سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا
رنگ و رنگرزی
رنگهای روشن همیشه مورد علاقه مردم بوده است اقوام ابتدائی که در مناطق گرمسیری زندگی میکنند علاقه وافری به این رنگها دارند. شاید این افراد به پرندگان و پروانهها که با رنگهای روشن در حول و حوش آنها به پرواز در میآیند رشک میبرند. یقیناً آنها برای لباس از پرهای پرندگان استفاده کرده یا پوست بدن خود را به رنگ پوست حیوانات رنگ میکنند. مسلماً اجداد ما هزاران سال پیش بمانند این قبایل عمل میکردند. مردمانی که در مناطق سردسیر زندگی میکردند مجبور بودند برای حفظ خود از سرما لباس بپوشند. لباس از پوست خز حیوانات بود ولی بعدها انسان طرز بافتن پارچه را از الیاف طبیعی یاد گرفت. مخصوصاً پسم گوسفند خیلی مورد توجه واقع شد. پوشیدن لباس موجب گردید که انسانهای اولیه از رنگ کردن پوست بدن خود دست بردارند. با وجود این غریزه پوشیدن لباسهائی با رنگهای روشن به قوت خود باقی ماند. بدین منظور روشهائی اتخاذ گردید که به وسیله آن توانستند پارچههای رنگی تولید کرده یا پارچههای بیرنگ را رنگآمیزی نمایند.
بهنظر میرسد رنگ کردن لباس خیلی پیشتر از هنر نوشتن صورت گرفته زیرا در نوشتههای اولیه از رنگ کردن لباس با رنگهای مختلف سخن به میان آمده است. در آن زمان پارچههای رنگی جزو اجناس قیمتی به حساب میآمد. برای مثال در تورات آمده است که برادران یوسف به کت رنگین او رشک میبردند. همچنین در کتابهای قدیمی راجع به رنگهایی که مردم فینیقی در صور و صیدا میساختند سخن به میان آمده است.
اکنون هم قبایلی ابتدائی وجود دارند که برای به دست آوردن رنگ مثل انسانهای اولیه گیاهان مخصوصی را در آب خیس میکنند و رنگ به دست میآورند.
رنگرزان صور و صیدا در هزار سال قبل از میلاد مسیح رنگهای مختلفی ساخته و به کشورها دیگر صادر میکردند. در زمان رومیان ساختن رنگ صنعتی مهم و تجارت آن تجارتی مهم به حساب میآمد. در حقیقت در قرن سوم قبل از میلاد مسیح کارگران رنگرز به سه طبقه تقسیم میشدند و هر یک در ساختن رنگ خصای مهارت داشتند.
اما مردمان رنگ را از کجا به دست میآورند؟ اساساً به نظر میرسد رنگ از حیوانات و گیاهان مختلف به دست میآمد. برای مثال نیل از شیره درخت نیل است که رنگهای مختلف آبی سیر از آن تهیه میگردید. یا رنگ ارغوانی از جانور نرم تنی به نام مولوسک که در آبهای مدیترانه شرقی یافت شده و میشود تهیه میگردید. قرمز لاکی از حشرهای به نام کوچینیل و زرد از زعفران و آبی از زنبق تهیه میگشت.
چون تهیه رنگ برای رنگ کردن لباس به مقادیر زیادی از گیاهان و حشرات یا صدفها نیاز داشت فوقالعاده گران تمام میشد. در حقیقت زمانی رنگ ارغوانی نشانه نجابت به حساب آمده و نجیبزاده لباس ارغوانی میپوشید.
وقتی تمدن رومیان از هم گسیخت تقریباً در اروپای غربی رنگرزی اهمیت خود را از دست داد. علت این کار تا اندازهای به خاطر آمدن دین مسیح و در پی آن بیاعتنایی به ظواهر زندگی و گرایش به سادهپوشی بود. مسیحیان در اول شدیداً ترجیح میدادند که لباسهای ساده و بیرنگ بپوشند. ولی در شرق هنر رنگرزی به رونق و اهمیت خود ادامه داد و روی این اصل بود که قرنها تجارت با شرق تا حدی متوقف شد.
در حدود قرن ۱۲ میلادی ملل غرب بار دیگر با ملل شرق ارتباط برقرار کردند. سربازان جنگهای صلیبی نه تنها در جنگ مغلوب سربازان شدند بلکه تسلیم عقاید و هنر ایشان نیز گشتند و در بازگشت از جمله این هنرها اشتیاق دیرین به رنگرزی لباس و صنعت شیمی بود. دانش سادهای بود که موجب ظهور شیمی مدرن گردید. شیمی دانان جیزهای جدید زیادی کشف کرده و به پیشرفت رنگرزی در اروپای غربی کمک شایانی نمودند. بهخصوص آنها به ما آموختند که میتوانیم رنگی را از گیاهی بگیریم حتی اگر گیاه در ظاهر آن رنگ را نداشته باشد. همچنین شیمیدانان موادی یافتند که الیاف پارچه را به رنگهای ثابت رنگ میکرد.
