جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فلسطینیان و سه بحران


فلسطینیان و سه بحران
عرصه فلسطین اكنون با سه بحران روبرو است. نخستین و مهم ترین بحران، اشغالگری "اسرائیل" و جنایت های مستمر و بی امان این رژیم علیه ملت ستمدیده فلسطین است. كشتار فلسطینیان سیاست اصلی رژیم صهیونیستی برای تعامل با فلسطینیان است و تخریب خانه های فلسطینیان یك حمله نظامی معمولی در هر روز نظامیان صهیونیست است، بازداشت فلسطینیان هم منظم و گسترده ادامه دارد. جهان مدت زیادی در برابر این جنایت های وحشیانه و بی امان سكوت كرده است، اما اخیرا صداهایی از طرح یك ابتكار بین المللی جدید از سوی گروهی از كشورهای اروپایی از جمله اسپانیا و ایتالیا و فرانسه به گوش می رسد كه هدف از آن احیای مذاكرات برای یافتن راه حلی برای مشكل طولانی و پیچیده در فلسطین است.
همچنین اخباری از مطرح شدن درخواست ها برای ارسال نیروهای بین المللی به نوار غزه برای حمایت از فلسطینیان در برابر سركوبگری "اسرائیل" و حمایت از "اسرائیلی ها" در برابر عملیات مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست منتشر شده است.
اما در آمریكا و "اسرائیل" كه به شدت با نقش آفرینی مجامع بین المللی دیگر خواه از طریق طرح ها و خواه با برگزاری كنفرانس های بین المللی یا ارسال نیروهای بین المللی مخالفند، زمزمه هایی از سر شرم و حیا درباره لزوم طرح یك ابتكار و یافتن راه حل های سیاسی جدید یا فعال كردن مجدد تماس ها و از سرگیری ملاقات ها آن هم فقط برای رفع خستگی، مطرح شده است. به رغم همه این فعالیت ها، مسأله هنوز در حد یك پیشنهاد یا رد آن باقی مانده است و تنها چیزی كه همچنان ادامه دارد، جنایت ها و كشتارهای اشغالگران است.
از محافل خبری هم شنیده می شود كه هدف از این تحركات بین المللی تلاش برای متوقف ساختن شلیك موشك های قسام به سوی شهرك های اشغالی یا جلوگیری از تجهیز حماس به سلاح های پیشرفته از طریق مرز صحرای سیناست. اما با نگاهی به جنایت های صهیونیست ها، در می یابیم كه این تجاوزات و جنایت ها همه جانبه است و فقط به نوار غزه محدود نمی شود، زیرا در كرانه باختری هر روز شاهد كشتار مردم و تخریب خانه ها و دستگیری فلسطینیان هستیم و گاهی شدت این تجاوزات از نوار غزه هم بیشتر است.
روند شهرك سازی و غصب و مصادره اراضی فلسطینیان در این منطقه و اطراف قدس هم به شدت ادامه دارد و این امر چنان گسترده است كه می تواند هر مذاكره ای را حتی پیش از آغاز به شكست بكشاند. نمی توان تاثیرات بحران اشغالگری "اسرائیل" بر سایر بحران های فلسطین را كم دانست.
بحران دومی كه عرصه فلسطین با آن روبه رو است، بحران تشكیل كابینه وحدت ملی و محاصره ظالمانه و شدید و بی سابقه وضع شده علیه فلسطینیان است. افكار عمومی جهان هر از چند گاهی از جزئیات مذاكرات جاری برای تشكیل كابینه اخباری می شنود، اما روند این مذاكرات چندان امیدبخش نیست. فهم این نكته كه فلسطینیان چگونه با مشكلات و رنج های ناشی از تجاوزات اشغالگران صهیونیست و جنایت هایشان، همزمان با اختلاف و مجادله بر سر كابینه جدید، برخورد می كنند، مشكل است. شهروندان فلسطینی در روزنامه ها می خوانند كه مذاكرات بر سر برنامه های كابینه و نام نخست وزیر و سهم هر گروه در حكومت و چگونگی توزیع پست ها و سهم هر گروه در سازمان های مختلف سیاسی و اداری و آغاز مذاكرات بر سر بازسازی ساف، در جریان است. هنگامی كه یك شهروند از اختلافات میان فلسطینیان آگاه می شود و جزئیات را می فهمد حق دارد كه این هم خشمگین شود و بگوید كه از این مسأله سر در نمی آورد، زیرا حقیقتی نادیده گرفته شده است و هیچ كس نمی خواهد به این امر اقرار كند و هیچ كس تمایلی به بررسی مستقیم آن ندارد.
آری، فلسطینیان بر سر این جزئیات با هم درگیر هستند و حال آنكه موضوعی كه باید مورد توجه و اهتمام جدی قرار گیرد تا به وسیله آن بتوان به همه پرسش های معلق مانده، پاسخ داد "پروژه (آرمان) ملی فلسطین"است. زیرا اختلاف میان حماس و فتح در اصل اختلاف بر سر این جزئیات نیست، بلكه اختلاف بر سر نوع تعریف هر یك از این گروه ها از آرمان ملی فلسطین است، اما هیچ كس نمی خواهد این موضوع را در دستور كار مذاكرات قرار دهد و همیشه به جای آن به مسائل فرعی پرداخته می شود و جزئیات هم در یك دور باطل قرار دارد، زیرا توافق بر سر این جزئیات به این پرسش پنهان پاسخ دهد كه آرمان ملی فلسطین با كدام تعریف باید در دستور كار آینده قرار گیرد. جنبش فتح هنوز توافق اسلو را طرح ملی فلسطین می داند، زیرا آن را زمینه ساز تأسیس دولت فلسطین قلمداد می كند. در مقابل، جنبش حماس توافق اسلو را یك طرح شكست خورده می داند و بر این باور است كه مشكلاتی كه اكنون فلسطینیان با آن روبه رو هستند، محصول همان توافق شكست خورده است. حماس همچنین بر این باور است كه "اسرائیل" با تشكیل یك دولت فلسطینی موافق نیست و همچنان بر سیطره بر قدس و نیمی از كرانه باختری اصرار می ورزد و بالاترین امتیازی كه می دهد تقسیم كار در میان فلسطینیان در باقی مانده اراضی برای فلسطینیان است. طبیعی است كه حماس نیز آرمانی ملی متناسب با تعریف ویژه خود دارد كه در آن به رسمیت شناختن "اسرائیل" مردود است. این جنبش مصداق واقع گرایی را پذیرش تشكیل دولت مستقل فلسطین در اراضی اشغالی ۱۹۶۷م. بدون وجود شهرك های اشغالی می داند و بر برقراری آتش بسی دست كم ده ساله می داند.
اگر فتح آرمان ملی را بر مبنای امكان اجرای توافق اسلو و جنبش حماس توافق اسلو را شكست خورده می داند زیرا "اسرائیل" عملا با آن مخالفت كرده است، بنابراین این دو جنبش نمی توانند درباره تشكیل دولت وحدت ملی مذاكره كنند، مگر آنكه موضوع اصلی اختلاف را دستور كار مذاكرات قرار دهند. تا زمانی كه این دو جنبش از این امر خودداری می كنند، مذاكراتشان هم به مسائل فرعی محدود خواهد بود و هر یك از طرف ها تلاش می كند كه بازی را در دست داشته باشد تا آنكه برنامه اش از بین نرود و برنامه دیگری جایگزین نشود.
به سبب فقدان گفت و گو بر سر مسأله اصلی و حقیقی، گاهی با مواضعی مواجه می شویم كه درك آنها مشكل است. برای نمونه دو طرف اعلام می كنند كه بر سر سند وفاق ملی (سندی كه اسیران تدوین كردند و اندكی تغییر یافت) به توافق رسیده اند و آن را به مبنای برنامه سیاسی كابینه پذیرفته اند. ناظران گمان می برند كه یك مانع بزرگ از سر راه برداشته شده است، اما اندكی بعد مشخص می شود كه موضوع به توضیح بیشتر نیاز دارد و آن هم در دستور رئیس تشكیلات خودگردان به فرد مورد نظر برای پست نخست وزیری تشریح خواهد شد! البته در این نامه حتما مسائلی كه از نظر محمود عباس بسیار مهم است مطرح می شود و در نامه عباس برای معرفی اسماعیل هنیه برای تشكیل كابینه گذشته نیز منعكس شده بود و البته كسی به آن توجه نكرد.
در نمونه دیگری، اعلام شده است كه كابینه وحدت ملی فقط قوه مجریه خواهد بود و هدایت امور سیاسی و مذاكرات بر عهده محمود عباس خواهد بود، زیرا او رئیس سازمان آزادیبخش است و فقط او اجازه مذاكره دارد. ناظران گمان می برند كه یك مانع بزرگ دیگر هم از سر راه برداشته شده است، اما در همین حال حماس درخواست آغاز مذاكرات برای پیوستن این جنبش به سازمان آزادیبخش را كه در توافقات قاهره از سوی گروه های فلسطینی پذیرفته شده بود، مطرح می كند؛ در چنین وضعی برخی جنبش حماس را به مانع تراشی بر سر راه اجرای توافقات متهم می كنند. یك بار دیگر اوضاع به جای اولش باز می گردد. به خاطر همه این موارد است كه ما می گوییم كه برای دستیابی به یك توافق حقیقی میان فلسطینیان موضوع اصلی و اساسی به مناقشه گذاشته شود، یعنی موضوع احیا و بازسازی آرمان ملی فلسطین به ویژه پس از تحولاتی كه توافق اسلو ایجاد كرد در غیر این صورت اختلافات داخلی میان فلسطینیان هر روز بزرگ تر خواهد شد. البته باید در نظر داشته باشیم كه این بحران هم ناشی از بحران اول و مهم یعنی بحران اشغالگری "اسرائیل" و جنایت های مستمر این رژیم است.
سومین بحرانی كه فلسطین با آن مواجه است، بحران جنبش فتح است كه نتایج آن بر تمام فلسطین اثر می گذارد. این بحران به تحولات نسل جدید و جوان درون این جنبش گروه خورده است، زیرا این نسل خواهان حضور در مراكز تصمیم گیری است. ما این خواسته را حق این نسل می دانیم و رهبران تاریخی فتح باید زمینه های سازمانی مناسبی برای حضور این نسل در عرصه فراهم كند تا این نسل بتواند خود را نشان دهد تا برای رهبری آینده آماده شود، اما نمی توانیم دو خطر مهم را كه به سبب اظهارات و اقدامات برخی از نمایندگان این نسل به وجود آمده است، نادیده بگیریم و به آن هشدار ندهیم. آنها باید خیلی زود به خود آیند و به نقد درونی بپردازند تا این دو خطر از آنان دفع شود:
خطر اول، مفاهیمی است كه آنها برای توجیه مطالبات خود مطرح می كنند. این مفاهیم بیشتر برای ایجاد تفرقه و اختلاف بكار گرفته می شود كه تقسیم گروه ها به داخل و خارج و ایده جنگ نسل ها و كهولت رهبران از آن جمله مفاهیم است. این مفاهیم هم سازمان فتح را دچار اختلاف و دو دستگی و تفرقه می كند و هم ملت فلسطین را و به جایی منتهی می شود كه رهبری تاریخی را كه همین نسل جدید دستاوردهای آنها را شعار خود قرار داده اند، متهم می سازد.
خطر دوم، خودداری اعضای برجسته این نسل از تشریح مواضع سیاسی خود در قبال مسائل مهمی است كه فلسطین با آن مواجه است. این سكوت از طریق اقداماتی (مانند سند ژنو) كه هم منطق سیاسی و هم نظر مردمی آن را مردود می داند، تعبیر می شود. همزمان احتمالاتی مطرح شده است كه نشان می دهد برخی از عناصر مهم این نسل (نسل جدید اعضای فتح) در توطئه های خطرناكی علیه ملت فلسطین و آرمان آن نقش دارند و همین عناصر در گسترش هرج و مرج و ناامنی ها دست دارند تا زمینه انقلابی داخلی فراهم گردد كه این نسل طی آن بتواند بر جنبش فتح و قدرت در تشكیلات خودگردان سیطره یابد. برای برطرف شدن این تردیدها نیز جز اتخاذ مواضع سیاسی روشن و آشكار و فعالیت در یك ساختار سازمانی یا سیاسی قانونی راه دیگری وجود ندارد. همین بحران نیز البته از بحران اشغالگری "اسرائیل" و جنایت ها و كشتارهای مستمر این رژیم سرچشمه گرفته است.
نویسنده: بلال الحسن
منبع: مركز اطلاع رسانی فلسطین
منبع : خبرگزاری فارس