یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


کم خوانی و کم دانی


ورود به حوزه برنامه ریزی فرهنگی همانند هر حوزه دیگر نیازمند در اختیار داشتن اطلاعات دقیق از وضعیت گرایش ها و رفتارهای فرهنگی است. با این حال، این ایده چندان كه مقبول می نمایاند، عمومیت نیافته است. دلیل ساده این قضاوت نیز همین بس كه تا پیش از پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال ۷۹ هنوز پژوهشی در مقیاس ملی و فراگیر كه اطلاعاتی را در باره وضعیت گرایش ها و رفتارهای فرهنگی و اجتماعی فراهم كند، در دست نبود. بخشی از این امر را باید در وجود دیدگاهی جست كه معتقد است فرهنگ امری قابل شناخت از طریق روش های كمی نیست و گرچه این سخن درست و دقیق است كه فرهنگ تنها و تنها از طریق روش های كمی شناخته نمی شود اما داوری درباره هر روش دیگری نیز كه سودای انحصار روش شناختی داشته باشد، صادق است. در شرایط فقدان داده های معتبر و علمی، تجربیات شخصی مبنای این نوع تجربیات تا چه مایه فقیر و كم رمق است.
اگر حوزه اقتصاد را با حوزه فرهنگ مقایسه كنیم، تفاوت هایی را در می یابیم از جمله آن كه داده های اقتصادی به صورت منظم و مرتب و از جانب چند سازمان و نهاد مثل مركز آمار، بانك مركزی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی، تولید و یا گردآوری می شوند. تراكم داده ها در دوره زمانی نسبتاً طولانی، برای اقتصاددان فرصت توصیف و یا تبیین تغییرات اقتصادی را فراهم كرده است. اقتصاددان با استفاده از این اطلاعات می تواند چگونگی وضعیت موجود اقتصاد و سمت و سوی تحولات آن را بیان كند. اگر همین وضعیت را با فرهنگ مقایسه كنیم، كاملاً كمبود داده هایی از این دست را احساس خواهیم كرد.
اما تحقیقات فرهنگی- اجتماعی پیش از این قادر به ترسیم چنین تصویری از وضعیت موجود و تحولات آن نبود. به همین دلیل دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهارچوب برنامه سوم توسعه و از سال ۱۳۷۹ «پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان» را انجام داد كه در سال ۸۲ نیز این پژوهش در ۲۸ استان كشور ادامه یافت تا مرجعی باشد برای تحلیل گران عرصه های فرهنگی. میزان مصرف كالاهای فرهنگی یكی از بخش های این پیمایش است كه در آن میزان دسترسی و استفاده از رسانه مورد سنجش قرار گرفته است.
میزان دسترسی و استفاده از رسانه ها یكی از شاخص های مهم توسعه فرهنگی است. به همین منظور در جوامع روبه رشد تحلیلگران مسائل فرهنگی با آمارگیری های منظم پیگیر این شاخص مهم هستند تا با برنامه ریزی دقیق بتوانند این شاخص را نیز در كنار دیگر شاخص های توسعه رو به رشد نگه دارند.
در كشور ما به موازات گسترش فناوری دسترسی به رسانه های شنیداری و دیداری میزان دسترسی و نیز استفاده از این دو رسانه رو به افزایش است. اما متأسفانه آمار نشان می دهد كه روزنامه و كتاب در شمار كم مخاطب ترین رسانه ها قرار دارند و به نظر می رسد تلاشی جدی برای بالا بردن میزان توجه مردم به این دو رسانه بسیار مهم وجود ندارد.
همزمان با نمایشگاه مطبوعات و كتاب بخشی از یافته های پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان را كه مربوط به استفاده از رسانه ها است مرو می كنیم.
میزان استفاده از تلویزیون
در بررسی میزان استفاده از تلویزیون آمار نشان می دهد كه ۹/۲۲ درصد مردم حداقل ۲ ساعت در روز از برنامه های تلویزیونی استفاده می كنند و تقریباً درصد افرادی كه از تلویزیون استفاده نمی كنند صفر است. همین آمار نشان می دهد كه زنان بیش از مردان از این رسانه بهره می برند. در حالی كه ۶/۱۸ درصد مردان كمتر از ۱ ساعت تلویزیون نگاه می كنند زنان ۱/۱۳ درصد از این رسانه استفاده می كنند. اما به موازات بالا رفتن زمان استفاده از تلویزیون آمار جهت معكوس به خود می گیرد به گونه ای كه ۵/۱۳ درصد مردان و ۵/۱۵درصد زنان ۳ تا ۴ ساعت تلویزیون نگاه می كنند. ۲/۹ درصد مردان در مقابل ۱/۱۳ درصد زنان ۴ تا ۵ ساعت وقت خود را به تماشای برنامه های تلویزیونی می گذرانند، بازنشسته ها و بیكاران بیش از شاغلین و افراد با سن پایین بیش از افراد با سنین بالاتر از تلویزیون استفاده می كنند. در حوزه متغیر تحصیلات وضعیت صورت عجیبی به خود می گیرد به گونه ای كه بی سوادان و افراد دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم كمترین زمان را به دیدن تلویزیون اختصاص می دهند.
میزان استفاده از رادیو
۱/۸۲ درصد از مردم كمتر از ۱ ساعت به رادیو گوش می دهند. ۵/۸ درصد ۱ تا ۲ ساعت و ۹/۲ درصد بیش از ۵ ساعت از برنامه های رادیو استفاده می كنند. هر چه سن افراد بالاتر می رود میزان استفاده از رادیو نیز از سوی آنان افزایش می یابد.
میزان استفاده از كامپیوتر و اینترنت
در جامعه ما هنوز استفاده از كامپیوتر متداول نشده است. تقریباً كمتر از یك چهارم از جمعیت كشور ما دارای كامپیوتر شخصی هستند. شاید ساده ترین دلیل این امر هزینه بالای آن و نیز دانش اندك مردم در استفاده از این رسانه بسیار مهم است.
براساس آمار به دست آمده ۲/۷۴ درصد از مردم در منزل كامپیوتر ندارند و نیز ۴/۸۱ درصد از پاسخگویان نیز اساساً به اینترنت دسترسی ندارند. اگر كل كاربران اینترنت را ۱۰۰% بگیریم بیشترین كاربران اینترنت با ۲/۶۸ درصد بیشتر از منزل با اینترنت در تماس بوده، ۳/۱۵ درصد در محل كار، ۶/۱۱ درصد در منزل دوستان و اقوام و تنها ۸/۴ درصد از كلوپ ها با شبكه اینترنت در تماس هستند. ۱/۴۲ درصد پاسخگویان كمتر از نیم ساعت در روز از شبكه اینترنت استفاده می كنند، ۹/۲۶ درصد بین نیم ساعت تا یك ساعت، ۹/۱۹ درصد یك تا دو ساعت و ۶/۱ درصد پاسخگویان بیش از ۵ ساعت در روز با شبكه اینترنت در ارتباطند. مردان بیش از زنان از اینترنت بهره مندند. جوانترها بیش از افراد با سنین بالاتر و افراد با تحصیلات بیشتر بیش از افراد با تحصیلات پایین تر از اینترنت استفاده می كنند. این تحقیق از دسترسی پایین دانش آموزان به این رسانه بسیار مهم خبر می دهد.
روزنامه و مجله
روزنامه و مجله به عنوان ارزانترین و در دسترس ترین رسانه متأسفانه كم مخاطب ترین رسانه است. به گونه ای كه ۵/۳۸ درصد از پاسخگویان اصلاً روزنامه نمی خوانند و ۷/۲۴ درصد كمتر از نیم ساعت از وقت خود در روز را با خواندن روزنامه می گذرانند. زنان با ۴/۴۱ درصد در مقابل مردان با ۸/۳۵ درصد اصلاً روزنامه نمی خوانند و اساساً زنان در خواندن روزنامه نسبت به مردان رغبت كمتری نشان می دهند. برعكس آنچه به نظر می رسد سالمندان كمتر از جوانان و نیز بازنشسته ها و بیكاران كمتر از شاغلین و محصلین و متأهلین كمتر از مجردان روزنامه و مجله مطالعه می كنند. اما با افزایش سطح تحصیلات آمار بیانگر افزایش میزان مطالعه روزنامه و مجله است.
كتاب
كتاب نیز همانند مجله در كشور ما بازار بی رونقی دارد به طوری كه ۵/۳۶ درصد از مردم اصلاً مطالعه نمی كنند. در بین كسانی كه مطالعه غیردرسی می كنند، ۱/۲۴ درصد كمتر از یك ساعت در هفته مطالعه دارند و ۷/۳۸ درصد بین ۱ تا ۳ ساعت در هفته كتاب می خوانند. تنها ۷/۶ درصد از افراد بیش از ۱۱ ساعت در هفته اوقات فراغت خود را به خواندن كتاب اختصاص می دهند. برعكس متغیر مجله و روزنامه، زنان بیش از مردان كتاب مطالعه می كنند. اما در اینجا نیز همچون متغیر روزنامه و مجله سالمندان كمتر از جوانان، بازنشستگان و بیكاران كمتر از شاغلین و محصلین و متأهلین كمتر از مجردها كتاب می خوانند. در اینجا نیز با افزایش سطح سواد میزان مطالعه در بین افراد افزایش قابل توجهی پیدا می كند.
براساس این یافته ها تقریباً همه مردم از رادیو و تلویزیون استفاده می كنند اما تنها ۶۰ درصد مردم روزنامه و مجله مطالعه می كنند كه از گروه نیز حدود نیمی از آنان كمتر از نیم ساعت در روز به مطالعه روزنامه و مجله می پردازند این آمار در مورد مطالعه كتاب نیز همین گونه است یعنی ۶۳ درصد مردم كتاب می خوانند كه نیمی از آنان كمتر از یك ساعت در هفته به مطالعه كتاب اختصاص می دهند.
دلیل عمده پایین بودن تیراژ مطبوعات و كتاب در ایران را نیز باید در همین مسأله كم خوانی جست وجو كرد. علیرغم افزایش شمار با سوادان و نیز رشد پر شتاب آموزش عالی و دانشجویان در كشور طی سالهای اخیر، جدای از استثناها تیراژ كتاب ها به ندرت از ۴ هزار نسخه تجاوز می كند و دوران طلایی اوایل انقلاب و كتاب های جلد سفید با تیراژ ۱۰ هزار نسخه و بیشتر را كمتر شاهدیم.در مورد مطبوعات نیز وضع به همین منوال است در حالی كه استاندارد جهانی مصرف روزنامه از سوی یونسكو ۱۰ نسخه به ازای هر ۱۰۰ نفر است در بهترین سال های بهار مطبوعات در سال ۱۳۷۶ سرانه تیراژ مطبوعات در ایران ۵ نسخه برای هر ۱۰۰ نفر بود كه اكنون با ركود مطبوعات به ۳ نسخه برای هر ۱۰۰ نفر رسیده است.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید