دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
گلپایگانی یک اتفاق است
آقای گلپایگانی همیشه در ذهن من هستند. ایشان و امثال اینها آدمهایی بودند که همیشه حرفی برای گفتن داشتند. یکی گلپایگانی یکی آقای ایرج. چشم من همیشه برای دیدن گلهای زیبای این سرزمین باز هست و امثال اینها آقای ناصر مسعودی آقای پوررضا اینها حرف زدند کار کردند و دلها را خوش کردهاند. اینها به افراد زندگی دادند و تمام زیر و بم زندگیشان برای من پیداست. اگر این زیبایی را نبینم مشکل است. آن شب آقای گلپایگانی لطف کردند به من و بنده را پذیرفتند. بسیار از آن شب به بعد خوشحالم. باور کنید دریچهای دیگر از زندگی برای من باز شده. آقای ایرج هم خیلی به بنده لطف دارند هر وقت بنده را میبینند با یک گرمی خاصی مرا در آغوش میگیرند. اینها بزرگانی هستند که اتفاق افتادن این آدمها خیلی نادر است.
گلپایگانی یک اتفاقی بود در آواز این سرزمین. اینطور بگویم که گلپایگانی و ایرج آواز را آوردند در میان مردم. یعنی آواز را این دو نفر به مردم معرفی کردند. تا این زمان آواز معنی نداشت. ترانه بود و تصنیف بود. این دو نفر مخصوصا گلپایگانی که تحریرهای ساده و زیبایی دارد. فکر کن یک راننده تاکسی وقتی آوازی از ایشان پخش میشد ماشین را نگه میداشت گوش میکرد و بعد حرکت میکرد. این خیلی مسئله هست. من همیشه برای مخاطبان یک حرف دارم و آن اینکه هر کسی که ارزشمند هست و کار ارزشمندی ارائه میدهد با چشم بیغبار او را نگاه کنند. برایش ارزش قائل شوند.برای اینکه انجام کار ارزشمند به این سادگیها نیست. قدر بدانند. حالا هر صنفی میخواهد باشد شاعر و پزشک و کشاورز. چون موضوع هنر است من عرض میکنم به هنرمندانی که اثر گذار بودند و سالها زحمت کشیدند و آثار با ارزشی دارند و دلها را شاد کردهاند. اینها را با چشم بیغل و غش نگاه کنند و واقعا احترام بگذارند.
مگر گلپایگانی و ایرج شدن همینطوری هست. کسی که این حرف را میزند برود کنسرت بگذارد و صد نفر هم دورش باشند یک ضبط صوت ببرد وسط آن کنسرت و آواز مست مستم ساقیا را بگذارد داخل ضبط صوت ببیند چه میشود. گلپایگانی این است یا یک خلوت گزیده آقای ایرج را بگذار یا مثنوی آقای شجریان را بگذار. آواز مرا عاشقی شیدای بنان را بگذار یا شلمان لاکوی ناصر مسعودی را بگذار. اینها اثر گذار بودند. یعنی اگر کسی وجدان داشته باشد و با وجدان حرف بزند مگر میشود گلپایگانی یا ایرج شد. همین آقادزده را اگر میتواند برود و بخواند زمان آنطور بوده وگرنه این همه آواز خوانده که هیچ مردی از عهده آن برنمیآید. استاد کسائی میگفتند که مرحوم تاج گفتند: اگر من تاج اصفهانی نبودم حاضر بودند ایرج بشوم. این است که نمیشود همین طوری به جایگاه این بزرگان دست یافت.
اکبر گلپایگانی وقتی درآمد میخواند متعلق به خودش است چون اکثر آوازخوانان در زمان اجرای درآمد فرازها و فرودهایشان بیشتر نمایان میشود. آقای گلپایگانی وقتی فرود میکنند مثل خلبانی میمانند که هواپیما را خوب مینشانند. اکثر خوانندگان با تحریر فرود میآیند ولی ایشان با شعر فرود میآیند و این خیلی زیباست.
اگر می بینید این روزها کمتر جوانی به آواز علاقه دارد طبیعی است. شما وقتی الماس را گذاشتهای پشت پرده چطور انتظار داری مردم به زیبایی آن پی ببرند!
علی جهاندار
خواننده موسیقی سنتی ایرانی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا رهبر انقلاب شورای نگهبان انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب دولت سیزدهم جنگ حسن روحانی
هواشناسی شهرداری تهران سلامت سیل قتل تهران فضای مجازی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران سامانه بارشی شهرداری
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو قیمت طلا بانک مرکزی ایران خودرو بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان مسکن تورم یارانه
محمدعلی علومی برنارد هیل تئاتر تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران مسعود اسکویی دفاع مقدس صدا و سیما موسیقی سینما مهران غفوریان
دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه حماس جنگ غزه روسیه اوکراین طوفان الاقصی نوار غزه نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر نساجی جواد نکونام رئال مادرید سپاهان لیگ برتر ایران بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس
اپل اینستاگرام آیفون مایکروسافت باتری گوگل سامسونگ
سازمان غذا و دارو رژیم غذایی کاهش وزن بیمه توت فرنگی سیگار فشار خون اعتماد به نفس