شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

۲۲ روز نبرد در غزه؛ کدام طرف پیروز است؟


۲۲ روز نبرد در غزه؛ کدام طرف پیروز است؟
جنگ در غزه امروز یا فردا به پایان خواهد رسید و آنچه از این جنگ باقی خواهد ماند مرحله‌ای‌تازه در سیاست‌ورزی در خاورمیانه خواهد بود. ۲۲ روز جنگ خونین به غزه و فرو ریختن یک‌هزارتن بمب فسفری و غیر متعارف به همراه هزاران گلوله توپ سنگین بر این باریکه کوچک بسیاری از نکات ریز و درشت را در عرصه دیپلماسی و سیاسی منطقه روشن کرد. اگر بخواهیم قضاوتی منصفانه در مورد این جنگ داشته باشیم، باید رژیم صهیونیستی را شکست خورده بزرگ این حمله در بعد امنیتی و نظامی دانسته و برخی از کشورهای عرب که با این رژیم نیز همکاری کرده‌اند را در بعد سیاسی و مردمی ناکام بزرگ این جنگ لقب داد؛ شاید برخی هم بر این نوشته خرده بگیرند که چرا اسرائیل در این جنگ شکست خورد؟ برای توضیح شکست سیاسی و نظامی اسرائیل و اعراب، این نوشته‌بر آن است تا به گوشه‌ای از آن اشاره داشته باشد.
‌ جنگ غزه از نظر شدت، سخت‌تر از جنگ ۳۳ روزه بود و از نظر میزان بمباران‌ها نیز بر این جنگ تفوق داشت. در جنگ ۳۳ روزه، مردم لبنان راه فرار و جان پناهی داشتند تا به آنجا بروند- سیدحسن نصرالله با امن کردن بیروتآنجا را مقر پناهندگان جنوب لبنان کرد - اما در محیط کوچک غزه بیش از یک و نیم میلیون فلسطینی ساکن هستند که از همه طرف در محاصره بودند و این محاصره برای مدت ۱۸ ماه برقرار بود. در لبنان، سوریه مسیری بود که کمک‌های فراوانی برای مردم لبنان ارسال کرد در حالی که در غزه مصری‌ها حاضر نشدند گذرگاه رفح را بازگشایی کرده و کمک‌ها را از طریق این گذرگاه ارسال کنند. ‌ مورد دیگری که به جنگ باز می‌گردد، به میزان آمادگی ارتش اسرائیل در این جنگ مربوط است. در حالی که در جنگ ۳۳ روزه ارتش اسرائیل دلیل شکست خود را عدم آمادگی تعبیر می‌کرد و به نوعی مدعی بود که دلیل اصلی ناکامی‌اش، همین امر به همراه نوعی نداشتن اطلا‌عات صحیح بوده است اما در جنگ در غزه و پس از گذشت دو سال و نیم از تابستان ۲۰۰۶، ارتش رژیم صهیونیستی راهکارهای فراوانی را برای دستیابی به یک پیروزی سریع در جنگی که قرار است در آینده صورت بگیرد، تدوین کرد. در سرلوحه این راهکارها، تغییر در تمام سطوح فرماندهی ارتش بود تا جایی که تمام فرماندهان رده‌های عالی- از فرماندهان لشکرها تا فرماندهان مناطق، نیروهای سه‌گانه، فرماندهی کل ارتش و وزیر دفاع -تغییر کردند. این تغییر با آمدن افرادی مانند گابی اشکنازی به عنوان فرمانده ارتش و ایهود باراک به عنوان وزیر جنگ - که هر دو دارای افتخارات نظامی متعددی بودند و از آنها به عنوان افسران شناخته شده یاد می‌شد - تقویت شد. ارتش در طول دو سال و نیم گذشته با انجام مانورهای گوناگون سعی کرد میزان آمادگی خود را افزایش دهد. فرستادن برخی از نظامیان زبده تیپ گولا‌نی به جنگ‌های منطقه‌ای در سراسر جهان برای کسب تجربه به همراه شبیه سازی کردن جنگ‌های شهری و مانور در بلندی‌های جولا‌ن و گرفتن کمک‌های فراوان از دولت آمریکا این امید را برای ارتش اسرائیل و مقامات سیاسی این رژیم به وجود آورده بود که بتوانند در حمله آتی، نبرد را به نفع خود پایان دهند. ‌
در بعد اطلا‌عاتی نیز مقامات امنیتی اسرائیلی همکاری نزدیکی را با طرف مصری آغاز کردند، به گونه‌ای که در مقدمه این جنگ محاصره شدیدی علیه غزه ایجاد شد و ارتش و نیروهای امنیتی مصری نیز در مرز رفح، به شدت به کنترل مرز پرداخته و به زعم خود از ورود سلا‌ح و مهمات و همچنین افراد آموزش‌دیده حماس، جهاد اسلا‌می و دیگر گردان‌های مقاومت جلوگیری می‌کرد. در نشستی که یک هفته پیش از جنگ، میان عمر سلیمان و مئیر دگان روسای سازمان اطلا‌عات مصر و جاسوسی اسرائیل برگزار شد، طرف مصری ۳۰۰ آدرس محل تجمع حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی را به اسرائیلی‌ها داد که با بمباران آن، تصور می‌شد کمر مقاومت خواهد شکست.
در چهار روز اول جنگ، عملا‌ تمام این اهداف توسط جنگنده‌های اسرائیلی هدف قرار گرفت، ولی هنوز هیچ نشانه‌ای از شکست در سازمان رزم و سیاسی حماس در غزه پیدا نشده بود و سیل موشک‌های مقاومت رهسپار اهداف اسرائیلی شد. رهبران حماس و فرماندهان گردان‌های مقاومت نیز همه سالم بودند و مشکلی برای آنها به وجود نیامد و از این‌رو بود که بار دیگر مئیر دگان رهسپار مصر شد و در طابا به شدت به مصری‌ها و اطلا‌عاتی که داده‌اند اعتراض کرد. مصری‌ها این بار آدرس اهداف جدیدی را به طرف اسرائیلی دادند که این اهداف نیز تا پیش از حمله زمینی، همگی مورد حمله قرار گرفتند در حالی که در وضعیت شلیک موشک و سلا‌مت رهبران مقاومت هیچ خللی ایجاد نشده بود. مصری‌ها در مذاکرات طابا به طرف اسرائیلی اطمینان دادند که از نظر زمینی هم فلسطینی‌ها چیزی برای عرضه ندارند و اگر آنها تنها دو هفته در برابر شلیک موشک‌ها مقاومت کنند، در آغاز هفته سوم موشک‌های فلسطینی‌ها فروکش خواهد کرد- به خصوص موشک‌های گراد که بردی ۵۰ کیلومتری داشته و موجب وحشت سران اسرائیل شده بود - و پس از آن نبرد به شکل بسیار ساده‌ای ادامه خواهد یافت.
با ناکامی در بمباران هوایی، ارتش اسرائیل نبرد زمینی را در روز تعطیل- شنبه- و با اصل غافلگیری آغاز کرد. در این نبرد و با فرا خواندن نیروهای احتیاط، حدود ۳۰ هزار نفر برای حمله به غزه آماده شدند که بیشتر آنها از تیپ‌های نخبه و یگان‌های ویژه ارتش عبری بودند. ارتش اسرائیل امیدوار از پیروزی در این جنگ فرماندهان عالی‌رتبه خود را هم به میدان فرستاد تا جایی که فرمانده نیروی هوایی در یکی از بمباران‌های هوایی خلبانی جنگنده‌اف۱۶ را بر عهده داشت، فرمانده نیروی دریایی هم بر فراز یکی از ناوهای موشک‌انداز حاضر شد. فرمانده تیپ گولا‌نی، کنفعانی و تیپ‌های دیگر نیز شخصا در این نبرد حضور داشتند تا خود را در پیروزی در این نبرد سهیم بدانند. در بعد زمینی نیز ارتش رژیم اسرائیل در برابر اطلا‌عات داده شده شکست خورد و مقاومت علی‌رغم تمام برداشت‌ها توانسته تاکنون به شلیک موشک های خود به سمت اهداف متعدد در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ ادامه دهد. ‌
یک میلیون کیلو بمب بر غزه فرو ریخته شد، اما بیشترین پیشروی نیروی زمینی ارتش عبری در غزه چند صد متر بود و میزان تلفات ارتش این رژیم نیز بیش از آن چیزی بود که برآورد می‌شد. در حالی که از مجموع ۱۲۰۰ شهید نبرد غزه، نیمی از آنها زن و کودک، ۱۰۰ نفر پیرمرد و پیرزن، گروهی از افراد امداد و خبرنگاران بودند و دیگر شهدا هم مردم عادی بودند، تعداد شهدای رزمندگان فلسطینی عدد ۱۰۰ را تجربه نکرد و این موفقیتی برای مقاومت بود. با نگاهی بر سطور بالا‌ آیا باز هم می‌توان اسرائیل را پیروز این نبرد خواند، همانگونه که پرز رئیس این رژیم برای در امان ماندن از وینوگرادی دیگر، از پیروزی سخن رانده و رسانه‌های این رژیم هم دم از پیروزی می‌زنند. حماس و مقاومت نابود نشده‌اند و رهبران آنها همچنان زنده‌اند، موشک‌ها همچنان شلیک می‌شود، تصویر مردم مظلوم غزه را همه می‌بینند و جنایت‌هایی که ارتش عبری مرتکب شد، سلا‌ح همچنان در دست مقاومت است، غزه هم سقوط نکرده است و به زودی معادلا‌ت جدید این جنگ مشخص خواهد شد، با تمام این تفاصیل باید باز هم اسرائیل را پیروز این جنگ خواند؟
در آخر هم باید اشاره‌ای به کشورهای عرب داشت و سیاست‌شکست خورده آنها را مورد بررسی قرار داد. مصر و عربستان به امید شکست مقاومت و سرنگون شدن حماس، یا به اسرائیل کمک کردند و به حماس فشار آوردند - به تشدید بمباران غزه هنگامی که هیات حماس در قاهره بود توجه شود، مصری‌ها از اسرائیل خواستند تا برای فشار بر حماس این کار را انجام دهد - یا اینکه سکوت کردند، مانند عربستان. نشست دوحه و کویت، شکست سیاسی اعراب و عمق اختلا‌فات آنها را نشان داد و آنها امروز باید دنبال راهکارهای دیگری باشند.
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید