چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


فقط نقش خودم را بازی می‌کنم


فقط نقش خودم را بازی می‌کنم
بسیاری از مردم دوست دارند به شوخی بگویند آنتونیو باندراس بازیگری كاملا تك‌بعدی است.
به اعتقاد آنان همین‌كه او در سن چهل و هشت سالگی به جای یك گربه انیمیشنی در «شرك ۳» حرف زده، نشانه به آخر خط رسیدنش است. با وجود این كاراكتر «گربه چكمه‌پوش» بسیار موفق بوده است. كافی است برای اطمینان از هر كودكی كه تماشاگر «شرك» بوده در این باره سوال كنید. درخشش این گربه جذاب در «شرك ۲» به حدی بود كه تهیه‌كنندگان فیلم را به فكر تهیه فیلمی مستقل درباره گربه چكمه‌پوش انداخت. نمایش این فیلم برای سال ۲۰۱۰ برنامه‌ریزی شده و داستان آن به چگونگی شكل‌گیری این شخصیت می‌پردازد.
باندراس هنوز فیلمنامه این فیلم را نخوانده، اما طبق آنچه از دریم وركس شنیده شده شخصیت گربه چكمه‌پوش در این فیلم تفاوت زیادی با گربه شجاع و پرتحركی كه در «شرك» دیدیم دارد. در حقیقت او بچه‌گربه‌ای یتیم در شهر سویل اسپانیا است. به گفته باندراس، جفری كاتزنبرگ، مدیر استودیو، زمانی درباره این فیلم چنین به او گفته بود: «او به من گفت، ببین آنتونیو، این فیلم كاملا احساساتی خواهد بود. شاید حتی در برخی لحظه‌های آن از چشم‌هایت اشك جاری شود. » شخصیت گربه چكمه‌پوش، به عنوان یك اسپانیایی شجاع و جذاب، تنها تقلیدی از «زورو» نیست، بلكه می‌توان آن را برگرفته از شخصیت خود باندراس در زمانی دانست كه جوان‌تر بود و در صدر فهرست مردان جذاب سینما قرار داشت. او با لحنی توام با حسرت‌ می‌گوید: «گربه چكمه‌پوش بعضی از خصوصیات نقش‌های من در سال‌های ۱۹۸۰ را با خود دارد.
كمی كازانوا و كمی دون ژوان.» و سال‌های ۱۹۸۰ زمانی مناسب برای شروع بررسی كارنامه باندراس است.
در آن سال‌ها او از زادگاهش به مادرید آمد و خیلی سریع در تمام اسپانیا مشهور شد. حضور موفق در پنج فیلم پدرو آلمادوار، چهره جذاب و همچنین زندگی پشت پرده او از دلایل این شهرت سریع بودند. «سلاطین مامبو» (۱۹۹۲) نخستین فیلم هالیوودی باندراس بود. او در آن زمان هنوز زبان انگلیسی را فرا نگرفته بود و دیالوگ‌هایش را به صورت آوایی بیان می‌كرد اما فیلمی كه با مدونا، ستاره موسیقی پاپ، در سال ۱۹۹۱ بازی كرد باعث شهرت جهانی‌اش شد.
در واقع زمانی كه باندراس به آمریكا آمد، مردی متاهل بود. همسر او بازیگری به نام آنا لیزا بود. بعدها با ملانی گریفیث ازدواج كرد كه او هم یك بازیگر است. ازدواج آنها جنجالی بود. با این وجود باندراس و گریفیث اكنون ۱۰ سال است با هم زندگی می‌كنند و یك دختر نیز دارند.
باندراس می‌گوید: «توصیف واژه عشق كار سختی است. برخی شاعران سعی كردند آن را توصیف كنند. من فقط می‌توانم بگویم عاشق شدم و نمی‌خواهم درباره آن گزافه‌گویی كنم. من در كنار همسر و فرزندم بسیار احساس آرامش می‌كنم و علاقه‌ای هم به توضیح دلیل آن ندارم.»
اكنون كه جذابیت باندراس كم‌كم در حال محو شدن است، او احساس كرده باید تغییری در رویه بازیگری‌اش بدهد. باندراس اخیرا در «برادوی» به روی صحنه رفته و همچنین نخستین فیلم خود در مقام كارگردان را با عنوان «شیوه انگلیسی» ساخته است و به گفته خودش سرانجام به موفقیت‌های بزرگ در زمینه بازیگری، دست یافته است. نخست اینكه لهجه انگلیسی‌اش بسیار بهتر شده و دیگر اینكه توانسته كارگزارانش مجبور كند تنها نقش‌های دلخواه او را برایش پیدا كنند. باندراس ابایی از ایفای نقش‌های متفاوت ندارد، اما دوست ندارد نقش شخصیتی را بازی كند كه باور ندارد . «اعتقاد زیادی به شخصیت‌ها ندارم. من در هر فیلم فقط نقش خودم را بازی می‌كنم، درست مانند بازیگرانی كه در قرن نوزدهم از شهری به شهر دیگری می‌رفتند و هر بار یك نقش را بازی می‌كردند.»‌
اكنون باندراس مشغول بازی در فیلمی به كارگردانی استیون سودربرگ است و به تازگی در فیلمی كه به دوران اقامت فدریكو فلینی در لس‌‌آنجلس می‌پردازند، در نقش این كارگردان ایتالیایی ظاهر شده است. او همچنین در نظر دارد سال آینده اپرای «كارمن» را در سالن «اسكالا» ایتالیا به صحنه ببرد. ایفای حداقل سه نقش بزرگ و پس از آن ترك كالیفرنیا، از آرزوهای قدیمی باندراس است. «بالاخره روزی به اسپانیا باز خواهیم گشت. من و همسرم روابط اجتماعی زیادی در این‌جا نداریم. زمانی كه بازیگران را در مراسم مختلف می‌بینید، به نظر می‌رسد همدیگر را خوب می‌شناسند، اما حقیقت غیر از این است. لس‌آنجلس یكی از تصنعی‌ترین شهرهای جهان است. این شهر برای من فقط یك محل كار بوده است.»
باندراس از آن دسته افرادی است كه بدون دلیلی خاص دوست‌شان داریم. او به عنوان یك بازیگر تا به حال به بسیاری از پیشنهادهای وسوسه‌برانگیز مالی، قاطعانه جواب رد داده است و عشق، مساله‌ای است كه می‌تواند تا ابد درباره آن صحبت كند: «واقعا چه جور آدمی باید باشم كه به خاطر خوشایند طرفدارانم با كسی كه دوستش دارم در انظار ظاهر نشوم. هنگامی كه با ملانی هستم احساس آرامش می‌كنم و تنها وقتی كنار همسرم هستم خود را مردی كامل می‌دانم.»
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید