یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اهداف اجلاس ریاض


اهداف اجلاس ریاض
تحرکات سنگین عربستان بعد از پایان جنگ دی ماه غزه که به شکست مطلق رژیم های صهیونیستی، سعودی و مصر انجامید بیانگر آن است که این بار محور یاد شده از طریق به نمایش گذاشتن «امتیازات سیاسی» درصدد بر هم زدن روندی است که به گمان آن ها اگر نبود امکان نداشت مقاومت به پیروزی برسد.
از هفته دوم بهمن ماه تا این روزها چندین مقام سعودی به دمشق سفر کرده اند چندین بار مقامات مصری نیز وارد پایتخت سوریه شده اند و اردنی ها نیز با ارسال پیام رسمی و اعزام نماینده سیاسی تلاش کرده اند تا به این روند بپیوندند. چندین جلسه در این اثنا به میزبانی امیر عبدالله پادشاه سعودی و با حضور بعضی از سران عربی و از جمله سوریه برگزار شده است که نزدیکترین مورد آن نشست روز چهارشنبه گذشته در ریاض با حضور ملک عبدالله پادشاه عربستان، حسنی مبارک رئیس جمهور مصر، جابر الاحمد الصباح امیر کویت و بشار اسد رئیس جمهور سوریه می باشد.
پادشاه عربستان سعودی در اجلاس اقتصادی سران عرب در کویت که دو روز پس از پایان جنگ غزه برگزار شد اعلام کرد: «اینک زمان دفن اختلافات عربی فرا رسیده است» و وزیر خارجه عربستان پا را از این فراتر گذاشت و در مصاحبه با رسانه ها گفت: «اجلاس کویت اختلافات عربی را دفن کرد.» البته این اظهارات از سوی رئیس جمهور سوریه رد شد. بشار اسد در گفت وگو با روزنامه اماراتی دارالخلیج گفت: «ما اکنون در روند آشتی هستیم و نمی توانیم تأکید کنیم که با یکدیگر اختلاف نداریم.»
بلافاصله پس از نشست چهارشنبه ریاض، حسنی مبارک با ملک عبدالله پادشاه اردن در امان ملاقات کرد و رئیس دفتر مبارک آن را در ادامه مباحث اجلاس ریاض خواند. از آن طرف عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب نیز راهی دمشق شده است و قرار است تا دهم فروردین ماه سال آینده اجلاس سران عرب در پایتخت قطر برگزار شود.
این خبرها مجموعاً از فعال شدن خط مشترک ریاض، امان و قاهره حول یک محور اساسی خبر می دهد و بیانگر آن است که این دولت ها برای آن «اهمیت ویژه ای» قایل هستند برای شناسایی محور اساسی این گفت وگوها دشواری وجود ندارد همه می دانند مقاومت اسلامی منطقه مهمترین مشکل سه کشور عربی (تروئیکای عربستان، مصر و اردن) و نیز مهمترین مشکل رژیم صهیونیستی و آمریکا و بطور کلی غرب می باشد. در این میان سوریه به دلیل اینکه روابط استراتژیکی با ایران و مقاومت در فلسطین و لبنان دارد بشدت مورد توجه این محافل می باشد. محافل آمریکایی و عربی با صراحت از امکان جداسازی سوریه از ایران و مقاومت و نیز از امکان انتقال گفت وگوها از حول محور تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی در سرزمین فلسطین به گفت و گو پیرامون صلح رژیم صهیونیستی با سوریه سخن گفته اند. مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن براساس آنچه دو روز پیش کریستین ساینس مانیتور نوشت در یک جمعبندی از تحولات سیاسی خاورمیانه اعلام کرد آمریکا از طریق عربستان حداکثر تلاش خود را برای همراه ساختن سوریه با آمریکا به کار بسته است که این همراهی مستلزم فاصله گرفتن از ایران است. این روزنامه آمریکایی با صراحت از تضعیف محور عربستان- مصر در خاورمیانه بعنوان دلیل اصلی شکست اسرائیل در مواجهه با مقاومت فلسطین ارزیابی کرده است.
اما درباره مذاکرات چهارجانبه ریاض و سفرهای پی در پی مقامات مصر، اردن و عربستان به دمشق باید ارزیابی دقیقی داشت چرا که موضوع مقاومت در خاورمیانه مبنای قدرت ایران و سوریه در خاورمیانه است و هرگونه خلل در آن می تواند تأثیرات بنیادی و درازمدت بر خاورمیانه بر جای بگذارد. برای بررسی این موضوع باید گفت:
۱) سوریه از سال ۱۳۴۶ از اشغال جولان و جبل الشیخ به دست رژیم صهیونیستی در رنج بوده است. این دو نقطه فقط جنبه استراتژیکی و اقتصادی ندارند بلکه نوعی دعوای هویت نیز برای دولت دمشق به حساب می آید و از این رو سوریه بارها تلاش کرده است تا از طریق جنگ یا گفت وگو این دو را بازگرداند. اینک سوریه خود را با یک «فرصت بین المللی» مواجه می بیند و می خواهد بخت آزادسازی جولان و جبل الشیخ را امتحان کند. از نظر بشار پیروزی مقاومت در غزه و پیروزی حزب الله در لبنان، «نیاز به سوریه» را تشدید کرده است. از سوی دیگر بشار اسد به بن بست رسیدن مذاکرات اعراب و اسرائیل پیرامون تشکیل دو دولت را یک زمینه خوب برای فعال شدن مذاکرات با سوریه و در نتیجه آزاد شدن جولان می داند. اما دمشق نوعاً در برابر این سؤال که آیا سوریه حاضر است تغییری در روابط خود با مقاومت بپذیرد نوعاً پاسخ صریح نمی دهد ولی بر این نکته تأکید می کند که روند صلح بدون مشارکت دادن قدرت های منطقه ای از جمله حزب الله لبنان و حماس در فلسطین ممکن نیست.
۲) عربستان سعودی و مصر مذاکره با سوریه را با هدف مهار ایران و مقاومت عربی منطقه دنبال می کنند و گمان می کنند اگر سوریه را با اعطای امتیازات مالی و سرگرم کردن به وعده آزاد شدن بلندی های استراتژیک جولان از مقاومت جدا کنند، زنجیره مقاومت در منطقه شکسته می شود و دوباره جریان سنتی جهان عرب که بر «ناسیونالیسم عربی» - به جای اسلام- و «غرب»- به جای مردم خود- استوار است، احیا می شود و اقتدار این دو کشور باز می گردد. چندی پیش رئیس جمهور مصر در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد: ایران در حال بلعیدن خاورمیانه است و ما نمی توانیم سکوت کنیم. او اگر صراحت لهجه داشت می گفت اسلام گرایی خاورمیانه را تسخیر کرده و باید راهی را برای کنترل آن پیدا کرد. البته در عین حال باید گفت مصر و عربستان خود در درون به یک نزاع پنهان نیز مبتلا هستند. مصری ها خود را رهبر جهان عرب می دانند در حالیکه عربستان معتقد است این جایگاه طی سه دهه گذشته از میان رفته است.
۳) اردن و کویت در این معادله نقش مکمل را ایفا می کنند و خود موضوعیت چندانی ندارند البته حضور کویت تأکیدی بر اصالت نقش عربستان و حضور اردن تأکیدی بر اصالت نقش مصر در این تحرک عربی است. ملک عبدالله اردن و شیخ احمد الصباح کویت منافع کشور خود را در این محور تعریف کرده اند. بخصوص اردن انتظار دارد عربستان و کویت در دوره بحران اقتصاد جهانی او را دریابند.
۴) عربستان و مصر در این مذاکرات با مشکلات عدیده ای مواجه اند یکی از این مشکلات این است که از سوریه می خواهند که روابط نقد و مأثر با مقاومت که اساسی ترین وجه اقتدار دولت سوریه را تشکیل می دهد، با وعده نسیه آزادی جولان معاوضه کند. بشار اگرچه جوان است ولی خوب می داند که مذاکرات، وعده ها و ژست های سیاسی دولت های عربی هیچگاه نتیجه بخش نبوده است. از این رو رئیس جمهور سوریه بر این نکته تأکید می کند که: «تفاوت هایی میان توافقنامه صلح و خود روند صلح وجود دارد.»
۵) آمریکایی ها بعد از جنگ ۲۲ روزه علیه غزه تأکید کرده اند که اسرائیل نمی تواند بجنگد و باید به روش های سیاسی برای بهبود شرایط خود فکر کند. در حال حاضر بعید است که آمریکایی ها به تضعیف جدی روابط ایران و سوریه از یک سو و روابط سوریه و مقاومت امیدوار باشند آنان معتقدند کافی است سوریه کمی تغییر مسیر بدهد و به موازنه رابطه بین دمشق و تهران از یک سو و دمشق و واشنگتن از سوی دیگر فکر کند. به اعتقاد آنان این موازنه به ایران نیز می آموزد که شتاب خود را در منطقه کم کند و به رژیمی تعاملی در خاورمیانه بیندیشد در این صورت التهاب کنونی- یعنی پیشروی اسلام گرایی در خاورمیانه و جهان اسلام- کاهش می یابد و امکان «مدیریت تحولات» برای آمریکا فراهم می شود. اما این موضوعی است که در حدود گمانه زنی آمریکایی ها، سعودی ها و... قرار دارد.
۶) یک طرف این ماجرا رژیم صهیونیستی است این رژیم در شرایط ضعف مفرط قرار دارد و لذا به هیچ روی جرأت و قدرت مذاکره پیرامون جولان را ندارد و اگر هم مذاکره می کند- به قول بشار- آماده انجام تعهدات توافق شده در مذاکرات نیست. رژیم صهیونیستی در تحلیل درونی خود معتقد است که واگذاری جولان به فروپاشی موجودیت او می انجامد کما اینکه عقب نشینی از غزه در سال ۱۳۸۴ را موجب فروپاشی امنیت خود ارزیابی می کند. با این وصف بسیار بعید است که عربستان بیش از وعده اقتصادی بتواند وعده های سرزمینی را برای سوریه محقق کند. از همین رو رئیس جمهور سوریه در مقابل ذوق زدگی مقامات مصر و عربستان با صراحت اعلام کرد: توافقنامه های صلح یک برگه بیشتر نیستند اما واقعیت این است که اینک ۵۰۰ هزار فلسطینی در سوریه هستند که باید به خانه های خود بازگردند و جولان که باید به سوریه بازپس داده شود و تا آن موقع هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
۷) اما در عین حال نباید از کنار تحولاتی که حول محور مهار مقاومت دنبال می شود و بدون تردید یک پروسه آمریکایی- صهیونیستی است عبور کرد. مقاومت در جنگ های ۳۳ و ۲۲ روزه به پیروزی درخشان و اعجاز گونه دست یافته است ولی یادمان باشد برای آنکه در فرآیند سیاسی حزب الله بر توطئه گران غالب شود ۱۹ ماه- حد فاصل آغاز اعتصام تاریخی حزب الله در نیمه دوم آبان ۱۳۸۵ تا اجلاس لبنانی دوحه در آخر اردیبهشت ۱۳۸۷- تلاش کرد. برای خنثی کردن توطئه های سنگین سیاسی، درایت بیشتر و زمان بیشتری نیاز است این موضوعی است که دستگاه سیاست خارجی ما باید بیش از هر دستگاه دیگری به آن توجه کند.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید