یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ضیافتی برای خداحافظی بوش


ضیافتی برای خداحافظی بوش
«کنفرانس پائیز» را به راستی باید پائیز برگ ریزان سیاست خاورمیانه ای نومحافظه کاران ساکن کاخ سفید در آخرین سال ریاست جمهوری جورج بوش دانست. کنفرانس صلح در حالی از سوی کاخ سفید برای حل مسائل رژیم صهیونیستی با فلسطینیان آذرماه امسال در مریلند آمریکا برگزار می شود که به باور کارشناسان مسائل خاورمیانه این کنفرانس بعید است که در اوضاع بحرانی امروز خاورمیانه به اهداف پیش بینی شده برای آن نائل آید.
در آخرین ماه های حاکمیت نومحافظه کاران بر کاخ سفید و با شکست دو پروژه بزرگ افغانستان و عراق اینک فلسطین به عنوان آخرین امید برای جبران شکست قطعی سیاست خارجی بوش در حوزه خاورمیانه قرار گرفته است.
شواهد و قراین نشان از آن دارد که ایده برگزاری این کنفرانس به وسیله وزارت خارجه ایالات متحده ، نه با هدف صلح بلکه تنها با هدف حمایت بیشتر از سیاست های خاورمیانه ای رژیم صهیونیستی است. این همان نکته ای است که مقام معظم رهبری در خطبه های عید فطر خواهان توجه کشورهای اسلامی به آن شدند.
در میان استراتژیست های معروف دنیا هم بسیارند کسانی که کنفرانس صلح را نوعی ژست سیاسی از سوی دستگاه دیپلماسی آمریکا می دانند. نوآم چامسکی تحلیلگر برجسته آمریکایی در این باره با اشاره به حمایت همه جانبه غربی ها و در رأس آنها، آمریکا از رژیم صهیونیستی و خودداری از هرگونه فشار بر این رژیم برای دادن امتیازهای حتی اندک به فلسطینی ها معتقد است : در چنین کنفرانس هایی، همیشه فلسطینی ها مقصر اصلی ماجرا شناخته خواهند شد. چامسکی در عین حال تأکید می کند کنفرانس به اصطلاح صلح خاورمیانه که قرار است به میزبانی آمریکا برگزار شود به سبب نادیده گرفته شدن حقوق غصب شده مردم فلسطین و جانبداری از رژیم صهیونیستی همانند نشست های پیشین محکوم به شکست خواهد بود.
کاندولیزا رایس رئیس ۵۳ ساله دستگاه دیپلماسی ایالات متحده هم به واسطه تجربه چند سفر اخیر می داند که کنفرانس پائیز پایان خوشی ندارد و نفوذ لابی صهیونیست ها در میان سیاستمداران آمریکایی بیش از آن است که آنان تصوری جز حمایت از اسرائیل از این قبیل کنفرانس ها داشته باشند. اما نومحافظه کاران با این وجود می کوشند با دعوت از همه کشورهایی که به نوعی درگیر بحران فلسطین هستند در نهایت ماجرا را به نحوی به سود خود به پایان ببرند. دعوت از کشورهای عربی و سوریه برای شرکت در این کنفرانس هم تنها با هدف مشروعیت بخشیدن به تصمیمات از قبل گرفته شده در آن است. از همین روست که کشورهایی چون عربستان، مصر و سوریه با دیده ای پر از تردید بر این کنفرانس می نگرند.
بشار اسد رئیس جمهور سوریه در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود گفته است که سوریه به هیچ وجه در این کنفرانس شرکت نخواهد کرد زیرا معتقد است این کنفرانس شانسی برای موفقیت ندارد. به رغم ادعای کاخ سفید مبنی بر ارسال دعوتنامه ای برای سوریه برای شرکت در این اجلاس، بشار اسد تأکید کرده است سوریه تاکنون درخواستی رسمی برای مشارکت در کنفرانس بین المللی صلح خاورمیانه دریافت نکرده اما حتی در صورت ارائه چنین درخواستی، هرگز در آن شرکت نخواهد کرد. به باور برخی ناظران حضور نیافتن سوریه در این کنفرانس نه به دلیل شانس موفقیت نداشتن آن، بلکه بیشتر به دلیل عدم طرح مسأله بلندی های جولان در این کنفرانس است، چه آن که دولت اسد این موضوع را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده و به هرقیمتی خواهان بازپس گیری آن شده است.
مصری ها هم اگرچه روابط نسبتاً گسترده ای با آمریکایی ها و اسرائیل دارند اما آنان نیز ترجیح می دهند در کنفرانسی با دستور کار مبهم قرار نگیرند. در این چارچوب بخشی از دستگاه دیپلماسی مصر معتقد است با توجه به تجربه های پیشین این قبیل کنفرانس ها احتمال فراوانی دارد که آمریکایی ها در روزهای برگزاری این کنفرانس با لابی های گسترده، عربستان و مصر را دربرابر کار انجام شده قرار دهند. به همین دلیل است که مصری ها در روزهای گذشته و در جریان سفر رایس به کشورشان خواهان بیان دستور کاری شفاف در مورد این کنفرانس شدند. اما رایس با سرباز زدن از این امر تنها بر لزوم شرکت مصری ها در این کنفرانس تأکید می کرد و در نهایت هم احمد ابوالغیظ وزیر امور خارجه مصر، از جامعه بین المللی خواست تا به دلیل برخی اقدام های اسرائیل جهت مانع تراشی در روند دستیابی به توافقنامه نهایی صلح پیش از برگزاری کنفرانس به موضوع تأخیر در برگزاری آن بیندیشد. وی ضمن ابراز بدبینی نسبت به اقدام های اسرائیل تأکید کرده بود : تا زمانی که یک توافقنامه و سند حقیقی و مناسب امضا نشود، فرصت های موجود برای تحقق صلح عادلانه از بین خواهد رفت، لذا باید این کنفرانس تا پیش از امضای توافقنامه میان فلسطین و اسرائیل به تأخیر بیفتد.
این گونه به نظر می رسد که کشورهای عربی برای شرکت در این کنفرانس در نوعی دوراهی قرار گرفته اند. از یک سو با فشارهای آمریکا و اسرائیل برای شرکت در این کنفرانس مواجهند و از سوی دیگر در صورت ناموفق بودن این کنفرانس و ضربه به آرمان های فلسطین پاسخی برای افکار عمومی خود ندارند. عمروموسی دبیر کل اتحادیه عرب در این باره برای رفع آنچه نگرانی های کشورهای عربی خوانده خواهان دریافت تضمین از اسرائیل شده است. به گفته دبیر کل اتحادیه عرب ، کشورهای عربی به عنوان شرط مشارکت در کنفرانس بین المللی درباره صلح خاورمیانه نیازمند وجود ضمانت ها و جدول زمانی برای مذاکرات درباره راه حل نهایی مناقشه خود با اسرائیل خواهند بود. وی همچنین تأکید کرده است کشورهای عربی با آغاز گفت وگو با اسرائیل بدون جدول زمانی مخالف هستند و گرچه این اشتباه را در دهه ۹۰ مرتکب شدند اما هرگز آن را تکرار نخواهند کرد. عمده دلیل نگرانی های اعراب نسبت به این کنفرانس شاید در این نکته جالب در سخنان موسی باشد که اسرائیلی ها همواره امتیاز می گیرند اما امتیازی نمی دهند.
با این حال، در این که سخنان عمروموسی تا چه میزان بازتاب درخواست واقعی کشورهای عربی باشد هم جای تردید و بحث است، چه آن که کشورهایی مانند اردن که دارای روابطی بسیار نزدیک با رژیم صهیونیستی هستند رسماً اعلام کرده اند در این کنفرانس شرکت خواهند کرد. عربستان هم در روزهای اخیر موضعی انفعالی نسبت به این کنفرانس اتخاذ کرده و احتمالاً در این کنفرانس ( ولو در سطح پائین) شرکت خواهد کرد.
جالب اینجاست که نه فلسطینی ها و نه اسرائیلی ها نیز امید چندانی به سودمند بودن این کنفرانس و ضمانت اجرایی داشتن نتایج و مصوبات و توافقنامه های آن ندارند. حماس رسماً از همه کشورهای عربی خواسته است کنفرانس را تحریم کنند. فتح هم تردیدهای جدی نسبت به این کنفرانس دارد و اگرچه افرادی چون سلام فیاض نخست وزیر منصوب محمود عباس خواهان شرکت در این کنفرانس است اما حتی خود محمود عباس بشدت دراین موضوع محافظه کار شده اند و حاضر به قبول ریسک شرکت بی محابا در این کنفرانس نیستند. صائب عریقات در اظهار نظری درباره موضع محمود عباس نسبت به این کنفرانس گفته است که اگر این کنفرانس شکست بخورد محمود عباس از سمت خود در تشکیلات خودگردان استعفا خواهد داد. رایزنی های عباس در کشورهای عربی و درخواست کمک از افرادی چون عبدالله دوم شاه اردن و امیر عبدالله شاه عربستان برای شرکت دراین کنفرانس در همین راستا قابل ارزیابی است.
افکار عمومی اسرائیل هم نگاهی سراسر تردید آمیز بر این کنفرانس دارند. نتایج یک نظر سنجی که روزنامه صهیونیستی هاآرتص روز سه شنبه آن را منتشر کرد نشان می دهد اسرائیلی ها نیز موفقیت همایشی را که آمریکایی ها از آن به کنفرانس« صلح» نام می برند، باور ندارند. بر اساس نتایج این نظرسنجی ، ۶۵درصد پاسخگویان گفته اند برگزاری چنین کنفرانسی نمی تواند منجر به نزدیک شدن اسرائیلی ها و فلسطینی ها شود. ۷۷ درصد پاسخگویان نیز بر این باور بوده اند که کابینه ایهود اولمرت نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی برای دستیابی به توافقنامه صلح با فلسطینی ها ضعیف است.
نویسندگان و تحلیلگران رژیم صهیونیستی هم تقریباً در همه مقالات و تحلیل های خود در مطبوعات این رژیم، بر این کنفرانس و شرکت کنندگان آن خرده گرفته و آن را بی اهمیت دانسته اند. «الوف بی» روز ششم سپتامبر برای روزنامه «هاآرتص» نوشت که اولمرت و ابومازن دو رهبر بسیار ضعیفی هستند و هدف از برپایی کنفرانس صلح صرفاً نشان دادن یک تحرک سیاسی است نه بیشتر و این چیزی است که اولمرت آن را به خوبی می داند و از بی نتیجه بودن آن نیز آگاه است. «ایتان بن سور» مدیر کل پیشین وزارت خارجه رژیم صهیونیستی نیز در مقاله ای در شانزدهم آگوست در روزنامه «یدیعوت آهارانوت» نوشت که مهمترین محک برای دیپلماسی رژیم صهیونیستی این است که مانع از این شود که کنفرانس پائیز به عاملی برای تلاقی بین سیاست گمراه آمریکا و سیاست ناآگاه رژیم صهیونیستی تبدیل شود و در نهایت راه به ناکجاباد ببرد.
یوسف لبید معاون نخست وزیر و وزیر دادگستری سابق اسرائیل که از دوستان نزدیک اولمرت و محرم اسرارش محسوب می شود در مقاله ای در روزنامه معاریو در واکنش به دیدارهای ابو مازن و اولمرت نوشت: مسخره است که دو طرف وقت خود را این گونه هدر دهند.
وی در ادامه تأکید می کند اولمرت و ابو مازن به خوبی می دانند که به رغم همه این گفت و گوها و دیدارها در نهایت هیچ توافقنامه صلحی امضا نخواهد شد. حتی اگر ابو مازن پس از دستیابی به توافقنامه ای بر سر حل و فصل نهایی مسأله فلسطین در قید حیات باشد، اولمرت هرگز نخواهد توانست این توافقنامه را امضا کند به این خاطر که اسرائیل در حال حاضر و در سایه احتمال سیطره حماس بر کرانه باختری، هرگز نمی تواند به فلسطینیان در کرانه باختری امتیازی بدهد و در صورت وقوع چنین اتفاقی (سیطره حماس بر کرانه باختری) ابو مازن از سمتش کنار زده شده و هنیه به عنوان رئیس جمهور فلسطین مستقل و آزاد انتخاب و موشک های قسام و کاتیوشا نه فقط به «اسدوروت» که به «نتانیا»، «کفر سابا» و فرودگاه «بن گوریون» نیز شلیک خواهد شد ضمناً ارتباط هوایی این رژیم با جهان نیز قطع می شود، لذا نه اولمرت و نه باراک هرگز اجازه تحقق چنین سناریویی را نخواهند داد.
ادعای صلح طلبی اسرائیل در حالی مطرح می شود که حتی به ادعای یهودیان واقعگرا اسرائیل هیچ گاه خواهان صلح نبوده است و ادعای صلح طلبی تنها باهدف سرگرم کردن کشورهای عربی و طرف سازشکار فلسطینی و در نهایت امتیاز گیری از اعراب است.
«گدعون لیفی» عضو مکتب «پساصهیونیسم» در مقاله ای دیدارهای اولمرت و ابو مازن را به باد تمسخر گرفته و معتقد است که در واقع این کابینه اسرائیل است که با طرح های صلح کشورهای عربی مخالفت می ورزد. وی در ادامه می گوید:«در مخیله ما نیز نمی گنجید که روزی فرارسد و در آن کشورهای عربی دست صلح به سوی اسرائیل دراز کنند اما اسرائیل آن را رد کند.» وی می افزاید:«لحظه واقعی فرارسیده است و اکنون باید گفت که اسرائیل خواهان صلح نیست. دیگر دوران بهانه تراشی ها و مخالفت ها به پایان رسیده و در این میان این ادعای اسرائیل مبنی بر این که دوستدار صلح است پوچ و بی معناست، از این به بعد باید گفته شود که اسرائیل خواهان صلح نیست و هرگز به آن نمی اندیشد.»
«حنان کریستال» از برجسته ترین تحلیلگران سیاسی اسرائیل آشکارا و به صراحت می گوید: اگر ابومازن سر تمامی رهبران جنبش حماس را در طبقی از طلا قرار داده و تقدیم کنند، اولمرت حاضر نیست در مقابل آن، حتی یک گام برای فلسطینیان بردارد.
«نظیر مجلی» خبرنگار روزنامه «الشرق الاوسط» هفته گذشته گزارشی را از تل آویو ارائه کرد که بخشی از آن بدین شرح است: به دنبال برگزاری اجلاس میان سران تل آویو و تشکیلات خودگردان ژنرال گابی اشکنازی رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل توانست دستان ایهود اولمرت را از پشت ببندد و به وی اجازه هیچ گونه وعده ای برای کاهش درخواست فلسطینیان در کرانه باختری از جمله برچیدن ایست های بازرسی نظامی و باز کردن راه ها و جاده ها را ندهد. خبرنگار الشرق الاوسط در ادامه گفت که اشکنازی برای موفقیت در کار خود، با آزادی اسرای فلسطینی به بهانه نشان دادن حسن نیت به ابو مازن و کمک به وی مخالفت کرد. اشکنازی برای توجیه این مخالفت مدعی شد که هرگز نمی تواند مادامی که شماری از نظامیان اسرائیلی در دست کشورهای عربی قرار دارد عده ای تروریست را آزاد کند. از این پیام اشکنازی این گونه بر می آید که اولمرت حتی اگر خود نیز بخواهد نباید حتی در یک چنین امور کوچکی (آزادی شماری از اسرا) پیش از دریافت موافقت فرماندهان ارتش، به فلسطینیان وعده دهد، حال چه رسد به وعده در خصوص امور بزرگ تر و سرنوشت ساز. در واقع این موضع گیری ثابت و تغییر ناپذیر رژیم صهیونیستی در جریان همه مذاکرات با فلسطینیان با طرف های عربی است. برای اثبات تلاش های مداوم اسرائیل برای امتیاز گیری از اعراب فلسطینیان باید به طرح صلح کشورهای عربی اشاره کرد. رژیم صهیونیستی تاکنون این طرح را نپذیرفته است اما تلاش کرده تا آن بخشی را که مربوط به سازش با کشورهای عربی می شود قبول کند بی آن که در مقابل آن و بر اساس آن چه که در این طرح ذکر شده، حاضر باشد از اراضی اشغالی ۱۹۶۷میلادی عقب نشینی کند.
بازگشت آوارگان، عقب نشینی تا مرزهای سال ،۱۹۶۷ تقسیم قدس و تخلیه شهرک های صهیونیست نشین همواره به عنوان خواسته های حداقلی اعراب و طرف های فلسطینی مطرح بوده است و در روزهای اخیر نیز برخی طرف های عربی می کوشند اسرائیل را به مطرح شدن بخشی از این خواسته ها در کنفرانس پائیز ترغیب کنند که البته تاکنون ناموفق بوده اند.
اشکالات فراوانی که کشورهای عربی بر این کنفرانس وارد می کردند سبب شد تا کاندولیزا رایس وزیرخارجه آمریکا در هفته گذشته به خاورمیانه آمده ودر پی راهی برای حل بدبینی شدید اعراب به این قضیه باشد و بستر لازم برای شرکت کشورهای مؤثر عربی در این کنفرانس و به تبع آن کشورهای دیگر را در این کنفرانس فراهم کند. رایس پیش از این سفر شانس پیشبرد طرح صلح خاورمیانه ای دولت آمریکا را با وجود تحرکات اخیر اسرائیل اندک دانسته و گفته بود که می خواهد به مقام های اسرائیلی بگوید که غصب سرزمین عربی نزدیک به بیت المقدس اعتماد طرف دیگر را پیش از برگزاری این نشست از بین برده است.
یکی از مهم ترین تلاش های رایس در این سفر متقاعد کردن سران تل آویو به تعیین جدول زمانی برای دستیابی به توافق با طرف فلسطینی بود که البته ناکام ماند. رایس هنگامی که در دیدار با اولمرت این خواسته خود را مطرح کرد این گونه جواب شنید که تعیین جدول زمانی مشکلات بیشتری را به همراه می آورد.
الی یشایی وزیر تجارت و صنایع رژیم صهیونیستی هم هنگامی که رایس از او خواست تا درباره بیت المقدس در اجلاس پائیز تصمیم گیری شود، گفت که عموم مردم اسرائیل گمان می کنند هر گونه گفت وگو درباره بیت المقدس باید خارج از دستور کار قرار بگیرد و هر گونه توافق درخصوص مسائل کلیدی باید به عهده دولت باشد نه کنفرانس بین المللی صلح خاورمیانه. رایس نیز مستأصل از متقاعد کردن طرف اسرائیلی برای شاید کمی نرمش تنها بر لزوم یافتن راهی دیپلماتیک برای این موضوع تأکید کرد و این تأکید در حالی انجام می گرفت که همزمان با آن تانک های رژیم صهیونیستی به غزه حمله ور شده بودند و مردم بی گناه فلسطین را به خاک و خون می کشیدند.
شبکه تلویزیونی الجزیره در گزارشی پیرامون سفر کاندولیزا رایس به منطقه گفت: همه مسئولان اسرائیلی که با وزیرخارجه آمریکا ملاقات کردند به وی گفتند، هنوز زمان ورود به مسائل بنیادین و اساسی نزاع خاورمیانه فرا نرسیده است.
کنفرانس پائیز نشانی از پیروزی به همراه ندارد. دستان خالی وزیر خارجه آمریکا و نگاه نومیدانه همه حتی متحدان منطقه ای آمریکا تأکیدی است بر ناکام ماندن این کنفرانس. کنفرانس پائیز در آخرین ماه های ریاست نومحافظه کاران بر کاخ سفید برگزار می شود و در خوش بینانه ترین حالت به ضیافتی برای تجدید دیدار دوستان سال های ریاست جمهوری بوش تبدیل خواهد شد؛ ضیافتی برای خداحافظی بوش.
احسان تقدسی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید