چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


غار کتل خور یا کوه خورشید


غار کتل خور یا کوه خورشید
غار کتل خور در استان زنجان و در ۱۵۵ کیلومتری جنوب آن و ۱۷۳ کیلومتری شمال همدان و ۷۰ کیلومتری شرق بیجار و پنج کیلومتری (روستا - شهر) گرماب قرار گرفته است.
در گویش فارسی «کتل»به معنی کوه کم ارتفاع و خور کوتاه شده خورشید است، پس «کتل خور» یعنی کوه خورشید و نام غار بر گرفته شده از نام این کوه است که درون آن زایش یافته است. این نام با معنا با توجه به وجود چند گور نزدیک دهانه و یافت شدن تعدادی سفال شکسته در درون غار، چند احتمال را در مورد گذشته غار پیش می آورد. یکی آن که با توجه به یافت شدن جمجمه پلنگی درون یکی از گودال های غار و نبود هر گونه استخوان دیگری از پلنگ شاید غار مکان مورد احترامی بوده و همانند غار بابا جابر در آن مراسم آیینی انجام می شده است.
احتمال دیگر این است که درون غار ماده مومیایی که معالج شکستگی استخوان و امراض دیگر بوده و مالکیت آن در اختیار شاهان قرار داشته یافت می شده زیرا نام دیگر کوه که سقزلو (دارنده سقز) است موید وجود ماده ای قابل تغییر و انعطاف مانند موم است که مومیایی به آن شباهت دارد و نزدیک منطقه قرارگیری غار و کوه چنگ الماس یافت می شود. به هر حال غار از گذشته های دور شناخته شده بوده و نام پر معنا و پر رمز خورشید بر فزون ارزشی آن دلالت دارد.
این غار در سال ۱۳۳۰ توسط زنده یاد اسدالله جمالی (از پایه گذاران و پیشکسوتان ورزش کوهنوردی زنجان) مورد شناسایی قرار گرفت. سپس در سال ۱۳۳۱ کوهنوردان باشگاه نیرو و راستی به راهنمایی ولی غار را مورد بازدید فنی قرار دادند. وجود دهلیز ۴۰۰ متری با سقف کوتاه ورودی غار که باید نشسته از آن عبور کرد همیشه مانعی سر راه ورود به غار بوده و همین مشکل ورود سبب سالم ماندن غارسنگ ها از تاراج بازدیدکنندگان بوده است. از سال ۱۳۶۵ به بعد غار توسط گروه های کوهنورد از همدان مورد بازدید مکرر قرار گرفت و در این بازدیدها از کله پلنگ و اسکلت دو گوسفند و بقیه جاذبه های غار عکسبرداری شد و از همه مهم تر نقشه درون توسط یکی از گروه های بازدیدکننده غار ترسیم شد سپس در سال های بعد تصمیم به گردشگرپذیر کردن غار گرفته شد و با گشاد کردن دهلیز چهار صد متری ورودی به ابعاد (۴ھ۳) متر و اقدامات دیگر غار به شکل امروزی اش درآمد.
غار کتل خور از یک ورودی دهلیز مانند به درازای چهارصد متر و تعدادی دالان اصلی دنبال هم که در بعضی از بخش ها دالان ها وسعت یافته و به تالارهای وسیعی تبدیل می شوند، تشکیل شده است. این استخوان بندی ادامه یافته تا غار در مسیر اصلی به پایان می رسد. دالان و تالارهای دیگری از این مسیر جدا می شوند که همگی در حاشیه قرار داشته و راه به جای دیگری ندارند. غار شامل سه طبقه است که از راه دهلیزهای چاه مانند به یکدیگر ارتباط می یابند. طبقه دوم شامل دو بخش جدا از هم است که هر یک از راهی به طبقه اول وصل می شوند. بخش غربی طبقه دوم از طریق یک دهلیز به طبقه سوم متصل می شود. عمیق ترین بخش غار در انتهای طبقه سوم قرار داشته و فاصله عمودی آن تا دهانه ورودی ۵۰ متر است.کتل خور از پیچیده ترین غارهای ایران از دیدگاه زایش و غارسنگی بوده و از بیش تر غارهای ایران در خود نشانی دارد؛ آن جا که با چکیده غول پیکر شیری رنگ (الهه نگهبان) روبه رو می شویم نشان از چکیده آدمک در غار کرفتو می بینیم. جای دیگر که به بلورهای زایش یافته درون دخمه ها بر می خوریم نشان از چاه غار بگلیجه پدیدار است و در تالار ستون ها مانند این است که در غار کهک هستی و با مشاهده آبشار سنگ های رنگارنگ خود را داخل غار علی صدر تصور می کنی.
غار در منطقه ای آهکی به وسعت (۲۰۰۰ھ۱۵۰۰) متر با گسل ها و ترک های متقاطع یکدیگر و در ارتفاع ۱۷۰۰ متر از سطح دریا پدیده آمده است دو عملکرد در زایش غار نقش داشته اند، یکی آب های فرورو و اسیدی حاصل از بارندگی و دیگر نفوذ آب چشمه ای ماگمایی از اعماق زمین به همراه گازها و بخارهای حاصل از فعالیت های گسل درونی که با نیروی محرکه خود آب های فرو رو منطقه را به بالا فرستاده است فعالیت این چشمه همراه افزایش و کاهش فراوان در طول زمان بوده است . چشمه پس از ایجاد استخوان بندی غار حرکتی بسیار آهسته اما سراسری در تمام پهنه غار آغاز می کند که نمود عینی آن موارد زیر است. قارچ ها و ستون تقریبا چهار گوش تالار عروسی و اسکلت بیضی شکل کیک سقفی که مواد رسی و غیرقابل انحلال و باقیمانده فعالیت های اولیه فضاسازی غار بوده اند در این زمان در اثر عبور بسیار آهسته آب محتوای بیکربنات کلسیم با غلظت اشباعی از اطراف آن ها و قانون جاذبه ملکولی مقداری از کربنات کلسیم در حین گذر به وسیله آ ن ها جذب شده و چتر زیبای قارچ ها پدید می آید و ستون دارای سر ستون می شود و اما پایه قارچ ها بدون پوشش می ماند زیرا در حرکت افقی در محیط های بسته، حرکت آب در سطح انجام می شود نه در عمق. فرآیند گردش آب حاوی بیکربنات کلسیم و تماس با دیوارهای غار سبب زایش لبه های قرنیز مانند و پوشش لایه شیری رنگ در دو سطح آن ها می شود. این عملکرد به شکل افقی و هم سطح در سراسر غار قابل مشاهده است. وجود سقف کاملا افقی و شیری رنگ در بخشی از غار که در تالار نیم طاق کریستال ها مشاهده می شود و وسعتی حدود ۳۰۰ مترمربع دارد، عملکرد ابتدایی فضاسازی غار در اثر حرکت آب و سپس ایجاد پوشش کربناته شیری رنگ را در بخش بالایی غار به نمایش می گذارد.
احتمالا بنا به علل درون زمینی نیروی محرکه آب چشمه ماگمایی تقلیل یافته و دریایی از آب با غلظت اشباعی از بیکربنات کلسیم و سایر املاح درون اسکلت ساخته شده غار حالت سکون نسبی یافته و حرکت دیگری که زایش کریستال ها در دخمه ها و برخی دهلیزها و کف بوده آغاز می شود. (به خاطر داشته باشیم برای زایش یک تکه کوچک الماس تحت شرایط لازم یک میلیون سال لازم است.) در حین انجام فرآیند بلورسازی ورود آب از طریق چشمه ماگمایی به درون غار به تدریج فروکش کرده و با خروج آب موجود در غار از مسیر چشمه غارساز و در نتیجه تخلیه آن از آب فرآیند غار سنگ سازی در فضاهایی که قبلا به علت وجود آب ممکن نبوده آغاز می شود و در پایان با کاهش آبدهی چشمه ماگمایی، آب موجود در غار از مسیر چشمه غارساز تهی شده و غار به شکل امروزی اش در می آید. ضمن آن که عملکرد آبهای فرورو در غار تا امروز ادامه داشته و چشمه ماگمایی نیز به کل از حرکت باز نایستاده است. ورودی چشمه ماگمایی احتمالا در اعماق غار است اما چشمه غارساز که همان سراب قرار گرفته در مسیر غار است و آب آن از طریق چشمه ماگمایی و آبهای فرورو بالاتر از سطح ایستابی آن تامین می شود فعال است.
سراسر غار مملو از ویژگی و پدیده های خاص است اما در بین آن ها کیک سقفی و قارچ ها منحصر به فرد است.
دیگر نیمکره هایی هستند در کف غار که همانند پاتیل نبات سازی هستند. داخل این پاتیل ها مملو از بلورهای زیبا بوده که اکنون تهی شده آن ها باقی مانده است با جست وجوی بیش تر درون دهلیزها می توان نظیر آن ها را یافت و از همه جالب تر گودال های آب است که پیش آمدگی لبه ها و رنگ های گوناگون لایه های آن ها تغییرات سطح ایستابی را در مقاطع مختلفی از زمان نشان می دهد.
▪ توصیه:
غار محلی بی نظیر و جهانی بوده و سرمایه ای ملی و ماناست که باید برای استفاده نسل های چند هزار سال آینده باقی بماند. هر نوع حفاری در محیط غار حداقل به شعاع ۱۰ کیلومتر و برای استحصال آب از درون زمین در منطقه باید ممنوع شود و هر نوع انتقال آب به ناحیه باید سطح ایستابی اش پایین تر از سطح ایستابی سراب پایین غار باشد تا از نفوذ آب به درون غار جلوگیری شود. غار یک مجموعه زنده و مرتبط به هم است که هر آسیبی به یکی از بخش های آن اثرش در تمام مجموعه منعکس خواهد شد.
مصطفی سلاحی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید