یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

در سودمندی و ناسودمندی اندیشه


در سودمندی و ناسودمندی اندیشه
● مقدمه اول:
فولادوند دیگر چهره شناخته‌شده‌ای است پس برویم سراغ مقدمه دوم.
● مقدمه دوم:
کتاب «خرد در سیاست» را که به یاد دارید؟ اولین مجموعه مقالات در اندیشه سیاسی که سال‌ها پیش فولادوند آن را منتشر کرد. پس برویم سراغ مقدمه سوم.
● مقدمه سوم:
خواننده مجلاتی چون نگاه نو، راه نو، کلک و... بوده‌اید؟ اگر نبوده‌اید پس برویم سر اصل مطلب. «فلسفه و جامعه و سیاست» (ماهی، ۱۳۸۷) را باید جلد دوم «خرد در سیاست» (طرح نو، ۱۳۷۸) دانست. مجموعه‌ای از مقالات در حوزه اندیشه سیاسی که توسط عزت‌اللـه فولادوند به فارسی برگردانده شده‌اند. بخش اعظم این مقالات قبلا در مجلاتی چون راه نو، نگاه نو؛ کلک و... منتشر شده‌اند (در این مقاله اهمیت کارل پوپریک بار در نگاه نو و یک بار دیگر در شهروند امروز چاپ شده است). در قدرت انتخاب و قوت ترجمه فولادوند شکی نیست و همین مایه اعتبار کتاب می‌شود.
کتاب به پنج بخش تقسیم شده است. فصل اول آزادی و ارزش‌ها نام دارد و در آن فولادوند مقالاتی در دفاع از ارزش‌های لیبرال‌ها را گنجانده است. سرمقاله اول مستقیم و غیرمستقیم به متفکر بنام انگلیسی، آیزایا برلین ربط دارد. مقاله اول از آن خود اوست، مقاله دوم به زندگی و آرای او می‌پردازد و مقاله سوم رای برلین و جان گری در باب تکثر ارزش‌ها را بررسی می‌کند. چهار مقاله بعدی این بخش به چهار ارزش، آزادی بیان، تکثر ارزشی، مدارا و حق اختصاص دارند. مقاله آخر این فصل کمی متفاوت از بقیه است و احیای دوباره فیلسوف تاثیرگذار آلمانی نیچه را تحلیل می‌کند.
فصل دوم به بازتاب مسئله‌ای متاخر در فلسفه سیاسی می‌پردازد: اسلام و غرب. برنارد لوئیس در اولین مقاله نظری تاریخی به اسلام و دموکراسی لیبرال دارد. برخورد تمدن‌ها، جنگ و ترور از حواشی مسئله اسلام و غرب هستند که به هر کدام از آنها در مقاله‌ای پرداخته شده است.
فصل سوم زاویه‌ای دیگر از علایق فولادوند را نشان می‌دهد. اگرچه او دلبسته فلسفه سیاسی است و هّم خود را مصروف ترجمه آثار جدی در این زمینه کرده است. اما روشنفکران حوزه عمومی و اظهارنظر درباره مسائل روز یکی دیگر از علاقه‌های فولادوند هستند و فصل سوم که روشنفکران و سیاست نام دارد یکسره به مقالاتی از این دست اختصاص دارد. مقالاتی که بازتابی از حضور روشنفکران در عرصه عمومی و سیاسی هستند.
فصل چهارم که سیاست و جامعه نام دارد را می‌بایست به مانند نوعی دایره‌المعارف یا فرهنگ مختصر اندیشه‌های سیاسی خواند. تا آنجا که به یاد دارم اکثر مقالات این فصل قبلا در «راه نو» منتشر شده‌اند و هدف از ترجمه آنان توضیح واژگان بنیادین فلسفه سیاسی بود. توتالیتاریسم، مارکسیسم، سرمایه‌داری، دموکراسی و عقلانیت، طبقه و سیاست، مدرنیته، واقع‌بینی و... واژگانی هستند که در هر مقاله مانند یک مدخل بررسی شده‌اند.
فصل آخر شامل تنها یک مقاله است: سقوط برلین. فولادوند در مقدمه‌اش نوشته است در این مقاله تصویری وحشت‌زا از وصفی ترسیم شده است که در آن یکی از فلسفه‌های سیاسی یعنی ناسیونالیسم هیتلری به نابودی نهادهای سیاسی و اجتماعی و فرو ریختن کامل جامعه متمدن در یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان یعنی آلمان منتهی شد. فولادوند این فصل را از آن جهت در پایان کتاب گنجانده است تا نشان دهد هر اندیشه یا فلسفه سیاسی به صرف سخنوری‌های هیجان‌انگیز و قبول عامه ضرورتا به سعادت و بهروزی بشر نمی‌انجامد.
کتاب «فلسفه و جامعه و سیاست» ساختار چند‌تکه دارد و از این‌رو سخن درباره آن نیز چند تکه خواهد بود و نمی‌توان درباره آن سخنی منسجم گفت. کتاب تازه فولادوند یک یادآوری است. یادآوری ارزش‌هایی که قدرت را محدود و زندگی مسالمت‌آمیز را ممکن می‌سازند. کتاب تازه فولادوند یک هشدار هم هست. هشدار درباره توانایی اندیشه‌ها در به خطر انداختن و نابودی جوامع انسانی در مقیاسی عظیم. به‌نظر فولادوند هیچ جامعه‌ای صرف‌نظر از اجتماعات کوچک که بر مبنای روابط خونی و عاطفی شکل گرفته‌اند، نمی‌تواند بدون ایده‌ای کلی – ایدئولوژی – به حیات خود ادامه دهد. از همین روست که می‌کوشد جدا از آنکه شارح امین اندیشه‌ها و منظومه‌های فلسفی – سیاسی باشد، تلاش دارد سودمندی و زیان‌های اندیشه‌های سیاسی را هم باز نماید. عصاره نه این کتاب بلکه کل فعالیت روشنفکرانه عزت‌الله فولادوند شاید همین نکته باشد.

متین غفاریان
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید