سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خداحافظی اکثریت دائم جمهوری خواهان از کنگره آمریکا


خداحافظی اکثریت دائم جمهوری خواهان از کنگره  آمریکا
جورج بوش در ماه گذشته در مصاحبه ای تلویزیونی با شبكه ABC شركت كرد. مجری این شبكه به بوش گفت كه حدود ۷۲ درصد كاندیداهای دموكرات احراز كرسی های مجلس نمایندگان آمریكا نام وی را به لیست برنامه های مبارزات انتخاباتی خود وارد كرده اند. پرزیدنت بوش پرسید: آیا این كاندیداها مطالب خوبی را به زبان می آورند؟
رئیس جمهوری آمریكا در آن گفت وگوی تلویزیونی جورج دبلیوای نمونه بود؛ فردی جذاب، آرامش بخش و ساده، به نظر می رسید كه می خواست به طور ضمنی بفهماند كه البته دموكرات ها همگی از وی متنفرند. ظاهرا قصد بوش آن بود كه بگوید وقتی سرسختانه بر اصول و قواعد خود پا فشاری می كند دیگر چه انتظاری می توان داشت؟
با این حال پافشاری بوش دلیل شكست حزب جمهوری خواه در انتخابات هفتم نوامبر بود. هفته نامه اكونومیست -چاپ انگلیس- طی گزارشی جامع و تحلیلی درخصوص انتخابات میاندوره ای كنگره آمریكا كه در حقیقت سرنوشت دو سال پایانی تصـدی بوش را در مقام ریاست جمهوری رقم خواهد زد، می نویسـد: از ۶ سال پیش تا كنون نبض قدرت در واشنگتن در كلیه سطوح آن نظیر ریاست جمهوری، مجلس نمایندگان و سنا (كنگره) به مدت ۵ سال در دست جمهوریخواهان بوده است.خوب یا بد جمهوری خواهان باید مسوولیت هر آنچه را كه دولت فدرال كشورشان طی این مدت بدست آورده برعهده گیرند.
اما به رغم وجود اقتصاد مترقی، نرخ پایین بیكاری و نبود حملات تروریستی چندان مهم پس از وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ،۲۰۰۱ اغلب آمریكایی ها تصور می كنند كه كارهای كمی صورت گرفته است.به گزارش ایسنا، این در حالیست كه اكنون میزان مقبولیت بوش نزد مردم آمریكا كمتر از ۴۰ درصد و میزان رضایت آمریكایی ها از عملكرد كنگره كشورشان كمتر از ۳۰ درصد تخمین زده شده است. همچنین نظرسنجی ها نشان می دهد كه از هر ۵ رای دهنده آمریكایی ۲ نفر از عملكرد بوش ناراضی و عصبانی اند كه نشان از افزایش نارضایتی مردم نسبت به نظرسنجی های سال ۱۹۹۴ دارد .
در آن مقطع زمانی نصف این میزان نسبت به بی كفایتی دموكرات ها برای تصاحب كنترل مجلس نمایندگان و سنای آمریكا ( كنگره) با جمهوری خواهان هم عقیده بودند.نتیجه انتخابات میاندوره ای كنگره برای حزبی كه استراتژیست های مغرورش شعار اكثریت دائمی جمهوری خواهان را مایه مباهات خود قرار داده اند خفتی تمام عیار محسوب می شود.اكونومیست آورده است: بین عدم محبوبیت جمهوری خواهان و عملكرد بوش ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل تفكیـكی وجود دارد. رای دهندگانی كه از بوش بیزارند مسلما ترجیـح دادند كـه كنگره دموكرات ها مانعی بر سر راه وی شود. اما جالب اینكه بسیاری از كسانی كه در سال ۲۰۰۴ به بوش رای دادند اكنون نسبت به قابلیت و كارآمدی دولت یكپارچه جمهوری خواه كشورشان ابراز شك و تردید می كنند .چنانچه حامیان دو دل حزب جمهوری خواه مواضع خود را عوض كردند.
اینكه چرا حامیان حزب جمهوری خواه نسبت به حزبشان دلسرد و ناامید شده اند دلایل بسیاری دارد اما دو دلیل در مقایسه با دیگر دلایل بارزتر است؛ نخست این كه هرگاه جمهوری خواهان به اصول خود پایبند و متعهد باقی می مانند افرادی بی لیاقت و ناتوان نشان داده اند مضاف بر اینكه در طیف وسیعی ازموضوعات حیاتی برای هسته ای اصلی حامیان خود، ابدا بر اصول خود پابرجا باقی نمانده اند. به این مسایل افشای رسوایی های مكرر از زندان ابوغریب گرفته تا رسوایی اخلاقی مارك فالی عضو سابق كنگره آمریكا را نیز باید اضافه كرد به همین جهت اكنون جای تعجب است كه چرا میزان مقبولیت این حزب در سطح به مراتب پایین تری قرار ندارد.
این گزارش می افزاید: عراق نمونه اعلایی از سیاست اصولی جمهوری خواهان تلقی می شود، سیاستی كه به طرز نادرستی به مرحله اجرا گذاشته شده است.آخرین باری كه آمریكایی ها به پای صندوق های رای رفتند سال ۲۰۰۴ بود، در آن مقطع ۵۲ درصد مردم تهاجم نظامی به عراق را تصمیمی درست می دانستند اما اكنون تنها ۴۰ درصد آمریكایی ها با این نظر موافقند. علاوه بر این از هر ۵ آمریكایی فقط یك نفر كشورش را پیروز جنگ در عراق می داند.
برخی آمریكایی هایی كه نسبت به درستی جنگ در عراق كمتر شك دارند علت گمانه زنی ها راجع به شكست كشورشان را ناتوانی و عجز دولت عراق در كنترل امور خود می دانند اما اكثریت آمریكایی ها دولتشان را مقصر می شمارند.اینك آمریكایی ها از خود می پرسند كه چرا نمایندگان منتخب بوش در عراق به غارتگران اجازه دادند كه بغدادرا به تاراج ببرند؟ چرا این نمایندگان آن دسته از كارمندان دولت عراق را كه با نحوه كار با نیروگاه های برق كشورشان آشنا بودند اخراج كردند و اصلا چرا ارتش عراق را منحل اعلام كردند؟
جبران كامل خسارت طوفان كاترینا هزینه ای معادل ۲۰۰ میلیارد دلار را در بر داشت. در این گیر و دار درسی فرا گرفته شد مبنی بر این كه جمهوری خواهان به رهبری بوش در صورتی كه دریابند صرف چنین هزینه های گزافی موجب افزایش محبوبیتشان خواهد شد به این كار مبادرت خواهند ورزید.این مجله انگلیسی می افزاید: از آنجایی كه كنگره به هیچ وجه سد راه بوش نیست رئیس جمهوری آمریكا در پیشبرد مقاصد سیاسی خود آزادی و اختیار عمل داشته است. بوش در ابتدای مبارزات انتخاباتی اش برای كسب مقام ریاست جمهوری آمریكا می گفت كه به ایجاد دولتی محدود معتقد است.
پرزیدنت بوش همچنین اعلام می كرد كه چنانچه رقابتش با ال گور كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ بر سر این بود كه كدامیك بیشتر بودجه دولتشان را مصرف خواهند كرد وی در جایگاه دوم قرار خواهد گرفت. رئیس جمهوری آمریكا همچنین به جمهوری خواهان كنگره كشورش اتهام زد كه از راه سوء استفاده از اقشار فقیر و كم درآمد به توازن بودجه می پردازند و در حقیقت با این روش خود را از تیررس آن ها دور كرد.
بوش زمانی میچ دنیلز را كه به خاطر خساست و پیروی از سیاست های محدودیت مالی زبانزد بود به عنوان مدیر امور بودجه دولتش منصوب كرد اما هیچ گاه به وی در زمینه كاهش مخارج اختیار عمل نداد چرا كه پریزیدنت بر این عقیده بود كه هر كس باید از امكاناتی كه وی وعده اش را درجریان مبارزات انتخاباتی خود داده بود بهره مند شود.
در همین راستا بزرگترین برنامه دولت آمریكا تنظیم شد و لایحه تامین هزینه های تجویز دارو برای اقشار ذی نفع تحت عنوان مراقبت های بهداشتی بخش دی(Medicare Part D) با اكثریت آراء اعضای كنگره در سال ۲۰۰۳ به تصویب رسید. این لایحه جهت رفع مشكل ۲۲ درصد از سالخوردگانی كه مشمول مراقبت های بهداشتی دولت فدرال نمی شدند تهیه و تنظیم شد. اما اجرای این لایحه هزینه هایی فراتر از هر تصور را برای دولت بوش به همراه داشت لذا سالخوردگانی كه پیشتر خود هزینه های تجویز دارو را متقبل می شدند در عوض برای تامین این مبالغ به مالیات دهندگان رجوع كردند. چنین مسأله ای برای دولت آمریكا طی ۱۰ سال ۲/۱ تریلیون دلار هزینه در برداشت.
اما جمهوری خواهان به رهبری بوش كه اكثریت كرسی های كنگره را در اختیار داشتند برای دلبری كردن از ۴۰ میلیون سالخورده آمریكایی كه به ندرت در انتخابات رای نمی دادند لایحه مذكور را به تصویب رساندند. برخی از آمریكایی ها بدون كوچكترین تردیدی ابراز رضایت داشته و از جمهوری خواهان تشكر می كردند اما از زمان اجرای این برنامه بسیاری نسبت به پیچیدگی امور مرتبط با آن ابراز گله مندی كرده اند همچنین مردم از این موضوع شكایت دارند كه تنها افرادی كه هزینه های تجویز دارو و مراقبت های بهداشتی شان بین ۲ هزار و ۲۵۰ دلار و ۵ هزار و ۱۰۰ دلار می شود مشمول این طرح خواهند شد.
این در حالیست كه دموكرات ها بر این باورند كه این طرح برای شركت های دارویی بسیار سخاوتمندانه است و ظاهرا رای دهندگان با این نظر موافقند.قرار بود كه كنگره با پذیرش اصلاحات جدی و بنیادین محافظه كاران، بودجه بیشتری از دولت فدرال را صرف امور مدارس كند اما در پایان این بودجه ها در اختیار مدارس قرار گرفت اما اصلاحات بنیادینی صورت نگرفت. تئوری دولت بزرگ محافظه كار مدافعان انگشت شماری دارد، بوش شخصا از پذیرش چنین تئوری خودداری كرده است. فرد بارنز روزنامه نگار آمریكایی كه نخستین بار اصطلاح دولت بزرگ محافظه كار را خلق كرد می گوید كه بوش فرد دوراندیش وژرف بینی است و ایجاد آینده ای مبتنی بر اصول محافظه كاری غایت و هدف فلسفه وی مبنی بر استفاده از اختیارات فراوان دولت جهت برآورده ساختن مقاصد محافظه كاران برشمرده می شود.
عده ای دیگر چنین رویكردی را به منزله پیروزی مصلحت بر اصل و قاعده می دانند.وقتی كنگره آمریكا مجموعه ای از اصلاحات زراعی عجیب و غریب را در سال ۲۰۰۲ به تصویب رساند و جورج بوش بسته مذكور را امضاء كرد بسیاری از جمهوری خواهان خود را متقاعد كردند كه تصویب لایحه مذكور یارانه های انتخابی بین بدو بدتر بوده است. با نگاهی عمیق تر می توان دریافت كه جمهوری خواهان دریافته بودند كه چنانچه مانع تصویب این لایحه می شدند انتخابات حساس و سرنوشت ساز مناطق غربی آمریكا را از دست می دادند و نبض قدرت در دستان دموكرات ها قرار می گرفت.
در واقع همین منطق بود كه به بوش اجازه داد تا سال گذشته تعرفه هایی را برای واردات فولاد در نظر بگیرد. وی می دانست كه سیاست حمایت از صنایع داخلی كشورش باعث فقر بیشتر مردم می شود اما نظر به وجود كارخانه های نورد فولاد در ایالت های مستقل به لحاظ حزبی، بر این تصور بود كه بهتر است این بار از این سیاست پیروی كند.
اكونومیست می نویسد: سازش قبیح، جوهر و ماهیت سیاست است. اما جمهوری خواهان دولت بوش آنقدر در زمینه سیاست های داخلی كشورشان كوتاه آمده اند كه حامیان پیشین آن ها اكنون از خود پرسش می كنند كه براستی جمهوری خواهان سوای كسب پیروزی در انتخابات چه اهداف دیگری داشته و از چه مواضعی حمایت می كنند.
در نظر بگیرید كه قرار بود گل سر سبد اصلاحات دوره دوم تصدی بوش چه باشد؟ اصلاح كامل نظام تامین اجتماعی آمریكا. در بحث ها به درستی گفته شده كه نظام تامین اجتماعی آمریكا به موازات افزایش سن جامعه این كشور رو به ورشكستگی نهاده است . جورج بوش بیشتروقت خود را در اوایل سال ۲۰۰۵ صرف ترویج عقاید و نظریاتش در خصوص این موضوع كرد كه مردم كشورش باید قادر باشند بخشی از مبالغی كه در صندوق بازنشستگی واریز می كنند را به صورت حساب های خصوصی جهت سرمایه گذاری (آنگونه كه باب میلشان است) در آورند. افكار عمومی آمریكا در ابتدای امر نسبت به این ایده مردد و دو دل بود اما همچنانكه بوش بیشترو بیشتر در این باره به مبارازت انتخاباتی می پرداخت مقبولیت برنامه های وی نزد مردم رنگ می باخت تا اینكه جمهوری خواهان خود را پنهان ساخته و نهایتا اصلاحات مذكور به كلی ناكام ماند.نویسنده این تحلیل معتقد است ایراد دیگری به دولت بزرگ محافظه كار وارد است و آن این كه چنین دولت هایی باعث رشد و پرورش فساد می شوند.
هر چه پول بیشتری از سوی چنین دولت هایی در سطح دستگاه های مختلف جامعه پخش شود وسوسه پرداخت رشوه به كسانی كه به قدرت چشم دوخته اند گریزناپذیرتر می شود. در بسیاری از پرونده های رسوایی دولت آمریكا رفتارهای تبهكارانه و خلاف اصول اخلاقی مشاهده می شود.به هر تقدیر آمریكایی ها همچنان با افكاری حاكی از یاس و ناامیدی به آینده می نگرند. نظرسنجی ها نشان می دهد كه از هر ۵ آمریكایی ۳ نفر وضعیت اقتصاد كشورش را رو به وخامت می داند. اقتصاددانان به شدت نسبت به این كه چنین نظراتی به واقعیت امر نزدیك باشند ابراز نگرانی می كنند.
افكار ناامید در آمریكا در بحث سازگار ساختن خود با تورم به میانگین دستمزد كارمندان طی ساعات كاری خود كه طی سال های۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ هر ساله ۶ دهم درصد افزایش یافته اشاره می كنند. آمریكایی های خوش بین تر می گویند كه اگر سایر مزایای اشتغال در نظر گرفته شود حقوق كارمندان در همان بازه زمانی تا ۳/۱درصد افزاش می یابد. بدبین ها این مسأله را رد نمی كنند اما معتقدند كه مخارج فزاینده مراقبت های بهداشتی این افزایش را بی اثر می گذارد به بیان دیگر مزایای كاری صرف هزینه ها برای مراقبت های بهداشتی می گردد. در چنین اوضاعی بود كه حزب جمهوریخواه آمریكا پس از مدتها شكست را تجربه كرد .
ترجمه و تنظیم: حسین آقایی
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید