جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تعارض!


تعارض!
متأسفانه وضعیت کنونی بسیاری از جوانان کشور در زمینه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به گونه‌ای می‌باشد که از استانداردهای حداقل هم به دور است.
حدود ۲۵ میلیون نفر، یعنی ۳۶ درصد از جمعیت کشور را جوانان بین ۱۹ تا ۲۹ سال تشکیل می‌دهند. این تعداد در کنار خیل ۱۴ میلیونی دانش‌آموزان، نشان‌دهنده این واقعیت است که کشور، نه تنها در مقطع کنونی، بلکه طی دو دهه آینده نیز با تراکم جمعیت جوان مواجه خواهد بود؛
جوانانی که با ظرفیت‌های بالقوه خود می‌توانند تضمین‌کننده‌ پویایی، دوام و پیشبرد اهداف و استراتژی‌های کلان و توسعه‌گرای هر جامعه‌ای باشند. این ظرفیت‌ها، زمانی به فعلیت می‌رسند که بسترهای لازم برای حرکت و رشد جوانان در دو سطح خانواده و اجتماع فراهم باشند. در غیر این صورت، به دلیل عدم تأمین نیازها و بسترهای اولیه در سطوح مذکور و عدم احساس امنیت خاطر نسبت به حال و آینده، امکان رشد مطلوب در دو بُعد فردی و اجتماعی برای جوانان میسر نبوده و توانایی‌ها و آگاهی‌هایی که یک جوان برای زندگی در یک مسیر طبیعی و معقول به آن نیاز دارد، برای وی حاصل نخواهد شد. به علاوه در چنین وضعی، بسیاری از جوانان در معرض انواع مشکلات و آسیب‌های فردی و اجتماعی قرار می‌گیرند - اتفاقی که کشور ما متأسفانه با آن مواجه شده است.
در حال حاضر، شرایط نامطلوب اقتصادی حاکم بر کشور، عرصه را بر بسیاری از جوانان تنگ نموده، به گونه‌ای که حتی جهت فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی و استقلال نسبی از خانواده، با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند. تورم بالای ۲۰ درصد، بیکاری، سطح درآمد کم، گرانی سرسام‌آور مسکن و به طور کلی اقتصاد بیمار، تنها بخشی از مشکلاتی است که یک جوان برای ورود به عرصه زندگی باید با آنها دست و پنجه نرم کند. در کنار این مسایل، تضعیف نهاد خانواده، ناکارآمدی سیستم‌های آموزشی، ورود انواع مواد مخدر به کشور، تهاجم گسترده فرهنگی از طرق مختلف اعم از ماهواره، اینترنت، سی‌دی‌های غیرمجاز و تکنولوژی‌های اطلاعاتی جدید - که متأسفانه با بی‌فرهنگی‌هایی در داخل کشور همراه شده‌‌‌‌‌‌- همچنین عدم یادگیری مهارت‌های زندگی و کاهش سطح آگاهی‌های عمومی در بین جوانان، در کنار هزار و یک معضل اجتماعی و فرهنگی دیگر، این قشر از جامعه را با آسیب‌‌های جدّی مواجه ساخته که نمونه‌های زیادی از آن در سطح جامعه به وضوح قابل روِیت است. ‌ ‌
● گره کور ازدواج
با توجه به آمار سازمان ملی جوانان، با احتساب سن ازدواج ۱۸ تا ۲۴ سال برای دختران و ۲۱ تا ۲۷ سال برای پسران، ۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار جوان که به سن ازدواج رسیده‌اند در کشور وجود دارد. به گفته حجت‌الاسلام علی اکبری، رییس سازمان ملی جوانان، با توجه به ورود گروه‌های جدید به این دوره سنی، باید ۲‌ میلیون ازدواج در سال محقق گردد تا وضعیت ازدواج جوانان به حد مطلوب برسد؛ در حالی که در خوشبینانه‌ترین حالت، حداکثر ۸۵۰‌ تا ۹۰۰ هزار ازدواج در سال صورت می‌پذیرد.
صحبت کردن در مورد مشکلات ازدواج جوانان و علل افزایش سن ازدواج، چیزی بیش از توضیح واضحات نیست. یأس از چشم‌انداز روشن و امیدوارکننده برای آینده و بی‌اعتمادی به پایداری شرایط اقتصادی جامعه، باعث می‌شود که یک جوان به مسایلی چون ازدواج و تشکیل خانواده نیندیشد. به علاوه، افزایش سطح توقعات از زندگی، افزایش سطح تحصیلات، رواج فرهنگ‌های غلط تجمل‌گرایی، عدم آشنایی با مهارت‌های زندگی مشترک و افزایش تمایل به فردگرایی و انزواطلبی، باعث شده است که ازدواج، به اولویت سوم یا چهارم این گروه سنی تبدیل شود.
نکته تأمل برانگیز دیگر، رشد موازی آمار ازدواج و طلاق در کشور است. طبق آمارهای رسمی، به رغم افزایش ۸ درصدی ازدواج در فاصله بین بهار ۸۶ تا بهار ۸۷، میزان طلاق در این باره زمانی، از ۲۴ هزار و ۶۰۲ به ۲۵ هزار و ۳۶۲ مورد (در حدود ۳ درصد) افزایش یافته است. البته در مقاطع دیگر، رشد طلاق از رشد ازدواج فراتر رفته است. طبیعتاً، بسیاری از عواملی که در سال‌های اخیر، باعث به تأخیر افتادن ازدواج جوانان شده را می‌توان به عنوان عوامل افزایش طلاق در کشور نام برد. البته در سه سال گذشته، دولت سعی کرده از طریق اعطای وام‌های ازدواج، در قالب صندوق مهر امام رضا (ع) و اخیراً وام‌های ۴ میلیونی به زوجین، جوانان را به ازدواج ترغیب کند، اما همه اینها راه‌حل‌های مقطعی بوده و نمی‌تواند باعث حل دایمی این معضل در کشور گردد. ‌ ‌
● بحران هویت
متأسفانه بسیاری از الگوهایی که جوانان کشور در زمینه‌های مختلف اعم از رفتاری، گفتاری، پوششی و مانند اینها از آن پیروی می‌کنند، فاصله زیادی با فرهنگ بومی و اعتقادات حاکم بر جامعه دارند. این مسأله، حکایت از تعارضاتی می‌کند که در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی در کشور وجود دارد.
جدا از برخی سوء تفاهم‌ها، این که بخشی از جوانان کشور، به علل مختلف، مخاطب طرح‌هایی چون طرح امنیت اجتماعی قرار می‌گیرند و این که اصولاً چنین طرح‌هایی به اجرا درمی‌آیند، بیش از هر چیز نشان‌دهنده‌ این است که خانواده‌ها، نظام‌های آموزشی و متولیان مربوطه، نتوانسته‌اند آن طور که باید و شاید، فرهنگ بومی و ملی را در کشور تعریف یا نهادینه کنند که این امر، منجر به بروز از هم گسیختگی فرهنگی و ظهور خرده‌فرهنگ‌های مختلف در سطح جامعه می‌شود. متأسفانه، هنوز سیستم‌های آموزشی و رسانه‌های عمومی همچون صدا و سیما، نتوانسته‌اند در مقابله با تهاجم گسترده فرهنگی و سیگنال‌هایی که اعتقادات، فرهنگ و هویت ملی ایرانی را هدف قرار داده‌اند، موفق عمل کنند، به گونه‌ای که مجبور هستیم مقوله‌های فرهنگی را هم دستوری حل کنیم. از سوی دیگر، امکان‌سنجی تعریف فرهنگ، خود نیاز به مطالعه دارد.
● معضل اعتیاد
آمار اعتیاد جوانان، محرمانه است و فقط به مسؤولان افشا می‌شود. این پاسخی است که متولیان امر مبارزه با اعتیاد، در پاسخ به درخواست شما مبنی بر ارایه آمار معتادان جوان کشور می‌دهند. پُرواضح است که کتمان آمار مزبور، به منزله بالا بودن تعداد افراد معتاد در کشور می‌باشد. رشد میزان اعتیاد در جوانان - که اخیراً به سمت مواد مخدر صنعتی و انواع روان‌گردان‌ها سوق پیدا کرده - یکی از تبعات بحران هویتی به وجود آمده در بین این گروه می‌باشد که هزینه‌های زیادی را نیز به جامعه تحمیل کرده است. نکته تأمل برانگیز، اعتیاد در بین قشر دانشجویان - که علی‌القاعده قشر فرهیخته جامعه هستند - می‌باشد. البته اعتیاد دانشجویان هنوز چندان شایع نشده، اما زنگ خطر آن به صدا درآمده است. ‌ ‌
به هر ترتیب، مشکلات و آسیب‌های قشر جوان کشور، آن قدر گسترده است که رفع آنها، برنامه‌ریزی، تلاش گسترده متولیان امور جوانان و همیاری خانواده‌ها و نظام‌های آموزشی را می‌طلبد. اگر این اتفاق نیفتد، باید شاهد بر باد رفتن بیش از پیش ظرفیت‌ها‌ و توانایی‌های این بخش عظیم از جمعیت کشور باشیم که چاره‌اندیشی در آن موقع، نوش‌دارو پس از مرگ سهراب است.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران