یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


کلیدهای موفقیت در دستان شماست


کلیدهای موفقیت در دستان شماست
آ«چگونه احساس خود را تغییر دهیم آ»؟ این سوالی است که می خواهم در این شماره به آن پاسخ دهم و از قبل شما خوانندگان عزیز را به خواندن مطالب این شماره توصیه کرده بودم .
اولین گام برای آمادگی تغییر، برگزاری یک جلسه آشتی کنان با قلم و کاغذ است . برای تغییراحساس خود بیش از هر چیزی به قلم و کاغذ نیازدارید. شاید باور نکنید، ولی با همین وسایل کم هزینه ، شگفت آورترین تغییرات صورت می گیرندو از فایده آن تعجب خواهید کرد. کاری که بایدانجام دهید، بسیار ساده است . به جای فکرکردن به گرفتاری ها، فقط باید آنها را یادداشت کنید. دراداره ، منزل و هر جای دیگری که گرفتار افکارمنفی می شوید، می توانید احساسات منفی خود راروی کاغذی یادداشت کنید. ممکن است راه دیگری را به طور تصادفی و یا ارادی پیدا کرده باشید که در زمان بروز احساسات منفی از آن استفاده کنید. مثلا بعضی افراد در این مواقع به سراغ حل جدول می روند یا به خواندن کتاب مشغول می شوند و به هر حال خودشان را به نحوی سرگرم می سازند. این راه ها در این گونه مواقع صددرصد اشتباه هستند. افکار منفی که ازناراحتی های شما به وجود می آیند، به صورت افکار اتوماتیک و خود انگیخته تمام ذهن هشیار ونیمه هشیار شما را اشغال می کنند و به صورت دایره وار و بدون توقف حرکت می نمایند. کافی است یک بار امتحان کنید. وقتی افکار منفی خودرا روی کاغذ می آورید، چشم انداز عینی تر وتصویر روشن تر و واقع بینانه تری از وضعیت خودبه دست می آورید. اگر با قلم و کاغذ آشتی کرده اید، آماده اید تا مراحل بعدی را یکی پس ازدیگری اجرا نمایید.
● مرحله اول : تعریف و شناسایی مسئله
در این مرحله شرح خلاصه ای از ناراحتی ها یاگرفتاری های خود بنویسید. یادتان باشد که این مراحل را برای هر یک از گرفتاری ها یاناراحتی هایمان به طور جداگانه و یکی یکی انجام می دهیم . فعلا یک مورد را انتخاب کنید و این مراحل را برای آن انجام دهید.
هنگام انجام این مرحله باید ناراحتی را به روشنی شرح دهید (بنویسید)، نه احساسی را که در اثر این ناراحتی ایجاد شده است . مثلا نوشتن آ«حالم از این زندگی نکت بار به هم خورده است آ»کمکی نمی کند، ولی به هر حال بهتر از سفیدگذاشتن کاغذ است ; زیرا چیزی نوشته اید و این خود یک پیشرفت است . عیبی ندارد، کاغذجداگانه ای بردارید و به کمک سوالاتی که می پرسم ، یاد خواهید گرفت که چگونه مرحله اول را انجام دهید.
یکی از روزهای زندگی خود را در نظربگیرید;یکی از همان روزهایی که حالتان را به هم می زند. اگر می گویید همه اش مثل هم است ،مجبورم پیشنهاد کنم همین شنبه گذشته را در نظربگیرید. تمام افکارتان را برروی روز شنبه متمرکزکنید. آیا شنبه حالتان را به هم می زند؟ اگر چنین احساسی ندارید، پس بالاخره یکی از آن روزهای مورد نظرتان را انتخاب کنید و روی آن تمرکز کنید. خوب تمرکز کنید و در حالی که تصاویرآن روز را مثل یک فیلم سینمایی مرور می کنید، به این سوالات پاسخ دهید (بنویسید).
-چه ساعتی از روز حالتان را به هم می زد؟
-کجا بودید که حالت به هم خورد؟
-دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
پاسخ دادن به سوالات بالا همان برداشتن گام اول یا انجام مرحله اول تغییر احساسات است .
-توجه داشته باشید که تنها مسائل واقعی رامی توان حل کرد; یعنی مسئله ای که در مکان وزمان مشخص در طول روز به وجود آمده است .
● مرحله دوم : تشریح احساسات
در این مرحله احساسات منفی خود را، که دراثر آن حادثه (تشریح شده در مرحله اول ) پیداکرده اید، فهرست کنید; مثلا از خودم بدم آمد،می خواستم سرم را به دیوار بکوبم ، تمام عالم پیش چشمم سیاهی رفت و...
و جلوی هر احساس بد خود یک امتیاز از صفرتا صد در نظر بگیرید. این امتیاز در واقع بیانگرشدت احساسات منفی شما خواهد بود.برای توصیف احساسات بد خود از کلماتی نظیرغمگین ، نگران ، احساس گناه ، درمانده ، مایوس و... می توانید استفاده کنید.
● مرحله سوم : انتخاب جانشین
در این مرحله باید یک نفر را انتخاب کنید که ازدیدگاه شما فردی ایده آل و کامل است . اگر به یکی از ادیان آسمانی اعتقاد دارید، کار شماراحت تر خواهد بود; مثلا مسیحیان ارجمندمی توانند حضرت مسیح (ع ) و یا دوستان مسلمان می توانند یکی از ائمه اطهار(ع ) یا پیامبراکرم (ص ) را انتخاب کنند، یا می توانید یکی ازافراد برجسته تاریخ زندگی خودتان را انتخاب کنید. مهمترین ویژگی این افراد، ایده آل بودن آنها نزد شماست . فردی کامل ، صبور، بدون اشتباه ، درستکار و... اسم او را در برگه خودیادداشت کنید. شکل کلی برگه ای که پیش روی خود دارید، به صورت زیر خواهد بود:
مرحله اول : مدتی است که روابط همسرم بامن خوب نیست و این مسئله از روزی اتفاق افتادکه ...
مرحله دوم : وقتی در آن روز فلان اتفاق افتاد(وقتی آن واقعه را به خاطر آوردم )، احساسات منفی زیرا را پیدا کردم .
- از خودم بدم آمد (شدت ۲۰).
- از دست همسرم عصبانی شدم (شدت ۸۰).
- احساس کردم دیگر پیش او اعتبار ندارم (شدت ۷۰).
مرحله سوم ; جانشین من : نام جانشین خود رادر این محل یادداشت کنید.
● مرحله چهارم : روش سه ستونی
در این مرحله جدولی سه ستونی رسم کنید وآن را پر نمایید.
در سمت راست احساسات منفی ، در وسطامتیاز واقعی بودن و در سمت چپ واکنش جانشین من را رسم کنید.
در سمت راست جدول ، یکی از افکاراتوماتیک (احساسات منفی ) خود را یادداشت نمایید. درباره آن خوب فکر کنید و از خودبپرسید این فکر یا اندیشه منفی چقدر واقع بینانه است ؟ می توانید درباره آن با دیگران نیز مشورت کنید. در عین حال لازم نیست همه آنچه را که اتفاق افتاده ، برای دیگران تعریف و تشریح کنید.مثلا از دیگران بپرسید وقتی فلان طور شود، انجام فلان کار یا فلان اندیشه چقدر واقع بینانه است ؟ به این ترتیب امتیاز واقع بینانه بودن احساس خود رادر ستون وسط یادداشت کنید. یادتان باشد که سعی در وخیم کردن یا فاجعه آمیزکردن نداشته باشید. قرار نیست به کسی مثل من چیزی را ثابت کنید; بلکه قرار است از شر یک احساس منفی خلاص شوید. حال از خود بپرسید در چنین صحنه ای جانشین من به جای چنین فکریا احساس بدی چگونه فکر می کرد؟ و آن را در ستون مربوطه یادداشت کنید.
وقتی جدول خود را به طور کامل و دقیق تنظیم کردید، یک بار دیگر و با دقت آن را مرورکنید و مرحله چهارم را انجام دهید.
● مرحله پنجم : اکنون چه احساسی پیداکرده ام ؟
بهتر نشدم ، کمی بهتر شدم ، بهتر شدم ، خیلی بهتر شدم
پیش داوری نکنید. اگر مراحل چهارگانه راانجام داده اید و فقط مطالب را خوانده اید، هیچ نتیجه ای نخواهید گرفت ; بلکه دچار یک پیشگویی شده اید که : آ«ای بابا با این چرت وپرت ها که چیزی تغییر نمی کندآ». برداشت وقضاوت شما به خودتان مربوط است . شماهرکاری را که دوست دارید انجام دهید. تغییر درروحیه شما، چه خوب و چه بد، برزندگی خودتان و اطرافیانتان اثر می گذارد. تنها بهره ای که من ودست اندرکاران مجله می بریم ، دعای خیردوستانی است که به موفقیتی نائل می شوند. ضمنادنیا را زیاد سخت نگیرید و به یاد داشته باشید که این نیز بگذرد.
منبع : سایت دوستان


همچنین مشاهده کنید