سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


رویارویی‌ بدون‌ دفاع‌


رویارویی‌ بدون‌ دفاع‌
فلینی‌ از جمله‌ كارگردان‌ های‌ فیلم‌ های‌ مطرح‌ دنیا است‌ كه‌ آثار او مشخصه‌ خاصی‌ دارد.در كار فلینی‌ دو دوره‌ مشخص دیده‌ می‌شود، دوره‌ اول‌ نخستین‌ فیلم‌هایش‌ را در بر دارد، «ولگردها»، «شب‌های‌ كابیریا»، «جاده‌» و... كه‌ زیربنای‌ ساختمان‌ فكری‌ آینده‌ او را تشكیل‌ می‌دهد. و این‌ ساختمان‌ از ۱۹۶۰ به‌ بعد، با فیلم‌ «زندگی‌ شیرین‌»، مرحله‌ به‌ مرحله‌ شكل‌ می‌گیرد و قوام‌ می‌یابد. و بهتر بگوییم‌ مرحله‌ دوم‌ كار او آغاز می‌شود.
سه‌ فیلم‌ زندگی‌ شیرین‌، هشت‌ و نیم‌ و جولیتای‌ ارواح‌، دوره‌ تكامل‌ ادراك‌ او از زندگی‌ و به‌ عبارت‌ دیگر، دوره‌ تظاهر واماندگی‌ او در برابر مساله‌ زندگی‌ است‌. دوره‌یی‌ كه‌ هر متفكری‌ به‌ آن‌ می‌رسد. فلینی‌ بیان‌ این‌ ادراك‌ خود را با فیلم‌ «زندگی‌ شیرین‌» آغاز می‌كند.
اما قبل‌ از زندگی‌ شیرین‌، شب‌های‌ كابیریا را داریم‌ كه‌ نحوه‌ بیان‌ و پرداخت‌ غیرمستقیمی‌ از این‌ مساله‌ داشت‌ و باز قبل‌ از آن‌ فیلم‌ «جاده‌» به‌ گونه‌یی‌ دیگر، با شیوه‌یی‌ روایتگرانه‌ ولی‌ پراستعاره‌ و زیبا به‌ سوال‌ زندگی‌ اشاره‌ می‌كرد، در حالی‌ كه‌ فلینی‌، در «زندگی‌ شیرین‌» سوال‌ بزرگ‌ خود را مستقیما مطرح‌ كرده‌ است‌.
بدون‌ آنكه‌ توسل‌ به‌ بهانه‌یی‌ تمثیلی‌ و حكایتی‌ بجوید. ماحصل‌ كلام‌ آن‌ است‌ كه‌ در «زندگی‌ شیرین‌» قهرمان‌ خود فلینی‌ است‌ و این‌ نكته‌ جالبی‌ است‌ كه‌ همه‌ هنرمندان‌ متفكر، آنها كه‌ در جست‌وجوی‌ راه‌حلی‌ برای‌ حیات‌ خود هستند، به‌ صراحت‌ و روشنی‌، خود را محور اصلی‌ قرار می‌دهند و جز این‌ هم‌ نباید باشد. از این‌ رهگذر در می‌یابیم‌ كه‌ سینمای‌ فلینی‌ تا چه‌ اندازه‌ شخصی‌ و درونی‌ است‌. اما شخصی‌ بودن‌ این‌ سینما هرگز بدین‌ معنی‌ نیست‌ كه‌ او پنجره‌ها و درها را بر روی‌ خود بسته‌ و از یك‌ منفذ كوچك‌ و تنگ‌ به‌ دنیا نظر می‌كند. به‌ عكس‌ فلینی‌ مرد روشنفكر و واقع‌بینی‌ است‌ كه‌ اگر در مجموعه‌ آثارش‌ توجه‌ كنیم‌، می‌ بینیم‌ كه‌ هر محیطی‌ را تجربه‌ كرده‌، هر سنخ‌ فكری‌ را بدون‌ قضاوت‌ قبلی‌ آزموده‌ و خود را آزاد از هر تعصب‌ و پیشداوری‌، بر مسند قضاوت‌ نشانده‌ است‌. قهرمان‌ فیلم‌ زندگی‌ شیرین‌ روزنامه‌نویسی‌ است‌ كه‌ یا بخاطر كسب‌ تجربه‌ یا برحسب‌ تصادف‌ یا جاه‌طلبی‌، هر چه‌ باشد، در فضایی‌ بالاتر از محیط‌ زیست‌ خود تردد می‌كند. گمان‌ ما بیشتر این‌ است‌ كه‌ فلینی‌ بخصوص‌ این‌ فضا را انتخاب‌ كرده‌ تا یك‌ بار برای‌ همیشه‌ آن‌ را بی‌حیثیت‌ كند و حساب‌ خود و دیگران‌ را با آن‌ روشن‌ سازد.
فلینی‌ می‌گوید: «هنرمند باید مطیع‌ قوانین‌ داخلی‌ اثری‌ باشد كه‌ می‌خواهد خلق‌ كند. یك‌ اثر هنری‌ از پایه‌، مقتضیات‌ دقیق‌ دارد. مولف‌ باید به‌ این‌ مقتضیات‌ توجه‌ نشان‌ دهد و با مكاشفه‌ دریابد كه‌ چه‌ شكلی‌ باید به‌ رویاها و كابوس‌های‌ خویش‌ ببخشد.
هنرمند باید واسطه‌ امین‌ انتقال‌ آن‌ رویاها و كابوس‌ها باشد. این‌ ادراكی‌ است‌ از هنر بسیار رومانتیك؛ و توجیهی‌ است‌ از روش‌ كار بیطرفانه‌ و گسسته‌ من‌ در فیلم‌ ساتریكون‌ كه‌ گروهی‌ آن‌ را سرزنش‌ كردند ولی‌ من‌ به‌ اختیار خود آن‌ را برگزیدم‌ و بعد خود فیلم‌ هم‌ این‌ روش‌ را به‌ من‌ تحمیل‌ كرد. این‌ بار من‌ حس‌ كردم‌ قصه‌یی‌ را در خیال‌ پرورانده‌ام‌ كه‌ مجبورم‌ می‌كند عادت‌های‌ گذشته‌ خود را در ابراز گرمی‌ و صمیمیت‌ كنار بگذارم‌، پرگویی‌ كنم‌ و دوستانه‌ شریك‌ جرم‌ شخصیت‌های‌ داستان‌ باشم‌.
فیلم‌ من‌، اسرارآمیز یا نامفهوم‌ نیست‌. ولی‌ باید بدون‌ اندیشه‌ دفاع‌، با آن‌ روبرو شد. هیچ‌ سدی‌ در برابرش‌ ایجاد نكرد. اگر در درون‌ خویش‌ آزادگی‌ و صداقت‌ داشته‌ باشیم‌ خواهیم‌ دید كه‌ در این‌ فیلم‌، سخن‌ از قصه‌یی‌ واقعی‌ درباره‌ انسان‌ و اجتماع‌ ما است‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید