یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بزرگ مرد عدالت


بزرگ مرد عدالت
شادی و طرب معنوی در لیالی قدر ضامن عروج مؤمنان به عالم علو است، لیکن همزمان تقارن ایام با ضربت خوردن فرق سر و شهادت امیر متقیان علی سلام‌الله علیه یک و نیم هزاره است که دلها را سوزانده و جانها را به سوگ نشانده است.
ساعتی خود را وقف علی کردم و به عظمتش اندیشیدم. با تلاشی جستجوگرانه به معرفت علی و شناخت کمال وجودی‌اش اهتمام کردم. در ذهنم به هر سرایی که سیر می‌کردم علی را بر تارک عرصه‌های حقیقت و جلودار رهروان حق می‌دیدم.
در وادی زهد و عبادت و تقوی، در پهنه عدالت و ظلم‌ستیزی، در عرصه علم و ادب، در دنیای شجاعت و شهامت، در منزلگاه دینداری و قضاوت و حکومت و جان کلام در هر موضعی که می‌نگریستم تلألؤ نام علی را آنگونه می‌یافتم که درخشش آن دل‌ها را لطیف و دیدگان را به زیباترین طریق می‌شست و نورانی می‌کرد.
به یاد گفته‌ای از دکتر جرج جرداق آن طبیب مسیحی افتادم که در کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» آورده است. او می‌گفت: «ای روزگار، کاش می‌توانستی همه قدرت‌ها را، و ای طبیعت، کاش می‌توانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع‌ می‌کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می‌دادی». آری، علی فریاد عدالت و انسانیت است، علی نماد احسن همه آن چیزهایی است که آحاد انسان‌ها فارغ از هر گونه قومیت، نژاد، ملیت و مذهبی که بدان تعلق دارند به آنها سخت نیازمندند. علی منحصر به یک مذهب خاص نیست بل هر انسانی که به مفاهیم و ارزش‌های والای انسانی معتقد است به علی هم معتقد است.
بیاییم همه لحظات را با شناخت علی قرین سازیم، جامه ریا را برکنیم و با صدق تمام، علی‌وار زندگی کنیم. هر آینه که در خلوت خویش هستیم به او بیندیشیم و راه و رسم عبادت خالصانه و تسلیم محض حقایق شدن را از او بیاموزیم. از او که ملجأ بی‌نام و نشان یتیمان و مسکینان بود اسوه بسازیم و با دریدن حایل و حجاب تظاهر، بی‌دریغ و بی‌منت به یاری نیازمندان شتاب کنیم. از او درس فداکاری و حمیت بگیریم که باری در ایام شباب، جان مرادش را بر حیات خود مقدم داشت و با آرمیدن در بستر او آماده زخم برداشتن از نیزه‌های تیز اهل ظلمت شد و دگر بار با چشم‌پوشی از هلاکت آن خدوافکن بر رویش و فرونشاندن غضب، جوانمردی را به کمال رسانید.
از علی عبرت بگیریم که چگونه می‌توان شویی نیک و پدری مهربان بود. عبرت از یاری فاطمه در سرای و پرورش نیکو خصالانی چون حسن و حسین و زینب. از او بیاموزیم که معنای شهامت و شجاعت چگونه است؟ علی را در ثقیفه ببینیم و تحمل و سکوت او را در مقابل سلب حق مسلمش که بیست و پنج سال به درازا کشید نظاره کنیم و درس‌های اولی دانستن سرنوشت اسلام بر حقوق فردی و با اهمیت و ضروری پنداشتن وحدت جامعه اسلامی را از او فراگیریم.
از او یاد بگیریم که برای به مخاطره نیفتادن امنیت ثغور سرزمین اسلامی در برابر خصومت پیشگان، طریقی برنگزید که خصم را به تفرق مسلمین امیدوار سازد و او را برای هجمه به حدود مملکت اسلام مهیا نماید. اگر بی‌اختیار از تنهایی علی و ستمی که بر او رفت سخت متأثر می‌شویم، بهتر آن است که سراغ گفت‌وگوهای تنهایی علی در نیمه‌های شب نخلستان‌ها برویم و از چاه‌های آن باغات بپرسیم که علی با آنها چه می‌گفت؟ به حجره میثم تمار سری بزنیم و بیابیم که علی چرا با دیدن دو طبق مجزا از رطب مرغوب و نامرغوب با دو بهای مختلف برآشفت و خرماها را با یکدیگر آمیخت.
به محکمه برویم و علی را ببینیم که چگونه قاضی را به سبب تفاوتی که در خطابش بین او و طرف دیگر دعوی بود مورد انتقاد قرار می‌دهد و از سوی دیگر به رغم آنکه می‌دانست حق با اوست ولی به دلیل در دست نداشتن سند و گواه به حکم قاضی در دادن حق به غیر با کمال وقار و متانت تن می‌دهد.
از علی بیاموزیم که باب تفحص غیر را از احوال دیگران می‌بندد و مریدانش را منع می‌کند که با کند و کاو در احوال دیگران و جست‌وجو در یافتن ضعف آنها باعث تجری در فسق شوند. آری، از علی می‌توان آیین صواب امر به معروف و نهی از منکر را آموخت.
استواری در رأی را هم باید از او تلمذ کرد که با تن ندادن به شرایط شورای تعیین خلیفه پس از ابوبکر و عمر، به صبر خود ادامه داد و نشان داد که اوستاد اوستادان در پایبندی به حقیقت و اصول است.
از مبارزات و ایثارهای علی در سال‌های نخستین بعثت پیامبر و هجرتش به مدینه و بیست و پنج سال تحمل و سکوت سنگین و عبرت‌انگیز او که بگذریم؛ اکمل عدالت گستری در تاریخ بشریت را در چهره او و حکومت دینی پنج ساله‌اش می‌بینیم.
برادرش عقیل که به راستی در اداره زندگی عیالواریش محتاج است به او مراجعه می‌کند. علی خلیفه است و اموال و دارایی‌ها در دست او، در برابر تمنای کمک‌خواهی عقیل، میله آتشین و گداخته را در دست برادر نابینایش می‌گذارد و از او جویا می‌شود که آیا به سوختن علی در نار دوزخ برای کمک به خویشاوندانش از بیت‌المال رضایت می‌دهد؟
عدل علی آنچنان سخت است که برادرش از او رویگردان می‌شود و به خصم او معاویه پناه می‌آورد. باید درس مراعات حقوق مردم را از علی گرفت که در برابر طلحه و زبیر و خواهش آنها در فزون‌خواهی، با خاموش ساختن شمع بیت‌المال و روشن کردن شمع خانه خود، ناگفته‌ها را به نیکوترین شیوه بیان کرد و راضی به تمکین این خواسته‌های نابجا نشد، هر چند طلحه، طلحه‌الخیر باشد و زبیر پسر عمه‌اش و هر دو از شخصیت‌های قابل احترام و محبوب پیامبر و حتی از حامیان علی در ثقیفه و کمک‌کنندگان به خلافتش پس از عثمان و آنقدر مطرح که خودشان نیز نامزد خلافت پس از عمر باشند .
در حکومت علی، والیش همان سه درهمی می‌گیرد که غلامش از بیت‌المال می‌گرفت. علی امام و خلیفه مسلمین است ولی در زندگیش به نان جوین بسنده می‌کند وعمارتش را در کوفه، محقر بنا می‌نهد. به او خبر می‌دهند که والی و کارگزارش در بصره در یک جشن عروسی حضور پیدا کرده که سفره‌اش رنگارنگ بوده و فقط اعیان و متمکنین در آن حاضر بودند، بدو نامه می‌نویسد و او را مورد نکوهش قرار داده و عزلش می‌کند.
به نامه علی به مالک اشتر به هنگام نصبش به حکومت مصر نظری بیفکنیم و نکات نغز و ظریف رعایت حقوق بشری را در آن بیابیم.
از علی بیاموزیم که به رغم آنکه می‌دانست عزل معاویه که عمر همواره از آن احتراز می‌کرد موجب شوراندن او و شعله‌ور شدن آتش جنگ خواهد شد، ولی رضایت نداد که یک ناصالح در سرزمین اسلامی حکومت کند چرا که استمرار امیری معاویه را شریک شدن خود در ظلم و ستمی می‌دانست که بر مسلمین می‌رفت.
علی به جنگ معاویه در صفین رفت و توطئه‌های قرآن بر سر نیزه کردن و اصرار بر ماجرای حکمیت و بلاهت امثال ابوموسی اشعری‌ها را دید اما چون کوه استوار ماند و به تکلیفش عمل کرد. به زعم جرداق معنای راستین حقوق بشر را همگان باید از علی بیاموزند، همان علی که به چشم خود می‌دید که طلحه و زبیر عزم مکه دارند تا با پیوستن به عایشه، غائله‌ای علیه او به پا کنند ولی از زفتنشان ممانعت نکرد و در جنگ جمل در برابرشان ایستاد.
به نهروان رفت و با خوارج که از اندیشه تهی بوده و به ظواهر دین دلبسته بودند نبرد کرد. بلی، هر یک از نبردهای علی با قاسطین، ناکثین و مارقین خود درس‌هایی هستند که عبرت از آنها برای زندگی امروز ما مفید و مثمرثمر خواهد بود.
و اما هر چند که قلم این راقم ناتوان و ضعیف است، ولی به سزا است که از این مجال اندک هم بهره جوید و از مظلومیت علی بنویسد. وقتی علی در محراب نماز صبح در مسجد کوفه ضربت خورده و به شهادت می‌رسد و خبر آن در اقصی نقاط بلاد اسلامی انتشار می‌یابد, خیلی‌ها می‌پرسیدند مگر علی نماز هم می خوانده؟ و ...
آیا به مظلومیت علی که شخصیتش شأن نزول یکی از آیات شریفه قرآن کریم است و با دادن زکات انگشتری به هنگام رکوع در نماز، مصداق حتمی ولایت و وصایت پس از پیغمبر اکرم می‌باشد و حال پس از شهادتش در محراب نماز، بر اثر شایعات و خبرسازی‌های ناجوانمردانه مخالفان، مسلمین نقاط دور سرزمین اسلامی در نماز خواندنش تشکیک و تردید می‌کنند نباید نالید و گریست و از آن برای امروز درس گرفت؟
آری، بیاییم و فرصت را مغتنم شمرده و در روزهایی که مقارن با ضربت خوردن و شهادتش می‌باشد، ظواهر حب و دوستی این رادمرد و امیر مؤمنان پا فراتر نهیم و با معرفت ابعاد و زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماعیش، عبرت گرفته و در مقام عمل به تحقق آرمان‌های متعالی او در جامعه اسلامیمان یاری رسانیم.
دکتر حمید رضائی‌قلعه
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید