شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


به یاد زنده یاد عیسی سپهوند


به یاد زنده یاد عیسی سپهوند
استاد عیسی سپهوند از تك‌نوازان برجسته و از نخستین همكاران رادیو بود كه در سخت‌ترین شرایط جنگی با راه‌اندازی گروههای سرود دانش‌آموزی و خلق آثار ارزشمندی چون «دالكه»، «وحدت»، «سرباز» و «پیروزی» هنر ایثار و مقاومت را با ملودیهای شیرینش در آمیخت.
حضور او در جبهه‌های سومار و قصر شیرین و كردستان و قرارگاههای رزمندگان اسلام، خاطره خوشی را برای هنرمندان عرصه دفاع مقدس رقم زده است. در شرایطی كه هنر انزوا یا هنر انتزاعی ترویج شده و در ذهن گروهی از هنرمندان آن مقطع نوعی بی‌تفاوتی و جدایی از جامعه وجود داشت. حضور پ‍ُررنگ و خلاق استاد سپهوند در حوزه هنر مقاومت و به كارگرفتن موسیقی در جهت بیان شكوه ایثار، گامی ارزنده و پرده‌ای فراموش‌نشدنی از شأن و شعور و درك والای او رقم زد.
به اعتراف اهل فن، زنده‌یاد سپهوند به واسطه شناخت عمیق و ظریف موسیقی از استادان مسلم این حوزه به شمار آمده و اگرچه هرگز جایگاه او به درستی معرفی نشده، اما از معدود هنرمندانی بود كه در چند شاخه موسیقی یعنی ترانه‌سرایی، آهنگسازی و نوازندگی چیره‌دست و توانمند بود. مزید بر آن حسن خلق، سلامت نفس و تعهد او به مفاهیم ناب اسلامی و انقلاب بود كه بر ارزشهای او افزوده بود. از سجایای او همین بس كه در سالیانی كه به علت ضعف مزاج و كسالت خانه‌نشین شد، هرگز برای معاش خود عریضه‌ای را به جایی ننوشت و یا به شهادت فرزند برومندش در جبهه‌ها اشاره‌ای نكرد، مگر كه از این راه توشه‌ای فراهم كند.
لرستان سرزمین ترانه‌های كهن و نواهای باستانی، یكی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین زیستگاههای فلات ایران بوده كه در دل طبیعت زیبا و بكر، پژواكِ بودن خود را با ساز و سرود هنرمندان و آفرینشگرانی در دل كوهستان پیچانده كه روزگاری با خلق مفرغها و نگاره‌ها و كتیبه‌ها اوج زیبا‌شناسی و درك والای خود را از هستی در جهان باستان به یادگار گذاشته و همچنان تا امروز با تولد مردان و زنان هنر‌آفرین و خلق اشعار و ترانه‌ها و انگاره‌های زیبا، طنین این حضور اساطیری را استمرار بخشیده‌اند.
یكی از این هنرمندان و فرزانگان سرزمین لرستان كه توانست حضوری به وسعت ترانه‌های بودن داشته باشد و با تلاش نیم قرن آفرینش و آموزش در عرصه موسیقی برگ زرینی به تاریخ معاصر هنر لرستان اضافه كند استاد روانشاد عیسی سپهونی است. استاد سپهونی در تاریخ ۵ مهرماه ۱۳۰۷ در خرم‌آباد چشم به جهان گشود و از سن ۱۸ سالگی به موسیقی و سرود پرداخت. تحصیلات خود را تا مقطع ششم قدیم ادامه داد و پس از آن با استخدام در رشته موزیك ارتش به خدمت صادقانه پرداخت.
با ورود به نظام و خدمت در موزیك ارتش و پس از كسب آموزشهای اولیه در محل خدمت و نوازندگی ساز ویولونسل به عنوان ساز سازمانی و اصلی خود و با توجه به طبع هنرمندانه و شاعرانه و علاقه‌مندی و عشق وافر به سایر سازها و با نواختن ویولون به صورت خودآموز و آشنایی با پیانو، ارگ‌، سنتور، سازهای بادی و دیگر سازها دامنه اطلاعات و عشق خود را به موسیقی لرستان با شنیدن و نواختن تمام سازهای نظامی، سنتی و محلی بیشتر می‌كرد. تسلط استاد به تئوری موسیقی و به ویژه سرایش و نت‌نویسی و دیكته موسیقی زبانزد همه اهل فن و اهالی موسیقی آن زمان شده بود.
سرعت نت‌نویسی و دیكته موسیقی و دشیفر ایشان شگفتی‌آفرین بود. در كنار این تواناییها تسلط به ریف موسیقی سنتی و آشنایی با موسیقی لرستان و همچنین شناخت موسیقی كلاسیك غرب نشانگر ظرفیت بالا و عشق فزاینده این استاد فرزانه به آموختن و آموزاندن موسیقی است. صبوری، درایت، احساس مسئولیت پدرانه، شوخ‌طبعی و به ویژه روحیهٔ خوش سفری ایشان باعث شد كه تمام این معلومات بدون چشمداشت مادی به نوجوانان و جوانان منتقل شود.
تجربه معاونت و فرماندهی و ساماندهی دسته موزیك ارتش لرستان با تدبیر و احساس ذاتی معلمی باعث شد كه با دعوت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۶ به‌رغم مشغله‌های شغلی در مركز پیش آهنگی دانش‌آموزی استان لرستان مشغول به كار شود و اولین گروه موزیك دانش‌آموزان لرستان را تشكیل دهد و پس از حدود ۶ ماه تمرین از میان ۲۴ گروه شركت‌كننده گروههای موزیك پیش‌آهنگی مقام اول را نصیب لرستان كند و موجب سرافرازی و بروز توانمندیهای دانش‌آموزان مستعد لرستان و همچنین بروز ظرفیتهای بیكران خود شود كه پس از وقفه‌ای در آستانه انقلاب با تبدیل وضعیت و تغییر نام مركز پیش‌آهنگی به امور تربیتی خرم‌آباد در سال ۱۳۶۴ با مساعد شدن اوضاع و دعوت مجدد از استاد سپهونی دوباره گروه را گرد خود جمع كرده و بنای تشكیل گروه موزیك جدید را گذاشت.
در همین سال است كه اولین دوره كلاسهای آموزش تئوری موسیقی و سازهای بادی را پس از انقلاب برگزار می‌كند. شور و شوق دانش‌آموزان و علاقه‌مندان به استاد و مهارت و جاذبه روحی و سادگی و بی‌آلایشی گفتار و منش استاد موجب گردید كه در اندك زمانی (حدود ۳ ماه) گروه آماده اجرای سرود. در سال ۱۳۶۵ درخشش و حضور چشمگیر این گروه در میان گروههای دانش‌آموزی موجب كسب شهرتی چشمگیر در كشور و به ویژه در وزارت آموزش و پرورش برای این گروه می‌شود و با دعوت سپاه پاسداران خوزستان در پادگانهای نظامی به اجرای برنامه می‌پردازند.
تمرینات پیاپی و شبانه‌روزی و بی‌مزد و منت این استاد دلسوز در شرایط دشوار جنگ و كمبود امكانات در شهرستان با چاشنی ایمان و عشق به سرزمین گروه را به كسب‌كنندهٔ رتبه اول در چند سال پیاپی در جشنواره‌های دانش‌‌‌آموزی تبدیل كرد كسب مقامهای اول و شركت در اردوی رامسر و جشنواره‌های دانش‌‌آموزی در شهرهای تهران، مشهد و اصفهان باعث شد كه آوازهٔ گروه حتی به گوش مقام معظم رهبری، كه رئیس جمهور وقت بودند، برسد و افتخار شركت در جلسه تغییر نظام آموزشی را كه با حضور آن مقام و در حضور مسئولان و كارشناسان مربوطه برگزار شد نصیب لرستان كنند. در آذر ۱۳۶۵ در اعزام بزرگ رزمندگان تحت عنوان سپاهیان محمد (ص) در ورزشگاه آزادی تهران شكوه فراموش‌نشدنی ایجاد كرد.
در زمستان ۱۳۶۶ در اوج بمباران و كوران جنگ تحمیلی به طور وسیعی در پادگانهای خوزستان و خط مرزی سومار و سر پل ذهاب حضور یافت كه از عملكردهای خوب این گروه به شمار می‌رود (باید به سن كم اعضای این گروه توجه داشت) و به دنبال آن حضور در شمال تا مرز اشنویه به این حضور دلاورانه افزود. اعزام این گروه به مناطق جنگی بنا به درخواست و ابراز علاقه‌مندی رزمندگان به موسیقی لُری و لكی نشان از جایگاه ارزشمند این گروه دارد.
در سال ۱۳۶۷ نام امور تربیتی به كانون فرهنگی تربیتی ادب تغییر كرد. استاد ترجیح داد پس از سالها كسب مقام اولی برای اینكه دیگر گروهها هم بتوانند طعم این پیروزی را بچشند از شركت در مسابقه كناره‌گیری كند و همه اعضاء با ستودن روحیه جوانمردانه استاد با ایشان هم‌پیمان شدند. اما شهرت گروه لرستان و الفت گروهها با هم باعث شد از آن زمان به بعد با عنوان گروه مهمان ویژه در اردو‌ها شركت كنند. آزاداندیشی و منش والای استاد باعث شده بود با همه مراكز هنری در ارتباط باشد و به نیازها و علاقه‌مندی این نهادها پاسخ مثبت بدهد.
همكاری با صدا و سیما، ارشاد اسلامی، بسیج دانش‌‌آموزی، هلال‌احمر، بنیاد شهید، سپاه پاسداران، بنیاد جانبازان، كمیته امداد، كانون پرورش فكری و سایر مراكز علاوه بر مشغله‌های فراوان نشان از تدبیر و عشق به اشاعه این ودیعه خدادادی دارد كه همچون چشمه‌های زلال كوهساران لرستان از وجود بی‌دریغ این بزرگ مرد می‌جوشید و آرام نمی‌گرفت. در سال ۱۳۶۷ با برگزاری كلاسهای تئوری موسیقی برای عموم علاقه‌مندان حتی پذیرش هنرجویان سنین بالاتر نت‌خوانی و تئوری موسیقی را در سطح كلان و با گسترهٔ بیشتری در استان لرستان رواج داد. هنرجویان این كلاسها اكنون هر كدام خود به عنوان چهره‌های برجسته و شهیر و اثرگذار موسیقی لرستان در حوزه‌های مختلف موسیقی (آهنگسازی، آموزش‌، پژوهش، تولید آثار و ...) به اشاعه و استمرار فرهنگ صحیح موسیقایی و آموزه‌های زنده‌یاد مشغول‌اند و موجب جاودانگی نام و زحمات استاد شده‌اند.
تمام موسیقیدانان و موسیقی‌شناسان لرستان اشاعه نت‌خوانی و رواج علمی موسیقی در خرم‌آباد را مرهون زحمات شبانه‌روزی و عشق كاستی‌ناپذیر این استاد فقید می‌دانند. بدون اغراق تمامی موسیقیدانان و هنرمندان فعلی موسیقی لرستان كه به شیوه امروزی با موسیقی در ارتباط‌اند شاگرد و خوشه‌چین خرمن بی‌دریغ این استاد دوست‌داشتنی‌اند حضور این استاد یگانه كه مظهر نیكویی و اخلاق است در لرستان نعمتی بود كه نسل دهه ۵۰ و ۶۰ را مورد عنایت و لطف قرار داد. تواضع، صمیمیت، همدلی، هم‌زبانی و صدها ویژگی شایسته انسانی و وارستگی ذاتی كه با حالت و احساس مسئولیت پدرانه همراه بود، صفاتی بودند كه یكجا در وجود این استاد فرزانه جمع شده بود.
صمیمیتی كه در این كلاسها جاری بود تا كنون در جای دیگری ندیدم. بیان سادهٔ مطلب با كمك ضرب‌المثل‌های لُری و طنز و ارتباط زلال و شفاف باعث می‌شد فراگیری موسیقی برای همگان امری آسان جلوه كند.یادم می‌آید كلاسها ساعت سه عصر شروع می‌شد و ما (اكثر هم‌كلاسیها) از ساعت دو زیر كاجهای محوطه كانون می‌نشستیم و لحظه‌شماری می‌كردیم تا پیرمرد نازنین بیاید و احساسات موسیقایی ما را سامان دهد و همه آن روزها را به بهترین خاطرات موسیقایی بدل كند. كانون تبدیل به كانون گرم عاشقان موسیقی شده بود.
از آن جمع صمیمی چند نفر از دوستان و همكلاسیها را می‌شناسم كه هنوز پیگیرانه موسیقی را دنبال می‌كنند و دیدارشان تداعی‌كننده آن روزهای تكرار‌ناپذیر است. فضایی كه تقریبا‌ً شبیه به فضایی است كه استاد خالقی در كتاب سرگذشت موسیقی ایران ترسیم نموده است. ما هر جا كه باشیم خود را شاگرد این استاد دوست‌داشتنی می‌دانیم و تنها راه سپاس و تقدیر از ایشان را كار و تلاش فراوان و اعتقاد راسخ به فرهنگ و هنر كهن لرستان و تلاش در راستای تعالی آن می‌دانیم. كلاسها و فعالیتهای زنده‌یاد استاد تا سال ۱۳۷۳ ادامه داشت و پس از آن به دلیل كهولت سن خانه‌نشین شد و سرانجام در تاریخ ۲۵/۲/۱۳۸۵ قلب پرمهر او برای همیشه از تپیدن باز ایستاد و به سرای جاویدان پیوست و در جوار فرزند شهید و كنار همسرش در قبرستان صالحین خرم‌آباد در قطعه خانواده شهدا به خاك سپرده شد. روانش شاد و یادش گرامی باد.
● آثار زنده یاد به قرار زیر است:
۱) سرودهای لری:
بهار، بسیج، شیر شهید، دالكه بیار تفنگم، مسلمانان، خلیج‌فارس، لشكر محمدی، وحدت، جنگ جنگ تا پیروزی، نامه یك رزمنده به مادر‌،‌ نمیری بسیجی، و ترانه‌های شبهای لرستان.
۲) سرودهای فارسی:
راهیان كربلا، ‌ بهمن، معلم ۱، معلم ۲، رزمندگان، شادی، سربازم، محصلان، شهیدان، پرستوها، سوگند و كبوتر.
۳) سرود به زبان عربی:
شاكرین
۴) مارشها و آهنگهای بی‌كلام.
استاد علاوه بر ساخت آهنگهای بیشمار خود شاعر این قطعات نیز بودند و اشعار این آثار از سروده‌های خود استاد هستند. یكی از اشعار زیبای ایشان شعری است كه در اندوه از دست دادن همسر مهربان خود سروده:
زیر این سنگ كسی است كه غمم را می‌خورد
از غم رفتن آن مرغ دلم مُرد كه مُرد
باب شیرین سخنم صدر همه جایش بود
چرخ گردون اَجل آمد و در خاكش برد
● استاد به روایت برخی شاگردان
▪ زنده یاد فریدون موسوی:
بسیارند افراد گمنامی كه در عین گمنامی مایه افتخار و سربلندیهای فراوان و از طرفی موفق در تربیت افراد بی‌ادعایی كه با عشق و علاقه فراوان پا به میدان می‌گذارند و در این راه حتی از جان فدا نمودن خود دریغ نمی‌ورزند. از جمله این افراد استاد عیسی سپهونی است كه قبل از هر چیز استاد اخلاق و تربیت بوده است و همواره پندها و نصیحتهای پدرانه او شامل حال شاگردان و راهگشای اخلاق نیكو در آنان بوده است. كمتر جلسه‌ای به یاد دارم كه خالی از ارشاد و نصیحت خیرخواهانه و عبرت‌آموز ایشان برگزار شده باشد.
اكنون كه سالها از آن دوران پر شور و شوق و افتخارآفرین می‌گذرد چون خود، كار معلمی پیشه كرده‌ام بیش از آن ایام شایستگی و درایت او را تحسین می‌كنم. صبر و بردباری و مهارت بالای او در آموزش توأم با اخلاق زبانزد كسانی است كه از نزدیك او را می‌شناسند و همواره به نیكی از ایشان یاد می‌شود. فراموش نمی‌كنم برنامه‌های شورانگیزی را كه بی‌وقفه در ایام جنگ در خدمت رزمندگان، در خانواده‌های محترم شهدا و مردم با‌استقامت اجرا می‌كردیم و اثر آن را به وضوح مشاهده می‌كردیم به خصوص حضور گروه موزیك دانش‌آموزی استان لرستان به سرپرستی استاد سپهونی در مناطق جنگی و پخش سرودهای مهیج و شركت در اعزامهای بزرگ از جمله اعزام بزرگ سپاه محمد (ص) در استادیوم آزادی تهران نتیجه زحمات و تلاشهای وافر این استاد برجسته است.
در اردوگاههای بزرگ كشور نام لرستان و گروه خوب آن ورد زبان تمام مربیان و مسئولان بود و این مایه افتخار و سربلندی لرستان است. این همه اشتهار و كسب افتخار چیزی نبود جز حاصل زحمات بی‌دریغ و آموزشهای مداوم استاد گرانمایه و ارجمند عیسی سپهونی.
▪ مسعود پورحمزه:
خصوصیات اخلاقی استاد در سفرها و اردوهایی كه به عنوان مربی موزیك بودند هرگز فراموش‌ نمی‌شوند. دقت ایشان در اقامه نماز زبانزد بود طوری كه بچه‌ها عادت استاد را از او یاد گرفته و با او صبحها هنگام اذان بیدار می‌شدند.
ایشان همیشه شوخ و سرحال بودند و هر چند ساعت یك بار بچه‌ها را جمع كرده و برای روحیه آنها لطیفه می‌گفتند كه در لابه‌لای لطیفه‌های ایشان پندهای اخلاقی زیاد نهفته بود. یكی از نكاتی كه برای شاگردان ایشاد جالب بود علاوه بر تبحر در آهنگسازی، نت‌نویسی و انتقال موسیقی به شیوه‌های ساده و روان به شاگردان بود. ایشان خود نیز طبع شعر داشته و بعضی از سرودهایی كه اجرا كردیم از سرودهای خود ایشان است و جالب اینكه استاد به زبانهای تركی، انگلیسی و عربی نیز مسلط بوده و خیلی روان صحبت می‌كردند. واقعیت این است كه هر چه از استاد بگویم كم گفته‌ام خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید