چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


جنبه های مثبت مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور


طرح پیشنهادی فعلی صرفاً برای شناسایی گستردگی، ابعاد ،ویژگی های این پدیده و باز نمودن دریچه ای برای گام های بعدی است.با این حال، اهمیت این بخش در حدی است که هر هزینه ای را توجیه می کند. پیچیدگی پدیده ی مهاجر از اینجا آغاز می شود که پس از گذشت بیست و چند سال هنوز نه ملت ایران، نه دولت و نه ایرانیان خارج از کشور اطلاق واژه ی مهاجر را به رسمیت شناخته اند. سهل است که در بسیاری از موارد در مقابل کاربرد این واژه سخت مقاومت می شود. اکثر ایرانیان خارج از کشور در محل اقامت خود ریشه دوانده و به کسب و کار مشغولند و آینده ی خود و فرزندانشان با نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محل سکونت آنها پیوند خورده است. بسیاری از مهاجران خود را «پناهنده» و یا میهمان کشور میزبان می دانند. در ایران نیز ایرانیان مقیم خارج را پدیده ای موقتی و در حال انتظار تصور می کنند و بخش متخصص یا نخبگان آن را به عنوان سرمایه ها ی از دست رفته ای می دانند که باید به وطن بازگردانده شوند. تصویر ذهنی ایرانیان خارج از کشور از ایران دودهه ی قبل (دوران جنگ ) و غفلت آنان از تحولات اخیر از یکسو و القاء اندیشه های مغرضانه بوسیله ی گروه های سیاسی و رسانه های غربی به آنان از جهت دیگر، ذهنیتی منفی در آنان نسبت به کشورشان ایجاد کرده است. عدم شناخت متقابل مهاجران و ایرانیان داخل کشور سبب بوجود آمدن یک تضاد فرهنگی شده، به طوری که ایرانیان خارج از کشور به سوی سنت گرایی و ایرانیان داخل کشوربرعکس آن حرکت می کنند که نمونه ی آن استقبال جوانان ایرانی از برنامه های تلویزیونی غرب و استقبال ایرانیان خارج از کشور از برنامه های اصیل ایرانی است. با نگرشی جامعه شناسانه به موضوع به نظر می رسد که سخن از بازگشت و جذب ارباب متخصص وسرمایه ی ایرانیان خارج از کشور برداشتی ناصحیح است. از جهت دیگر جذب انفرادی نخبگان و پژوهشگران ایرانی خارج از کشور، در حقیقت جداساختن آنان از کانون های علم ساز جهان است و چه بهتر که نخبگان ایرانی در مکان های تولید علم باقی بمانند و از امکانات گسترده ی تولید علم استفاده کنند و درعین حال با صاحبنظران داخل کشور خود در ارتباط باشند و تولیدات روزانه ی علمی را در اختیار ایرانیان قرار دهند. در زمینه ی اقتصادی از نظر جذب سرمایه ی ایرانیان خارج از کشور، ساده ترین راه،عرضه ی سهام شرکت هایی مثل نفت و پتروشیمی و عرضه ی اوراق مشارکت ارزی است.از دیگر راه ها می توان از تهیه و تأمین ساخت الگوی مصرفی ایرانیان مهاجر نام برد که ایران می تواند این بازار را در اختیار بگیرد و کالاهای ایرانی را با کیفیت خوب و بسته بندی عالی در بازار ایرانیان مهاجر بفروشد که خود رقم بسیار بزرگی است.ایران در راه رسیدن به توسعه ی پایدار نیازمند اطلاعات اقتصادی و علمی روز جهان است . در بین ایرانیان مهاجر نخبگانی هستند که می توانند نیازهای علمی وتخصصی و اطلاعاتی ایران را برآورده سازند، تعامل و برخورد منطقی با آنان راه رسیدن به این هدف است. مشارکت مدنی بعضی از قوانین مدنی جاری در کشور برای ایرانیان مهاجری که علاقه دارند به کشور خود بازگردند مسأله ساز است، مانند نظام وظیفه و ... از دیگر مشکلات ایرانیان خارج از کشور نحوه ی برخورد کنسولگری ها و نمایندگی های ایران در خارج از کشورمی باشد که باعث تداعی خاطرات گذشته در ذهن ایرانی مهاجر می شود . در روش برخورد نمایندگی ها با ایرانیان خارج از کشور باید تغییراتی صورت گیرد. ارزش توریستی می توان با ایجاد بستری مناسب ایرانیان مهاجر را به عنوان مسافران توریست در کشور پذیرا بود که ازاین طریق سود بسیاری عاید کشور خواهد شد، به علاوه این سفرها موجب تغییر نگرش دوسویه می شود و پیوندهای دوستی و مودت را محکم می کند. زمینه ی فرهنگی ایرانیان مهاجر شخصیت فرهنگی مستقلی دارند ، بی هویت نبوده و فرهنگ التقاطی ندارند، فرهنگ آنها با دیگران متفاوت است. ایرانی مهاجر می تواند از جمله ی سفیران فرهنگی و سیاسی ایران در میان سایر ملت ها و کشورها باشد. ایرانیان مهاجر با تمام تفاوت های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی که با یکدیگر دارند به کلیتی تبدیل شده اند با هویتی مشترک و زبان و ادبیاتی واحد. ایرانی مهاجر امروزه مجموعه ای است با امکانات و توانایی های بالفعل بسیار پر ارزش که بهره گیری از آن نقش بزرگی در به ثمر رساندن توسعه ی پایدار ایران دارد و می تواند کلید حل معمای ایران باشد، گذشته از نگرش های منفی نسبت به مهاجران ایرانی ، امروزه اینان گنجینه ی پر ارزشی هستند،متشکل از متخصصان و فناوران و متفکران و غیره که نمیتوان معادل آن را با صرف بیلیاردها دلار تولید کرد، پس لازم است راهکارهایی فراهم شود که بتوان از امکانات جامعه ی مهاجر ایرانی استفاده کرد. مهاجر ایرانی با تمام تحولات اجتماعی و اقتصادی، خود را متعلق به ایران می داند و می خواهد توان مادی و معنوی خود را در راه توسعه ی ایران قرار دهد . اندیشه ی بازگشت نخبگان به ایران ناممکن و بی فایده است. قدرت علمی ایرانی مهاجر به محل کار و امکانات او بستگی دارد نه به عقل و هوش او، چه بسا عاقلان و هوشمندان بسیاری در ایران هستند که به علت نبود امکانات بی ثمر ومعطل مانده اند. دور شدن از منبع تولید علم درست نیست، انتقال دانش روز را از ایرانیان مهاجر بگیریم نه از باز گشت فیزیکی آنها. انتقال امکانات و ظرفیت های علمی ایرانیان مهاجر ، به ایران مستلزم فراهم شدن چند بستر است. الف- تخصص ایرانیان مهاجر باید در مراکز علمی و پژوهشی ایران دارای مفهوم باشد، یعنی میان دهنده معلومات و گیرندگان ارتباط ارگانیکی فراهم شود. ب- به وجود آوردن بستر سیاسی مناسب جهت مشارکت ایرانیان مهاجر در امور علمی و فنی و مشاوره با متخصصان داخلی و به قولی دیگر ارتباط میان نهادهای فرهنگی خارج ازکشور با نهادهای تخصصی داخل ایران، به خصوص نهادهای غیر دولتی. شکی نیست که این نگرش ها از دید بسیاری از ایرانیان مهاجر و مقامات ایران مردود شناخته شوند و تعداد کمی در ایران مهاجران را عناصری نامطلوب می دانند و بعضا ًکسانی هستند که این عمل را دور ماندن اذهان ایرانیان مهاجر از مسائل سیاسی به حساب آورند. تغییر این بینش ها بدون تجربه ی ملموس مقدور نیست. در قرنی که گذشت نخبگان بجای مشارکت در توسعه ی سیاسی و اقتصادی ایران با بی توجهی روبرو بوده اند و جوامع رو به توسعه و ایدئولوژیک چندان استراتژی تعریف شده ای را در این باره به کار نبسته اند، لذا عدم مشارکت ایشان توسعه ی همه جانبه را دچار نوسان کرده است.


همچنین مشاهده کنید