یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دعا در سایر ادیان و مذاهب


دعا در سایر ادیان و مذاهب
رسالت ادیان الهی سعادت انسان در دنیا و آخرت است و این سعادت فقط در پناه ارتباط با مالك حقیقی میسر است و از آنجا كه دعا وسیله ارتباط بنده با خالق و پروردگار خویش است بنابراین در همه ادیان الهی، پیامبران هم خود به درگاه خداوند دعا می‌كردند و هم این وسیله تقرب را به مردم می‌آموختند، چنان چه در انجیل لوقا آمده است: «و هنگامی كه او - مسیح - در موضعی دعا می‌كرد، چون فارغ شد، یكی از شاگردانش به وی گفت: خداوندا دعا كردن را به ما تعلیم نما، چنان چه یحیی شاگردان خود را بیاموخت.»[۱]همچنین مسیح وقتی شاگردان خود را در خواب دید«به ایشان گفت برای چه در خواب هستید، برخاسته دعا كنید تا در امتحان نیفتید.»[۲]
به جز قرآن كریم در كتب، آسمانی دیگر، نیز مساله دعا بیان شده است .
● چند نمونه از آن اشاره می‌شود:
۱) حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ به شاگردان خود گفت: هرگاه دعا كنید، گویید ای پدر ما كه در آسمانی، نام تو مقدس باد، ملكوت تو بپاید، اراده تو چنانچه در آسمان است در زمین نیز كرده شود، نان كفاف ما را روز به روز به ما بده و گناهان ما را ببخش»[۳]در قرآن كریم نیز دعای حضرت عیسی(ع) برای طلب رزق آمده است.(مائده/ ۱۱۴)
۲) حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ درباره رفتار با مردم می‌گوید: «هر كه شما را لعن كند برای او بركت بطلبید و برای هر كه با شما كینه دارد برای او دعا كنید.»[۴]موسی هم برای قوم خود به درگاه خداوند دعا كرده می‌گوید: ای خداوند یهوه، قوم خود و میراث خود را كه به عظمت خود فدیه دادی و به دست قوی از مصر بیرون آوردی هلاك مساز»[۵]و هنگامی كه قوم او مرتكب گناه می‌شوند به درگاه خدا استغاثه می‌كند: «گناه این قوم را بر حسب عظمت رحمت خود بیامرز»[۶] در جای دیگر از كتاب مقدس یهودیان آمده است: «موسی به خداوند عرض كرده، گفت: ملتمس اینكه یهوه، خدای ارواح تمامی بشر، كسی را بر این جماعت بگمارد... و خداوند به موسی گفت: یوشع بن نون را كه مردی صاحب روح است گرفته، دست خود را بر او بگذار.»[۷] اما در قرآن كریم آمده است كه موسی از خداوند درخواست كرد هارون را جانشین خود قرار دهد.(طه/ ۲۹، ۳۰)
۳) قرآن كریم درباره حضرت زكریا ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: «وی از خداوند درخواست كرد فرزندی به او عطا كند تا وارث او باشد. خداوند دعای زكریا را مستجاب كرد و او را بشارت به فرزندی داد به نام یحیی». (مریم/ ۵، ۷) همین مطلب در انجیل بدین صورت آمده است: «فرشته بدو گفت: ای زكریا، ترسان مباش، زیرا كه دعای تو مستجاب گردیده است و زوجه‌ات الیصابات برای تو پسری خواهد زایید و او را یحیی خواهی نامید.»[۸]
۴) حضرت داود ـ علیه السلام ـ از پیامبران بنی اسرائیل كتابی دارد به نام زبور یا مزامیر كه كتاب دعا و مناجات است. مضمون بخشهایی از این كتاب مطابق مناجات و ادعیه وارده از ائمه معصومین(علیهم السلام) است. به عنوان مثال مزمور پنجم چنین آغاز می‌شود: «ای خداوند به سخنان من گوش بده، در تفكر من تامل فرما، ای پادشاه و خدای من، به آواز فریادم توجه كن زیرا كه نزد تو دعا می‌كنم.»[۹] در مناجات شعبانیه نیز آمده است: «خدایا دعایم را بشنو وقتی تو را می‌خوانم و ندایم را بشنو وقتی تو را ندا می‌زنم... به راستی كه در پیشگاه تو ایستاده ام.»[۱۰]
حضرت داود ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: «ای خداوند مرا در غضب خود توبیخ منمار و مرا در خشم خویش تادیب مكن.»[۱۱] امام زین العابدین در اولین فقره دعای ابو حمزه ثمالی می‌فرماید: خدایا، مرا با عقوبت خود ادب مكن.»[۱۲]
به جز شواهدی كه ذكر شد می‌توان برای حضور و وجود دعا در ادیان مختلف، دلیلی نیز اقامه كرد، توضیح آن كه: انسان فطرتی خداجو و خداشناس دارد، و دعا بروز و ظهور همین فطرت است و چون خواندن خدا، و طلب از او در فطرت بشر به ودیعه نهاده شده است. هرگاه آدمی از همه هستی دست شسته باشد و دست آویزی برای حل مشكلاتش نیابد، فطرت اصیل او، او را به سوی خدا می‌خواند و دعای او رنگ خلوص به خود می‌گیرد.[۱۳] و این مهمترین نشانه فطری بودن دعاست.
بنابراین در هر مكتب و دینی كه امری قدسی و ماورایی وجود داشته باشد و انسان‌ها آن موجود قدسی را گرداننده و مدبر عالم بدانند، دعا مجال تجلی پیدا می‌كند، و لذا، دعا اختصاصی به ادیان ابراهیمی و بلكه متدین به هر دینی، به شرط پذیرش مدبری برای جهان، دعا را خواهد شناخت، چنان كه به بیان قرآن مشركین نیز دعا می‌كردند و كسانی را می‌خواندند و از آن‌ها حل مشكلاتشان را می‌خواستند.[۱۴] و می‌دانیم كه ایشان خدای بزرگ (الله) را به عنوان خالق جهان، قبول داشتند[۱۵] و شرك آنها در ربوبیت الهی بود یعنی در امر اداره امور جهان موجوداتی به جز خدا را شریك او می‌دانستند. و لذا همان موجودات را در دعای خویش مخاطب قرار می‌دادند.
● جایگاه دعا در اسلام و تشیع
از آنجا كه در اسلام، شرك به همه اقسام آن، نفی شده و انسانها دعوت به توحید ناب شده‌اند، دعا ظهور تابناك‌تری می‌یابد ـ چرا كه دیگر كسی برای خدا قدرت و استقلالی قایل نیست تا او را بخواند ـ مسلمان موحّد، افعال همهٔ عالمیان را در یك سلسله منتهی به خداوند می‌داند.[۱۶] كه بدون اراده او تیغ عالم چیزی را نخواهد برید. هر چند ممكن است در تفكرات اهل اعتزال ـ به دلیل پذیرش تفویض ـ این باور رو به ضعف بگذارد. اما سایر فرق مسلمین با تكیه بر قرآن كه مورد پذیرش همه ایشان است این نكته كه دعا جایگاه خاصی در اسلام دارد مشتركند.[۱۷] و چه زیباست كه همه مسلمین، همه روزه بارها تكرار می‌كنند كه اهدنا الصراط المستقیم، خدایا ما را به راه مستقیم هدایت كن.
اما در میان مذاهب اسلامی، مذهب تشیع به دلیل چند ویژگی خاص، برای دعا مكانت بالا و والاتری در نظر گرفته است.
یكی از اختصاصات تشیع، ‌پذیرش امر بین الامرین در بحث جبر و اختیار است كه بر اساس آنها هیچ نیرویی، در فعل خود استقلال ندارد و اراده خدا در همه افعال جاری است. و روشن است كه اگر، ‌قدرت الهی در همهٔ حركات عالمیان مؤثر باشد، طلب از او نیز در تمام اعمال خرد و كلان انسان، محل ظهور می‌یابد و لذا پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده‌اند كه حتی اگر بند كفشتان پاره شد برای حل این مشكل نیز از خدا كمك بگیرید.[۱۸]
ویژگی دیگر تشیع، اعتقاد به امامانی است كه مظهر انسان كاملند، وبیش از همه خدا را می‌شناسند و چنان كه در روایت آمده، هر كس خدا را بیشتر بشناسد، مسألت و دعای او نیز بیشتر خواهد بود.[۱۹] ائمه اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز بیش از همه اهل دعا بوده‌اند، چنان كه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ را دعّاء یعنی بسیار دعا كننده خواننده‌اند ـ[۲۰] دعاهای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از آنجا كه از جان پاك وصال یافته‌ای ناشی شده‌اند، بسی عمیق‌تر از دریافت‌های یك انسان عادی است، و لذا سرشار از مضامینی است ناب، كه در تمامی عرصه‌های مورد نیاز، انسان تشنه معرفت را سیراب می‌كند. دعا در مكتب ایشان، فقط خواستن حاجات نیست، بلكه گفتگویی بی‌حجاب با رب العالمین است. و در ضمن آفریده‌ای است از عقاید ناب و عرفان خالص. صحیفه سجادیه، دعاهای زیبای امیر المؤمنین همچون كمیل و صباح و... مناجات عرفه امام حسین ـ علیه السّلام ـ و ... همه گنجینه‌های درخشان معرفت و محبت الهی است. این تراث عظیم شیعی به محبین اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده است، در حالی كه سایر مذاهب اسلامی (متأسفانه)، خود را از این منبع فیض محروم كرده‌اند.
به علاوه كه شیعه به دلیل پذیرا شدن فشارها و رنجها و محرومیت‌های فراوان در طول تاریخ پرنشیب و فراز خود، به دلیل نداشتن هیچ مأمن و هیچ سلاحی برای مبارزه، بیش از سایرین به دامان دعا دست یازیده است چرا كه دعا سلاح مؤمن است.[۲۱]
نتیجه آن كه دعا در ذات هر انسانی نهفته است، اما هرچه به توحید ناب نزدیك‌تر شویم، دعا اوج بیشتری می‌گیرد، تشیع توحید ناب است، و لذا دعا نیز در این مكتب، جایگاهی متمایز و والاتر از سایر مكاتب و مذاهب به خود اختصاص داده است كه عبارات پرمحتوا، نورانی و الهی و عارفانه آن و گرایش خاص همگان به این ادعیه‌ها بهترین دلیل گویای این مدعا است.
اكبر هادئی
[۱] . انجیل لوقا، باب یازدهم، بند«۱»
[۲] . همان، باب بیست و دوم، بند ۴۶، و انجیل متی، باب بیست و ششم، بند ۴۴.
[۳] . همان، باب یازدهم، بند ۲، ۳، ۴.
[۴] . انجیل لوقا، باب ششم، بند ۲۸.
[۵] . سفر تثنیه، باب نهم، بند ۲۶.
[۶] . سفر اعداد، باب چهاردهم، بند ۱۹.
[۷] . همان، باب پانزدهم، بند ۱۵، ۱۸.
[۸] . انجیل لوقا، باب یكم، بند ۱۳.
[۹] . زبور، مزمور پنجم، بند ۱و ۲.
[۱۰] . مفاتیح الجنان، اعمال ماه شعبان.
[۱۱] . زبور، مزمور ششم، بند ۱.
[۱۲] . مفاتیح الجنان، اعمال سحرهای ماه رمضان.
[۱۳] . رك: به آیات ۶۵ سوره عنكبوت و ۸ سوره زمر، و ۳۲ سوره لقمان، كه در این آیات هم اشاره به دعای انسان در مواقع خطر مثل سفر دریایی شده و هم خداوند دعای او را خالص توصیف نموده است.
[۱۴] . رك آیات: ۱۹۴ و ۱۹۷ سورهٔ اعراف، ۷۳ سوره حج، ۱۳ و ۱۴ فاطر و... كه در همهٔ آنها اشاره شده كه كفار و مشركین دعا می‌كردند ولی حاجت خود را از غیرخدا می‌خواستند (ماتدعون من دون الله).
[۱۵] . در آیات ۶۱ سوره عنكبوت، ۲۵ لقمان و ۳۸ زمر و ۹ زخرف و ۸۷ زخرف به این نكته اشاره شده است.
[۱۶] . «و الله خلقكم و ما تعملون»؛ ۹۶ صافات، و خداوند شما و اعمالتان را خلق كرده است.
[۱۷] . در این كه قرآن انسان را به دعا می‌خواند شكی نیست و همه مسلمین به این حقیقت باور دارند ـ برخی از آیات دعا عبارتند از ـ ۱۸۶ بقره، ۱۱۰ اسراء، ۶۰ غافر، ۲۹ اعراف، ۵۵ و ۵۶ اعراف، ۶۵ غافر.
[۱۸] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، دار الحدیث، ج ۲، ص ۸۷۲، از چاپ چهار جلدی.
[۱۹] . همان، ج ۲، ص ۸۶۹، الامام علی ـ علیه السّلام ـ اعلم الناس بالله سبحانه، اكثرهم له مسألهٔ.
[۲۰] . ابن فهد حلی، احمد، عدهٔ الداعی و نجاح الساعی، تحقیق احمد الموحدی القمی، مكتبهٔ الوجدانی، قم، بی‌تا، ص ۳۳، روایت از امام باقر ـ علیه السّلام ـ می‌باشد. همین صفت برای حضرت ابراهیم نیز در روایت ذكر شده است.
[۲۱] . عدهٔ الداعی، ص ۱۲.
منبع : سایت اهل بیت


همچنین مشاهده کنید