یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

منافع و ضررهای روابط با امریکای لاتین


منافع و ضررهای روابط با امریکای لاتین
سفرهای چند گانه مقامات از کشورهای امریکای لاتین به ایران و نیز متقابلاً چند دور سفر مقامات ایران به آن سوی اقیانوس ها سوالاتی را در باب ضرورت سفرها مطرح کرده است البته رابطه با کشورهای امریکای لاتین تا آنجایی که برای ما هزینه تراش نباشد مفید است. یعنی آنان این تصور را نداشته باشند که دایه یی دارند که از شیره جان خودش به آنان شیر می دهد تا چند فرزندی را که به آن تعلق ندارند، تغذیه کند.
هیچ ایرانی نمی تواند پذیرای یک چنین موقعیتی برای مملکتش باشد. به خصوص همکاری با کوبا را اصلاً منطقی نمی دانم. رژیمی که ۵۰ سال با عدم اجازه هرگونه تغییر دموکراتیک فقط به خاطر عشق به قدرت بر سر کار مانده و غیرقابل انعطاف نشان می دهد. بنابراین ارتباط گسترده با چنین کشوری حتی می تواند تعابیر منفی را به دنبال داشته باشد. کوبا کشور بالقوه ثروتمندی است که موقعیت مناسبی دارد و می تواند با اندکی تغییر در سیستم اجتماعی و سیاسی خود از این موقعیت بهره مند شود.
در این ۵۰ ساله که پا به پای سرنگون شدن حکومت فاسد سیگمان ریی در کره جنوبی، کوبا هم حکومت فاسد باتیست ها را در کشور خودش سرنگون کرد، می بینیم که چگونه امروز کوبا خودش را تبدیل به یک کره شمالی دیگری کرده است که کافی است در آن را باز بگذارد تا هزاران کارشناس از آن بگریزند.
بنابراین دلیلی ندارد ما بخواهیم آن را شریک استراتژیک خود تلقی کرده و به آن افتخار کنیم. رئیس جمهوری مانند فیدل کاسترو به حدی به ادامه مقامش علاقه دارد که حتی در مبارزه یکساله اخیرش با مرگ، حکومت را فقط به طور موقت به ولیعهد که برادرش است، واگذار کرده است. کاسترو حتی دلش نمی آید که قدرت را به برادر ولیعهدش به طور کامل واگذار کند. لابد فیدل کاسترو به این امید است که «باز نوجوان شود و نو کند گناه»
● ونزوئلا
نوع روابط ایران با ونزوئلا فرق می کند. زیرا ونزوئلا کشور بسیار پیشرفته تری است، پتانسیل های بسیار بالاتری دارد، در داخل سیستم آن هم گروهی که در اثر اشتباهات پیشینیان رنج دیده و آسیب دیده اند، کم نبوده اند. کافی است که چاوس با یک مقدار ملایمت بیشتر و به صورت منطقی تر عمل کند. در آن صورت همکاری های اقتصادی میان دو کشور با وجود بعد مسافت، می تواند سودمند باشد و برای آینده ایران جای پای بزرگی را در منطقه عظیم و ثروتمندی مثل قاره امریکای جنوبی باز کند.
به شرط اینکه چاوس که الان در قدرت محکم شده، به جای ماجراجویی ها و شعارهایی که در نیمه قرن ۲۰ خوشایند بود، با متانت برنامه ریزی کند و به صورت کارشناسانه تری به توسعه اقتصادی اش بیندیشد.مقصود من این است که مخالفت چند کشور با امریکا به هیچ وجه دلیلی نمی شود که دولت فعلی ایران که دشمنی با امریکا را به عنوان سیاست اصلی خودش برگزیده است، بخواهد هزینه پرداز روابط با چنین کشورهایی باشد. مثلاً نیکاراگوئه کشور فقیری است و ما آنجا را فقیر نکرده ایم که امروز بخواهیم جور کسانی را بکشیم که احتمالاً مسوول فقیر کردن نیکاراگوئه هستند.
بنابراین ، با یک دید منطقی- اقتصادی می شود نتیجه گرفت که با ونزوئلا می توانیم حرف هایی برای گفتن و به خصوص برنامه هایی برای همکاری متقابل داشته باشیم. همچنان که با برزیل می توانیم این همکاری متقابل را داشته باشیم. ولی با نیکاراگوئه و کوبا مطلقاً نمی توانیم این همکاری متقابل را داشته باشیم. زیرا منافع مشترک و زمینه همکاری مشترک کمتری داریم.در واقع احساسات و سلیقه های فردی نباید عامل تعیین کننده در سیاست های اقتصادی بزرگی مانند ایران باشد.
● نیکاراگوئه
دانیل اورتگا رئیس جمهور نیکاراگوئه مرد سیاستمداری است. حداقل قاعده بازی دموکراسی را در دوره اول حکومتش به خوبی رعایت کرد و وقتی در دور بعدی رای نیاورد، متمدنانه قدرت را به دیگری واگذار کرد. ما می توانیم به اورتگا از این سوی دنیا احترام بگذاریم. ولی امضای صورت حساب های ایشان نه ارتباطی به ما دارد و نه از عهده ما بر خواهد آمد. به عبارت دیگر، همکاری اقتصادی با کشور فقیری مثل نیکاراگوئه برای ایران امکان کار کارشناسانه ندارد.
اما اگر کوبا به قیمت مناسب به ما شکر بفروشد، به شرط آنکه تولید شکر داخلی خودمان را و هزاران کارگر و کارمندی را که اکنون به دلیل خریدهای نا بجای شکر بیکار و درمانده شده اند به خطر نیندازد، در زمان هایی که منطق و اقتصاد تایید کند، می توانیم از کوبا شکر بخریم. این تنها کاری است که می توان با کوبا کرد.
فریدون مجلسی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید