چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

الگوهای شبیه‌سازی آینده


الگوهای شبیه‌سازی آینده
برنامه‌ریزان نیاز به آگاهی از روش‌هایی دارند که بتوانند در طرح‌ریزی بلندمدت از آنها استفاده کنند. اما روش‌های پیش‌بینی آینده کدام‌ها هستند؟ آیا واقعاً روش‌های ثابتی برای پیش‌بینی آینده وجود دارد؟ اگر وجود دارد، چگونه می‌توان بهترین آنها را با توجه به شرایط و نیازهای ویژه انتخاب کرد و کدام روش برای طرح‌ریزی بلندمدت استراتژی‌ها مناسب‌تر است؟
مطالعة آینده، آینده‌شناسی، آینده‌نگری، آینده‌گرایی، پژوهش‌های آینده و واژه‌های مشابه، اشاره به مطالعاتی دارند که سعی می‌کند به این سؤالات پاسخ دهد.
یکی از متداول‌ترین روش‌هایی که علم آینده‌نگری برای پیش‌بینی آینده از آن بهره می‌برد، استفاده از الگوها و مدل‌های شبیه‌سازی آینده است. «مدوز» در اوایل دهه هشتاد، از روش مدل‌سازی ریاضی و الگوهای شبیه‌سازی برای درک بهتر علل و پیامدهای رشد جمعیت جهانی، و گسترش جنبه‌های فیزیکی تولید اقتصادی جهان استفاده کرد. وی توسط الگوی شبیه‌سازی کامپیوتری خود، موسوم به جهان ۳ چنین نتیجه گیری کرد که: «اگرروندهای رشد فعلی در جمعیت جهانی، صنعتی شدن، آلودگی، تولید مواد غذایی، و تهی‌شدن منابع به طور تغییرناپذیری ادامه یابد، به محدودیت‌های رشد این کره در ظرف مدت صدسال آینده خواهیم رسید. محتمل‌ترین پیامد اضمحلال غیرقابل کنترل در ظرفیت‌های جمعیتی و صنعتی خواهد بود.»
اما حالا ببینیم یک مدل شبیه‌سازی چیست؟ مدل یا الگو یک نمونة ساده شده از واقعیت است. تمام الگوها انتزاعی و خیالی هستند، و برخی از عوامل در آنها وارد می‌شوند، و برخی دیگر خارج نگه داشته می‌شوند. الگوها و مدلها می‌توانند شامل تصویرهای ذهنی، نمایش‌های گرافیکی، نمایش‌های بیانی، و یا نمایش‌های ریاضی از واقعیت باشند. پس الگوها و مدل‌ها اشارة ضمنی به تصویر ایستای واقعیت می‌کنند، اما شبیه‌سازی بر تقلیدی از رفتار یک سیستم در دورة زمانی خاص یا بر نمایشی پویا دلالت دارد. شبیه‌سازی به روابط، تابع‌بودن، علت و معلولی‌بودن اشاره می‌کند. با ترکیب مفاهیم الگو و شبیه‌سازی ما به نمایش خیالی و انتزاعی یک سیستم دستیابی پیدا می‌کنیم که از آن می‌توانیم رفتار آن سیستم را در یک دورة زمانی خاص استنباط کنیم.
یک الگوی شبیه‌سازی، سیستم اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی مورد مطالعه را به صورت یک سری متغیرهای ریاضی و تعدادی رابطه‌های آشکار بین این متغیرها نشان داده و مورد تقلید قرار می‌دهد. این رابطه‌ها کافی است که تغییر در متغیرهای الگو را در طول مدت خاصی معیین کنند. بنابراین قابل تحلیل توسط کامپیوتر هستند و معمولاً هم توسط یک کامپیوتر این اعمال انجام می‌پذیرد.
زمانی که یک الگو ساخته می‌شود، فرصتی برای پژوهشگر پیش می‌آید تا فرضیه‌های گوناگونی راتشکیل داده، و آنها را مورد آزمون قرار ‌دهد. یک مزیت الگوهای شبیه‌سازی اینست که پس از اینکه ساخته شدند، می‌توانیم به سرعت و به راحتی داده‌ها را تحلیل کنیم. اما متآسفانه هیچ روش کاملی وجود ندارد که بتوانیم یک الگوی آینده‌نگر را در مقابل واقعیت‌ها آزمایش کنیم، زیرا آن واقعیت‌ها هنوز به وجود نیامده‌اند. برخی از پژوهشگران پیشنهاد کرده‌اند که درستی یا نادرستی چنین الگویی را می‌توانیم با آزمایش آن در برابر داده‌های تاریخی تعیین کنیم. این نوع آزمون ضریب اطمینان در توانایی پیش بینی الگویی در کوتاه مدت را افزایش می‌دهد، اما به عنوان وسیله‌ای برای پیش بینی بلندمدت دچار همان محدودیت‌های روش قیاس ‌گیری روند می‌شود. در واقع، این نوع آزمون بر پایه این فرض استوار است که همة پارامترهایی که الگو را تشکیل می‌دهند در آینده به همان صورت گذشته تغییر خواهند کرد.
ساختن الگوهای جهانی که حدود بیست و پنج سال پیش آغاز شد تا ماهیت و عظمت مشکلات جهانی را که انتظار می‌رفت در سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی آینده پدیدار شوند، شناسایی کرده و توجه برنامه‌ریزان استراتژی‌های ملی را به مخاطرات ناشی از نادیده‌انگاشتن چنین مشکلاتی معطوف دارند، هنوز هم ادامه دارد. باید توجه داشته باشیم که آینده‌نگرها در مورد نظام جهانی در آیندة بشر به توافق نرسیده‌اند. دو پژوهشگر پس از مصاحبه با هفده آینده‌نگر درمورد آیندة جهان به نتایجی رسیده‌اند که بعضی از آنها عبارتند از:
پایان نفت به عنوان منبع برتر انرژی در ۲۰ تا ۵۰ سال آینده که کلید انتقال به سایر منابع انرژی می‌شود. بیشتر آینده‌نگران مورد مصاحبه معتقدند این مرحله انتقال بسیار پرفراز و نشیب بوده، و برای مدتی شاید رشد اقتصادی رابه کندی بکشاند تا اینکه مرحله کامل شود.
تقریباً تمام آینده‌نگران افول اقتصادی، و شاید نظامی آمریکا را پیش‌بینی کردند. اگرچه برای برخی از آنان این اضمحلال آشکار است، و برای گروهی دیگر این تنزل نسبی خواهد بود تا مطلق.
در چهار زمینة مربوط به مسائل جهانی زیر تقریباً تمام آینده‌نگران ابراز نگرانی یا عدم اطمینان کرده‌اند:
الف) رشد جمعیت دنیا، و اینکه دنیای ۸ تا ۱۰ میلیاردی چه شکلی خواهد بود؟
ب) آیا آمریکا برای مدت طولانی قادر خواهد بود که از زیرساختارهای نظامی خود در سطوح فعلی نگهداری کند؟
ج) آینده آفریقا ملالت‌انگیز تصور می‌شود. اگرچه هیچ‌کدام از آینده‌نگران چشم‌انداز این قاره را به طور کامل تحلیل نکرده‌اند، ولی آنچه که باعث نگرانی آنها می‌شود اینست که آیا کسی می‌تواند این قاره را از مصیبت غیرقابل اجتناب نجات دهد؟
د) نفوذ ارزش‌های اجتماعی بر رویدادها.
به دلایل بسیاری (از جمله ایدئولوژی و سایر خصوصیات فردی پژوهشگران) پیش‌بینی‌های متفاوتی از آینده شده است. بنابراین، استفاده از یک روش مشترک به طور حتم باعث نمی‌شود که دو فرد پژوهشگر به یک نتیجة واحد برسند. به طور نمونه، پژوهشگران جهان سومی نیز عموماً معتقدند که در سطح بین‌المللی حرکتی آهسته، ولی تغییرپذیر از ساختار قدرت نظامی و سیاسی به ساختاری که در آن تعداد بیشتری مراکز قدرت وجود خواهند داشت، آغاز گردیده است. اما این ساختار جدید هم به نفع کشورهای کوچک‌تر نخواهد بود.
برنامه‌ریزان و مدیران استراتژیک در مورد آینده، بر مبنای دو فرضیه تفکر می‌کردند:
۱) آینده شبیه گذشت خواهد بود و در نتیجه اهداف مدیریت را می‌توان بر پایه روند گذشته محاسبه کرد.
۲) آینده را می توان با دقت پیش‌بینی کرد، و لذا اهداف مدیریت را بر اساس پیش‌بینی‌های ثابت می‌توان استوار کرد. اکنون آشکار گردیده است که هر دو فرضیه بالا همیشه صحیح نبوده، و مدیران و برنامه‌ریزان استراتژیک به رغم اینکه امکان دارد نتوانند آینده را پیش‌بینی کنند باید راه‌هایی را برگزینند که دستیابی به نتایج بهتری را میسر سازند. در چنین شرایطی، روش‌های کمی و کیفی پویایی که دارای زنجیرة بازخور هستند برای تعیین اهداف مدیریت، و برنامه‌ریزی بهتر در محیطی تغییرپذیر مناسب‌تر از تکنیک‌های انعطاف‌پذیری هستند که صرفاً بر پایة روندهای گذشته و پیش‌بینی‌های آماری بنا شده‌اند.
منبع : فصلنامه تفکر متعالی


همچنین مشاهده کنید