شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سرشت گریزپای فرآیند باور


سرشت گریزپای فرآیند باور
● باور به خدا
▪ جورج آی. مورودس
▪ ترجمه: مسعود خیرخواه
▪ نشر علم
▪ شمارگان: ۲۲۰۰ نسخه
اوایل اسفند سال گذشته کتاب «باور به خدا: مطالعه‌ای در باب معرفت شناسی دین» که نخستین اثر ترجمه شده از فیلسوف دین معاصر آمریکایی، جورج مورودس به فارسی است، روانه پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها شد. این کتاب مشتمل بر چند فصل است: پرسش‌های معرفت شناختی، براهین وجود خدا، تجربه خدا ، مسئله شر. مترجم کتاب مقدمه‌ای ۱۰۰ صفحه‌ای هم به عنوان راهنمایی برای درک مباحث کتاب به آن افزوده است. آنچه در پی می‌آید نگاهی دارد به محتوا و زمینه‌های مورد بحث کتاب «باور به خدا.» فیلسوف دین چه می‌کند؟
اگر بپذیریم که فلسفه دین به تفکر فلسفی در باب دین می‌پردازد، پس می‌توان گفت فلسفه دین شاخه‌ای از الهیات ( یعنی تدوین و تنسیق نظام‌مند عقاید دینی) نیست، بلکه شاخه‌ای از فلسفه است. از این رو، فلسفه دین مفاهیم و نظام‌های اعتقادی دینی و نیز پدیدارهای اصلی تجربه دینی و مراسم عبادی و اندیشه‌ای را که این نظامهای عقیدتی بر آن مبتنی هستند، مورد مطالعه قرار می‌دهد. بنابراین، می‌توان گفت فیلسوف دین نقش‌های سه‌گانه زیر را بازی می‌کند:
اول؛ نقش فیلسوف دین در زمینه ایمان و عمل دینی با نقش یک نقشه‌بردار، مهندس راه و ساختمان و معمار قابل مقایسه است. فیلسوفان دین برای کشف مسائل اعتقادی، مقصود و مراد از «اعتقاد» و علت پذیرش و چگونگی اظهار آن در عمل، به پژوهش در عرصه دین می‌پردازند. در جریان این پژوهش آنها باید علاوه بر دیدگاه‌های مومنان و الهی‌دانان، مسائلی را نیز که مورخان، جامعه‌شناسان، انسان‌شناسان، روان‌شناسان و فیلسوفان در این زمینه کشف کرده‌اند، ملحوظ دارند. با این همه، فیلسوفان دین از دو سو با این افراد متفاوتند: از یک سو، درصدد یافتن فهمی جامع از دین هستند که یافته‌ها و هرگونه شناخت معتبر از دین را در خود جای دهد. از سوی دیگر، دل نگران توجیه اعتقاد به باورها و پیروی از سنت‌های ادیان خاصی هستند. «آن ها» به صرف شناخت درون مایه‌های مورد اعتقاد یک دین و تبیین آن بسنده نمی‌کنند، بلکه توجیه‌‌پذیری پذیرش آن دین را نیز ارزیابی می‌کنند. بنابراین، فیلسوفان دین در جریان کار پژوهشی خود توجهی خاص به استحکام شالوده و ساختار «بنای» باور دینی معطوف می‌دارند تا مشخص سازند که چه میزان در داوری خود می‌توانند آنها را «صادق» بدانند و چگونه این داوری‌ها را توجیه کنند.
دوم؛ فیلسوفان دین درصددند تا ناسازگاری‌های میان باورهای یک دین را کشف کنند. با این همه، فلسفه دین تنها به پژوهش در زمینه آنچه در گذر ایام به ایمان دینی راه یافته است، بسنده نمی‌کند. بلکه فیلسوفان دین مضمون و مفاد شواهد مربوط به باورهای دینی و چگونگی امکان پیوند مولفه‌های مختلف را به شیوه‌ای قابل قبول مورد بررسی قرار می‌دهند.
سوم؛ از دیگر نقش‌های عمده فیلسوفان دین ارائه طرح‌هایی کلی از ایمانی قابل قبول است. آنها در این نقش «معمارگونه» نقشه‌های نهایی را به دست نمی‌دهند و نظارت ساخت یک ساختمان را بر عهده نمی‌گیرند، بلکه با به خاطر سپردن اکتشافات «نقشه برداران» و مهندسان راه و ساختمان سعی می‌کنند نقشه‌های کلی را، همراه با نقاط قوت و ضعف هر یک فراهم آورند. باری، فیلسوف دین در این نقش «معمارگونه» اخیر خود به نقش الهیدان نزدیک می‌شود و درباره الهیات فلسفی و نظام مند، آگاهانه نقشی همانند ایفا می‌کند.
● آیا باور شما صادق است؟
موضوع بحث نویسنده در این کتاب، درباره صدق باورهای دینی است. از نظر وی، مهم‌ترین پرسشی که برای بسیاری از باورهای دینی می‌توان طرح کرد این است که « آیا این باور صادق است؟»؛ اگرچه او مستقیما درباره صدق این باورها بحث زیادی نمی‌کند. به عبارت دیگر، مورودس(به خصوص در فصل اول و دوم) معتقد است این ادعا که برخی قضیه خاصی را می‌دانند نمی‌تواند صادق باشد مگر آنکه قضیه‌ای که ادعای دانستن آن شده نیز صادق باشد. به زعم وی، این یکی از تفاوت‌های باور و معرفت است. بنابراین، می‌توان گفت مفهوم معرفت مشتمل بر مفهوم باور و عناصر دیگری از جمله، صدق است. به بیان دیگر، قضیه‌ای مفروض صادق است، اگر و فقط اگر حالتی که آن قضیه حقیقت داشتن آن را بیان می‌کند در واقع حقیقت داشته باشد. و قضیه‌ای مفروض کاذب است، اگر و فقط اگر صادق نباشد. از این رو، قضیه «خدا وجود دارد» در صورتی صادق است که خدا وجود داشته باشد و اگر خدا وجود نمی‌داشت این قضیه کاذب بود. باید توجه داشت که این نوع تحلیل از سوی مورودس، تفسیری از معنای «صادق» است و نه راهکاری برای کشف اینکه قضیه‌ای مفروض در واقع صادق است.
نوع نگاه مورودس در این زمینه بسیار دقیق و منحصر به فرد است. او معتقد است برخی مفاهیم قضیه ای، از جمله مفهوم «معرفت»، مفاهیمی دو بعدی اند، یعنی هم واجد بعد ذهنی‌اند و مضمونی روان شناختی دارند و هم واجد بعد عینی‌اند و مضمونی غیر روان‌شناختی دارند. ادعای اصلی و مهم مورودس در فصل سوم این است که برهان نیز، به مثابه مفهومی قضیه‌ای، از چنین خصلتی برخوردار است. این نوع نگاه هر چند بی‌سابقه نیست اما بسیار ارزشمند است، چرا که سبب می‌شود یک متدین، انتظار خویش را از براهین اقامه شده بر له باورهای دینی به درستی و به صورت واقع‌بینانه سامان دهد. او معتقد است معرفت به چیستی برهان شاید با توان تشخیص برهان کاملا یکی نباشد، هر چند ممکن است به تشخیص آن کمک کند.
افزون بر این، یکی از مهم‌ترین بخش‌های این کتاب که به خصوص در فصل چهارم شاهد آن هستیم، دقت نظر نویسنده در خصوص پیوند عمیق سه عنصر استدلال، تجربه و قرینه است. او معتقد است آدمی نهایت استفاده را از سه عنصر یاد شده جهت کسب معرفت می‌برد. چرا که ادله موید یک باور ممکن است شبکه گسترده‌ای از تجربه، استنتاج و گواهی قراین را تشکیل دهند و دقت در این امر نشان می‌دهد که به این وسیله می‌توانیم در ارزیابی باورها، از جمله باورهای دینی، با جامعیت بیشتری نظر کنیم. همچنین مورودس در فصل آخر، توجه دقیقی به محتوا و مضمون معرفت در کنار توجه به بعد ذهنی معرفت دارد. او معتقد است نمی‌توان به پرسش‌های معرفت شناختی مقدم بر پرسش‌های متافیزیکی پاسخ داد، چرا که پاسخ‌ها یا مقارن‌اند یا پاسخ متافیزیکی مقدم است. کوتاه سخن اینکه او استدلال می‌کند اثبات باورهای دینی و جهان بینی‌ها، لزوما به معنای اقامه دلایلی که «همگان» را قانع می‌کند یا باید قانع کند( به معنای مورد نظر عقل‌گرایی حداکثری)، نیست.
● راهنمای چرایی باور پذیری
حال با این مقدمه می‌توان گفت، مورودس هم نقش یک فیلسوف دین را به خوبی ایفا کرده است و هم با شیوه‌ای عمیق و تحلیلی، و مهم‌تر از همه با زبانی به دور از تکلف، به بررسی دلایل باورپذیری یا عدم باور در نزد انسان مومن یا غیر مومن پرداخته است. نویسنده با رفع ناسازگاری‌های موجود میان باورها، با چیره‌شدن بر تضادهای میان آنچه ایمان در باب وضع عالم واقع می‌گوید و آنچه تجربه در این زمینه به ما می‌آموزد و با ارائه داستانی از سرشت بنیادین واقعیت که برای مردم این روزگار معنادار باشد، به تحقق فرآیند باور(باور به خدا) یاری می‌رساند. به هر تقدیر، این اثر که نخستین اثر از مجموعه فلسفه دین ناشر است و بسیار پاکیزه نیز منتشر شده، می‌تواند راهنمای خوبی برای همه کسانی باشد که به فلسفه ورزی در باب دین تعلق خاطر دارند.
محسن منصوری
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید