چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
چند برگ از «جشن بیکران» ارنست همینگوی
«جشن بیکران» از معروفترین کتابهای «ارنست همینگوی» به شمار میرود. این اثر به چند دلیل، از جمله شیوه روایت نویسی خاص همینگوی و حساسیت پنهان او در کشف لایههای پنهان واقعیتی که به کلام در میآید و تصویر میشود، همواره مورد توجه خیل خوانندگان ادبیات نو و همچنین زمینهیی بوده است برای پژوهشگران، منتقدان و جست و جو گرانی که سرشت و ماهیت تلاش چند سویه همینگوی را مد نظر قرار دادهاند.
«جشن بیکران» با مهارت و دقت تمام و با در نظر گرفتن ظرفیتهای زبان فارسی، توسط زنده یاد «فرهاد غبرایی» ترجمه شده است.
در پیشانی این اثر، همینگوی نوشته است: «اگر بخت یارت بوده باشد تا در جوانی در پاریس زندگی کنی، باقی عمرت را، هرجا که بگذرانی، با تو خواهد بود، چون پاریس جشنی است بیکران.»
«ماری همینگوی» همسر نویسنده، در یادداشت اول کتاب نوشته است: «ارنست نگارش این کتاب را در تابستان ۱۹۵۷ در کوبا آغاز کرد، در زمستان ۱۹۵۸ـ ۱۹۵۹ در کچام آیدا هو روی آن کار کرد، در آوریل ۱۹۵۹، وقتی به اسپانیا رفتیم، آن را با خود برد و دوباره به کوبا و از آنجا در آخر پاییز همان سال به کجام باز گرداند. در بهار ۱۹۶۰ در کوبا آن را به پایان رساند؛ پس از آنکه مدتی، برای نوشتن داستان «تابستان خطرناک» درباره رقابت خشونتآمیز آنتونیو اردونیز و لوییس دومینگین در میدانهای گاوبازی اسپانیا، آن را کنار گذاشته بود. در پاییز ۱۹۶۰ دستی در آن برد. این کتاب به خاطرات سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶ در پاریس مربوط میشود.»
پس، این کتاب نوشتههایی است مستقیم و برگرفته از خاطرات ارنست همینگوی، هنگامی که در کسوت یک خبرنگار و نویسنده جوان در فاصله میان دو جنگ دوم جهانی، سالهایی را در فرانسه پاریس گذراند.
بر گوشههایی از «جشن بیکران» که همواره خواندنی است، تامل میکنیم و مرور:
● شکسپیر و شرکا
آن روزها پولی در بساط نبود که بشود کتاب خرید. من از کتابخانه «شکسپیر و شرکا» که عضو میپذیرفت کتاب به امانت میگرفتم. اینجا کتابخانه و کتابفروشی سیلویا بیچ در شماره ۱۲ خیابان ادئون بود. در آن خیابان سرد که گذرگاه بادبود، این کتابفروشی مکانی بود با نشاط، با بخاری بزرگی در زمستان و میزها و قفسههای پر از کتاب و پشت ویترین تازههای کتاب و عکس نویسندگان مشهور زنده و مرده روی دیوارها. عکسها به عکسهای فوری میمانستند و حتی نویسندگان مرده هم چنان زنده بودند که انگار زندهاند. سیلویا چهرهیی زنده داشت با خطوطی صاف و مستقیم، چشمانی قهوهیی که به سرزندگی چشم جانوران کم جثه بود و به شادی دخترکی کم سن و سال و موهایی مواج و بلوطی که از پیشانی ظریفش به عقب شانه میشد و زیر گوشهایش، روی خط یقه ژاکت مخمل قهوهییاش میریخت. پاهای زیبایی داشت و مهربان و پرجنب و جوش و دقیق بود و عاشق بذلهگویی و غیبت. هیچ یک از کسانی که در زندگی شناختهام با من مهربانتر از او نبود.
بار نخست که به مغازه رفتم، بسیار خجالتی بودم و پول کافی نداشتم که در کتابخانه عضو شوم. سیلویا به من گفت که میتوانم ودیعه را هر وقت که پول داشتم بپردازم و کارتی برایم پر کرد و گفت هر تعداد کتاب خواستم میتوانم با خود ببرم. دلیلی وجود نداشت که به من اعتماد کند. مرا نمیشناخت و نشانییی به او داده بودم شماره ۷۴ کوچه کار دنیال لوموئن که از آن محقرتر امکان نداشت، اما او سرزنده و جذاب و خوش برخورد بود و پشت سرش تا نزدیک سقف و تا اتاق پشتی که به حیاط داخلی ساختمان راه داشت، قفسه پشت قفسه، گنجینه کتابفروشی را در بر میگرفت.
از تورگنیف شروع کردم و دو جلد «خاطرات شکارچی» و یکی از آثار اولیه دی.اچ. لارنس را که تصور میکنم «پسران و عشاق» بود برداشتم و سیلویا به من گفت که اگر میخواهم بیشتر بردارم. من «جنگ و صلح» ترجمه کنستانس گارنت و «قمارباز» و داستانهای دیگر، اثر داستایفسکی را برداشتم.
سیلویا گفت: «اگر بخواهی همه اینها را بخوانی، به این زودیها برنمیگردی.»
«چرا، برمیگردم که پول بدهم؛ در آپارتمانم کمی پول هست.»
«منظورم این نبود. پول را هر وقت که خواستی بیار.»
منبع : روزنامه اعتماد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب نیکا شاکرمی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس شورای نگهبان شهید مطهری
تهران شهرداری تهران هواشناسی معلم سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا سایپا بانک مرکزی بازار خودرو تورم کارگران
فضای مجازی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران موسیقی فیلم تئاتر نون خ رسانه ملی
دانش بنیان
اسرائیل غزه آمریکا فلسطین جنگ غزه چین رژیم صهیونیستی حماس نوار غزه روسیه عربستان یمن
استقلال فوتبال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا تراکتور سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس
وزیر ارتباطات پهپاد تبلیغات اپل ناسا نخبگان گوگل ویروس
کبد چرب خواب میوه دیابت کاهش وزن ویتامین بیماری قلبی مسمومیت قهوه طول عمر بیماری