به هر حال تا ظهور شیمی مدرن رنگرزی راهی در حدود صد سال در پیش داشت. یعنی باید منتظر زمانی میشد که مادهای کشف شود که نه گیاه و نه حیوان باشد. شیمیدان انگلیسی به نام پرکین طرز ساختن رنگهای مصنوعی را از قطران ذغالسنگ کشف کرد.
مادهای را میتوان رنگ خوب به حساب آورد که اول باید خود آن رنگ را داشته باشد تا بتوان پارچه را به آن رنگ درآورد. در ثانی رد آب محلول باشد تا بتوانیم پارچهای را برای رنگ کردن در آن خیس کنیم. در ثالث رنگی ثابت و غیر فرار بوده و به هیچ وجه با شستن از بین نرود. امروزه وقتی درباره پارچه اعم از نخی، پشمی، کتابی، ابریشمی و بالاخره الیاف مصنوعی فکر میکنیم رنگی که در روی همه انواع پارچه بتواند یکسان عمل کند به دست نیامده است مثلاً مادهای نداریم که بتواند همه اقسام پارچه را به رنگ قرمز رنگ کند.
در برخی از کشورها هنوز رنگ را از گیاهان و نرمتنان به دست میآورند ولی شیمی نوین موجب این شده که صدها ماده که هر کدام برای رنگ کردن پارچه خاصی کاربرد دارد تولید گردد. وقتی از ذغال سنگ یا نفت گاز میگیرند ماده شیمیایی مناسبی برای رنگرزی در همان ابتدای کار به دست میآید که مایع بدبو میباشد.
با وجود این که انواع رنگها بیشمار است ولی دو نوع رنگ اصلی وجود دارد که بهنامهای رنگهای مصنوعی نیاز بر این دارد که ژارچه را در آن بخیسانند. زاج سفید، تانبن و نمکهای خاص معدنی جزو رنگهای مصنوعی به حساب میآیند. اصولاً برای اینکه رنگ پارچه ثابت باشد ماده رنگی و رنگ مصنوعی را با هم در رنگ کردن الیاف مصنوعی به کار میگیرند.
رنگها استفاده از روشهای فوق که از زمانهای قدیم متداول است موجب تثبیت رنگ در پارچه گردید و از زایل شدن رنگ جلوگیری نود. رنگ خالص بعد از گذشت زمان یا بعد از شستن پارچه با آب از بین میرود. در اوایل قرن ۱۵ رد ایتالیا برای رنگ کردن پارچه به زاج سفید نیاز مبرمی بود و این ماده میبایستی از ترکیه وارد میشد. در آن زمان پاپ پیپوس دوم سعی کرد که پیرامون خود را مجبور سازد که در جزو سپاهیان جنگهای صلیبی در جنگ علیه ترکها شرکت کنند و موجب این میشد که این ماده به دست ایتالیائیها نرسد. لذا در زمانی در منطقهای به نام تولفا که منطقهای از سرزمین پاپ بود زاج سفید کشف گردید و پاپ را خیلی خوشنود کرد و درآمدی که از زاج سفید به دست میآمد همگی برای جنگهای صلیبی خرج گردید. بالاخره بعد از پایان جنگ و شکست سپاهیان پاپ و مرگ او این بودجه در اختیار پاپهای بعدی قرار گرفت. و پاپهای بعدی درآمد حاصله از فروش زاج را صرف کارهای هنری و ساختمانی میکردند که مقبره پیتر مقدس در رم از آن جمله میباشد.
دنیای ما دنیای رنگهاست. اگر یک نفر فینیقی از سرزمین صور و صیدای باستانی به دنیای ما سر بزند با دیدن پارچههای رنگارنگ زیبا متحیر شده و به متخصصان فن که کارخانههای معظمی را برای رنگ کردن پارچه یا ساختن رنگ احداث کردهاند آفرین خواهد گفت.
ساخت مواد رنگی مخصوصاً در کشورهائی نظیر آلمان، بریتانیا و ممالک متحدهآمریکا در حقیقت صنعت بزرگی میباشد. رنگها در شکلهای مختلف مثلاً به صورت پودر نرم یا ذرات بلوری یا خمیر و غیره به فروش میرسند. اگر رنگی وجود نداشت تقریباً همه لباسهای یک رنگ تیره یا بیرنگ در میآمدند و تفاوت چندانی با هم نداشتند. رنگ است که دنیای ما را با پارچههای الوان و فرشهای رنگین و پردهها و خیلی چیزهای دیگر رنگارنگ کرده لطف و زیبائی بخشیده است.
بهنظر میرسد رنگ کردن لباس خیلی پیشتر از هنر نوشتن صورت گرفته زیرا در نوشتههای اولیه از رنگ کردن لباس با رنگهای مختلف سخن به میان آمده است. در آن زمان پارچههای رنگی جزو اجناس قیمتی به حساب میآمد. برای مثال در تورات آمده است که برادران یوسف به کت رنگین او رشک میبردند. همچنین در کتابهای قدیمی راجع به رنگهایی که مردم فینیقی در صور و صیدا میساختند سخن به میان آمده است.
اکنون هم قبایلی ابتدائی وجود دارند که برای به دست آوردن رنگ مثل انسانهای اولیه گیاهان مخصوصی را در آب خیس میکنند و رنگ به دست میآورند.
رنگرزان صور و صیدا در هزار سال قبل از میلاد مسیح رنگهای مختلفی ساخته و به کشورها دیگر صادر میکردند. در زمان رومیان ساختن رنگ صنعتی مهم و تجارت آن تجارتی مهم به حساب میآمد. در حقیقت در قرن سوم قبل از میلاد مسیح کارگران رنگرز به سه طبقه تقسیم میشدند و هر یک در ساختن رنگ خصای مهارت داشتند.
اما مردمان رنگ را از کجا به دست میآورند؟ اساساً به نظر میرسد رنگ از حیوانات و گیاهان مختلف به دست میآمد. برای مثال نیل از شیره درخت نیل است که رنگهای مختلف آبی سیر از آن تهیه میگردید. یا رنگ ارغوانی از جانور نرم تنی به نام مولوسک که در آبهای مدیترانه شرقی یافت شده و میشود تهیه میگردید. قرمز لاکی از حشرهای به نام کوچینیل و زرد از زعفران و آبی از زنبق تهیه میگشت.
چون تهیه رنگ برای رنگ کردن لباس به مقادیر زیادی از گیاهان و حشرات یا صدفها نیاز داشت فوقالعاده گران تمام میشد. در حقیقت زمانی رنگ ارغوانی نشانه نجابت به حساب آمده و نجیبزاده لباس ارغوانی میپوشید.
وقتی تمدن رومیان از هم گسیخت تقریباً در اروپای غربی رنگرزی اهمیت خود را از دست داد. علت این کار تا اندازهای به خاطر آمدن دین مسیح و در پی آن بیاعتنایی به ظواهر زندگی و گرایش به سادهپوشی بود. مسیحیان در اول شدیداً ترجیح میدادند که لباسهای ساده و بیرنگ بپوشند. ولی در شرق هنر رنگرزی به رونق و اهمیت خود ادامه داد و روی این اصل بود که قرنها تجارت با شرق تا حدی متوقف شد.
در حدود قرن ۱۲ میلادی ملل غرب بار دیگر با ملل شرق ارتباط برقرار کردند. سربازان جنگهای صلیبی نه تنها در جنگ مغلوب سربازان شدند بلکه تسلیم عقاید و هنر ایشان نیز گشتند و در بازگشت از جمله این هنرها اشتیاق دیرین به رنگرزی لباس و صنعت شیمی بود. دانش سادهای بود که موجب ظهور شیمی مدرن گردید. شیمی دانان جیزهای جدید زیادی کشف کرده و به پیشرفت رنگرزی در اروپای غربی کمک شایانی نمودند. بهخصوص آنها به ما آموختند که میتوانیم رنگی را از گیاهی بگیریم حتی اگر گیاه در ظاهر آن رنگ را نداشته باشد. همچنین شیمیدانان موادی یافتند که الیاف پارچه را به رنگهای ثابت رنگ میکرد.
به هر حال تا ظهور شیمی مدرن رنگرزی راهی در حدود صد سال در پیش داشت. یعنی باید منتظر زمانی میشد که مادهای کشف شود که نه گیاه و نه حیوان باشد. شیمیدان انگلیسی به نام پرکین طرز ساختن رنگهای مصنوعی را از قطران ذغالسنگ کشف کرد.
مادهای را میتوان رنگ خوب به حساب آورد که اول باید خود آن رنگ را داشته باشد تا بتوان پارچه را به آن رنگ درآورد. در ثانی رد آب محلول باشد تا بتوانیم پارچهای را برای رنگ کردن در آن خیس کنیم. در ثالث رنگی ثابت و غیر فرار بوده و به هیچ وجه با شستن از بین نرود. امروزه وقتی درباره پارچه اعم از نخی، پشمی، کتابی، ابریشمی و بالاخره الیاف مصنوعی فکر میکنیم رنگی که در روی همه انواع پارچه بتواند یکسان عمل کند به دست نیامده است مثلاً مادهای نداریم که بتواند همه اقسام پارچه را به رنگ قرمز رنگ کند.
در برخی از کشورها هنوز رنگ را از گیاهان و نرمتنان به دست میآورند ولی شیمی نوین موجب این شده که صدها ماده که هر کدام برای رنگ کردن پارچه خاصی کاربرد دارد تولید گردد. وقتی از ذغال سنگ یا نفت گاز میگیرند ماده شیمیایی مناسبی برای رنگرزی در همان ابتدای کار به دست میآید که مایع بدبو میباشد.
با وجود این که انواع رنگها بیشمار است ولی دو نوع رنگ اصلی وجود دارد که بهنامهای رنگهای مصنوعی نیاز بر این دارد که ژارچه را در آن بخیسانند. زاج سفید، تانبن و نمکهای خاص معدنی جزو رنگهای مصنوعی به حساب میآیند. اصولاً برای اینکه رنگ پارچه ثابت باشد ماده رنگی و رنگ مصنوعی را با هم در رنگ کردن الیاف مصنوعی به کار میگیرند.
رنگها استفاده از روشهای فوق که از زمانهای قدیم متداول است موجب تثبیت رنگ در پارچه گردید و از زایل شدن رنگ جلوگیری نود. رنگ خالص بعد از گذشت زمان یا بعد از شستن پارچه با آب از بین میرود. در اوایل قرن ۱۵ رد ایتالیا برای رنگ کردن پارچه به زاج سفید نیاز مبرمی بود و این ماده میبایستی از ترکیه وارد میشد. در آن زمان پاپ پیپوس دوم سعی کرد که پیرامون خود را مجبور سازد که در جزو سپاهیان جنگهای صلیبی در جنگ علیه ترکها شرکت کنند و موجب این میشد که این ماده به دست ایتالیائیها نرسد. لذا در زمانی در منطقهای به نام تولفا که منطقهای از سرزمین پاپ بود زاج سفید کشف گردید و پاپ را خیلی خوشنود کرد و درآمدی که از زاج سفید به دست میآمد همگی برای جنگهای صلیبی خرج گردید. بالاخره بعد از پایان جنگ و شکست سپاهیان پاپ و مرگ او این بودجه در اختیار پاپهای بعدی قرار گرفت. و پاپهای بعدی درآمد حاصله از فروش زاج را صرف کارهای هنری و ساختمانی میکردند که مقبره پیتر مقدس در رم از آن جمله میباشد.
دنیای ما دنیای رنگهاست. اگر یک نفر فینیقی از سرزمین صور و صیدای باستانی به دنیای ما سر بزند با دیدن پارچههای رنگارنگ زیبا متحیر شده و به متخصصان فن که کارخانههای معظمی را برای رنگ کردن پارچه یا ساختن رنگ احداث کردهاند آفرین خواهد گفت.
ساخت مواد رنگی مخصوصاً در کشورهائی نظیر آلمان، بریتانیا و ممالک متحدهآمریکا در حقیقت صنعت بزرگی میباشد. رنگها در شکلهای مختلف مثلاً به صورت پودر نرم یا ذرات بلوری یا خمیر و غیره به فروش میرسند. اگر رنگی وجود نداشت تقریباً همه لباسهای یک رنگ تیره یا بیرنگ در میآمدند و تفاوت چندانی با هم نداشتند. رنگ است که دنیای ما را با پارچههای الوان و فرشهای رنگین و پردهها و خیلی چیزهای دیگر رنگارنگ کرده لطف و زیبائی بخشیده است.
منبع : مطالب ارسال شده
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران بابک زنجانی مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم قوه قضائیه خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران قوه قضاییه هواشناسی سیل آموزش و پرورش شهرداری تهران فضای مجازی پلیس سازمان هواشناسی شورای شهر تهران قتل شورای شهر
خودرو سایپا بانک مرکزی قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو دلار بازار خودرو چین مالیات تورم
تلویزیون سریال رسانه سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی تئاتر فیلم زنان رسانه ملی کتاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال لیگ برتر تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی وحید شمسایی
هوش مصنوعی اینستاگرام ناسا اپل تسلا تبلیغات فناوری پهپاد همراه اول آیفون گوگل
داروخانه مسمومیت دیابت خواب کاهش وزن طول عمر سلامت روان بارداری هندوانه