یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حـریـم عـلـم


حـریـم عـلـم
بس بسیار کسانی هستند که یقین دارند «علم» پدیده مبارکی است. چرا که بشر به یمن علم به چیزهایی دست یافته است که برایش مفید بوده است همچون نیروی برق، دارو، تکنولوژی، ارتباطات و ‎/‎/‎/ اما علی رغم سهم عظیمی که علم در بهروزی آدمیان داشته، منتقدان سرسختی هم دارد. برخی از این منتقدان بر این عقیده اند که هزینه هنگفتی که جامعه صرف علم می کند به قیمت بی توجهی به هنر است. به نظر برخی دیگر، علم برای ما امکاناتی فنی فراهم آورده که ای کاش نیاورده بود چرا که اکنون ما به واسطه علم مثلاًمی توانیم سلاح کشتار جمعی بسازیم.
به عقیده بعضی از فمینیست ها می توان به علم ایراد گرفت چرا که جهت گیری اش ذاتاً مردانه است. از طرفی مردم شناسان نیز علم غربی را به نخوت و غرور متهم می کنند، زیرا معتقدند که علم، خام اندیشانه، خود را برتر از دانش و اعتقاداتی می شمرد که درفرهنگ های بومی چهارگوشه عالم رایج است و بسیاری انتقادهای دیگر که جبروت علم را به زیر سؤال می برد ‎/
اما «علم» چیست که در عصر جدید چنین وجهه و اعتباری پیدا کرده چنان که عده ای به نقد و تحدیدش برآمده اند
در عصر جدید، واژه «علم» و «علمی» چنان اعتباری یافته که اگر کسی صفت «غیرعلمی» را برای شما به کار برد قطعاً فکر می کنید که از شما انتقاد کرده است. امروزه رفتار علمی رفتاری است خردمندانه، معقول و شایسته تحسین. و برعکس، رفتار غیرعلمی رفتاری احمقانه، نامعقول و درخور نکوهش شمرده می شود. شاید به سختی بتوان معلوم کرد که برچسب «علمی» چرا این معانی ضمنی را پیدا کرده است. اما قطعاً با جایگاه رفیع علم در عالم جدید بی ارتباط نیست.
در چنین عالمی، دانشمندان افراد خبره ای محسوب می شوند که همواره باید در امور خطیر نظر آنها را جویا شد و اغلب بی چون و چرا باید آن نظر را پذیرفت. دست کم در غرب، دانشمندان را به همان چشمی می بینند که قبلاً رهبران کلیسا را می دیدند: کسانی که دارای دانشی تخصصی اند، دانشی که در اختیار افراد معمولی نیست.
در عالمی که«علم» چنین فربه شده و حرمت یافته، برخی فیلسوفان، «علم باوری» را همچون لفظی تحقیرآمیز برای توصیف این «علم پرستی» به کار می برند، مخالفان علم باوری، فیلسوفانی هستند که معتقدند علم یگانه مصداق کوشش فکری معتبر نیست و نباید آن را شیوه برتر کسب شناخت به شمار آورد.
آنها اغلب تأکید می کنند که با خود علم ضدیتی ندارند، بلکه آنچه مخالفت شان را برمی انگیزد جایگاه ممتاز و استثنایی علم، و بویژه علوم طبیعی، در جامعه جدید است و نیز مخالف این فرض اند که لزوماً در هر مقوله و موضوعی می توان از روش های علمی استفاده کرد. درواقع درصددند نشان دهند که علم هم وزن دیگر راه های دانش اندوزی است و از آنها برتر نیست و به این اعتبار حوزه های دیگر دانش را از بند به اصطلاح جبروت علم برهانند.
علم چیست آیا علم از عینیت برخوردار است آیا همه چیز را می توان با علم تبیین کرد علم چگونه پیشرفت می کند در علم از کدام روش های تحقیق باید استفاده کرد تا کجا می توان به این روش ها اطمینان داشت آیا برای شناخت علمی حدود و ثغوری وجود دارد
اخیراً انتشارات گزیده کار «فرهنگ معاصر» کتابی را به قلم سمیر اکاشا با عنوان « فلسفه علم» منتشر کرده است که به همت هومن پناهنده به فارسی برگردانده شده است.
کتاب اکاشا مقدمه ای کوتاه بر فلسفه علم معاصر است که مضامین اصلی این شاخه از فلسفه را دربرمی گیرد و تلاش دارد سؤالات فوق پیرامون علم و اما و اگرهای آن را پاسخ گوید.
در بین آثاری که در باب مبانی فلسفه علم نگاشته شده کتاب اکاشا اثری درخور تأمل است.
هم به اعتبار نحوه استدلالات و تبیین های خوش ساخت اکاشا و از طرفی به دلیل ترجمه دقیق و با ظرافت پناهنده که با نظارت استادان دکتر محمدرضا خواجه پور و دکتر حسین معصومی همدانی همراه بوده است.
سمیر اکاشا مدرس فلسفه در دانشگاه یورک است. از او مقالاتی در حوزه فلسفه علم، فلسفه زیست شناسی و شناخت شناسی در مجلات فلسفی منتشر شده است. وی سابقه تدریس در دانشگاه ملی مکزیکو را نیز دارد. اکاشا در این کتاب مبانی فلسفه علم را مشتمل بر ۷ فصل طرح و بحث کرده است؛ علم چیست ، استدلال علمی، تبیین علم، رئالیسم و ضدرئالیسم، تحول علمی و انقلاب علمی، مسائل فلسفی فیزیک، زیست شناسی و روان شناسی، علم و منتقدانش.
و در فصولی از کتاب به مواردی از تعارض علم و دین اشاره می کند و در نهایت به این سؤال می پردازد که آیا علم مفید است
این اثر که پنجمین کتاب از سری آثار «دانش معاصر» است درواقع به تبیین چیستی علم می پردازد. فیلسوفان علم روش های تحقیق مورد استفاده در علوم مختلف را مورد تحقیق و بررسی قرار می دهند. نگاه کردن به علم از منظر فلسفه به ما این امکان را می دهد که از مفروضات پنهان پژوهش علمی پرده برداریم و درواقع در فلسفه علم مفروضات دانشمندان موضوع پرسش قرار می گیرد.
یکی دیگر از سؤالات محوری ای که در فلسفه علم طرح و بحث می شود این است که آیا علم می تواند همه چیز را تبیین کند یا این که برخی پدیده ها هستند که تا ابد در تور تبیین علمی نمی افتند جوابی که سمیر اکاشا در این کتاب به مخاطب خود می دهد در یک جمع بندی چنین است که «از طرفی ادعای گزافی است اگر کسی بگوید که علم قادر است همه چیز را تبیین کند.
اما از طرف دیگر گفتن این سخن هم نشانه کوته بینی است که برای فلان یا بهمان پدیده تا ابد تبیینی علمی پیدا نخواهد شد. چون علم به سرعت در معرض تغییر و تحول است و پدیده ای است که از دیدگاه علم امروز کاملاً تبیین ناپذیر می نماید شاید فردا به آسانی تبیین شود.»
نکته قابل ذکر در مورد «فلسفه علم» سمیر اکاشا شاید این باشد که در این کتاب کمتر به مناقشاتی پرداخته شده که در بین فلاسفه علم در باب مباحث و سؤالات محوری این حوزه وجود دارد و مؤلف سعی کرده به دور از این اختلاف نظرها به تبیین و مداقه مبانی فلسفه علم بپردازد. البته دور از انتظار نیست که این پرهیز نویسنده به عمد بوده باشد. چرا که عنوان فرعی کتابش را «درآمدی بسیار کوتاه» بر فلسفه علم گذاشته است و اگر بنا بود به مناقشات فلاسفه علم و تقابل نظریه ها هم بپردازد قطعاً بحثی بلند دامن می شد که فضا و مخاطبینی متخصص را طلب می کرد و شاید این با هدف گذاری نویسنده منطبق نبود. ولی انصافاً در حد مقدمه ای بر فلسفه علم کاری قابل تحسین است و ترجمه پاکیزه مترجم هم اعتبار اثر را حفظ کرده است.
لیدا فخری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید