چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


یا چگونه برای رسیدن به اهداف مان برنامه ریزی کنیم


یا چگونه برای رسیدن به اهداف مان برنامه ریزی کنیم
خدا خدا می کردم عید از راه برسد و ۱۳ روز تعطیلی را صرف هدفگذاری کنم، بلکه با برنامه ریزی به رؤیاهایم برسم. فکر می کردم کار ساده ای است. تعطیلات عید تمام شد و من ماندم اندر خم یک کوچه. مثل این که فقط «هدف داشتن» فایده ندارد. باید دنبال راه رسیدن به آن بود و این راه هم برنامه ریزی می خواهد، اما آنقدر عناصر محیطی و شخصی بر این برنامه ریزی تأثیرگذار است که نمی دانی چطور جمع اش کنی. خلاصه این قصه طولانی شد تا همین دو، سه روز پیش که یک دوست، یک گنج به دستم رساند که مضمون عنوانش این بود: چطور برنامه ریزی و هدفگذاری کنیم.
شاید شما هم از آن دسته جوان ها باشید که بارها از بزرگترها شنیده اید برای رسیدن به هدفت برنامه ریزی کن، اما شاید هیچ یک از آنها به شما هم نگفته باشند که چطور.
اگر واقعاً قصد دارید امسال برنامه هایی را دنبال کنید و به اهداف ریز و درشتی برسید و راه برنامه ریزی را هم نمی دانید، اصلاً غصه نخورید. ما یکی از راه هایی را که همین دو، سه روز پیش به واسطه یک دوست کشف کردیم، به شما نشان می دهیم.
● پنج گام بزرگ
همه ما هدف های بزرگ و کوچک زیادی داریم که درجه اهمیت شان با یکدیگر فرق می کند. وقتی هدف قطعی مان را انتخاب کردیم، باید دنبال راهی درست برای رسیدن به آن باشیم و آن چیزی نیست جز «نحوه برنامه ریزی و مدیریت برای رسیدن به اهداف.»
واقعیت آن است که ما به اندازه همه عمرمان فرصت نداریم و اگر اولویتی برای سامان بخشی به زندگی مان در این دنیای شلوغ نداشته باشیم، باید تمام مدت در نقطه آغاز یک کار در حال دست و پا زدن باشیم، بی آنکه بویی از پیشرفت مشاممان را نوازش کند.
نگران نباشید، این اتفاقی است که این روزها گریبان برخی را فشار می دهد و هنوز انرژی شان برای رسیدن به هدف، به خاطر نداشتن برنامه ریزی صحیح، هدر می رود.
شاید اصلی ترین علت وقوع این وضع، نادیده گرفتن اصول برنامه ریزی است، چرا که مطالعات کارشناسان حکایت از آن دارد که با رعایت پنج اصل می توان موفقیت را با مدیریت زمان و انجام به موقع کارها به دست آورد.
این پنج اصل را مرور کنید تا به شرح شان برسیم. در گام اول باید هدف ارزیابی و پس از آن واقعی بودن آن بررسی و تعیین شود. در گام بعدی باید برنامه اصلی تعیین و در ادامه بر روی برنامه تمرکز شود و در نهایت هنگام انجام برنامه ها برای رسیدن به هدف، این برنامه های هدفمند باید کنترل و ارزیابی شود.
▪ گام اول: ارزیابی
هدف یا هوس مسئله این است. باید به طور دقیق بدانیم قرار است در کدام جهت حرکت کنیم و این لازمه اش آن است که بدانیم الآن کجا ایستاده ایم و هدفمان کجاست. اگر ارزیابی نکنیم، در نیمه راه هدف می مانیم، اما ارزیابی به ما می گوید راه دستیابی به این هدف چه سختی هایی دارد، رسیدن به آن چقدر زمان می برد و در نهایت، دستیابی به آن، چقدر به ما در زندگی کمک می کند.
▪ گام دوم: در نظر گرفتن اهداف و شرایط واقعی
نگاهی به آرزوهای کودکی، نوجوانی و امروزتان بیندازید. لابد برخی از آنها تفاوت کرده است، برخی بچگانه و غیر ممکن به نظر می رسد و نتوانسته اید به برخی دیگر دست یابید.
واقعی کردن اهداف و شرایط یعنی در نظر گرفتن شرایطی که به ما می گوید چقدر هزینه، زمان و انرژی قرار است صرف شود تا به مقصودمان برسیم و آیا اصلاً چنین توانایی داریم واقعی کردن اهداف به ما می گوید که پیچ و خم این راه چگونه است، به کدام سمت است، در این راه چه چیز ما را به مقصد می رساند، به چه چیزهایی باید «بله» بگوییم و به چه چیزهایی «نه» و در نهایت، در پایان این راه، چه چیزی انتظار ما را می کشد.
برای شروع کار، یک دفترچه یادداشت لازم است تا با نوشتن مواردی از جمله انحرافات احتمالی پیش رو برای رسیدن به هدف، تقویت کننده های اصلی و هزینه های اصلی، گامی اساسی برای رسیدن به هدف برداریم.
▪ گام سوم: برنامه
به آسانی می توان با یک کلمه برنامه ریزی کرد. این کلمه جادویی، چیزی نیست جز «تصویرسازی». اگر بتوانیم به شکل ذهنی بر روی اهداف بلندمدت و کوتاه مدت تمرکز کنیم، آن گاه با تصویرسازی می توانیم جایی که در آن قرار گرفته ایم، مسیر حرکت، اشتباهات، نقاط قوت و مسیر باقی مانده را ارزیابی کنیم.
حالا به عقب بر می گردیم. ما یک بار مسیر را طی کرده ایم و می دانیم چه کرده ایم. به نظر شما طی کردن دوباره این مسیر سخت است ما می خواهیم برای رسیدن حرکت کنیم و اگر اتفاق ناگهانی افتاد، قطعاً خارج از حد توان ما نیست و می توانیم آن را کنترل و به حرکت خود برای دستیابی به هدف ادامه دهیم.
▪ گام چهارم: تمرکز
یکی از بزرگترین مشکلات بشر از نگاه متفکران عرصه برنامه ریزی، انتخاب یک هدف بسیار متعالی و درازمدت و در نهایت نادیده گرفتن زمان طی شدن مسیر تا رسیدن به هدف است، یعنی هدف آنقدر بزرگ و دور است که فرد اغلب در گذران روزمره زندگی آن را به رؤیایی دست نیافتنی تبدیل می کند و به این ترتیب هدف به فراموشی سپرده می شود، درحالی که تمرکز کردن بر روی هدف با در نظر گرفتن چندین هدف کوتاه مدت که نتیجه آن دست یافتن به هدف اصلی است، میسر خواهد شد.
ما باید یاد بگیریم همیشه نقشه رسیدن به هدف را با خود داشته باشیم تا آن را در جریان مشغله هایمان فراموش نکنیم و این کار میسر نمی شود مگر آن که نگاهمان را از تصویر بزرگ برنداریم. باید باور داشته باشیم که می توانیم حرکت مان را در جهت دستیابی به مقصود متمرکز کنیم به طوری که حرکت ما، دیگران و محیط اطرافمان را نیز در جهت نیل به آنچه ما خواسته ایم به حرکت و تکاپو وادارد.
▪ گام پنجم: کنترل
هر از گاهی باید به عقب برگشت و خوب، آنچه گذشته است را ارزیابی کرد. هدف طولانی مدت همیشه باید در ذهن ما باشد. دائم باید روند به نتیجه رساندن اهداف کوتاه مدت را بررسی کنیم تا از مسیر اصلی منحرف نشویم. نباید فراموش کنیم رسیدن به اهداف بزرگ کار آسانی نیست و این مسیر گاو نر می خواهد و مرد کهن.
● وقتی به خط پیروزی می رسیم...
جداً می خواهید به هدف تان برسید مطمئن هستید که این بار می خواهید به نتیجه برسید بند کفش هایتان را محکم ببندید، کوله بارتان را حساب شده تهیه کنید، نقشه راهتان را هدفمند تعیین کنید و راه بیفتید. آن وقت به شما قول می دهم تا رسیدن به اهدافتان چند گام بیشتر نمانده است.
شیرین علیپور
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید