سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


به مناسبت یکصد و هفتاد و پنجمین سالمرگ گوته


به مناسبت یکصد و هفتاد و پنجمین سالمرگ گوته
● درآمد:
از درگذشت یوهان ولفگانگ گوته درست ۱۷۵ سال می‌گذرد. تا همین چند ماه پیش، اگر در زبان‌های آلمانی و انگلیسی واژه Goethe را در جست‌و‌جوگر گوگِل تایپ می‌كردید، به‌جای بزرگ‌ترین شخصیت جهان هنر و ادب آلمان، تبلیغات انستیتو گوته را به شما نشان می‌داد. هرچند نام این انستیتو خود گرامیداشت این سراینده ماندگار است، اما جای شگفت است كه چرا ماشین جست‌وجوگر كاملی چون گوگل از یاد گوته غافل مانده بود.
نگارندگان تاریخ هنر و ادب نوشته‌اند كه صدمین سالگرد تولد گوته، تنها با شركت تعداد اندكی از ادیبان زمان برگزار شد. درحالی كه ۱۰ سال بعد از آن، در صدمین سالگرد تولد شیلر، برنامه‌ها و نشست‌های بسیاری در سراسر آلمان آن وقت بر‌گذار گردید. به‌راستی چرا؟ شاید چون گوته پیش از آنكه یك اندیشمند آلمانی باشد یك جهانوند بود. پیش از آنكه به یك مكتب ویژه وابسته باشد یا از سبك بخصوصی پیروی كند، پیوسته به شیوه‌های گوناگون می‌نوشت و می‌آفرید. شاید چون كمتر رشته ادبی و علمی‌ای بود كه دل و فكر این تلاشگر دوران را به خود مشغول نساخته بود؟ گوته، افزون بر آثار ادبی، در رشته‌های فیزیك، شیمی، معدن‌شناسی و چند رشته دیگر نیز جست‌وجو كرده و قلم زده است. هرچند تئوری رنگ‌های او كه بر پایه آن سفید را ناب‌ترین رنگ می‌انگاشت، مورد توجه دانشمندان این رشته واقع نشد، ولی همین اثر هم، نبوغ و تلاش پیگیر او را، در جست‌وجو و یافتن نكته‌های تازه به خوبی نشان می‌دهد. اگر كمیت ملاك و مقیاس پركاری و پرباری یك نویسنده به شمار می‌آمد، باز باید گوته را در مرتبه نخست نام می‌بردیم. مجموعه آثار او در ۱۴۳ جلد چاپ و منتشر شده است.
اهمیت كار و آثار او اما از تالیف‌ها و تحقیق‌هایی روشن می‌شود كه تا به امروز در این باره ثبت و نشر شده‌اند. كتابنامه‌هایی كه در بنیاد گوته نگهداری می‌شوند، تا كنون ۸۰ هزار عنوان درباره‌ او و آثارش را ذكر كرده‌اند. به این حساب از ۱۷۵ سال پیش تا به حال، دست‌كم هر روز ۱ كتاب یا مقاله درباره گوته نوشته و منتشر شده است. یوهان ولفگانگ گوته در سال ۱۷۴۹ در خانواده‌ مرفهی در فرانكفورت زاده شد. در لایپزیگ حقوق خواند و دكترای خود را در این رشته از دانشگاه اشتراسبورگ گرفت. در ۲۶ سالگی به دربار والی وایمار «كارل اگوست» رفت و تا پایان عمر در این شهر ماند و سالیان زیادی در تماس یا خدمت حكومت آنجا به عنوان وزیر مشاور مشغول بود. گوته در دوره‌ نخست كار هنریش، زیر تاثیر جنبش توفان و تلاطم قرار دشت و داستان‌ها و نمایشنامه‌های عاطفی‌ای مانند گوتس برلیشینگن و اگمونت را نوشت. جنبش توفان و تلاطم، در برابر جنبش روشنگری آلمان، احساسات را در مقابل عقل برجسته می‌كرد. اهمیت این دوره از كار گوته در آفرینش رمان‌هایی چون رنج‌های ورتر جوان بود كه برای نخستین‌بار بازگفت ذهن قهرمان داستان را در رمان برجسته می‌كرد. دوره‌ دوم زندگی ادبی گوته، صرف آفرینش آثاری شد كه بر پایه شیوه‌های ادبی كهن استوارند. در این دوره است كه گوته جلد اول مشهورترین منظومه خود «فاوست» را می‌آفریند. این اثر، تا پایان زندگی او با وی همراه است و حتی او یك ماه پیش از مرگش تغییراتی در جلد دوم آن داد. گوته در دوره‌ پایانی زندگی ادبی خود، كه می‌توان آغاز آن را با شكست و بركناری ناپلئون بناپارت همزمان دانست، جنبه‌ بین‌المللی و حتی جهانی موضوعات ادبی را در آثارش برجسته می‌كند. در این دوره، از یك سو در برخی از آثارش جای پای خردگرایی عصر روشنگری را می‌بینیم و از سوی دیگر استحاله فرد در اجتماع و چهره عرفان شرقی را مشاهده می‌كنیم. در سال ۱۸۱۹ دیوان غربی- شرقی را می‌نویسد. این همان كتابی است كه گوته را در میان ادب دوستان ایرانی مشهور و محبوب ساخته است.
هنگامی كه در میان ما سخن از گوته و حافظ می‌رود، گاه روشن نیست كه ما به حافظ به خاطر گوته می‌بالیم یا برعكس. باید دانست كه در سده ۱۹ میلادی، بسیاری از ادیبان اروپایی، به ادبیات شرق و به ویژه فارسی روی آوردند. ترجمه‌های «روكرت» در آلمان، در خانه اغلب ادب دوستان یافت می‌شد و ترانه‌های خیام بارها در فرانسه، انگلیس و آلمان به چاپ رسید. گوته نیز، از این شور ادبی بی‌تاثیر و بی‌بهره نماند. سراینده‌ سالخورده، كه پیش از اینها هم آیه‌ای از قرآن را در داستان «گوتس برلیشینگن» نقل كرده بود، به جست‌وجو در آثار فردوسی و حافظ پرداخت و به قولی كه برخی از تاریخ‌نگاران نوشته‌اند، اندكی فارسی آموخت. گوته كه خود در آغاز، زیر تاثیر جنبش ادب‌پروری شرق از سوی ادیبان غربی بود، بعدها از اثر‌بخشان این جنبش گردید و بسیاری از سرایندگان و نویسندگان را با دیوان غربی‌ـ شرقی‌ خود به سوی ادبیات شرق كشاند. شاید تكنیك‌های ادبی شرق كه تا آن زمان در اروپا ناشناخته بود، در اشتیاق مرد شمار یك فرهنگ آلمان به ادبیات فارسی بی‌تاثیر نبوده باشد.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید