سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


لحظه های کاغذی


لحظه های کاغذی
- قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسی پژوه متولد ، ۱۳۳۸ گتوند خوزستان
- ترك تحصیل از رشته دامپزشكی دانشگاه تهران ۱۳۵۷
- ترك تحصیل از رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران ۱۳۶۳
- اخذ دكترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران با راهنمایی دكتر شفیعی كدكنی ۱۳۷۶
- تدریس در دانشگاه الزهرا ۷۰ - ۱۳۶۷
- تدریس در دانشگاه تهران ۱۳۷۰ تاكنون
- دبیر شعر هفته نامه سروش ۷۱-۶۰
- سردبیر ماهنامه ادبی - هنری سروش نوجوان ۸۳- ۶۷
- عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی
- برخی از آثار او عبارتند از: ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكری) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكری) تنفس صبح، در كوچه آفتاب، منظومه روز دهم، توفان در پرانتز، بی بال پریدن، گلها همه آفتاب گردانند و...
- برنده تندیس مرغ آمین ۱۳۶۸
- برنده تندیس ماه طلایی (برگزیده شعر كودك و نوجوان ۲۰ سال انقلاب)
اگر بخواهیم شعری از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانكه روزگاری برای من و هم نسلانم سروده بود:
می خواستم شعری برای جنگ بگویم
دیدم نمی شود
دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت:
باید زمین گذاشت قلم ها را
دیگر سلاح سرد سخن كار ساز نیست
باید برای جنگ
از لوله تفنگ بخوانم
با واژه فشنگ
قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست. چه مدتهاست كه زادگاه و سرزمین مادری اش به دور از «وضعیت خطر» و «آژیر قرمز» نفس می كشد. با این همه گویی غبار آن سالهای نه چندان همچنان بر چهره شاعر «خانه های خونین» و «عروسك خون آلود» تازه مانده كه گاه به گاه به یاد آن ایام داغ ولی تازه می كند. گر چه «این حرمهای داغ دلش را دیوار هم توان شنیدن نداشته است.» از همین روست شاید كه امین پور لحظه های كاغذی اش را می سراید و می گوید:
خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بال های استعاری
لحظه های كاغذی را روز و شب تكرار كردن
خاطرات بایگانی، زندگی های اداری
آفتاب زرد وغمگین، پله های رو به پایین
سقف های سرد و سنگین، آسمان های اجاری
عصر جدول های خالی، پارك های این حوالی
پرسه های بی خیالی، نیمكت های خماری
رونوشت روزها را روی هم سنجاق كردم:
شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری
عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاك خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری
روی میز خالی من، صفحه باز حوادث
درستون تسلیت ها، نامی از مایادگاری
قیصر امین پور، چنانچه از شعرهایش می آید، جنوبی است و اهل «گتوند». منطقه ای در محدوده دزفول. به همین خاطر هست كه جنگ را می توان در اشعار روزگار جوانی اش به دیده ذهن دید و پریشان شد و بارید. او كه در سال ۱۳۳۸ متولد شده، تا سال ۱۳۵۷ در همان منطقه به تحصیل پرداخت و در این سال بود كه برای ادامه تحصیلات و ورود به دانشگاه تهران عزیمت كرد.
امین پور جوان در بدو ورودش به تهران و آغاز تحصیلات دانشگاهی جذب حوزه هنری آن سالها می شود و آشنایی اش با شاعران جوانی كه در حوزه هنری گردآمده بودند او را به حضور در جمع آنان كشاند و باعث شد تا او تحت تأثیر یاران هم سلك و مرامش و به اشتیاق شاعرانگی هایش رشته تحصیلی اش را از علوم اجتماعی به ادبیات تغییر دهد.
او در سال ۱۳۶۶ به همراه دوستان نویسنده و شاعرش، بیوك ملكی و فریدون عموزاده خلیلی، نشریه سروش نوجوان را طراحی و منتشر كرد كه تا چندی پیش هم انتشار این مجله و مسؤولیت قیصر امین پور در سمت سردبیری ادامه داشت.
از سال ۱۳۶۷ امین پور تدریس در دانشگاه الزهرا را آغاز كرد و دبیری بخش ادبیات فصلنامه هنر و مسؤولیت در دفتر شعر جوان را به كارهای خود ضمیمه كرد كه تاكنون ادامه دارد. امین پور در سال ۱۳۷۶ با دفاع از رساله خود با عنوان «سنت و نو آوری در شعر معاصر» كه با راهنمایی دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی به سامان رسیده بود و موفق به اخذ مدرك دكترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد و بعدها این پایان نامه در شمارگان بالایی به چاپ رسید.
قیصر امین پور درباره این اثر می گوید: « پیشنهاد بررسی درباره این موضوع از طرف استاد ارجمند دكتر شفیعی كدكنی بود و من از میان موضوعات مختلف، این موضوع را به ضرورت بحث سنت و نوآوری، برای پایان نامه دكتری برگزیدم.»(۱)
او می گوید: «دشواری كار آنجا بود كه چون من به نسلی آرمانگرا تعلق دارم و كار ادبی و خلاق را برای خود انجام می دهم، شعری كه دلم می خواهد می نویسم و هیچ كس هم در آن دخالت ندارد، فكر كردم در كار تحقیقی هم می شود، این گونه بود؛ اما چنین نبود.»(۲)
او ادامه می دهد:« به هر حال من، آدمی دوزیست بودم. هم در مطبوعات هستم و هم در دانشگاه. دانشگاه از من توقعی داشت و لابد انتظار داشت از چشم انداز سنت، نو آوری را بررسی كنم و دوستان مطبوعات بر عكس. بین این دو دیدگاه سرگردان بودن مشكل كار من بود و موقعی این مسأله حل شد كه تصمیم گرفتم یك چشم سوم برگزینم و به قول گادامر یك جور فاصله گرایی.»(۳)
با این همه آنچه پس از بررسی این كتاب نصیب خواننده می شود، این موضوع است كه امین پور در این كتاب قصد نداشته تا تاریخ معاصر ادبیات را به رشته تحریر درآورد. چه ،كار این كتاب به جای اینكه تاریخ ادبیات باشد، این است كه سنت و نو آوری را با توجه به تفكیك تعاریف سنت به معنای دینی و ادبی، به شكل دو عرصه لازم و ملزوم نگاه می كند. او در این كتاب از نظریه پردازی پرهیز كرده و به بررسی مكاتب مختلف پرداخته است.
اهمیت این كتاب به زعم كسانی چون ضیاء موحد در آن است كه بعد از حافظ تماماً نقد شعر ما تقلید و چسبیدن به قالبهای آهنین تا دوره مشروطه است و كتابهای شعر ما از اول تا زمان حاضر تماماً تكرار و امر به تقلیدات و اینكه مبادا پایتان را از سنت بیرون بگذارید.
موحد متذكر می شود: اگر كسی عظمت نیما را با این كتاب نفهمد و متوجه نشود كه جای این آدم در تاریخ شعر ما كجاست، در جای دیگری نمی فهمد. من واقعاً بی طرفانه می گویم كه با این كتاب حق نیما ادا شده است.(۴)
گرچه این كتاب در سال ۱۳۷۲ آماده به چاپ بود اما به اقتضای اینگونه پژوهشهای دانشگاهی دامنه موضوع معین و محدود بود و تبدیل آن به كتاب نیازمند گسترش و پرورش یا پردازش بیشتر بود. پس قیصر امین پور به امید ادامه پژوهش و كشاندن دامنه سخن تا شعر امروز و شاخه های گونه گونش، در چاپ آن تا سال ۱۳۸۳ دریغ كرد. با این همه خودش می گوید: دریغا كه در این درنگ ۵ ساله، از بسیاری كار و گرفتاری و بیماری و دیگر پیشامدهای ناگوار روزگار، حتی فرصت و فراغت بازنگری در آن را نداشته ام چه رسد به بازنگاری.
آثار قیصر امین پور در محافل و جشنواره های ادبی همواره مطرح بوده و هستند. چنانكه او درسال ۱۳۶۸ توانست تندیس مرغ آمین را از جایزه ویژه نیما دریافت كند و دو كتابش با نام های «ظهر روز دهم» و «به قولی پرستو» در همان سالهای نشریعنی در سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵ جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكری كودكان و نوجوان را از آن خود كرد.
قیصر امین پور همچنین جایزه تندیس ماه طلایی را كه به برگزیدگان شعر كودك و نوجوان ۲۰ ساله اخیر تقدیم شده است، به دست آورده است.
درباره كتاب معروف او «سنت و نو آوری در شعر معاصر» برخی از اهالی شعر و ادب معتقدند كه او درباره شاملو كمی بی عنایتی كرده و به حرفهای اخوان بیشتر پرداخته كه شاید مأخذ لازم را در اختیار نداشته و درباره بعضی ها هم مثل خانلری و توللی، گزینش غیر لازم صورت گرفته است.
با این همه بسیاری از كارشناسان مثل محمود فتوحی معتقدند كه این كتاب امین پور در نوع خودش اولین پژوهش جدی دانشگاهی است كه به مسأله سنت و تجدد پرداخته است. او درباره این كتاب می گوید: «بررسی كتاب را می توان از سه نظر تاریخ ادبی، مدرنیزم و توهم مدرنیزم و جامعه شناسی ساختگرای تكوینی مورد بررسی قرار داد و به نظر من از فصل نهم تا پانزدهم كتاب ماهیتاً نگرش تاریخ ادبی دارد؛ اما شاهد آن سنت تاریخ نویسی كه خلأیی ۸۰ ساله محسوب می شود، نیستیم و در این كتاب تا حدی جبران شده است. در حقیقت بخش های مغفول تاریخ ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلاً تقی رفعت، محمد مقدم و تندركیا مورد توجه هستند؛ اما مثلاً پروین اعتصامی در این كتاب نمی تواند جایگاهی داشته باشد.»(۵)
چنانچه پیش از این آمد امین پور محصول تلاش فكری سالهای ۵۷ و نسل دوم انقلاب است. او كه در سال ۱۳۵۷ زادگاهش را برای تحصیل در رشته دامپزشكی در دانشگاه تهران ترك كرده بود و پس از مدتی از این رشته انصراف داده بود و به رشته علوم اجتماعی نقل مكان كرده بود و باز هم این رشته را پس زد و در رشته موردعلاقه اش ادبیات سرانجام گرفته بود، در همان سالها در شكل گیری حلقه هنری و اندیشه اسلامی در حوزه هنری با افرادی چون سید حسن حسینی، سلمان هراتی، محسن مخملباف، حسام الدین سراج، محمدعلی محمدی، یوسفعلی میر شكاك، حسین خسروجردی و ... همكاری داشت. گروهی كه بنیانگذاران جوان حوزه هنری نام گرفتند و بعد ترها چهره هایی چون سهیل محمودی، ساعد باقری، عبدالملكیان، كاكایی و فاطمه راكعی و علیرضا قزوه نیز به آنان پیوستند. البته هشت سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۶ او به همراه بسیاری از هم دوره ای هایش، از حوزه هنری خارج شد و ۲ سال بعد به كمك دوستانش دفتر شعر جوان را راه اندازی كرد.
امین پور در دهه های دوم و سوم زندگی اش شاعری انقلابی و جنگ زده می نماید و شعرهای دوران جنگش از نوادر ادبیات جنگ و پایداری آن سالهاست. اوخودش در پاسخ به این سؤال كه «قضاوت شما در مورد شعر دفاع مقدس از ابتدا تا كنون چیست؟» می گوید: قضاوت به ویژه برای ادبیات و هنر دوره های خاص، بسیار دشوار است. منظور از دوره های خاص دوره هایی مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است كه انگار شعر و ادبیات در این دوره ها وظیفه، كار كرد و رسالت و در نتیجه گویی تعریف دیگری پیدا می كند. بنابراین اگر بخواهیم با همان معیارهای آرمانی و همیشگی دوره های دیگر به سراغ این دوره ها برویم چه بسا كه دست خالی بر گردیم و گمان كنیم كه خبری از هنر و ادبیات نبوده است. در حالی كه در بررسی چنین دوره هایی بهتر است كه به جای نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنی واقعگرایانه تر نگاه كنیم نه صرفاً آرمانی و ایده آل.
امین پور كه تجربه تدریس و مقطع راهنمایی را در فاصله سال های ۶۰ تا ۶۲ در كارنامه خود دارد، از سال ۶۷ نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا پرداخت، اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال ۱۳۷۰ بر می گردد كه همچنان ادامه دارد.
فعالیت های قیصر امین پور سال گذشته از فعالیت های مطبوعاتی اش فاصله گرفت و از مهرماه سال گذشته نیز به همراه كامران فانی، حسن انوری، محمد علی موحد، یدالله ثمره، سلیم نیساری و هوشنگ مرادی كرمانی، به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در آمد.
قیصر امین پور و اشعارش هر چه كه باشند، نمونه كامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلی كه از آرمان گرایی رفته رفته به واقع گرایی رخ پوشانده و همین واقع گرایی موجب نوشدن افكار و آرای آنها را داشته است. شاید به همین خاطر باشد كه اشعار دهه آخر عمر امین پوربیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفته است و آنها در كتابخانه های خود لااقل یكی از دیوان های او را در كتابخانه خود به غنیمت برده اند. بهتر است مهرگان امروز را با یكی از اشعار امین پور به پایان و از خواندنش لذت ببریم:
سراپا اگر زرد وپژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چوگلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترك خورده ایم
دلی سربلند و سری سربه زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
پی نوشتها:
۱- یكصدو پنجاه و سومین نشست كتاب ماه و ادبیات ۸۳‎/۱۰‎/۱۵
۲ و ۳ و ۴ و ۵ – همان
درباره قیصر امین پور
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید