سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


رسول ملا قلی پور


رسول ملا قلی پور
رسول ملاقلی پور در سال ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد. وی در نخستین روزهای انقلاب، عکاسی را به صورت آماتور آغاز کرد و با شروع جنگ به طور حرفه ای این کار را ادامه داد.
او نخستین فیلم بلند خود را در سال ۱۳۶۳ با نام «نینوا» با دوربین ۱۶ میلیمتری ساخت و به این ترتیب به سینمای حرفه ای راه یافت.
ملاقلی پور با نگاهی واقع گرایانه و به دور از کلیشه ها به جنگ از منظری دیگر نگریست، به آدمها و روابط میان آنها نزدیک شد و تصویری ملموس و خاکستری از دشمن نشان داد. از این منظر می توان «پرواز در شب» را نقطه عطف نخست کارنامه ملاقلی پور به حساب آورد، کارنامه ای که فراز و فرود بسیار داشت و با توجه به شیوه غریزی او در کارش، چندان غیرقابل پیش بینی نیز به نظر نمی رسید.
اما به هر حال هر فیلم او حتی ناموفق ترین آنها نیز از ویژگی هایی قابل توجه برخوردار بود؛ لحظه هایی داشت که بر مخاطب تأثیر بگذارد، دست روی احساسش بگذارد، بغض بر گلو بیاورد و یا اینکه همچون تلنگری، او را به فکر وا دارد.
سادگی، صمیمیت و صداقت فردی او نیز به روشنی در آثارش نمود داشت. از سر همین صداقت و سادگی بود که بدون هیچ ملاحظه کاری یا محافظه کاری آنچه را که طبع حساسش از اتفاقات دریافته بود در آثارش به شکلی تند و گزنده و در عین حال تلخ منعکس می کرد. همین مسأله باعث شده بود که آثارش از ویژگیهایی منحصر به فرد برخوردار باشند، به گونه ای که نه تنها در عرصه سینمای دفاع مقدس، بلکه در دیگر فیلمهای او می توان این ویژگی های خاص را مشاهده کرد و کارهای او را از ساخته های دیگران متمایز ساخت.
دوران اوج کار ملاقلی پور را باید سالهای پس از پایان جنگ به حساب آورد. در این زمان بود که از هر نظر به طور مستقیم و غیرمستقیم شرایط برای بارور شدن یک قریحه استثنایی در میان فیلمسازانی که از دل جنگ بیرون آمده بودند، مهیا شد.
ملاقلی پور به واسطه سالها حضور در جبهه های جنگ و تجربیات عینی خود درآن زمان و مکان، با شناختی کامل به سراغ پاره ای از واقعیتهای سالهای جنگ رفت.
باتوجه به روحیات و حساسیتهای او دور از ذهن نبود اگر در این میان بیشتر به واقعیت های تلخ و گزنده جنگ توجه داشته باشد.
در آثار ملاقلی پور عصبیتی پرخاشگرانه وجود دارد که گاه با پراکنده گویی هایی نیز همراه است، اما این مسأله همانقدر که ضعف آثار او به حساب آمده، حسن آنها نیز بوده است؛ حسنی که باعث تأثیرگذاری هرچه بیشتر این فیلمها شده است.
این عصبیت فی نفسه نشان از میزان حساسیت و تأثیرپذیری او از مسایل و مشکلات درونی و بیرونی اوست که در آثارش نیز در هر دوره، به شکلی منعکس شده اند.
حساسیتی که سرانجام او را از پای درآورد. گویی سرنوشت خودش نیز با سرنوشت آدمهای فیلمهایش که در معرض فشار درونی و بیرونی قرار داشتند گره خورده بود و خودش نیز سرانجام بر همین پایه، غیر منتظره و زودهنگام درگذشت.
ملاقلی پور برای ساختن فیلمهایش اغلب با دشواری روبه رو بود. رویکرد غیرگیشه محورانه اش، تلخی نگاه او و حرکت در خلاف جهت جریان روز و... باعث می شد کمتر سرمایه گذاری تمایل به تولید فیلمهای ملاقلی پور داشته باشد.
اما اگر قرار بود این گونه باشد، دیگر او رسول ملاقلی پور نبود؛ تمام قدر و ارزش او درمقام فیلمساز و همچنین آثارش به دلیل ویژگی هایی بود که ما در خود او و فیلمهایش شناختیم؛ اینکه صادق بود و صمیمی، سرسخت ودرد کشیده، عصبی و تلخ ... او رسول ملاقلی پور بود.
او برای کارهایش خیلی حرص و جوش می خورد و همین مسأله باعث می شد در برخی مواقع حتی بد دهنی کند تا کار درست شود، اگرچه به گفته خودش این جریان را هیچ گاه نتوانست بر سر جمشیدهاشم پور در فیلم هیوا در بیاورد، چرا که به قول معروف برای هر کسی که عمو بود، برای هاشم پور زن عمو بود!
اختصاص بخشی از جشنواره فیلم فجر امسال به بزرگداشت رسول ملاقلی پور نوشدارو پس از مرگ سهراب بود. چنین ادای دین های دیرهنگامی خرسند کننده اما حزن انگیز است، به ویژه در مورد فیلمسازی که به دلیل وسعت کمی و کیفی کارنامه اش پیش از اینها می توانست موضوع چنین بزرگداشتهایی باشد.
آقا رسول در نوشهر و بر اثر سکته مغزی درگذشت.
سید حبیب قاآنی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید