او ، تردید درباره آنچه بر سر فرزند خواهد آمد نیست ، بلكه به منشا اضطراب مربوط می شود. به هر صورت ، در كتاب ترس و لرز ابراهیم به كاری وحشتناك دست می زند و وحشت را احساس می كند.
او با ترس و لرز به كار خود اقدام می كند ، ولی تردید ندارد كه فرزند از او دریغ نخواهد شد. این مساله كه فرزند از او مضایقه نخواهد شد ، چنان كه قبلا نیز گفتیم ، هدف قطعی ایمان ابراهیم است و اگر ابراهیم به خداوند توكل نداشته باشد رابطه ایمانی او مخدوش می شود. عنصر حیاتی دیگری از ایمان ابراهیم وجود دارد كه باید مورد مطالعه قرار گیرد. آن عنصر سرور ابراهیم است. برای یوهانس فقدان سرور ، فقدان ایمان است. به نظر كی یركگور ، ایمان یك نقیضه است.
ولی همچنین ایمان از این جهت یك نقیضه است كه اساسا شادمانه است: ابراهیم حتی در حین امتحان خود، حتی دراضطراب خویش ، شادمان است! توكل با وجود اضطراب و سرور است ، سرور منبعث از عنصر پوچ.
● كشیشان
كی یر كگور از مسیحیت انتقاد نمی كند ، بلكه از تمدن مسیحی انتقاد می كند. او از ایمان انتقاد نمی كند بلكه از آن چه ایمان نامیده می شود انتقاد می كند. كی یر كگور درباره آنچه مسیحیت خوانده می شود ، انتقادهای تندی به كشیشان دارد.
به نظر او دین امری آسان نیست بلكه بسیار دشوار است. همچنین دین ارتباط تنگاتنگی با فردیت انسانها دارد و مسوولیت دینی مسوولیتی فردی است. اما كشیشان مسیحیت را آسان می كردند تا آنچه مسیحیت نیست را با عنوان مسیحیت جلوه دهند. آیینهای مسیحی مثل غسل تعمید و... هم از باب این است تا به آنچه به حال اجتماع مفید است ، مشروعیت داده شود و این نادیده گرفتن مسوولیت فردی است.
● اراده
به نظر كی یر كگور ، (هم در كتاب ترس و لرز و هم در كتاب بیماری تا حد مرگ) اتكای كامل به اراده خویش و تعلق خاطر قطعی به آن ، یعنی نسبت به تصمیم خود شخص (بدون توكل) عملی شیطانی است. نزد كی یر كگور مفهوم اراده با ایمان نیز مرتبط است. به نظر وی در كتاب موخره ، ایمان تلاش مداوم در جهت فائق آمدن بر تردیدهای خویشتن و تمسك به ایمان با وجود نوعی اطمینان نداشتن عینی است.
كی یر كگور تردید ندارد كه ایمان و معرفت یكدیگر را حذف می كنند. لذا ایمان از آن جهت كه حسی است برخاسته از تلاش مداوم به باور كردن به امری غیر متقن با اراده مرتبط است.
به نظر كی یر كگور ، برخلاف انسان های غیرمذهبی كه بسیاری از كارها مثل رفتن به پارك را بدون تفكر و فارغ از دغدغه بارها انجام می دهند ، فرد مذهبی برای انجام این كارها با سوال روبه رو می شود.
مثلا از خود می پرسد كه آیا مجاز است به پارك برود؟ آیا این كار از لحاظ دینی مجاز است؟ آیا رابطه با خدا اجازه چنین كاری را می دهد؟ یا این كه این كار صرفا هوسی است زود گذر؟ او نمی داند و دستخوش تردید می شود. اگر چه كی یر كگور ما را مطمئن می كند كه این بیماری ، بیماری تا حد مرگ نیست ؛ یعنی از مقوله یاس خارج است. اما از آنجا كه ایمان او كوششی در مقابل تردید است ، پس باید برای تصمیم گرفتن در مقابل تفننی از قبیل رفتن به پارك در مقابل تردید خود درآویزد.
اما در نهایت تصمیم می گیرد با وجود تردیدهای منتفی شده اش به پارك برود و می رود. او هنگامی كه به آنجا می رود از كار خویش لذت می برد. الگوی ایمان در كتاب موخره كی یر كگور این است: ممتنع است ، عقل برخلاف آن حكم می كند، با این حال من ایمان دارم.
● بررسی
به نظر می رسد توصیف كی یر كگور از ایمان تا حد زیادی منبعث از دریافت او از مسیحیت است و نه كاوشی كه در همه ادیان انجام داده باشد. اعتقاد به تجسد خدا در مسیح و خدا بودن در عین بشر بودن از عقاید مهم مسیحیت است كه با استدلال های عقلی و فلسفی سازگار نیست. (جان هیك ، فیلسوف دین مسیحی ناسازگاری این عقیده را با براهین عقلی می پذیرد و به همین سبب در این عقیده تشكیك می كند) همچنین مساله مسیح به عنوان فردی اثبات شده در تاریخ تا حدی معضل زا است.
حتی كتاب مقدس دین او هم منسوب به زمان حیات خود او نیست ، بلكه متاخر از او است. به همین دلیل حتی هنگامی كه كی یر كگور به رد تاثیر دلایل آفاقی در ایمان آوردن می پردازد بیشتر به علم تاریخ تاكید می كند (برخلاف ایمان گرایان مسلمان كه بیشتر به رد فلسفه می پردازند.)
نویسنده: امیر میرهاشمی
منابع:
۱- كی یر كگور و نیچه
۲- اكبری ، ایمان گروی
۳- كی یر كگور ، ترس و لرز ، رشیدیان ۴- اندرسون ، فلسفه كی یر كگور ، دیهیمی
منبع : خبرگزاری فارس