یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

این ۵ خشت کج شرم‌الشیخ


این ۵ خشت کج شرم‌الشیخ
۱) اعلام حضور و مشارکت ایران در نشست شرم‌الشیخ، از یک سو مانع بزرگی را از احتمال عدم موفقیت این اجلاس از میان برداشت، ولی از سوی دیگر بر ابهامات اهداف و بالطبع دستاوردهای آن افزود.
از زمانی که ایران ابتکار «نشست همسایگان عراق» را مطرح کرد تا کنون چندین اجلاس درسطوح مختلف برگزار شده است. هر چند هدف اولیه ایران از این ابتکار مشارکت کشورهای همسایه عراق برای برون‌رفت از بحران کنونی، برقراری ثبات و تعیین تاریخی برای خروج نیروهای خارجی بود ولی در عمل این نشست‌ها هم در شکل و هم در محتوای از اهداف اولیه ایران فاصله گرفته است. افزایش کشورهای مشارکت‌کننده،‌ محل برگزاری نشست‌ها و دستور کار از جمله مواردی که می‌توان در این خصوص اشاره کرد. اجلاس شرم‌الشیخ نیز که قرار است روزهای پنجشنبه و جمعه برگزار شود از هم‌اکنون تحت‌الشعاع موضوع «ایران ـ آمریكا»و احتمال دیدار هرچند حاشیه‌ای رایس و متکی قرار گرفته است.
مقامات عراقی و مشخصا آقای علی دباغ، سخنگوی دولت عراق، از تلاش‌های پشت‌پرده‌ای که دولت متبوعش برای متقاعد کردن وزیران خارجه ایران و آمریكا برای دیدار دوجانبه، صورت می‌دهد خبر داده است. جورج بوش نیز «احتمال ملاقات خانم رایس با دیپلمات‌های ایران» رد نکرده و گفته است خانم رایس در صورت برخورد با وزیر خارجه ایران قاطع و باادب خواهد بود. خانم رایس نیز در مصاحبه با «سی.ان.ان» احتمال دیدار رو در رو با منوچهر متکی که ممکن است به زودی امکان پذیر باشد، را رد نکرده است.
۲) فارغ از دلایل مترتب بر تردیدهایی که در خصوص مشارکت ایران در اجلاس شرم‌الشیخ مطرح می‌شد، نهایتا روز یکشنبه و در حالی که خبر سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی به بغداد را همه رسانه‌های خبری در صدر موضوعات خبری قرار داده بودند و انتظار می‌رفت مذاکره در خصوص مشارکت ایران در نشست مذکور یکی از اهداف مامور‌یت دیپلماتیک آقای لاریجانی باشد، آقای احمدی‌نژاد در مکالمه تلفنی با نوری المالکی بر ابهامات مشارکت ایران در این اجلاس پایان داد. این در حالی بود که محافل سیاسی ماموریت آقای هوشیار زیباری در ترغیب ایران به مشارکت در اجلاس را ناموفق ارزیابی نمودند و حتی نخست‌وزیر عراق اعلام کرده بود در صورت لزوم شخصا برای ترغیب ایران به مشارکت در اجلاس به تهران سفر خواهد کرد.
به نظر می‌رسد اعلام موافقت ایران از زبان بالاترین مقام اجرایی با اندکی شتابزدگی همراه بود زیرا اخبار منتشر شده از مذاکرات زیباری با مقامات کشورمان که چند روز قبل از این اعلام بود همخوانی نداشت و یا حداقل در این فاصله چند روزه اتفاقی که بتواند به دغدغه‌های ایران در خصوص دستور کار، اهداف و حتی پیش‌شرط‌های غیر رسمی ایران پاسخ دهد،رخ نداده بود. فلذا می‌توان گفت سناریوی طراحی شده از سوی ایران برای فشار به سازمان‌دهندگان اجلاس جهت بازگشت نشست به اهداف اولیه خود، می‌توانست به نحو بهتری مدیریت شود. به رغم این ملاحظه تکنیکی باید اذعان نمود که مشارکت در اجلاس تصمیم درستی بود که نهایتا ایران آن را اعلام نمود.سیاست صندلی خالی و غیبت ایران در گفت‌وگو‌ درباره مسئله‌ای که خود یکی از اصلی‌ترین بازیگران آن می‌باشد، نمی‌توانست تأمین کننده منافع ملی کشور باشد. حوزه سیاست صفر یا صد نیست. می‌توان با نمره کم هم تا اندازه‌ای پیروز میدان بود.
۳) چه انتظاری از اجلاس شرم‌الشیخ داریم‌؟ ضروری است قبل از ورود به این صحنه سقف انتظارات خود را مشخص کرده و در خصوص آن به تصمیم واحدی برسیم. در آنچه که مربوط به موضوع اصلی اجلاس یعنی بحران عراق است، چندین اشکال اساسی وجود دارد که باید مد نظر قرار داد.
اولین اشکال بر این اجلاس، محل برگزاری آن است. شرم‌الشیخ، تفریحگاه ساحلی مصر قبلا نیز اجلاس‌های متعددی در موضوعات خاورمیانه و فلسطین را برگزار کرده است. این محل همواره یادآور مصالحه، تنازل از خواست‌های برحق (اگر نگوییم تسلیم) بوده است. اکثر نشست‌های سران مصر و اسرائیل در این محل برگزار شده است. ضمن این‌که این اشکال ایران کاملا بجاست که چرا باید اجلاس توافق شده در استامبول به شرم‌الشیخ تغییر یابد.
دومین موضوع نقش میزبان در اجلاس‌های بین‌المللی است. کشور میزبان می‌تواند نقش مهمی در دستور کار، بیانیه پایانی و... ایفا نماید. ضمن این‌که جایگاه و نفوذ این کشور در جهان عرب می‌تواند شرایط سنگینی را بر ایران تحمیل نماید. مصر به طور طبیعی در کنار دولت‌های عربی که در حال حاضر منتقد دولت نوری المالکی و به اعتقاد برخی مخالفان آرامش در عراق می‌باشند قرار دارد.
موضوع بعدی در شکل کنفرانس است. با پذیرش شرایط ایجاد شده در اجلاس بغداد و اجلاس آتی، عملا موضوع عراق از اهداف اولیه ایران در ابتکار همسایگان خارج و به اجلاسی بین‌المللی تغییر شکل داده است. به طور طبیعی چنین اجلاسی راهکارهای برون رفت از بحران را در قالب و چهارچوبی بین‌المللی ارائه می‌کند. مهم‌ترین اشکال در این موضوع افزایش تعداد بازیگران و یارگیری و صف‌بندی‌های جدید در مسئله عراق است که لزوما در راستای منافع ایران و کشورهای منطقه نمی‌تواند باشد.
و نهایتا دستور کار اجلاس که بر اساس اطلاعات واصله اختلافات عمده ای بین مشارکت کنندگان در اجلاس وجود دارد.بر اساس برخی اطلاعات کشورهای عربی موضوعاتی مانند تدوین قانون اساسی جدید، برقراری آتش‌بس بین دولت و تروریست‌ها و حتی دعوت و بازگرداندن افسران بعثی به ارتش برای شکل‌گیری ارتش جدید عراق را مطرح کرده‌اند. هوشیاری هیأت‌ ایرانی شرکت کننده در اجلاس و استفاده از پتانسیل‌های موجود می‌تواند رافع طرح‌ها و نقشه‌های دولت‌های عربی طرفدار ادامه خشونت و حمایت از تروریست‌های جنایتکار باشد.
۴) موضوع بعدی که عملا با حجم وسیع تبلیغاتی به موضوع اصلی کنفرانس تبدیل شده، مشارکت ایران و آمریكا در این نشست است.
اولین مسئله‌ در این رابطه موضوع اصلی کنفرانس یعنی عراق است. هیچ کس در دنیا منکر نقش بی‌بدیل ایران در مسئله‌ عراق نیست. مشکل اصلی در نوع نگرش و بیان موضوع است. آمریكا با هدف سنگین کردن کفه خود در هرگونه مذاکره احتمالی با ایران بر موضوع کشته شدن سربازان اشغالگر و نقش ایران در آن تمرکز نموده است. آقای خلیل‌زاد قبلا نیز مدعی کشف اسناد و مدارکی که موید این ادعا باشد شده بود. درک شرایط نامساعد آمریكا در عراق امر پیچیده‌ای نیست. مباحثات کنگره و کاخ سفید در خصوص مسئله‌ عراق، مؤید مخمصه‌ای است که آمریكا گرفتار آن است.
دومین موضوع اظهارات خانم رایس مبنی بر آمادگی آمریكا برای تغییر سیاست ۲۷ساله خود در قبال ایران اگرچه می‌تواند سیاستی تبلیغی برای متقاعد کردن افکار عمومی باشد، ولی احتمالا ناشی از یک تصمیم در سیاست خارجی آمریكاست. آمریكا تلاش می‌کند در کنار سیاست فشار آهسته اما مداوم به ایران، دنیا و بخصوص هم پیمانان خود را متقاعد نماید که همه راه‌های مسالمت‌جویانه در رابطه با ایران را پیموده و ایران با همه این ابتکارات مخالفت کرده است.
برخورد با این موضوع، نیازمند تعریف درست موضوع و برنامه ای مدون می‌باشد. سیاست خارجی برخلاف حوزه اقتصاد نیازمند برخورداری از مرکزیتی نیرومند و تبعیت کارگزاران از تصمیمات و دستورات است. این بدان معنی نیست که بحث در این حوزه باید در محیط و مدار بسته‌ای صورت گیرد. حوزه سیاست خارجی باید خارج از رقابت‌های درون حزبی در راستای منافع ملی باشد. بلوغ فکری حتی در بین گروههای معارض دردرک این نکته پس از حصول توافق و وصول به اجماع در این حوزه است. نباید اجازه داد موضوع به سوژه‌های تبلیغی برای پیشبر اهداف داخلی تبدیل گردد.
جاوید قربان اوغلی


همچنین مشاهده کنید